تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان

تاریخ اسلام و تشیع
تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان
.....
بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «معاد استدلالی» اثری از مرکز تحقیقات اسلامی است که در 15 بخش به موضوع معاد پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور شما علاقه مندان می گردد.

* حالات انسان هنگام مرگ و بعد از آن

* هنگامه جان دادن

زمـان جـان دادن ، از دشـوارتـریـن لحظات زندگى انسان است . جدا شدن از همه آن چیزهایى که انـسـان بـا آنها انس و علاقه داشته و سفر به دنیایى ناشناخته ، آنهم با کوله بارى سنگین از اعمال خوب و بد و سرانجامى نامعلوم !

آن گـاه کـه غـبـار مـرگ رخ مـى نماید و بر رخسار آدمى نمودار مى شود فروغ زندگى از نگاه انـسـان رخـت بـر مى بندد، نفس به شماره مى افتد، تپش قلب به کندى مى گراید، اضطراب، تـرس و واهـمـه عجیبى سراسر وجود انسان را فرا مى گیرد، اندک اندک حرارت بدن پایین آمده سـرد و سـردتـر مـى شـود، تـا ایـن کـه بـا قـبـض روح کـامـل تـوسـط فـرشته مرگ کالبد انسان بى جان نقش زمین مى شود، و رابطه انسان با حیات دنیوى بکلى قطع مى گردد.

انـسـان در هنگام جان دادن دستخوش حالت ها و شاهد صحنه هایى مى باشد که از ویژگی هاى این هنگام محسوب مى شود. به برخى از آن صحنه ها که انسان در لحظه جان کندن و جان دادن مواجه مى شود مى پردازیم .

* لحظه بیدارى و حسرت

واپسین لحظه هاى حیات، لحظات حساس و پرمخاطره براى محتضر است؛ زیرا که شاهد صحنه هـایى بى سابقه در تاریخ زندگى خود است. از جمله صحنه هایى که براى محتضر پیش مى آیـد ایـن اسـت کـه در حـالى کـه محتضر خود را در میان جمع خانواده مى بیند اما احساس تنهایى و بـیـگـانـگـى کـرده و دچـار وحشت و اضطراب است ، زیرا ارتباطش با خانواده قطع مى شود؛ در حـالى کـه با چشم مى بیند و با گوش مى شنود، اما یاراى سخن گفتن ندارد، چون زبان از کار مـى افـتد، از این رو، نه او قادر است احوال خود را بگوید و نه اطرافیانش مى توانند از وضع او آگـاه شـونـد. او هـمـچـون شـمـع مـى سـوزد و رو بـه خاموشى مى رود و آنها تنها نظاره گر صحنه اند.

در این هنگام انسان به خود مى آید و به یاد گذشته اش مى افتد، و در این اندیشه فرو مى رود کـه عـمـر خـویـش را در چـه راهى تباه کرد؟ دوران زندگى خود را در چه راهى گذراند؟ به یاد ثـروت هایى مى افتد که بدون توجه به حلال و حرام بودنش جمع آورى کرد؛ و از این که عمر عزیز خویش را هدر داده و از آن استفاده صحیح نکرده است انگشت حسرت به دهان مى گیرد، و دست خـود را از پـشـیـمـانـى مـى گـزد؛ و از ایـن افـسـوس مـى خـورد کـه چـرا بـه هـنـگـام مـرگ ایـن مسایل براى او روشن شده و تا آن زمان از او مخفى مانده بود!.

* مشاهده پیامبر و ائمه (ع)

از جـمـله صـحنه هایى که محتضر مشاهده مى کند حضور پیامبر(ص) و امامان معصوم (ع) نزد خود است.

علامه محمد باقر مجلسى در این زمینه مى فرماید: (باید اقرار نمود به آنچه در اخبار صحیحه و معتبره وارد شده است از سکرات موت و شداید آن و کیفیات آن و حاضر شدن رسول خدا (ص) و ائمه هدى (ع) در وقت قبض روح هر شخصى از مؤ مـنـان از بـراى بـشـارت دادن و آسان کردن مرگ بر ایشان، و کافران و منافقان و مخالفان را بـراى زیـادتـى شـدت و صـعـوبـت مـرگ بـر ایـشـان .... احـادیـث در ایـن بـاب مـتـواتـر اسـت ...).

هـمـان طـور کـه علامه مجلسى فرموده ، روایات در این باب بسیار است تا جایى که ایشان به تـواتـر آنـها حکم کرده است. از جمله آن روایات ، شعر امیرمؤمنان (ع) خطاب به حـارث هـمـدانـى اسـت ، کـه بـه گـواهـى عـلامـه مـجـلسـى ، نقل خود این شعر هم نزدیک به تواتر است.

امام على (ع) در این شعر فرمود: یا حارِ هَمْدانٍ مَنْ یَمُتْ یَرَنى / مِنْ مُؤْمِنٍ اَوْ مُنافِقٍ قُبُلاً -- اى حارث همدانى هر کس از مؤمن یا منافق که بمیرد مرا در پیش روى خویش مى بیند.

ادامه در لینک اصلی 

http://hawzahnews.com/detail/News/454067

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۰۶
عباس جعفری (فراهانی)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی