اشاره:
نیمهی ماه شعبان المعظم هر سال هجری قمری مصادف است با طلوع خورشید درخشان جهان بشریت و مروارید فروزان اهلبیت عصمت و طهارت، احیاگر معالم دین و نابود کنندهی ظلم و ستم و شوکت تجاوزکاران و برقرارکنندهی حکومت عدل در سرتا سر جهان و بزرگ منادی توحید و عدالت و وارث راستین پیامبر اعظم(ص) و ائمهی معصومین(ع) حضرت حجت بن الحسن العسکری، مهدی موعود(عج). ضمن عرض تبریک به عموم منتظران حقیقی، مقالهی زیر به قلم حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی تقدیم علاقه مندان میشود.
1 ـ میلاد نور
حضرت مهدی(ع) در نیمهی ماه مبارک شعبان سال 255 هـ. ق چشم به جهان گشودند. (1) پدر بزرگوارشان حضرت امام حسن عسکری(ع) و مادر گرامی آن حضرت خانم نرجس[نرگس] خاتون می باشد.
در شب ولادت، عمهی امام عسکرى(ع) بانو حکیمه خاتون به دستور ایشان در منزل ماند. امام(ع) به حکیمه خاتون فرمودند: «امشب منتظر تولد فرزندى هستم از نرجس». حکیمه با تعجب پرسید، چطور ممکن است؟! (زیرا اثرى از حمل در او ندیده بود). امام(ع) فرمود: «او بسان مادر موسى(س) است که هیچ کس نمىدانست باردار است، زیرا فرعون شکم زنان حامله را پاره مىکرد».
طبق نقل حکیمه، خداوند در آن شب فرزندى به امام عسکرى(ع) عنایت کرد و چنین اراده فرموده بود که دشمنان، هرگز قدرت دسترسى به او را پیدا نکنند و چنین اراده کرده بود که او «وارث مستضعفان» در روى کرهی زمین بشود: «و نُرید أن نمنّ على الذین استضعفوا فی الأرض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین». (2)
طبق حکمت الهى در فاصلهی کوتاه سال 255 تا 260 هـجری ایشان به طور مخفی زندگی میکردند و در خدمت پدر بزرگوارشان آمادهی احراز مقام امامت و رهبرى مسلمانان و بر عهده گرفتن مسئولیت سنگین آنان بودند.
با شهادت امام عسکری(ع) در سال 260 هجری، دوران غیبت آغاز و مدت 75 سال (غیبت صغرى) حضرت مهدى(ع) در پنهانى زندگى مىکردند و مردم بدان صورت که بتوانند حضورى خدمت ایشان مشرف و مشکلات خودشان را در میان بگذارند، امکان نداشت ولى دائماً از انوار و برکات مقدس او بهره مند مىشدند. دست رسى مردم به واسطهی نائبان خاص او از سال 255 تا 330 هـ. ق صورت مىگرفت.
2 ـ راز غیبت
فلسفه و راز حقیقى غیبت براى عموم مردم بیان نشده است و به غیر از اولیاء خاص الهى[پیامبران و امامان معصوم(ع)] از آن اطلاع ندارند؛ ولى بطور کلى از میان ادلهی عقلى و نقلى مىتوان فوایدى را براى آن به دست آورد:
الف) امتحان و آزمایش
به واسطهی همین مسئله غیبت است که خداوند میخواهد بندگان خودش را بیازماید تا حجت برآنها روشن شود که آیا ایمان و اعتقاد واقعى به مبدأ جهان و مصالح او دارند یا خیر؟ باید روشن شود که مؤمنان واقعى در مواقع حساس و هنگامی که دسترسى حضورى به رهبران ممکن نیست کیانند؟ آیا صرف ادعا بر اینکه ما به خداوند و به پیشوایان او یعنى ائمه معصومین(ع) ایمان داریم کافى است یا اینکه مىبایست با آزمایش و امتحان این ایمان واعتقاد سنجیده شود. در نتیجه اگر کسانى در عصر غیبت طبق فرمان الهى، محکم و پا برجا ایستادند و از مشکلات نهراسیدند و وظایف و دستورات الهى (فروغ دین و اعتقادات صحیح) را دنباله روى نمودند، بحق آنان، مؤمنان حقیقى و از رستگاران مىباشند.
