به مناسبت هشتم ربیع الثانی، سال روز ولادت نورانی امام حسن عسکری(ع)
حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی
حضرت امام حسن بن علیّ العسکری(ع)، ملقّب به «هادی»، «زکیّ» و «عسکری» در هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری قمری در «مدینه منوّره» از مادری پاک دامن به نام «حدیثه» یا «سوسن» چشم به جهان گشود. (۱) امام یازدهم شیعیان، در خاندان نبوّت و امامت و به دست پدر بزرگوارشان حضرت امام هادی(ع) تربیت یافتند. پس از شهادت ایشان، بر طبق اراده الهی و وصیّت پدر، مسئولیت هدایت و رهبری شیعیان را عهده دار شدند.
ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد نورانی این حجّت برحقّ خداوند بر مردم، به پیشگاه ولیّ الله الأعظم حضرت مهدی موعود(عجّل الله فرجه الشریف)، مراجع عظام تقلید و عموم مسلمانان و شیعیان جهان، در این نوشتار کوتاه، نگاهی به اوضاع سیاسی- اجنماعی، حوادث و رخدادهای زمان ایشان، نقش امام عسکری(ع) و میراث علمی و فرهنگی آن حضرت خواهیم داشت.
الف- خلفای بنی عباس و وضع اقتصادی شیعیان
عملکرد خلفای ظالم، ستمگر و نالایق عباسی، یکی از مسائلی است که بر همگان روشن است. آنها بر خلاف دستورات روشن و منطقی اسلام در مورد به سازی اوضاع اقتصادی جامعه مسلمانان و رفع محرومیت از آنها در تمام دوران خلافت ننگین و خفت بار خود، حتی برای یکبار به نفع مردم مسلمان عمل نکردند که در این زمینه به گوشه هایی از پرونده سیاه آنها اشاره می شود:
در آمد عمده دولت اسلامی که از خارج و صدقات بدست می آمد بنابر نقل مورّخان اسلامی بالغ بر صدها میلیون درهم می شد که تمامی این مبلغ به جای مصرف شدن در مصارف عمومی و پیش برد وضعیت زیستی مردم، صرف ساختن کاخ های مجلل و خرید کنیزان و خوش گذرانی های حکّام ظالم و از خدا بی خبر می شد. (۲)
در جمع آوری مالیات(خراج و صدقات) ماموران حکومت از انجام هرگونه شکنجه و بد رفتاری ابا نداشتند و آن را با شدیدترین نوع از مردم مطالبه می نمودند و حتی در صورت امتناع، آنها را زندانی و یا گرفتار درندگان می کردند و روشن است که این نحوه عملکرد بر خلاف تاکیدات صریح قرآن و تعالیم انسان سازاسلام و مکتب نورانی اهل بیت(ع) در مورد جمع آوری مالیات می باشد. (۳)
حاکمان عباسی، درآمد های دولتی را صرف اداره حکومت ظالمانه و عیش و نوش های خود و درباریان می کردند و بذل و بخشش های بی اندازه به شاعران متملق دربار و غیره ابا نداشتند.
هنگامی که متوکل برای ۳ پسر خود(منتصر، معتز و مؤید) بیعت گرفت، «صَولی»(یکی از شاعران) برخاست و قصیده ای در مدح آنها سرود … . متوکل و هر یک از پسرانش به او یکصد درهم هدیه دادند!. (۴)
ساختن بناهای مجلّل و نوین با آرایش های آن چنانی یکی از سنّت های غلط عباسیان بود. کاخ معروف «برج» که متوکل آن را با انواع طلاکاری ها، نصب مجسّمه حیوانات، به کار بردن سنگ های گران قیمت و سایر جواهر آلات، زینت کرده بود یک نمونه از صدهاست. (۵)
صرف بخش عظیمی از بودجه خلافت به ظاهر اسلامی! برای رفاه زنان درباری هم خواندنی است. بهای یکی از پیراهن های “زبیده خاتون” به پنجاه هزار دینار بالغ می شد!. (۶)
فقر عمومی از صفات بارز مردم آن روزگار بود. زیرا که بودجه دولت به جای مصرف شدن در تهیه احتیاجات اولیه مردم، صرف اسراف و تبذیرهای خلفا و وابستگان آنها می شد. ناداری، فلاکت و احتیاج به غذای شبانه و محرومیت از هرگونه امکانات مادی در میان مردم مسلمان موج می زد. زیرا از اقتصاد سالم عدالت اجتماعی و امانت داری در میان حاکمان و … خبری نبود و هیچ گونه تلاشی برای بهبود اوضاع اقتصادی و شکوفایی آن دیده نمی شد.
کتاب «حوزه علمیه؛ چیستی گذشته حال آینده» برگرفته از بیانات و نظرات آیت الله علی رضا اعرافی و با تدوین محمد آزادی از سوی مؤسسه اشراق و عرفان منتشر شده است.
آیت الله علی رضا اعرافی تحصیلات حوزوی را از سال 1350 آغاز کرد و بهرههای فراوانی از محضر بزرگانی همچون حضرات آیات حاج شیخ مرتضی حائری، جوادی آملی، تبریزی و وحید خراسانی و استاد شهید مرتضی مطهری برده است. وی سالها سطوح عالی فقه، اصول فلسفه و عرفان را تدریس کرده و از شخصیتهای شناخته شده در حوزه و دانشگاه است که درکارنامه خود، مدیریت گروههای علوم تربیتی در مؤسسه امام خمینی (ره) و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه را افزون بر ریاست آن پژوهشگاه بر عهده داشته و هم اکنون ریاست جامعة المصطفی (ص) العالمیة و مدیریت حوزههای علمیه سراسر کشور را بر عهده دارد.
وی به طور تخصصی در عرصه اسلامیسازی علوم انسانی به ویژه تعلیم و تربیت اسلامی نظریهپردازی میکند و دراین زمینه کتابها و مقالات متعددی از وی منتشر شده است.
