
چکیده | |
در طی چند دهه اخیر اسلامگرایی به یکی از محوریترین تحولات در جهان امروز تبدیل شده است. با وقوع انقلاب اسلامی ایران و ارائهی الگوی نظام سیاسی ـ دینی در مقابل لیبرال ـدموکراسی غربی پتانسیلهای اسلامگرایی هر چه بیشتر آشکار شد. با شروع تحولات اخیر در خاورمیانه(انقلاب های عربی) این فرصت به وجود آمد که نظام سیاسی ج. ا. ایران به عنوان یک جایگزین مناسب برای نظامهای خودکامه خاورمیانه مطرح شود؛ اما این فرصت با رشد جریانهای تکفیری در خاورمیانه که از طرف کشورهای منطقهای و فرامنطقهای مورد حمایت قرار میگیرند، با چالش مواجهه شده است. این نوشتار محور کار خویش را آسیبشناسی رشد جریانهای تکفیری قرار داده است. از این رو پرسش بنیانی این است گسترش جریانهای تکفیری چه تاثیر بازدارندهای بر رشد اسلامگرایی در منطقه و جهان خواهد داشت؟ رشد جریانهای تکفیری از دو بعد اساسی فرایند اسلامگرایی را با چالش مواجهه خواهد نمود، نخست قطبی سازی جوامع اسلامی بر اساس تقابل شیعه و سنی و دیگری کاهش مشروعیت و مقبولیت اسلامگرایی به عنوان یک جایگزین در مقابل لیبرال دموکراسی، این پژوهش در راستای رفع چالش جریانهای تکفیری فراروی اسلامگرایی راهکارهایی ارائه نموده که در قالب دو راهکار دیپلماسی ارتباطات گسترده میان گروهها و کشورهای اسلامی، و مقابله با گسترش جریانهای تکفیری قابل بررسی است. | |
کلیدواژگان | |
اسلام سیاسی؛ انقلاب اسلامی؛ جریانهای تکفیری؛ قدرت های جهانی؛ قدرت های منطقهای | |
مقدمهاسلامگرایی و اسلام سیاسی مفاهیمی است که طی چند دهه گذشته شکل گرفته است. این جنبش در واکنش به نفوذ فرهنگ و اندیشهی غربی با شعار به مرکز آمدن دین در امور دنیا و به خصوص امر حکومتداری رشد نموده است. از جمله متفکران این حوزه میتوان به سید جمالالدین اسدآبادی، کواکبی، عبده، سید قطب، مودودی و امام خمینی(ره) اشاره کرد. امام خمینی با عینیت بخشیدن به حکومت اسلامی فرایند اسلامگرایی را وارد مرحله جدیدی نمود. در واقع اسلام سیاسی، اصطلاح جدیدی است که در برابر اسلام سنتی پدید آمده است و به دنیای مدرن تعلق دارد (بهروز لک، 1386: 47). با شروع انقلابهای عربی در خاورمیانه این دیدگاه به وجود آمد که فرایند تکامل اسلامگرایی با یک فرصت در جهان و منطقه روبرو شده است. با ادامه تحولات، این روند متأثر از نفوذ منفی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای مانند یک شمشیر دولبه عمل نمود. به رغم اینکه بخشی از این جنبشها متأثر از جریانهای اسلامگرا بود، بعضی از کشورهای منطقه که دارای نظام پادشاهی محافظه کار هستند، تا حد زیادی توانستهاند زمینه رشد گروههای تکفیری ـ افراطی را فرآهم نماید. تکفیرکردن را اولین بار خوارج علیه دیگر مسلمانان به کار بستند. در واقع تکفیرگرایی، مساله نسبتا جدید الحدوث و خطرناکی بود که ابن تیمیه (۱۲۶۳ـ۱۳۲۸م) آن را در آغاز دعوت خویش تئوریزه و بسط داد و در نهایت، به اصول فکری گروههای سلفی راه یافت. در دوران جدید محمدبن عبدالوهاب مفهوم تکفیر را وارد ادبیات سیاسی ـ دینی نمود. وی محدودهی تکفیر را شامل مسلمانان و غیرمسلمانانی که همچون او نمیاندیشیدند، میدانست. به نظر وی مسلمانانی که غرق در پرستش سنتها و زیارت مقابر (شیعیان) شدهاند دچار شرک هستند (Zeidan, 2001: 30). امروزه، جریان سلفیگری به اعتبار این شاخصه، «تکفیری» نامیده میشود (سیدنژاد، 1389: ۹9). از جمله این گروههای تکفیری میتوان به گروههای النصرة، داعش(دولت اسلامی شام و عراق) و القاعده در سوریه و عراق اشاره نمود. این گروهها علاوه بر بوجود آوردن بحران در سوریه و عراق، به دنبال دو قطبی نمودن جهان اسلام در قالب تقابل شیعه و سنی هستند که در صورت وقوع این امر، روند اسلامگرایی در منطقه و جهان اسلام با یک چالش جدی مواجهه خواهد شد. این نوشتار با بررسی آسیب شناختی بدنبال پاسخ به پرسش اساسی زیر است: گسترش جریانهای تکفیری چه تأثیر بازدارندهای بر رشد اسلامگرایی در منطقه و جهان اسلام خواهد داشت؟ رشد جریانهای تکفیری از دو بعد اساسی فرایند اسلامگرایی را با چالش مواجهه خواهد نمود، نخست قطبی سازی جوامع اسلامی بر اساس تقابل شیعه و سنی و دیگری کاهش جذابیت اسلامگرایی به عنوان یک جای گزین در مقابل لیبرال دموکراسی. این پژوهش در راستای اهداف و سوال محوری خویش در ابتدا اسلامگرایی را از نظر مفهومی، مؤلفهها و سیر تحول تاریخی مورد بررسی قرار خواهد داد و در ادامه چگونگی شکلگیری جریانهای تکفیری و آسیبهای آن را فراروی اسلامگرایی در بطن این رویدادها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در پایان راه کارهایی در راستای مبارزه با این چالشها ارائه خواهد شد. بخش اول: تحول تاریخی ـ مفهومیمفهوم اسلامگراییدر دنیای معاصر با قرائتهای متعددی از اسلام روبرو هستیم. قرائت هایی مانند اسلام سنتی، حرکت اسلامی، بنیادگرایی اسلامی، بیداری اسلامی، رادیکالیسم اسلامی و اسلام سیاسی. این تکثر حاکی از برداشتهای مختلف و وجود گروههای متفاوت اسلامگرا در جوامع اسلامی است (جمشیدی راد و محمود پناهی، 1391: 128). اسلام سیاسی گفتمانی است که هویت اسلامی را در کانون عمل سیاسی قرار میدهد، به عبارتی در گفتمان اسلام سیاسی، اسلام به یک دال برتر تبدیل میشود. مفهوم اسلام سیاسی بیشتر برای توصیف آن دسته از جریانهای سیاسی اسلام به کار میرود که خواستار ایجاد حکومتی بر مبنای اصول اسلامی هستند. بنابراین اسلام سیاسی را میتوان گفتمانی به حساب آورد که گرد مفهوم مرکزی حکومت اسلامی نظم یافته است (سعید، 1379: 20). یکی از مهمترین کسانی که این مفهوم را در شکل عام آن به کار برده جان اسپوزیتو است. وی معتقد است: «اسلام سیاسی عبارت است از احیا یا تجدید حیات مذهبی در زندگی خصوصی و عمومی» (اسپوزیتو، 1389: 22). به عبارتی، اسلام سیاسی به عنوان یک نیروی معتبر جدید برای تغییرات مثبت تعریف میگردد و «اسلام راه حل است» شعار اصلی آن است. در این دیدگاه، مسلمانان به اسلام به عنوان مکتبی فراتر از دین و عبادت مینگرند و آن را متفاوت با سکولاریسم دولتی موجود در کشورهای اسلامی میدانند. این شعار بیشتر در کشورهایی شنیده میشود که اسلامگرایان در براندازی رژیم کشورهای خود مشارکت دارند؛ همچنین در کشورهایی که قادر به توسعه اهداف خود، از طریق مشارکت در داخل سیستم سیاسی موجود، بودهاند (Ehteshami, 1994: 9). هر چند اسلام سیاسی و اسلامگرایی از منظر بعضی از اندیشمندان مفاهیمی یکسان پنداشته میشوند، اما اسلام سیاسی مفهومی است که در طی چندین دهه گذشته به اسلامگرایی اطلاق شده است که مطابق با واقعیت نیست. زیرا اسلام در ذات خویش یک دین سیاسی است و با توجه به شمولیت و جامعیت دین اسلام، سیاست جزئی از برنامههای دین اسلام بود. در صورتی که اسلام مورد نظر اسلام سیاسی، دینی است که در قرون اخیر سیاسی شده است. در واقع، یکی از ابعاد اسلام، مضاف بر ابعاد معنوی آن، این است که با طرح ایدههای نوین توانسته به عنوان بدیلی برای ایدئولوژیهایی همچون ناسیونالیسم، سوسیالیسم و لیبرال سرمایهداری مطرح شود. اسلام همچنین با طرح موضوع مشروعیت الهی به عنوان منبع مشروعیتی غیر از منابع مشروعیت عرفی، توانسته است رقیبی جدی برای حکومتهای عرفی ظاهر گردد. با نگاهی به تاریخ و بررسی منظومهی فکری و عملی اسلام، برنامهها و دستورالعملهایی برای همهی ابعاد و شئون حیات مادی، معنوی، فردی و اجتماعی انسان مشخص میگردد. در واقع آنچه که در این پژوهش مد نظر است جریان اسلامگرایی بوده که متفاوت از مفاهیمی همچون بنیادگرایی یا رادیکالیسم اسلامی، اسلام سنتی و اسلام سیاسی است. سیر تاریخی اسلامگراییفهم مفهوم اسلامگرایی، نیازمند درک اندیشهها و آموزههای متفکرین عمده و اثرگذار آن است. جریان اسلامگرایی به رهبری اندیشمندان و عمل گرایان مسلمان در دوران معاصر به ویژه پس از فروپاشی نظام دوقطبی، از جمله محورهای چالش برانگیز در نظم نوین جهانی بوده است. اسلامگرایی در وجوه مختلف ایدئولوژیی، فرهنگی و امنیتی سیستم سرمایهداری لیبرال را به چالش کشیده این جریان با دعوی نظم نوین برای اداره جهان و ترسیم آینده روابط بینالملل در سطوح مختلف ملی، منطقهای و جهانی و نیز حل عادلانه منازعهها و اختلافات عمیق دارد. سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده، سید محمد رشید رضا، عبدالرحمن کواکبی، حسن البنا، ابوالعلا مودودی، ابولحسن ندوی، سید قطب، و امام خمینی از جمله رهبران اسلامگرایی در دوران معاصر بوده اند(جمشیدی راد و محمود پناهی، 1391: 129) که در ذیل اندیشههای سه شخصیت برجسته این جریان، سید قطب، ابوالعلا مودودی و امام خمینی به ترتیب تاریخی مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا سیر تاریخی این مفهوم مورد شناسایی قرار گیرد. ادامه در لینک اصلی http://hablolmatin.dmsonnat.ir/?_action=articleInfo&article=1188 |
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ شماره های جدید ماهنامه "گنجینه مجمع" مجله فرهنگی، اطلاع رسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) منتشر شد.
شماره های 86 و 87 مجله گنجینه مجمع که متعلق به فروردین و اردیبهشت 1396 هستند در 80 صفحه و شش بخش منتشر شده است.
"تقویم جهان تشیع"، "مجمع عمومی" و "گزارشی از نمایشگاه های مجمع" از جمله ویژه نامه های این شماره ها هستند.