ب) محفوظ ماندن از بیعت
یکى از دلائل غیبت محفوظ ماندن از بیعت با ظالمان، مستکبران و ستمکاران است، به طورى که بعد از ظهور، حجت برهمگان تمام مىباشد. چنانچه در روایتى از امام هشتم حضرت على بن موسى الرضا(ع) نقل شده است که فرمود: «گویا شیعیانم را مىبینم که بعد از مرگ سومین فرزندم در جستجوى امام خود مىگردند ولى او را نمىبینند»، سؤال شد چرا؟ فرمود: «چون امامشان غایب است». عرض شد: چرا غایب مىشود؟ فرمود: «براى اینکه وقتى با شمشیر(سلاح) قیام نمود بیعت هیچ کسى بر گردنش نباشد». ( 3)
ج) خوف بر کشته شدن
از دلایل دیگر راز غیبت، محفوظ ماندن از کشته شدن به دست نابکارران و دشمنان بشریت مىباشد که با پیش آمدن مسألهی غیبت، وجود مقدس حضرت ولى عصر(ع) سالم باقى مىماند و تا هنگام ظهور ایشان(زمان آن فقط، نزد خداوند متعال مىباشد) که فرا رسد با قیام الهى خود ظلم وستم را نابود و عدل و عدالت را در سراسر گیتى بر قرار مىنماید؛ ان شاء الله.
هرگز مبادا مسئلهی کشته شدن امام زمان(ع) را با شهادت پدران بزرگوارش تطبیق و مقایسه نمود زیرا موقعیت وشرایط زمانى متفاوت مىباشد. ائمهی معصومین(ع) قبل از ایشان، با پذیرا شدن شهادت، امام دیگرى مسئولیت امامت را عهدهدار مىشد ولى طبق ارادهی الهى، مسئلهی امامت با وجود مقدس حضرت مهدى(ع) خاتمه پیدا مىکند و در صورتی که ایشان نیز غایب نمىشدند و مسئلهی شهادت و کشته شدن براى ایشان پیش مىآمد بر خلاف مصلحت الهى مىبود و زمین از حجت خداوند خالى مىماند. درحالی که در ارادهی خداوند مقدر شده است که میبایست حق بر باطل پیروز شود و این تقدیر الهی(پیروزى حق بر باطل) به دست مبارک مهدى موعود(عج) و در آخر الزمان واقع میگردد.
3 ـ انتظار فرج
امام خمینی(ره)، بنیانگذار نظام مقدس جمهورى اسلامى ایران در یکى از بیانات خود فرمودند: «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است». (4) بحق که این سخن چقدر پر معنى است. مسئلهی انتظار، دارای بار معنایى فراوانی از جهت کاربرد ادبى و استعمال در فرهنگ اسلامى دارد و از طرف دیگر مسئلهی آخر الزمان و انتظار ظهور مهدى موعود داراى مضامین و معانى والا و مقدسى نیز مىباشد. در روایتى از قول پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمودند: «أفضل أعمال أمتى انتظار الفرج من الله عزوجلّ». (5) یعنى بهترین و با فضیلت ترین اعمال و کارهاى امت من، انتظار رسیدن فرج از نزد خداى عزیز و جلیل مىباشد. و روشن است که فرج حقیقى و نهایى برپایى حق و عدل بجاى ظلم و ستم و کفر در روى زمین مىباشد که تحقق این مسئله طبق آیات قرآن و روایات اسلامى در آخرالزمان به وقوع مىپیوندد. منتظران واقعى مهدى(ع) در طول تاریخ انتظار و هماکنون به دنبال تحقق عدالت راستین درونى و بیرونى هستند که لازمهی این چنین عدالتى، امید، تحرک، شور، حماسه، مقاومت، نفى باطل وطلب حق، خروش، صلابت و قیام (ضد قعود و سکون) به همراه اعتقاد صحیح توحیدى، محمّدى، علوى و عمل به واجبات و ترک محرمات مىباشد. در کنار این واجبات (بلکه در متن این اعمال) مسئلهی امر به معروف و نهى از منکر، پاىبندى به اخلاق حسنهی اسلامى و آمادگى نظامى از اهمیت ویژهاى برخوردار است. انسانِ مسلمان و منتظر یک قیام بزرگ و یک انقلاب عظیم جهانى، آیا ممکن است که خود هیچ آمادگى براى حضور در این درگیرى و کمک به آن نداشته باشد؟
امام صادق(ع) مىفرماید: «لیُعدّن أحدکم لخروج القائم و لو سهماً، فإن الله اذا علم ذلک من نیّته رجوتُ لأن یُنسى فى عمره حتى یدرکه و یکون من اعوانه و انصاره» (6). یعنى هرگاه یکى از شما براى قیام قائم[مهدی موعود] اسلحه تهیه کند، اگرچه یک تیر باشد، امید است خداوند عمر او را دراز کند تا ظهور و فرج او را درک نماید و از یاوران ایشان باشد.
در اینجاست که اندیشهی دشوم و باطل قاعدیگرى و دروغ گویان طرفدار امام زمان(عج) (انجمن حجتیه در قبل از انقلاب اسلامی) روشن مىشود که چقدر اسفبار و ضد انتظار است! زیرا به خود زحمت ندادهاند تا بفهمند معناى انتظار و فلسفهی غیبت چیست؟
اینان انتظار و طرفدارى از امام زمان(ع) را به معنى کمک کردن و ازدیاد ظلم و ستم، همراه با سکوت و قعود و خاموسى مىدانند. یعنی انتظار مساوى است با کسب بىلیاقتى و عدم حضور. اینان روایاتى را که سخن از قیام مردان مصلح و انقلابى در عصر غیبت را بیان می کند را هم ندیدهاند! روایاتى که خبر از قیام مردمى از مشرق زمین مىدهد که زمینه براى ظهور و قیام جهانی حضرت مهدى(عج) را فراهم میآورند. باید به هوش باشیم و ارزش هایى که به واسطهی انقلاب شکوه مند اسلامى ایران و در سایه اصل مترقی ولایت فقیه با جانفشانى جوانان فداکار و شهدا و جانبازان و اُسرا و ... به دست آمده است را قدر بدانیم و فریب نیرنگبازیهاى سالوسان خنّاس صفت که در هر عصر و زمانی با شکل و ایده خاصی [از جمله دست اندرکاران مستند انحرافی "ظهور بسیار نزدیک است"!؟ و سائر جریان های گمراه و مدعیان ظهور مانند جریان انحرافی احمد الحسن الیمانی در عراق و ...] ظاهر می شوند را نخوریم و با حمایت بى دریغ از نظام اسلامى و پیروی درست از خط اسلام ناب محمدی(ص)، در آیندهاى نزدیک شاهد ظهور مصلح کل و منجی جهان حضرت مهدى(ع) باشیم. انشاء الله.
علاقه مندان جهت اطلاع از مضامین و اشتباهات این فیلم، به کتاب ها، مقالات، سخن رانی ها و فیلم هائی که در خبرگزاری اهل بیت(ع) - ابنا - http://www.abna.ir و خبرگزاری آینده روشن http://www.bfnews.ir موجود است مراجعه نمایند).
برگرفته شده از jafari042.blog.ir
4 ـ انقلاب اسلامى؛ زمینهساز قیام جهانى مهدى(ع)
احادیث فراوانى در کتب حدیث وتفسیر از زبان گهربار پیامبر گرامى(ص) و ائمهی معصومین(ع) نقل شده است که حقایق و واقعیت هاى زیادى را به اثبات مىرساند مانند اینکه ایرانیان وفادارترین امّت ها به اسلام مىباشند و یا اینکه ایرانیان بیشترین بهره را از اسلام دارند.
در حدیثى نقل شده است که فرمود: «ضربتموهم على تنزیله و لاتنقضى الدنیا حتى یضربوکم على تأویله». (7) یعنى: «دنیا به پایان نمىرسد تا روزى که ایرانیان با شما اعراب بر اساس تأویل قرآن جنگ مىکنند چنانچه شما ابتدا بر اساس تنزیل قرآن (اسلام آوردن ایرانیان) با آنها جنگ کردید.
همچنین پیامبر گرامى(ص) فرمود: «یخرج ناسٌ من المشرق فیُوطّون للمهدى سلطانه». (8) یعنى: در آخر الزمان، گروهى از مشرق زمین قیام مىکنند و زمینه را براى انقلاب جهانى مهدى(ع) فراهم مىآورند.