استاد اعرافی با سابقه چندین سال دهه اشتغال به امور حوزه علمیه، در ردههای بالای علمی و مدیریتی آن، در مناسبتهای مختلف دیدگاههای فاخری در زمینه تحول در حوزه علمیه بیان داشته است که این کتاب متکفل جمعآوری، تنظیم این بیانات است.
براساس این گزارش، کتاب حوزه علمیه؛ چیستی، گذشته، حال، آینده» از چهار بخش اصلی با عناوین «چیستی حوزه علمیه»، «گذشته حوزه علمیه»، «وضعیت کنونی حوزه» و «تحول حوزه علمیه» تشکیل شده است.
نویسنده در بخشی از مقدمه این کتاب مینویسد: حوزههای علمیه پرورش دهنده و هدایت کننده روحانیان و علمای دین هستند که وظایف بسیار زیادی بر عهده دارند و برای ابلاغ رسالات خویش باید به بازشناسی خود بپردازند و با این نگاه که علمای دین، وراث و جانشینان پیامبران محسوب میشوند، قدم در راه اقامه دین و عمل به اسلام در جامعه بردارند.
رسالت و هدفی که برای تدوین کتاب حوزه علمیه در نظر گرفته شده، تبیین ماهیت و چیستی حقیقی حوزه علمیه و روشن کردن رسالتهایی است که از این نهاد عظیم و مقدس انتظار میرود. به همین سبب، این کتاب در چهار فصل اصلی تدوین شده است:
بخش نخست این کتاب از سه فصل با عناوین «تعریف و ماهیت حوزه»، «رسالت و کارکرد حوزه علمیه»، «تعاملات و ارتباطات» تشکیل شده است.
شصت و دومین شمارهی هفتهنامهی خبری ـ تبیینی خط حزبالله با سخن هفتهای در خصوص چگونگی پدید آمدن فتنه ۸۸، با عنوان «تکیهگاه دشمن شدند» منتشر شد.
هفتهنامهی خط حزبالله در گزارش هفتهی خود با عنوان «بیشرمی از نوع انگلیسی» به بررسی گستاخی نخست وزیر انگلیس در سفر اخیر وی به منطقه، پرداخته است.
عکس ویژهی این هفتهی نشریه، تصویری از دیدار روحانیون مسیحی با رهبر انقلاب به مناسبت میلاد حضرت مسیح(ع) است.
شصتودومین شمارهی هفتهنامهی خط حزبالله به روح پرفتوح شهید مدافع حرم سید حمید تقویفر، تقدیم شده است.
نسخهی PDF نشریه در سه نسخهی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر بر روی پایگاه http://farsi.khamenei.ir قرار گرفته است و عموم امت حزبالله میتوانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئتهای مذهبی و پایگاههای بسیج توزیع کنند.
کارشناس فرق در گفت و گو با
شبستان
یک کارشناس فرق با اشاره به اظهار نظر مفتی های وهابی در مورد منع برگزاری جشن میلاد پیامبر(ص) گفت: همین ها وقتی کاریکاتور پیامبر(ص) کشیده شد سکوت کردند چون بنده و مطیع غربی ها هستند؟.
به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: برخی از شیوخ جریان سلفی با صدور فتواهایی برپایی جشن به مناسبت سال روز میلاد پیامبر اکرم (ص) را تحریم کردند و برگزاری جشن ها را بدعتی دانستند که در آن مرتکب گناه می شوند!
«شیخ محمود لطفی عامر»، مبلغ سلفی مدعی شد: هر بدعتی گمراه کننده است و هر کسی بدعت گذاری کند، آن رد شده است و هرکسی آن را در دین خدا وارد کند، جایگاهش آتش است. جشن میلاد بدعت جدیدی است و باید از شرکت در آن پرهیز کرد و نباید در هیچ فعالیتی مخصوص این مناسبت مشارکت کرد و حتی خرید شیرینی در زمان جشن نوعی مشارکت در جشن به شمار می آید!!! از سوی دیگر، «مجدی ادریس» هنرمند مصری در این باره گفت: سلفی ها جشن میلاد پیامبر اکرم(ص) را بدون استناد به قرآن و سنت تحریم کردند و هیچ متن شرعی و قانونی در این باره وجود ندارد و اعتراض به جشن میلاد پیامبر(ص) تنها آرای شخصی است که سلفی ها به ترویج آن تلاش می کنند و باید آن را برای خودشان نگه دارند و تنها در منازلشان اجرا کنند. گفتنی است در همین حال، الازهر و اوقاف مصر قرار است جشن هایی را به مناسبت میلاد پیامبر اکرم(ص) برگزار کنند. با توجه به قرار داشتن در آستانه روز ولادت پیامبر ختمی مرتبت(ص) بر آن شدیم برای بررسی این موضوع با حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی، کارشناس فِرَق و دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) به گفت وگو بنشینیم؛ آنچه که در ادامه می آید حاصل این گفت وگو است:
چندسالی است که مفتی های وهابی و سعودی جشن میلاد پیامبر(ص) را بدعت خوانده و از برگزاری آن جلوگیری می کنند. علت این مساله چیست؟
اساسا وهابیت به دنبال عقاید انحرافی که برخلاف مبانی قرآن و سنت پیامبر(ص) بیان می کند به دنبال منافع خویش است. طرح مباحث انحرافی درباره موضوعاتی چون توحید، شفاعت، توسل، جایگاه امامت و رهبری در اسلام، مواردی از این دست است. اما یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر مطرح شده برگزاری جشن میلاد نبی مکرم اسلام(ص) و البته سایر ائمه اطهار(ع) است که با نگاه بدی با آن برخورد می کنند. البته می توان گفت که آنان عمدتا برپایی مراسم جشن و سرور را تحریم می کنند. این نگرش وهابیت نظر باطلی است، به این دلیل که در مبانی قرآنی و روایی داریم که شخصیت های بزرگ تکریم شده اند ازجمله مقام نبوت، امامت. چراکه پیامبران با بت پرستی و شرک مبارزه کردند و خرافات و انحرافات بشر را در برهه های زمانی مختلف از میان بردند. اما وهابیت این مسایل را نادیده می گیرد و در مورد پیامبر امت اسلام(ص) چنین می گوید. این در حالی است که ما در مبانی دینی مان داریم که باید با نهایت احترام و خوشحالی نسبت به میلاد ائمه(ع) برخورد کنیم. برگزای مراسم جشن ولادت برای پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) هیچ منعی از نظر قرآنی و روایی ندارد. رهبران وهابیت از جمله ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب به عنوان رهبران این فرقه ضاله همواره انحرافاتی را بیان کردند و متاسفانه این انحرافات تا به امروز باقی مانده است. آنها هر گونه مراسم جشن و سرور را نهی می کنند؟!.