فهرست شماره های 86 و 87 گنجینه مجمع به شرح زیر است:
ــ سخن گنجینه(سرمقاله) / زیبایی های شیعه در برابر زشتی های وهابیت
ــ پا به پای ولایت/ سخنان رهبر انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم و پرشور زائران و مجاوران حرم رضوی(ع) به مناسبت سال نو
بخش اول: تقویم جهان تشیع
ــ مهم ترین حوادث جهان تشیع در سال 1395 .
بخش دوم: گزاره مجمع (خلاصهای از فعالیتهای جدید مجمع جهانی اهلبیت علیهم السلام)
ــ مواضع اعضای شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت(ع)
ــ همراه با دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع)
ــ گزارش مصور سفر دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) به هندوستان
ــ بیانیه مجمع جهانی اهلبیت(ع) به مناسبت دومین سالگرد تجاوز رژیم آلسعود به یمن
ــ بیانیه مجمع جهانی اهلبیت(ع) در واکنش به سخنان نابخردانه شاه زاده سعودی درباره مهدویت
ــ تازههای انتشارات مجمع(معرفی چهار کتاب جدید مجمع)
ــ تازه های مجلات مجمع (معرفی چهار شماره مجلاه جدید مجمع به زبانهای مختلف)
ــ تازههای فناوری اطلاعات مجمع(معرفی دو نرمافزار جدید مجمع به زبانهای مختلف).
بخش سوم: مجمع عمومی مجمع جهانی اهلبیت(ع)
ــ به مناسبت ارتحال «آیت الله شاهرخی» عضو ایرانی مجمع عمومی
ــ گفتگو با «سید کاظم شاهحسینی» عضو تایلندی مجمع عمومی.
بخش چهارم: حضور مجمع جهانی اهلبیت(ع) در نمایشگاهها
ــ گزارشی از حضور انتشارات مجمع جهانی اهلبیت(ع) در بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی کتاب مسکو
ــ گزارشی از حضور خبرگزاری مجمع در بیست و دومین نمایشگاه بین المللی مطبوعات تهران
ــ گزارشی از حضور انتشارات مجمع در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب استانبول
ــ گزارشی از ایستگاههای مجمع جهانی اهلبیت(ع) در مراسم پیاده روی اربعین حسینی
ــ گزارشی از نمایشگاه دستاوردهای مجمع جهانی اهل بیت(ع) به مناسبت دهه مبارک فجر
ــ گزارشی از حضور اداره فناوری اطلاعات و خبرگزاری مجمع در چهارمین نمایشگاه رسانههای دیجیتال انقلاب اسلامی
ــ گزارشی از حضور انتشارات مجمع در بیست و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب مسقط.
بخش پنجم: چکیده ها:
ــ چکیده مطالب مجله به زبان عربی
ــ چکیده مطالب مجله به زبان اردو
ــ چکیده مطالب مجله به زبان اسپانیایی
ــ چکیده مطالب مجله به زبان ترکی استانبولی
ــ چکیده مطالب مجله به زبان انگلیسی.
برای دریافت فایل کامل این شماره از مجله گنجینه مجمع، روی لینک زیر کلیک کنید:
حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی
اشاره:
پدر بزرگوارشان، امام ششم، حضرت جعفر بن محمّدٍ الصادق(ع) و مادر ارجمندش خانم «حَمیدة» میباشد. دوران رشد و تربیت و نوجوانی و جوانی را در دامان مادر گرامیاش و پدر ارجمندش طی کرد. امامت و رهبری ایشان پس از شهادت پدر بزرگوارش در سال ۱۴۸ هجری آغاز شد و پس ۲۰ سال امامت و حدود ۵۵ سال زندگانی در ۱۸۳ هجری(۱۸۶ هجری) با توطئهٔ خلیفهٔ فاسد زمان، هارون عباسی(۱۷۰-۱۹۳ هجری) در زندان سندی بن شاهک در بغداد به شهادت رسید.