و بالآخره در روایتى آمده است که امام باقر(ع) مىفرماید: «کأنّى بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق فلایُعطونه ثم یطلبونه فلایُعطونه فاذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم على عواتقهم فیعطون ما سألوا فلایقبلونه حتى یقوموا و لایدفعونها الا الى صاحبکم...». (9) یعنى، گویا مىبینم که مردمى در مشرق زمین قیام کردهاند حق را طلب مىکنند ولى به آنها نمىدهد پس از آن دوباره حق را مىخواهند، باز امتناع مىورزند، ولى این دفعه مردم شمشیرهاى خود را ـ کنایه از سلاح و اسلحه ـ برشانهها مىنهند و بالأخره، حکومت تسلیم خواستههاى آنان مىشوند ـ ولى این بار نمىپذیرند(تا رژیم فاسد را ساقط مىنمایند) و این حکومت خود را رها نمىکنند تا تحویل صاحب شما [حضرت مهدى(عج)] مىدهند ... . انشاء الله تعالى.
پینوشتها :
1. شیخ مفید، الإرشاد 346؛ مجلسی، بحار الأنوار ج51
2. سوره قصص / 5
3. امینى، دادگستر جهان؛ ص229
4. امام خمینى(ره)؛ صحیفه نور
5. مجلسى، همان ج 52
6. همان ج 52
7. محمدى رىشهرى، تداوم انقلاب اسلامى ایران تا انقلاب جهانى مهدى(ع) ص25
8. همان ص35
9. همان ص 26
لینک اصلی
http://fa.abna24.com/special-issue/archive/2009/06/16/163777/story.html
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ دویست و هفتمین جلسه شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) ظهر دیروز چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 در قم برگزار شد.
در این جلسه که با حضور حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن اختری دبیرکل مجمع و اعضای شورا برگزار شد مباحث و موضوعات مختلفی درباره حوزه های ترجمه و نشر مطرح گردید.
دبیرکل مجمع با اشاره به ضمن تأکید بر لزوم استفاده از تجربههای انتشاراتی و تبلیغاتی موفق در سایر مؤسسات بین المللی، به اقدامات جدید برای عرضه کتب در بازارهای جهانی اشاره کرد.
اختری همچنین درباره اهمیت برگزاری همایش بین المللی حضرت ابوطالب علیه السلام که قرار است از سوی مجمع برگزار شود تأکید کرد و از اعضای شورای کتاب خواست که در این باره مساعدت نمایند.
در ادامه جلسه حجت الاسلام والمسلمین یوسفی غروی گزارشی از سفر به عراق به همراه برخی از اعضای هیئت علمی همایش بین المللی امام هادی(ع) ارائه داد و اعلام کرد: این همایش هم اکنون در مرحله فراخوان مقاله و آماده سازی امور مقدماتی برگزاری آن در ایران و عراق است.
سپس درباره جزوه آماده شده در رد تکفیریها با عنوان هدم المراقد(المساجد) والأضرحة، ترجمه تفسیر مختصر نور اثر استاد محسن قرائتی و کتاب در جستجوی عرفان اسلامی اثر آیت الله مصباح یزدی و نیز لزوم آماده سازی کتابی در رد جریان منحرف بهائیت و سایر عرفان های کاذب بحث و مذاکره صورت گرفت.
در ابتدای این جلسه نیز حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید محمدرضا حجازی از مبلغان فعال در عرصه بین الملل که به عنوان میهمان در جلسه حاضر شده بود، گزارشی از فعالیت های خود و نیز توضیحاتی درباره چگونگی آمادهسازی و نشر کتاب پیرامون مباحث معرفی اسلام و شیعه برای مسلمانان خارج از کشور ــ به ویژه در آمریکا و کانادا ــ و معرفی این آثار از طریق بازار فروش کتاب آمازون (Amazon) ارائه داد.
لینک خبر
1- شخصیت علمی، اخلاقی امام سجّاد(ع)
امام چهارم، حضرت علیّ بن الحسین، ملقّب به سجّاد(ع)، پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام حسین(ع) در واقعه عاشورای سال 61 هجری، امامت و ولایت مسلمانان و شیعیان را عهدهدار شدند.
ابو حازم(یکی از محدثین) میگوید: «ما رایت هاشمیاً افضلُ من علیّ بن الحسین ولا افقه منه».[4] یعنی؛ از میان بنی هاشم[اهل بیت پیامبر] هیچ کس را والاتر و داناتر از علیّ بن الحسین[ع] ندیدم.
زُهری میگوید: «لم أدرک احداً من اهل هذا البیت ـ بیت النبیّ(ص) ـ افضل من علیّ بن الحسین[ع]».[5] یعنی؛ از میان خاندان پیامبر(در این زمان) هیچ کسی را عالمتر و با فضیلتتر از علیّ بن الحسین(ع) ندیدم.