علت این مساله چیست، به خصوص در چند سال اخیر این رویکرد از سوی وهابیت پررنگ تر شده است؟
شاید یک مقدار مباحث سیاسی در این زمینه دخالت داشته باشد، به خصوص وقتی که کشور بزرگ شیعه ایران با احترام و تکریم بزرگی نسبت به برگزاری جشن پیامبر(ص) و سایر ائمه اطهار(ع) اقدام می کنند. این بزرگداشت شیعیان برای پیامبر (ص)، سبب نوعی حسادت، رشک ورزی و عصبانیت شده است لذا مفتی های عرب و سعودی از جنبه سیاسی اعلام موضع کرده اند.
این در حالی است که در شرایطی که برخی افراد تندرو غربی به اسلام بی احترامی کردند و کاریکاتور پیامبر(ص) را کشیدند آنها سکوت کردند ولی در برابر برگزاری جشن میلاد نبی اکرم(ص) موضع گرفتند. آنها بندگان جهان غرب هستند. در برابر چنان توهینی سکوت کردند آن وقت برای برگزاری جشن هفدهم ربیع الاول چنین مواردی را عنوان می کنند.
رفتار وهابیت یک خیانت و دشمنی با اسلام ناب است. آنان با این رویکرد در واقع دشمنی شان را با مبانی دینی و قرآن و سنت نشان دادند. در تاریخ داریم که در مواردی ائمه(ع) سفارش به شادی کرده اند. از امام صادق(ع) احادیثی است که حضرت(ع) نسبت به میلاد پیامبر(ص) ابراز خوش حالی کردند.
بنابراین، فتوای مفتی های وهابی چیزی جز عنادورزی در برابر اسلام ناب، رشک و حسادت نیست. برگزاری جشن میلاد پیامبر(ص) منافاتی با دین ندارد.
لینک اصلی
http://shabestan.ir/detail/News/594213
در سال روز میلاد اشرف مخلوقات و رسول رحمة للعالمین
اشاره:
آشنایی، گزینش و انتخاب الگوی کامل و شایسته، نیاز فطری هر انسان کنجکار و آرمان گراست. زیرا در گستره ی وسیع زندگی انسان و رفتارهای کوچک و بزرگ اخلاقی و پیشرفت های او و در همه جوانب و روابط سیاسی، فقهی و فرهنگی جامعه به طور بسیار محسوس، تأثیر گذار هست و کارآیی و نقش زیادی خواهد گذاشت. خداوند حکیم در این باره، پیامبرانی را به عنوان الگو و اسوه، مبعوث نمود تا انسان های خواهان رشد معنوی و تکامل انسانی با مشاهده و مطالعه زندگی آنان، راه سعادت و ترقی و تکامل را طی نمایند. برترین این پیامبران حضرت محمّد بن عبدالله(ص) به عنوان خاتم و اشرف پیامبران الهی می باشد که خداوند شخصیت و زندگی و سیره و رفتار او را به عنوان اسوه و الگوی برای همه بشر تا روز قیامت قرار داده است. اصحاب و یارانی که به او ایمان آورند، همه رفتارهای او را از نزدیک می دیدند و به شدت تحت تأثیر ایشان قرار می گرفتند و چنان در اخلاق و رفتار آنان تأثیر می گذاشت که سر از پا نمی شناختند!. یکی از برجسته ترین یاران و دست پروردگان پیامبر(ص)، امام علیّ بن ابی طالب(ع) بود که پروانه وار، گرد حضرت می چرخید و از رفتار و کردار او، درس می آموخت که در خطبه ی نهج البلاغه به آن اشاره فرموده است. بی تردید شخصیت پیامبر اعظم(ص)، الگو و اسوی کامل و تمام عیار گذشته، امروز و فردای بشریت است. جهان امروز با پیشترفت های فوق العاده ای که در همه ی زمینه ها کرده و به کلی دگرگون شده اما در زمینه های اخلاقی و معنوی محتاج تعالیم معنوی و اخلاقی شناخته شده و تا شناخته ی پیامبر اعظم(ص) می باشد. با این هدف، متن کوتاه زیر را تهیه و در اختیار خوانندگان عزیز گرفت. امید است مورد قبول اشرف مخلوقات و نبی مکرم(ص) واقع شود.
جذابیت آیات قرآن ولحن شیوا و شیرین همراه با محتوای عالی آن، و خستگی از بت پرستی و شرک، عامل اساسی جذب مردم به ویژه جوانان به دستورات اسلام بود. این مسایل باعث شد تا جمعیت مسلمانان در یثرب افزایش یابد و حتی زمینه ی مهاجرت مسلمانان مکّه به سوی یثرب فراهم شود.
پس از کشف توطئه ی قریش در دارالندوة(محل تصمیم گیری های مهم قریش) و آگاه شدن پیامبر(ص) آن حضرت مأمور شد تا یک نفر را به جای خود در بستر بخواباند و شبانه از مکّه خارج شود. [۱۲] با این هجرت تاریخی، توطئه ی قتل و ترور پیامبر(ص) ناکام ماند و احساس خطر قریش از سوی یثربیان تحقق پیدا کرد.
۱۰ ـ تشکیل حکومت اسلامی و پیامدهای آن
با هجرت تاریخی پیامبر(ص) که به صورت معجزه و امداد الهی انجام شد و استقبال پر شکوه و بزرگ مردم یثرب از ایشان، زمینه برای اقدامات بزرگ مانند ساخت مسجد، پیمان برادری و اخوّت عمومی و خاص مهاجران و انصار، هجرت سائر مسلمانان به شهر یثرب، مبداء شدن تاریخ، تغییر نام یثرب به نام مدینة النبی(ص)، تشکیل نیروهای دفاعی از شهر پیامبر(ص)، مسلمانان و غیر مسلمانان و…آغاز شد. از طرف دیگر، پیامبر و مسلمانان با توطئه های منافقان و طائفه های لجوج یهودی و مسیحی و مشرکان مکّه، تغییر قبله و… مواجه گردیدند. [۱۳] پیش آمدن جنگ های بدر، احد، بنی نضیر، بنی قریظه و بنی المصطلق، احزاب(خندق)، پیمان رضوان و صلح حدیبیه(فتح مبین)، جنگ خیبر، نامه نگاری با پادشاهان و رهبران کشورها و مناطق بزرگ جهان مانند ایران، روم، حبشه، مصر، شام و یمامه و پاسخ منفی و سکوت و مخالف آنان، جنگ موته، فتح مکه و پیمان شکنی کفار قریش، عفو عمومی پیامبر(ص)، جنگ حُنین، جنگ تبوک و جانشینی امام علیّ(ع) در مدینه، نزول سوره برائت و ابلاغ در مراسم حج توسط حضرت علی(ع)، حجّة الوداع در سال دهم هجرت، داستان مباهله با مسیحیان نجران، واقعه غدیر خمّ و اعلان جانشینی پیامبر(ص) و امامت مولی علیّ بن ابی طالب(ع) و یازده فرزند از نسل او و حضرت فاطمه زهرا(س)، اعزام سپاه اسامة بن زید، نامه ای که وصیت نامه ای که نانوشته ماند! و بالأخره بیماری و کسالتی یا مسمومیتی که منجر به ارتحال ملکوتی [خاتم پیامبران و اشرف مخلوقات جهان و الگو و اسوه بشریت در فضائل و کمالات انسانی] حضرت محمّد بن عبدالله(ص) در بیست و هشتم ماه صفر المظفّر سال یازدهم هجری [۱۴] [از شصت و سه سال عمر ارزش مند و مملوّ از برکات جاویدان مانند نزول قرآن کریم و سنّت نبوی(ص)] گردید، از دیگر حوادث و اتفاقات مهمّی هست که هر کدام در جای خود، شایسته بحث و بررسی مفصّل می باشد.
پی نوشت ها:
[۱]- طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی ج۱ ص؛ مجلسی، بحار الأنوار ج ۱۵ ص۲۵۰، مرحوم شیخ کلینی، معتقد است در دوازدهم ربیع الأول بوده است.
* گفته می شود؛ این سال، برابر با ۵۷۰ میلادی بوده است(به کتاب تاریخ اسلام تألیف دکتر علی اکبر فیّاض ص۶۲ مراجعه شود).
[۲]- کلینی، اصول الکافی ج ۱ ص ۴۳۹؛ مسعودی، مروج الذهب ج ۲ ص ۲۷۴٫
[۳]- ابن هشام، السیرة النبویة ج۱ ص۱۹۴؛ ابن واضح، تاریخ الیعقوبی ج۱ ص۲۱؛ مجلسی، بحار الأنوار ج۱۶ ص۲۲؛ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم(ص) ج۱ ص۹۱؛ یوسفی غروی، مختصر تاریخ اسلام ص۱۳۸٫. برخی از مستشرقان این سفر را بهانه ای برای تحریف وحی الهی و دستورات قرآنی قرار دهند که قطعاً اتهامی بیش نیست!؛ پیشوائی، تاریخ اسلام… ص۱۱۳).
[۴]- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة ج۱۴ ص۱۲۹؛ یوسفی غروی، مختصر تاریخ اسلام… ص۱۴۲٫
[۵]- ابن هشام، السیرة النبویة ج۱ ص۱۰۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ج۲ ص۳۹؛ پیشوایان هدایت؛ خاتم انبیاء، محمّد مصطفی(ص) ج۱ ص۸۸٫
[۶]- ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب(ع) ج۲ ص۱۸۰؛ ابو الفرج الإصفهانی، مقاتل الطالبیین ص۱۵؛ طوسی، الآمال ص۶۴۴؛ پیشوایی، تاریخ اسلام… ص ۱۲۲٫
[۷]- سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ی قاصعه(شماره ۱۹۲)؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ج۱ص۲۷٫
[۸]- ابن سعد، الطبقات الکبری ج۱ ص۱۹۹؛ السیرة النبویة ج۱ ص۳۶۹؛ مجلسی، بحار الأنوار ج ۱۸ ص۱۸۵٫
[۹]- طبرسی، مجمع البیان ج۱۰ ص۳۸۴؛ کمال الدین و تمام النعمة ج۱ ص۸۵؛ معرفت، التمهید فی علوم القرآن ج۱ ص۴۹؛ پیشوایی، تاریخ اسلام… ص۱۳۳٫
[۱۰]- طبرسی، تاریخ الاُمم و الملوک ج۲ ص۲۲۱؛ بلاذری ، انساب الأشراف ج۱ ص۱۹۷؛ اعلام الوری… ص۴۵٫
[۱۱]- ابن واضح، تاریخ الیعقوبی ج۲ ص۲۹؛ طبرسی، اعلام الوری ص۵۳(در کتاب تاریخ اسلام… تالیف استاد پیشوائی ص۱۶۹، تحلیل جامع و کاملی از موضوع همسران پیامبر(ص) و شخصیت آنان مطرح شده است).
[۱۲]- سوره ی انفال(۸) آیه ۳۰ "واذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون و یمکر الله والله خیر الماکرین\".
[۱۳]- ابن هشام، السیرة النبویة ج ۲ ص ۶۷؛ طبری، تاریخ الاُمم و الملوک ج۲ ص ۲۴۲؛ پیشوائی، تاریخ اسلام(از جاهلیت تا رحلت پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله) ص ۱۸۹ تا ۳۴۴ و منابع دیگر…(مطالعه این کتاب ارزشمند را به دوست داران مباحث تاریخ اسلام و پیامبر"ص" توصیه می کنم).
[۱۴]- ابن سعد، الطبقات الکبری ج ۳ ص ۲۷۲؛ ابن واضح، تاریخ الیعقوبی ج ۲ ص ۱۷۸؛ حلبی، السیرة الحلبیة ج ۳ ص ۴۵۴؛ مجلسی، بحار الأنوار ج ۲۲ ص ۵۱۴.
لینک اصلی
http://fa.abna24.com/cultural/archive/2016/12/16/712910/story.html
http://www.iranieslamikhabar.ir/cache.php?refer=view_doc&simpleurl=1&ab=fa&path=33253
http://www.fetrat.com/ViewContent.aspx?Cont=6&ContText=1190&L=1
این روزها همزمان است با هفته وحدت و میلاد سرور کائنات و مولی الکونین حضرت نبی خاتم(ص) که جا دارد مسلمانان جهان هرچه بیشتر با شخصیت و مقام پیامبر بزرگوار اسلام بلکه جهان بشریت آشنا شوند. از سوی دیگر با توجه به هجمات و اهانت هائی که چند سالی است از سوی دشمنان آگاه و جاهل مانند ساخت فیلم ها و کاریکاتورها و تکفیری ها علیه اسلام و پیامبر اعظم(ص) صورت می گیرد، لازم است منابع متقن و قابل اعتمادی که در آن شخصیت نورانی پیامبر اکرم (ص) معرفی شده است را به خوانندگان اهل مطالعه و آزادی خواهانی که در اندیشه شناخت بیشتر اسلام و شخصیت نبی مکرم، حضرت محمد بن عبدالله(ص) هستند، معرفی نمائیم.
مسلمانان جهان می دانند که در گذشته های دور، حتی در زمان ظهور اسلام توسط شخصیت بی نظیر جهان بشریت حضرت محمّد بن عبداللّه "صلّی الله علیه وآله" از سوی دشمنان قسم خورده مانند کفّار، مشرکان، یهودیان و منافقان، انواع حرمت شکنی ها، توهین ها و بی احترامی ها، نسبت به آن حضرت انجام می شد. در قرآن کریم نیز آیاتی در توصیف دشمنان مانند ابو لهب و همسرش[امّ جمیل]، ابو سفیان، ابوجهل، امیّه بن خلف، هند جگرخوار، عبدالله بن سعد اموی و ... نازل و عذاب سخت الهی را در دنیا و آخرت برای آنان وعده داد.[برخی از آیات سوره "تبّت"؛ "مَسَد"؛ "حِجر/94 و 95" به این موضوع تصریح کرده است].
همه می دانیم که اینگونه برخوردها در روحیه مسلمانان واقعی و وفا دار صدر اسلام، تاثیر منفی نگذاشت بلکه عزم و تصمیم آنان را در دفاع از وجود مقدس پیامبر(ص) و اهداف و رسالت الهی او جدی تر نمود. بی شک این قبیل اقدامات در این زمان نیز نتیجه ای جز رسوائی بیشتر مخالفان اسلام و آگاهی بیشتر وجدان های بیدار جهانیان نخواهد داشت.
در سال های گذشته، خشم مقدس مسلمانان جهان، با اطلاع از نمایش بخش های کوتاهی از فیلم موهن آمریکایی – صهیونیستی در اینترنت[که هر انسان آزاده و مسلمان وارسته ای با شنیدن خبر آن از ناراحتی و عصبانیت به تهیه کنندگان، بازی گران، منتشرکنندگان و حامیان آن، لعن و نفرین می فرستند و مجازات عاملین را می خواهد] در سراسر دنیا به صورت برپایی موج گسترده راه پیمایی ها و فریاد اعتراض ها بالا گرفت و در لیبی با حمله به سفیر آمریکا و کشتن او، شور انقلابی و مخالفت با دسیسه های دشمنان را نشان دادند. دشمنان اسلام بدانند که توهین، بی احترامی و اسائه ادب به انسان ها به خصوص پیامبران و اولیای خدا، محکوم به شکست است و در فرهنگ آسمانی و دستورات ادیان الهی[ به ویژه اسلام ناب محمدی(ص)] جائی ندارد و ساحت پاک و نورانی پیامبران و پیشوایان معصوم(ع) از این مسائل[مطرح شده در فیلم موهن ...] به دور می باشد و نتیجه ای نخواهند گرفت. از سوی دیگر، چند سالی است مسلمانان و ملت های دیگر مشاهده می کنند که جریان گروهک تکفیری – تروریستی با عنوان «داعش» که با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی و حاکمان فاسد وهابی منطفه به ویژه عربستان سعودی در سوریه و عراق ظاهر شده و به نام اسلام و پیامبر اکرم(ص) ظلم و ستم و جنایاتی انجام می دهند، هیچ ارتباطی به اسلام و قرآن و ییامبر و معارف دینی ندارند و همه جهانیان از مسلمان و غیر مسلمان از اعمال و رفتارهای خشن آنها بی زار و مبرا می باشد. هرگز اعمال و رفتار ضد دینی این جریان ها را نباید به حساب اسلام و پیامبر(ص) گذاشت!.
در زیر برخی از کتاب های مناسب به زبان عربی و فارسی جهت مطالعه و تحقیق و پاسخ به شبهات مطرح شده که توسط حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی تهیه شده، معرفی می شوند. (بدیهی است، معرفی این منابع به معنای تایید کامل محتوای آنها نمی باشد):
حضرت زهرا سلام الله علیها مادر همه ائمه علیهم السلام است؛ از این رو عیدالزهرایی که حضرت فاطمه سلام الله علیها به سبب آن خوشحال هستند آغاز امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
یازدهمین پیشواى شیعه، حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام، در سال دویست و شصت هجرى قمرى دیده از دنیا بربست و مقام امامت و رهبرى امت به فرمان خداوند بزرگ به فرزند ارجمند وى حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف، موعود جهانیان انتقال یافت[1].
از سوی دیگر در سالروز آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار داریم، لذا به همۀ شیعیان و علاقه مندان آن حضرت و همۀ مسلمانان که به چشم انتظار ظهورش هستند تبریک عرض می کنیم،[2] و سزاوار است، همه علاقه مندان مکتب اهلبیت علیهم السلام، آغاز امامت پربرکت حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه) که همزمان با شهادت پدر بزرگوارش نیز مى باشد؛ ارج نهند و گرامى بدارند.[3]
چیستی و حقیقت امامت
ما معتقدیم تمام پیامبران اولوالعزم، مخصوصاً پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله داراى مقام امامت بودند، آنچه را با رسالت خود عرضه کردند، درعمل تحقق مى بخشیدند، و رهبر معنوى و مادى و ظاهرى و باطنى مردم بودند، لذا رسول اکرم صلى الله علیه وآله از آغاز نبوتش، مقام والاى امامت و رهبرى الهى را نیز داشت، و کار او در ابلاغ فرمان هاى الهى خلاصه نمى شد.[4]
«امام» به معنى پیشوا و رهبر مسلمانان است، و در اصول عقاید شیعه، «امام معصوم» به کسى گفته مى شود که در همه چیز جانشین پیامبر صلى الله علیه وآله است، با این تفاوت که پیامبر مؤسس مکتب است، و امام حافظ و پاسدار مکتب است، بر پیامبر صلى الله علیه و آله، وحى نازل مى گردد ولى بر امام نه، بلکه او تعلیماتش را از پیامبر صلى الله علیه و آله مى گیرد، و داراى علم فوق العاده اى است.[5]
از نظر شیعه، امام معصوم تنها به معنى رهبر حکومت اسلامى نیست، بلکه رهبرى معنوى و مادى، ظاهرى و باطنى، و خلاصه رهبرى همه جانبه جامعه اسلامى را بر عهده دارد، او پاسدارى[6]عقاید و احکام اسلامى را بدون هیچ گونه اشتباه و انحراف بر عهده دارد و بنده برگزیده خدا است.[7]
حال در هر عصر و زمان باید یک نماینده الهى، پیامبر یا امام معصومى در روى زمین باشد. تا آیین حق را پاسدارى کند، و حق طلبان را رهبرى نماید، و اگر روزى به عللى از نظر مردم پنهان گردد، نمایندگانى از سوى او عهده دار تبلیغ احکام و تشکیل حکومت مى گردند.[8]
هم چنین خط امامت بعد از پیامبر صلى الله علیه وآله نیز در معصومان از ذریه او ادامه یافت.[9] البته رسیدن به این مقام، شرایط سنگینى دارد، هم از نظر تقوا (تقوایى در حد معصوم بودن از هرگونه گناه) و هم از نظر علم و دانش واحاطه به تمام معارف و دستورات دین و شناختن انسان ها و نیازهاى آنها در هر عصر و زمان و مکان.[10]
خاستگاه تاریخی مفهوم امامت
مى دانیم بعد از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله مسلمانان به دو گروه تقسیم شدند: عده اى معتقد بودند پیامبر صلى الله علیه و آله، جانشینى براى خود تعیین نکرده، و این امر را بر عهده امت گذارده است،[11]گروه دیگرى معتقد بودند که جانشین پیامبر صلى الله علیه وآله همچون خود او باید معصوم از خطا و گناه باشد و داراى علم وافرى که بتواند رهبرى معنوى و مادى مردم را بر عهده بگیرد و اساس اسلام را حفظ کند.[12] آنها معتقد بودند تعیین چنین کسى تنها از سوى خدا و به وسیله پیامبر صلى الله علیه و آله امکان پذیر است، و پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله این کار[13]را کرده، و على علیه السلام را به عنوان جانشین خود برگزیده است که این گروه را «امامیه» یا «شیعه» مى نامند.[14]
ادامه در لینک اصلی
http://www.shabestan.ir/detail/News/592789
ضمن عرض تبریک به مناسبت این حادثه مهم و تاریخی، توجه خوانندگان عزیز را به نوشتاری کوتاه به قلم حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی در باره آن بزرگوار، ویژگی های دوران غیبت، یاران آن حضرت و پدیده انقلاب اسلامی جلب می کنم:
حضرت مهدی علیه السلام در نیمه ی ماه مبارک شعبان سال ۲۵۵ هـ. ق چشم به جهان گشودند.[1] پدر بزرگوارشان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و مادر گرامی آن حضرت، خانم نرجس[نرگس] خاتون می باشد.
در شب ولادت آن بزرگوار، عمه امام عسکری علیه السلام جناب بانو حکیمه خاتون به دستور ایشان در منزل ماند. امام علیه السلام به حکیمه خاتون فرمودند: «امشب منتظر تولد فرزندی هستم از نرجس». حکیمه با تعجب پرسید، چطور ممکن است؟!(زیرا اثری از حمل در او ندیده بود). امام علیه السلام فرمود: «او بسان مادر موسی است که هیچ کس نمی دانست باردار است، زیرا فرعون شکم زنان حامله را پاره می کرد».
طبق نقل حکیمه، خداوند در آن شب فرزندی به امام عسکری علیه السلام عنایت کرد و چنین اراده فرموده بود که دشمنان، هرگز قدرت دسترسی به او را پیدا نکنند و چنین اراده کرده بود که او «وارث مستضعفان» در روی کره ی زمین بشود: «و نُرید أن نمنّ علی الذین استُضعفوا فی الأرض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین».[2]
طبق حکمت الهی در فاصله ی کوتاه سال ۲۵۵ تا ۲۶۰ هـجری، ایشان به طور مخفی زندگی می کردند و در خدمت پدر بزرگوارشان آماده ی احراز مقام امامت و رهبری مسلمانان و بر عهده گرفتن مسئولیت سنگین آنان بودند.
با شهادت امام عسکری علیه السلام در سال ۲۶۰ هجری، دوران غیبت آغاز و مدت ۷۵ سال(غیبت صغری) حضرت مهدی علیه السلام در پنهانی زندگی می کردند و مردم بدان صورت که بتوانند حضوری خدمت ایشان مشرف و مشکلات خودشان را در میان بگذارند، امکان نداشت ولی دائماً از انوار و برکات مقدس او بهره مند می شدند. دسترسی مردم به واسطه نائبان خاص او از سال ۲۵۵ تا ۳۳۰ هـ. ق صورت می گرفت.
فلسفه و راز حقیقی غیبت برای عموم مردم بیان نشده است و به غیر از اولیاء خاص الهی[پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام] از آن اطلاع ندارند؛ ولی به طور کلی از میان ادله ی عقلی و نقلی می توان فوایدی را برای آن به دست آورد:
به واسطه همین مسئله غیبت است که خداوند می خواهد بندگان خودش را بیازماید تا حجت برآنها روشن شود که آیا ایمان واعتقاد واقعی به مبدأ جهان و مصالح او دارند یا خیر؟ باید روشن شود که مؤمنان واقعی در مواقع حساس و هنگامی که دسترسی حضوری به رهبران ممکن نیست کیانند؟ آیا صرف ادعا بر اینکه ما به خداوند و به پیشوایان او یعنی ائمه معصومین علیهم السلام ایمان داریم کافی است یا اینکه می بایست با آزمایش و امتحان این ایمان واعتقاد سنجیده شود. در نتیجه اگر کسانی در عصر غیبت طبق فرمان الهی، محکم و پا برجا ایستادند و از مشکلات نهراسیدند و وظایف و دستورات الهی(فروع دین و اعتقادات صحیح) را دنباله روی نمودند، به حق آنان، مؤمنان حقیقی و از رستگاران می باشند.
یکی از دلائل غیبت محفوظ ماندن از بیعت با ظالمان، مستکبران و ستم کاران است، به طوری که بعد از ظهور، حجت برهمگان تمام می باشد. چنانچه در روایتی از امام هشم حضرت علی موسی الرضا علیه السلام نقل شده است که فرمود: «گویا شیعیانم را می بینم که بعد از مرگ سومین فرزندم در جستجوی امام خود می گردند ولی او را نمی بینند»، سؤال شد چرا؟ فرمود: «چون امامشان غایب است». عرض شد: چرا غایب می شود؟ فرمود: «برای اینکه وقتی با شمشیر(سلاح) قیام نمود بیعت هیچ کسی بر گردنش نباشد».[3]
از دلایل دیگر راز غیبت، محفوظ ماندن از کشته شدن به دست نابکاران و دشمنان بشریت می باشد که با پیش آمدن مسئله غیبت، وجود مقدس حضرت ولی عصر علیه السلام سالم باقی می ماند و تا هنگام ظهور ایشان(زمان آن فقط، نزد خداوند متعال می باشد) که فرا رسد با قیام الهی خود ظلم و ستم را نابود و عدل و عدالت را در سراسر گیتی بر قرار می نماید.
هرگز مبادا مسئله ی کشته شدن امام زمان علیه السلام را با شهادت پدران بزرگوارش تطبیق و مقایسه نمود زیرا موقعیت و شرایط زمانی متفاوت می باشد. ائمه معصومین علیهم السلام قبل از ایشان، با پذیرا شدن شهادت، امام دیگری مسئولیت امامت را عهده دار می شد ولی طبق اراده ی الهی، مسئله امامت با وجود مقدس حضرت مهدی علیه السلام خاتمه پیدا می کند و در صورتی که ایشان نیز غایب نمی شدند و مسئله شهادت و کشته شدن برای ایشان پیش می آمد بر خلاف مصلحت الهی می بود و زمین از حجت خداوند خالی می ماند. درحالی که در اراده خداوند مقدر شده است که می بایست حق بر باطل پیروز شود و این تقدیر الهی(پیروزی حق بر باطل) به دست مبارک مهدی موعود علیه السلام و در آخر الزمان واقع می گردد.
امام خمینی(ره)، بنیان گذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در یکی از فرمایشات خود فرمودند: «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است».[4]به حق که این سخن چقدر پر معنی است. مسئله انتظار، دارای بار معنایی فراوانی از جهت کاربرد ادبی و استعمال در فرهنگ اسلامی دارد و از طرف دیگر مسئله ی آخر الزمان و انتظار ظهور مهدی موعود دارای مضامین و معانی والا و مقدسی نیز می باشد. در روایتی از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «أفضل أعمال أمتی انتظار الفرج من الله عزّوجلّ».[5]یعنی؛ بهترین و با فضیلت ترین اعمال و کارهای امت من، انتظار رسیدن فرج از نزد خدای عزیز و جلیل می باشد. و روشن است که فرج حقیقی و نهایی برپایی حق و عدل به جای ظلم و ستم و کفر در روی زمین می باشد که تحقق این مسئله طبق آیات قرآن و روایات اسلامی در آخر الزمان به وقوع می پیوندد.
منتظران واقعی مهدی علیه السلام در طول تاریخ انتظار و هم اکنون به دنبال تحقق عدالت راستین درونی و بیرونی هستند که لازمه این چنین عدالتی، امید، تحرک، شور، حماسه، مقاومت، نفی باطل و طلب حق، خروش، صلابت و قیام(ضد قعود وسکون) بهمراه اعتقاد صحیح توحیدی، محمّدی، علوی و عمل به واجبات و ترک محرمات می باشد.
در کنار این واجبات(بلکه در متن این اعمال) مسئله ی امر به معروف و نهی از منکر، پای بندی به اخلاق حسنه ی اسلامی و آمادگی نظامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
انسانِ مسلمان و منتظر یک قیام بزرگ و یک انقلاب عظیم جهانی، آیا ممکن است که خود هیچ آمادگی برای حضور در این درگیری و کمک به آن نداشته باشد؟
امام صادق علیه السلام می فرماید: «لیُعدّن أحدکم لخروج القائم و لو سهماً، فإن الله اذا علم ذلک من نیّته رجوتُ لأن یُنسی فی عمره حتی یدرکه و یکون من اعوانه و انصاره».[6]یعنی؛ هرگاه یکی از شما برای قیام قائم[مهدی موعود] اسلحه تهیه کند، اگرچه یک تیر باشد، امید است خداوند عمر او را دراز کند تا ظهور و فرج او را درک نماید و از یاوران ایشان باشد.
در اینجاست که اندیشه ی شوم و باطل قاعدی گری و دروغ گویان طرفدار امام زمان علیه السلام(انجمن حجتیه در قبل از انقلاب اسلامی) روشن می شود که چقدر اسفبار و ضد انتظار است! زیرا به خود زحمت نداده اند تا بفهمند معنای انتظار و فلسفه ی غیبت چیست؟
اینان انتظار و طرفداری از امام عصر علیه السلام را به معنی کمک کردن و ازدیاد ظلم و ستم، همراه با سکوت و قعود و خاموسی می دانند. یعنی انتظار مساوی است با کسب بی لیاقتی و عدم حضور. اینان روایاتی را که سخن از قیام مردان مصلح و انقلابی در عصر غیبت را بیان می کند را هم ندیده اند!. روایاتی که خبر از قیام مردمی از مشرق زمین می دهد که زمینه برای ظهور و قیام جهانی حضرت مهدی علیه السلام را فراهم می آورند. باید به هوش باشیم و ارزش هایی که به واسطه ی انقلاب شکوه مند اسلامی ایران و در سایه اصل مترقی ولایت فقیه با جان فشانی جوانان فداکار و شهدا و جانبازان و اُسرا و...به دست آمده است را قدر بدانیم و فریب نیرنگ بازی های سالوسان خنّاس صفت [مانند دست اندرکاران مستند انحرافی "ظهور بسیار نزدیک است"!؟ و سائر جریان های گمراه] را نخوریم و با حمایت بی دریغ از نظام اسلامی در آینده ای نزدیک شاهد ظهور منجی جهان حضرت مهدی(ع) باشیم. ان شاء الله.
علاقه مندان جهت اطلاع از مضامین و اشتباهات این فیلم، به کتاب ها، مقالات، سخن رانی ها و فیلم هائی که در خبرگزاری اهل بیت(ع) - ابنا - http://www.abna.ir و خبرگزاری آینده روشن http://www.bfnews.ir موجود است مراجعه نمایند).
احادیث فراوانی در کتب حدیث و تفسیر از زبان گهربار پیامبر گرامی (صلی الله علیه وآله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) نقل شده است که حقایق و واقعیت های زیادی را به اثبات می رساند مانند اینکه ایرانیان وفادارترین امّت ها به اسلام می باشند و یا اینکه ایرانیان بیشترین بهره را از اسلام دارند.
در حدیثی نقل شده که فرمود: «ضربتموهم علی تنزیله و لاتنقضی الدنیا حتی یضربوکم علی تأویله».[7]یعنی؛ «دنیا به پایان نمی رسد تا روزی که ایرانیان با شما اعراب بر اساس تأویل قرآن جنگ می کنند چنانچه شما ابتدا بر اساس تنزیل قرآن(اسلام آوردن ایرانیان) با آن ها جنگ کردید.
همچنین پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود: «یخرج ناسٌ من المشرق فیُوطّون للمهدی سلطانه».[8]یعنی؛ در آخر الزمان، گروهی از مشرق زمین قیام می کنند و زمینه را برای انقلاب جهانی مهدی علیه السلام فراهم می آورند.
در روایتی آمده که امام محمد باقر علیه السلام می فرماید:«کأنّی بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق فلایُعطونه ثم یطلبونه فلایُعطونه فاذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ما سألوا فلایقبلونه حتی یقوموا و لایدفعونها الاّ الی صاحبکم...».[9]یعنی؛ گویا می بینم که مردمی در مشرق زمین قیام کرده اند حق را طلب می کنند ولی به آنها نمی دهد پس از آن دوباره حق را می خواهند، باز امتناع می ورزند، ولی این دفعه مردم شمشیرهای خود را- کنایه از سلاح و اسلحه- برشانه ها می نهند و بالأخره، حکومت تسلیم خواسته های آنان می شوند- ولی این بار نمی پذیرند(تا رژیم فاسد را ساقط می نمایند) و این حکومت خود را رها نمی کنند تا تحویل صاحب شما[حضرت مهدی علیه السلام] می دهند....ان شاء الله تعالی.
پی نوشت ها:
[1] شیخ مفید؛ الإرشاد ۳۴۶، مجلسی، بحارالأنوار ج ۵۱.
[2] سوره قصص / ۵.
[3] امینی، دادگستر جهان ص ۲۲۹.
[4] امام خمینی(ره)، صحیفه نور.
[5] مجلسی، بحار الأنوار ج ۵۲.
[6] همان ج ۵۲.
[7] محمدی ری شهری، تداوم انقلاب اسلامی ایران تا انقلاب جهانی مهدی علیه السلام ص ۲۵.
[8] همان ص ۳۵.
[9] همان ص ۲۶.
لینک اصلی
http://www.hawzah.net/fa/Article/View/94516
http://www.ic-el.com/show_news.asp?idnum=661&state=article