ضمن عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت شهادت مظلومانه این امام هُمام، به پیشگاه سلاله پاکش، حضرت مهدی موعود(عجّل الله فرجه)، مقام معظّم رهبری(دام ظلّه)، مراجع عظام تقلید(دامت برکاتهم) و عموم شیعیان، توجه خوانندگان محترم را به نگاهی گذرا به حوادث و رخ دادهای دوران امامتِ آن بزرگوار جلب میکنم.
۱- فضایل و کمالات معنوی
حضرت امام جعفر صادق(ع) میفرماید: «إنّ ابنی هذا [موسی] لو سألته عمّا بین دفّتی المصحف لأجابک فیه بعلمٍ». (۱)؛ یعنی: اگر از پسرم [موسی] در باره آنچه در این مصحف(قرآن) وجود دارد بپرسی، به یقین عالمانه و آگاهانه پاسخ میدهد.
همین طور فرمود: «وعنده علم الحکم والفهم والسخاء والمعرفة بما یحتاج الیه الناس فیما اختلفوا فیه من أمر دینهم». (۲) یعنی: حکمت، فهم، سخاوت و دانش امور دینی مردم که در آن گرفتار اختلاف [و سردرگُمی] شدهاند نزد اوست.
مرحوم شیخ مفید(ره) میفرماید: «مردم روایات بسیاری از ابوالحسن موسی بن جعفر(ع) نقل کردهاند. او فقیهترین مردم زمان خویش بود». (۳)
در بُعد تقوی و عبادت نیز ضرب المثل مردمِ زمان خویش بود. هنگام نماز با تمام وجود و حضور قلب به درگاه الهی میایستاد و اشکهایش جاری میشد، قلبش به تپش در میآمد و از شوق و خوف خدا، لرزه بر اندامش میافتاد. گاهی سجدههای طولانی او تا طلوع فجر صادق و طلوع خورشید ادامه مییافت. (۴)
نقل شده است که در ابتدای شب، وارد مسجد النبی(ص) میشد و در سجده با صدای بلند عرض میکرد: «الهی عظُم الذنب من عبدک، فلیحُسنِ العفو من عندک». (۵) یعنی؛ خداوندا، گناهان بندهات، بسیار بزرگ است، اما عفو و بخشش حضرتت نیز باید نیکو باشد.
آن حضرت در زهد و پرهیز از زخارف دنیا نیز، زبان زد مردم روزگار خود بود.
امام هفتم(ع) به مردم سفارش میکرد، شما همانند جناب ابوذر غِفاری باشید و میفرمود: «رحم الله اباذر، فلقد کان یقول: جزی الله الدنیا عنیّ مذمة بعد رغیفین من الشعیر، اتغدی بأحدهما و أتعشی بالآخر و بعد شملتی الصوف أئتزر بإحداهما و ارتدی بالاُخری ...». (۶) یعنی: خدای رحمت کند ابوذر را که میگفت: پس از داشتن دو قرص نان جوین که ناهار به یکی و شام به دیگری خود را سیر کنم و دو تکّه پارچه پشمینه که خود را بدان بپوشانم. دنیا به آنچه بدان تعلق دارد نکوهیده باد.
امام کاظم(ع) در نیکی به مردم و احسان به فقرا و نیاز مندان نیز لحظهای درنگ نمیکرد.
حضرت به علیّ بن یقطین که از شیعیان وفادار امام(ع) بود، اجازه داد در دربار هارون الرشید به مشکلات مالی و حل و فصل سایر مشکلات و نیاز مندیهای مردم بپردازد.
شیخ مفید(ره) میگوید: «امام موسی بن جعفر(ع) نسبت به صله رحم سفارش میکرد. فقرای مدینه را زیر نظر داشت. شبها برایشان دینار، درهم، آرد و خرما میبرد و آنان خبر نداشتند که این اموال از کجا برایشان میآید». (۷)
۲-کارنامهٔ سیاه حاکمان فاسد بنی عباس
یکی از حاکمان فاسدِ زمان امام کاظم(ع)، مهدی عباسی (۱۶۹هجری) بود که زمام امور مردم را(پس از مرگ منصور عباسی که مردم پس از ۲۲ سال رنج و فساد، نفس راحتی کشیدند) بر عهده گرفت.
او ابتدا با اعلام عفو عمومی، زندانیان را آزاد کرد و اموال مصادره شده مردم را بازگرداند و بخشی از اموال بیت المال را تقسیم کرد، ولی طولی نکشید که چهرهٔ واقعی خود را نشان داد. او بساط خوش گذارانی و عیاشی دائر نمود و گفت: «آن وقت خوش است که بزم شادی بگذرد و زندگی بدون حرم سرا و ندیمان در کام من گوارا نیست!». از سوی دیگر، او دو باره سخت گیری بر بنی هاشم و علویان را آغاز کرد. (۸)
پس از او، هادی عباسی(۱۷۰ هجری) در حالی که ۲۵ سال سن داشت و هیچ گونه لیاقتی برای رهبری مردم نداشت و جوانی میگسار(شراب خوار)، سبک سر و بی بندوبار بود به حکومت رسید. (۹)
آخرین خلیفهٔ ستم گرِ دوران امام موسی بن جعفر(ع)، هارون الرشید(۱۹۳ هجری) بود. او ابتدا با طرح دوستی با علویان وآل محمّد(ع) قصد داشت با فریب مردم، به خیال خود، بر دلها حکومت کند تا مردم از او اطاعت کنند! ولی مردم از آن جهت که به بنی عباس و حاکمان فاسد و خبیث اعتمادی نداشتند به او توجه نکردند. در واقع حکومت واقعی بر دلهای مردم از آنِ بنی هاشم و خاندان پاک و مطهّر پیامبر(ص) بود.
لذا هارون وقتی در کنار مرقد رسول خدا(ص)، به امام موسی بن جعفر(ع) گفت: «تو هستی که مردم، در پنهانی با تو بیعت کرده و تو را به پیشوائی بر میگزینند»؟!.
امام (ع) فرمود: «من بر قلوب(دلهای) مردم حکومت میکنم و تو بر تن و جسم آنها». (۱۰)
لینک اصلی
http://fa.abna24.com/special-issue/mohammad-bagher-sadr/5578/archive.html
فیلم/ «اقتصادنا» شاهکار شهید آیت الله العظمی سید محمدباقرالصدر(ره)
السلام علی الامام الهادی النقی علیه السلام
اشاره:
سوم ماه رجب سال روز شهادت دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام علی النقی الهادی علیه السلام می باشد. به همین جهت دست نوشته ای از حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) را تقدیم خوانندگان و علاقمه مندان مباحث اهل بیت عصمت و طهارت(ع) می کنیم.
حضرت امام هادی (ع) در نیمه ماه ذی الحجة سال 212 هجری، در نزدیکی مدینه به دنیا آمدند و در هشت سالگی بعد از شهادت پدر بزرگوارشان امام جواد (ع) به امامت رسیدند. ایشان پس از 33 سال امامت و رهبری شیعیان، در سن 41 سالگی، در سوم ماه رجب سال 254 هجری در شهر سامرا به دست معتز، خلیفه عباسی به شهادت رسیدند.
خوش گذرانی و هوس رانی درباریان در آن دوران شامل شب نشینی ها، عیش و نوش ها و ریخت و پاش ها نیز در این دوران به اوج خود رسید بود و در یک کلمه، می توان گفت خلافت اسلامی! غرق در فساد و گناه بود.
علاوه بر این، در این دوران شاهد گسترش نهضت های علویان هستیم؛ تلاش و کوشش عباسیان در ایجاد نفرت مردم به علویان و سادات و سرکوب شدید مخالفان بی نتیجه بود، علویان با جدیت دعوت به «برگزیدگان آل محمد (ص)» را در نهان و آشکار تبلیغ می کردند و علی رغم کنترل مرکزیت سامرا و کنترل آمد و رفت و ارتباط با امام هادی (ع)، نهضت ها و شورش های اعتراض گونه به فساد و انحراف دستگاه خلافت در مناطق مختلف مشاهده می شد، به طوری که در فاصله سال 219 هجری، 270 هجری، آمار 18 قیام و شورش علوی و غیر علوی ضبط شده است. اگر چه با کمی جمعیت انقلابیون و کمتر امکانات و ساز و برگ جنگی و قساوت دستگاه خلافت عباسی تمامی این قیام ها با شکست مواجه می شد.
فقدان تماس مستقیم بین امام هادی (ع) و پیروانش، نقش سیاسی، مذهبی شبکه وکالت و وکلاء را بالا برده بود، به نحوی که کارگزاران امام (ع) مسئولیت بیشتری در گردش امور ایفا می کردند و تجربه های فراوانی را در سازمان دهی شیعیان و خنثی کردن توطئه های مخالفان جریان امامت به دست آوردند.
این شبکه، نواحی بغداد، مدائن، کوفه، بصره، اهواز، قم، همدان، یمن و حجاز را فرا گرفته بود. امام هادی (ع) با حساسیت تمام فعالیت این شبکه و وکلای خود را کنترل و مکاتبات لازم را با آنها انجام می دادند. برای نمونه حضرت هادی (ع) در سال 232 هجری، طی نامه ای به علی بن بلال، وکیل خود در بغداد نوشتغ من «ابوعلی بن راشد به جای علیّ بن حسین بن عبد ربّه منصوب کردم. چون او دارای صلاحیت لازم و هیچ کس بر او تقدم ندارد ...».
در این عصر فرقه ها و گروه های منحرف فراوانی شروع به فعالیت فرهنگی کرده و مردم را فریب می دادند، یکی از آنها، غُلات بودند که با غلو کردن در باره مقامات اهل بیت (ع)، موجب اذیت و آزار امام هادی (ع) و شیعیان می شدند. رهبران گمراه غلات عبارت بودند از: علی بن حَسَکه قمی، قاسم یقطینی، حسن بن محمد بن بابای قمی، محمدبن نصیر فِهری و فارس بن حاتم که هدف واقعی آنها بیشتر بی اهمیتی به عبادات و حدود شرعی و ضوابط اسلامی و رفتار بر طبق میل و هوس های خود و چشم طمع داشتن به اموال مردم و توجیه نبودن نسبت به کرامات و مقامات و علوم اهل بیت(ع) بود.
امام دهم (ع) ضمن تبری جستن از آنها، روشن گری های لازم را به شیعیان می دادند. حضرت امام هادی(ع)، طی نامه ای در پاسخ سؤالات مردم، به شیعیان اعلام کردند عقاید و افکار ابن حَسَکه باطل و او فردی منحرف و کافر است.
علاوه بر این، فرقه معتزله که از عقل گرایان افراطی بودند با طرح موضوع مخلوق بودن قرآن اعلام کردند که اعتقاد به قدیم بودن غلط است و باید با آن مخالفت کرد! البته بحث مخلوق بودن قرآن در اواخر حکومت بنی امیه در جامعه اسلامی مطرح شد که در منابع تاریخ و فرق و مذاهب اسلامی موجود است. ولی در این زمان هم مجددا مطرح شد.
امام هادی (ع) سکوت در برابر این افکار را جایز نشمردند و با اعلام این که درباره قرآن فقط معتقد به «کلام خدا بودن» باشید، خط بطلانی بر بحث های جنجالی و بی فایده معتزله و گروه های دیگر کشیدند.
همچنین در سیره امام دهم (ع) تربیت شاگردان دیده می شود؛ مرحوم شیخ طوسی تعداد شاگردان امام هادی(ع) را 185 نفر می داند. مهم ترین آنها عبارت بودند از فضل بن شاذان نیشابوری، حسن بن سعید اهوازی، ایوب بن نوح دراج، ابوعلی(حسن بن راشد)، حسن بن علی(ناصر کبیر)، عبدالعظیم الحسنی(ع)، عثمان بن سعید اهوازی، احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعری قمی، ابراهیم بن مهزیار، ریان بن صلت، یعقوب بن اسحاق و علی بن مهزیار اهوازی.
از امام هادی (ع) علی رغم همه سختی ها و فشارهایی که از سوی حکومت بنی عباس متحمل می شد، سخنان و روایات ارزشمندی در موضوعات فقهی، تفسیری، اعتقادی و تربیتی بر جای مانده است که مورد استفاده عموم مسلمانان، شیعیان و پیروان اهل بیت (ع) در طول تاریخ اسلام و تشیع بوده و خواهد بود که برای نمونه می توان به «زیارت جامعه کبیره» که در کتاب «مفاتیح الجنان» آورده شده، اشاره کرد.
لینک اصلی
جنجال های اخیر در مورد تناقضات رفتاری مبلغان سعودی که تکیه گاه سیاست های حکومت عربستان و حمایت از مواضع آن هستند، از میزان خشم روزافزون مردم در قبال این گروه از مبلغان پرده برداشت.
به گزارش خبرگزاری شبستان، «نبأ الفضائیة» در مقاله ای به قلم «القدیح» نوشت: میلغان سعودی در حملات هدفمندی که مجوز جهاد در میدان جنگ های مختلف در کشورهای همسایه، از سوریه گرفته تا یمن و عراق و قبلا در افغانستان را صادر می کنند، در حقیقت در راستای جواز سیاست های حکومت خود عمل کرده و جوانان را به حضور در میادین جنگ تحریک می کنند. در مقابل، خانواده هایی که فرزندانشان در این جنگ ها کشته شده اند، این مبلغان را مفتخر به تحصیل فرزندان خود در دانشگاه های غرب می یابند و برخی از آنها را در سفرهای تفریحی تابستان و کنسرت های مختلط می بینند حال آنکه در کشور خود با منکر شمردن این اعمال از انجام آنها نهی می کنند.
«عبدالعزیز الفوزان» مبلغی که اختلاط زن و مرد را به هر دلیلی و در هر حالتی حرام شمرده است، حال به دنبال آن است تا سر و صدای ناشی از ویدئو کلیپی که حضور او را مراسم جشنی مختلط برای دریافت نشان طلای اسپانیا نشان می دهد، خاموش کند. او مدعی است که این تصاویر، جعلی بوده و هیچ زنی در این مراسم حضور نداشته است.
«فوزان» ادعاهای بسیاری را برای تبرئه خود از سوء ظن های موجود ارائه داده است مبنی بر اینکه حضور خود را در این جشن برای عدم رؤیت منکرات، مشروط به جلوس در ردیف نخست و عدم استفاده از موسیقی کرده و اینکه اولین نفری باشد که جایزه خود را دریافت می کند تا بلافاصله پس از دریافت جایزه از این مراسم خارج شود. آنها نیز با شروط او موافقت کردند.
«فوزان» تنها یک نمونه از مبلغان تکفیر در عربستان سعودی است که بر اسب غفلت رسانه های سعودی سوار می شوند تا قتل و خون ریزی و انتقام و تحریک را از طریق شبکه های تلویزیونی و در صدر آنها «وصال» و « صفا» دو بلندگوی تحریک و تکفیر رواج دهند.
دعوت های یکی از این مبلغان یعنی «محمد العریفی» در خطاب به جوانان برای جهاد در سوریه پیوسته با سفرهای سیاحتی او از جمله سفر تفریحی ترکیه و خرید مستغلات همزمان بود. او بلافاصله پس از خطبه معروف به «العصماء» در مورد ضرورت جهاد در مسجد «العاص» قاهره به سفر تفریحی لندن رفت.
تلاش سران قدرت برای سرکوب خواسته های مردم در زمینه اصلاحات از طریق ابزارهای رسانه ای برای گسترش رویکرد تکفیری وهابی، جنجال فراوانی در مورد عدم هم خوانی رفتار مبلغان سعودی با فتواهای خود برانگیخته است.
لینک اصلی
http://www.shabestan.ir/detail/News/617814