پیرامون مقامات معنوی و عبادت حضرت، از امام باقر(ع) روایتی نقل شده است که ذکر میشود: «کان قیام علی بن الحسین(ع) فی صلاته قیام العبد الذلیل بین یدی الملک الجلیل، کانت اعضاوه ترقعد من خشیة الله وکان یصلّی صلاة مودّع یری انّه لا یصلّی بعدها ابداً».یعنی؛ پدرم در نمازش، همانند بنده ضعیف در مقابل خداوند بزرگ میایستاد و اعضای بدنش از خوف خداوند میلرزید همانند کسی که آخرین نماز خود را میخواند، نماز میخواند.
در سایر صفات و کمالات اخلاقی امام زین العابدین(ع) نیز سخن به همین منوال است. ائمه معصومین(ع) به معنای واقعی کلمه الگو و اسوه مردم زمان خود و تمامی بشر تا روز قیامت بوده و هستند. بر ما مسلمانان و شیعیان است که با سر مشق گرفتن از آن ها و پایبندی عملی به گفتار و کردار آن بزرگواران بتوانیم وظایف خودمان را انجام دهیم، ان شاء الله.
2- وضعیت شیعه و نقش امام سجاد(ع)
کوفه که در آن زمان پایگاه شیعیان بود، تبدیل به مرکزی جهت سرکوبی شیعیان شده بود، اکثر شیعیان واقعی امام حسین(ع) در حادثه کربلا به شهادت نایل آمده بودند. آن عدهای هم که هنوز زنده بودند، تحت شرایطی که عبیدالله بن زیاد به وجود آورده بود جرأت خودنمائی نداشتند، شیعیان پس از واقعه کربلا و شهادت جمع زیادی از خاندان پیامبر(ص) در وضعیت روحی و فکری سختی بسر می برند، دشمنان خیال میکردند، پس از رویداد واقعه عاشورا، دیگر در هیچ زمانی شیعه و رهبران آن ها نمیتوانند قدرت پیدا کنند ولی این خیال باطلی بود، امام سجاد(ع) موفق شد در سایه تلاش های فراوان به شیعه حیاتی تازه ببخشد و زمینه را برای تجدید حیات واقعی در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) آماده سازد.
امام علیّ بن الحسین(ع) در طول مدت 34 از امامت و هدایت مسلمانان موفق شدند، شیعیان را از یکی از سختترین دوران ها نجات دهد. دورانی که جز سرکوب، فتنه، تحریف، قیام های باطل و کشتار شیعیان چیزی، هم راه نداشت.
حجت الاسلام علی محمد باقی، پژوهشگر سیره اهل بیت(ع) در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان با بیان اینکه بهترین روش برای شناخت حضرت ابوالفضل(ع)، بررسی زیارتی است که حضرت امام صادق(ع) برای ایشان بیان فرموده اند، گفت: این زیارت که منسوب به هفتمین امام شیعیان(ع) است، زیارتی مأثور است و امام صادق(ع) در شان حضرت ابوالفضل(ع) خوانده اند.
وی ادامه داد: راوی می گوید امام صادق(ع) به حرم امام حسین(ع) رفتند و پس از آن به حرم عمویشان عباس(ع) رفتند و آن زیارت معروف را خواندند. کمتر زیارت مأثوری را داریم که از زبان معصوم باشد. همین یک شناسنامه از حضرت عباس(ع) است.
این محقق ابراز کرد: در این زیارت فقراتی وجود دارد که قابل توجه است. نخست سلامی است که به حضرت ابوالفضل(ع) داده می شود. این سلام یک سلام مخصوص است. یک وقت به کسی سلام می کنیم و آن سلام از جانب خودمان است و مثلا می گوییم: «السلام علیک یا ...»، یک وقت سلام از جانب خداست و یک وقت سلام از جانب خدا و ملائکه مقرب است، سلامی که در ابتدای این زیارت به حضرت ابوالفضل(ع) می شود سلام بسیار مفصلی است به این شرح: «سَلاَمُ اللَّهِ وَ سَلاَمُ مَلاَئِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِهِ الْمُرْسَلِینَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِینَ وَ جَمِیعِ الشُّهَدَاءِ وَالصِّدِّیقِینَ وَالزَّاکِیَاتُ الطَّیِّبَاتُ فِیمَا تَغْتَدِی وَ تَرُوحُ عَلَیْکَ یَابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ؛ سلام خدا و سلام فرشتگان مقرب خدا و رسولان خدا و بندگان شایسته خدا و سلام تمام شهیدان راه خدا و صادقان با ایمان کامل و نفوس پاکیزه پاک و نکو سیرت در آنچه صبح و شام است سلام همه آنان بر تو باد اى فرزند امیر المؤمنین.»
باقی تصریح کرد: این سلام از تنظر کیفی و کمی سلام عمیق است. صبح و شام بر حضرت(ع) سلام می فرستد یعنی این سلام برای جمیع زمان ها است و سلام به حضرت ابوالفضل(ع)، برای تمامی زمان ها است. نکته دیگر در این زیارت و وصف دومی که در آن مطرح شده است، موضوع تسلیم و تصدیق حضرت(ع) نسبت به سیدالشهداء(ع) است. یعنی حضرت ابوالفضل(ع) علاوه بر تسلیم در برابر امام زمان خود، تصدیق هم می کند (چراکه یک زمان ممکن است شخصی در برابر امام تسلیم باشد ولی او را تصدیق نکند) اما حضرت ابوالفضل(ع) تصدیق زبانی و عملی نسبت به ابی عبدالله الحسین(ع) داشتند. چنانچه در این زیارت می فرماید: «أَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلِیمِ وَ التَّصْدِیقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ الْمُرْسَلِ؛ گواهى مى دهم براى تو که حضرتت مقام تسلیم و تصدیق و وفادارى و خیرخواهى در حد کمال داشتى نسبت به حضرت حسین فرزند پیغمبر صلّى الله علیه وآله».
لینک اصلی
http://www.shabestan.ir/detail/News/625681
مختصری از اعمال ماه مبارک شعبان
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید الانبیاء و خاتم المرسلین(صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَآله) منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىکرد و مىفرمود: «شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب میشود».
از امام صادق(ع) روایت شده است: «چون ماه شعبان فرا میرسید امام زین العابدین(ع) اصحاب خود را جمع مىنمود و مىفرمود اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول(ص) مىفرمودند: شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید».
همچنین از امام صادق(ع) نقل است که فرمودند: «به حقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على(ع) شنیدم که فرمودند: شنیدم از امیرالمؤمنین(ع) که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند».
روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است.
اعمال این ماه شریف بر دو قِسم است: اعمال مشترکه و اعمال مختصه
اعمال مشترکه ماه شعبان
1- هر روز هفتاد مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود.
2- هر روز هفتاد مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. و در بعضى روایات "الْحَىُّ الْقَیُّومُ" پیش از "الرَّحْمنُ الرَّحیمُ" است و عمل به هر دو خوبست و از روایات استفاده مىشود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز در این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماههاى دیگر استغفار کند.
3- صدقه دادن در این ماه اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام میکند. از حضرت صادق(ع) نقل شده است که آن حضرت در باب فضیلت روزه رجب فرمودند چرا غافلید از روزه شعبان؟ راوى عرض کرد یابن رسول الله چه ثوابی دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بگیرد؟
حضرت فرمودند به خدا قسم بهشت ثواب اوست.
4- در کل این ماه هزار بار ذکر «لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کرِهَ الْمُشْرِکونَ» را که ثواب بسیار دارد؛ گفته شود. از جمله آن که عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.
5- در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز اقامه شود؛ که در هر رکعت بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید و بعد از سلام صد بار صلوات فرستاده شود تا حق تعالى هر حاجتى که دارد را برآورد. چه در امور دنیوی و یا در امور معنوی. و نیز روزه این ماه فضیلت بسیار دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت مىکنند. پس ملائکه عرض مىکنند خداوندا بیامرز روزهداران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوى آمده است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد حقّتعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجتهاى آخرت او را برآورد.
6- در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود.
7- در هر روز از شعبان در هنگام ظهر و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد علیهالسلام روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است:
«اَللّهُمََّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْک الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَکبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کثیرَةً تَکونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْک وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِک وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِک وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِک بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِک وَ نَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِک وَ اَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّک وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّک سَیِّدِ رُسُلِک
شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْک بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذى کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فى لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَک فى اِکرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ.
اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْک مَهیَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاک یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْک الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ .