تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان

تاریخ اسلام و تشیع
تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان
.....
بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۳۶۸ مطلب با موضوع «کتاب» ثبت شده است


«تکفیر» واژه ای است که این روزها به کرات می شنویم. تکفیر امروز به مسئله ای جدی برای جهان اسلام تبدیل شده و چاره ای نیست که برای آن راهبردی دقیق تعیین کرد. اما نبود شناخت دقیق از جریانات مختلف، همواره سبب شده تا راهبردهایی در قبال آنان اتخاذ شود که نتیجه ای نه چندان مطلوب داشته باشد. به همین منظور برای گونه شناسی تکفیر و تبیین اختلافات میان تکفیری ها با حجت الاسلام میثم صفری، کارشناس ارشد مذاهب اسلامی گفتگو کردیم که در ادامه از نظر می گذرد؛

تکفیر

*آیا «تکفیر» در اعتقادات شیعی هم وجود دارد؟

ابتدا باید چند واژه را با هم بحث کنیم. سه واژه مهم هست که باید روی آن بحث شود: «اسلام»، «ایمان» و «کفر». تکفیر بعد از تبیین این سه واژه روشن می شود. تقریبا اجماع جهان اسلام این است که هرکسی شهادتین بگوید داخل در «اسلام» شده است. و کسی که منکر اینها بشود داخل در «کفر» شده است.

اما درباره «ایمان» در قرآن آمده است که «یا ایهاالذین آمَنوا آمِنوا بالله» «آمَنوا» اول به معنای اسلام است و «آمِنوا» دوم به معنای ایمان است. یعنی هر مومنی قطعا مسلمان هست ولی هر مسلمانی لزوما مومن نیست. از امام صادق «ع» نسبت بین ایمان و اسلام را پرسیدند، ایشان می فرمایند نسبت بین این دو، مثل نسبت کعبه به مسجدالحرام است. هرکسی وارد مسجدالحرام شده باشد لزوما وارد کعبه نشده ولی هرکس وارد کعبه شده باشد قطعا وارد مسجدالحرام شده است.

از طرف دیگر احادیثی در فریقین وجود دارد مثلا می گوید کسی که تارک الصلاة شد کافر است. این چه نوع کفری است؟ کفر به معنای خروج از اسلام یا کفر به معنای خروج از ایمان؟ اگر به معنای خروج از اسلام باشد یکسری احکام مانند طهارت و نجاست و بحث ازدواج و ارث بر آن بار می شود و اگر به معنای خروج از ایمان باشد هیچ کدام از احکام خروج از اسلام بر آن بار نمی شود.

متاسفانه برخی– چه شیعه و چه سنی – به صرف دیدن یک حدیث دیگران را تکفیر می کنند. بعد تکفیر را عملیاتی می کنند و فرد را می کُشند! کمااینکه چندسال قبل در یکی از شهرها یک فرد مذهبی چندتا حدیث درباره دخترانی که خود فروشی می کنند خوانده بود، بعد آنها را تکفیر و در نتیجه چندین نفر از آنها را اعدام کرده بود! در دادگاه هم محکم از خودش دفاع کرده که من حکم اسلام را اجرا کردم.

ادامه در لینک اصلی

http://www.mehrnews.com/news/3686908

http://www.cgie.org.ir/fa/news/130203

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۱۵
عباس جعفری (فراهانی)

در چند سال اخیر جریانی انحرافی با نام‌های «احمدالحسن» و «یمانی» از کشور عراق شروع به رشد کرده و در ایران هم هوادارانی یافته است. خوشبختانه در محافل علمی به ادعاهای این افراد که ظاهراً همگی مبتنی بر احادیث است پاسخ داده شده است؛ اما به‌نظر می‌رسد فراتر از مباحث علمی باید نگاهی متفاوت به علل رشد این فرقه منحرف داشته باشیم. برای اطلاع از این موضوع با حجت‌الاسلام سیدهادی صالحی از اساتید فرق و ادیان به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

2dcd3a525195fbb6dcfd5ec899deb237

جناب آقای صالحی، اگر موافق باشید در ابتدا درباره برخی دلایل ناگفته‌ی گرایش به جریان یمانی در داخل کشور و حتی جامعه نخبگانی و حوزوی صحبت کنیم. فارغ از استدلالات ظاهراً علمی این افراد، به‌نظر می‌آید برخی مسائل روحی و روانی هم در این بین مؤثر است. لطفاً در این باره توضیح بفرمایید.

درباره علل گرایش افراد به فرق و مدعیان دروغین و به‌عبارت دیگر برای بررسی یکی از دلایل موفقیت فرق نوظهور، لازم است از منظر روان‌شناختی و کمی متفاوت به موضوع نگاه کنیم. اساساً یکی از دلایل – تاکید می‌کنم یکی از دلایل – گرایش افراد به فرق و ادیان مسأله‌ی روحی و روانی است؛ یعنی فردی که پیرو دین یا مذهبی است، ممکن است به دلایل مختلفی نسبت به دین خود بدبین شود. این دلایل می‌تواند شامل عملکرد نادرست رهبران آن دین یا حتی مسائل خانوادگی باشد. به هرحال نقطه شروع یعنی فاصله گرفتن یک فرد از باورهای پیشین خود، مسأله‌ای روحی و روانی است. مثلاً یک مسیحی از رفتارهای غیراخلاقی کشیش‌ها منزجر می‌شود و همین امر در مرحله نخست باعث بدبینی به باورهایش  می‌شود؛ سپس سعی می‌کند آیین دیگری بیابد. درباره مستبصرین هم این اصل وجود دارد؛ برخی اهل سنت نسبت به دوگانگی‌ها یا رفتار ناهنجار بزرگان خود دچار زدگی می‌شوند و به‌دنبال حقیقت می‌روند و انگیزه مطالعه پیدا می‌کنند درباره‌ی مذهبی که همیشه مورد مواخذه بزرگان‌ خودشان بوده و با حقایق تشیع آشنا می‌شوند. در مسائل سیاسی روز هم همین است؛ گاهی اوقات مثلاً فردی در انتخابات چند دوره قبل نفر سی‌ام لیست تهران می‌شود و در دوره‌ای با معرفی او تمام لیست سی‌نفره رای می‌آورد؛ بخش عمده‌ی این رأی به‌خاطر مخالفت با دیگران است.

حال به مسأله احمدالحسن یا همان یمانی بپردازیم؛ به اعتقاد بنده یکی از دلایل رشد اقبال به این مدعی، خوف علاقه‌مندان به امام زمان از ایجاد نظامی در عرض مهدویت است. این موضوع بسیار حساس است. متأسفانه در دو دهه اخیر موضوع حاکمیت دینی و به تبع آن ولایت فقیه در کشور عراق درست معرفی نشده است و دست‌هایی هم در کار بوده تا این اصل را به‌گونه‌ای دیگر بنمایانند. این زعم نادرست با توجه به چاشنی ضدعجم و ضدایرانی بودن برخی از جماعت عراقی، باعث خوف از ایجاد یک حکومت در عرض مهدویت شده است. دقیقاً در همین خلأ پیش‌آمده مشاهده می‌کنیم که فردی ادعای واسطه ظهور امام زمان را دارد؛ اما نه با محور قرار دادن خود؛ بلکه خود را زمینه‌ساز ظهور حضرت ولی عصر معرفی می‌کند و ظاهراً برای خود هیچ جایگاه و شأنی هم قائل نیست؛ اما در مقابل، برخی مدافعین ولایت فقیه او را حتی منصوب خداوند معرفی می‌کنند. خب در چنین شرایطی اقبال افراد به این مدعی قابل پیش‌بینی است. اگر دقت کرده باشیم نوک پیکان حملات احمدالحسن ابتدا به‌طرف مراجع و سپس ولی فقیه است. استدلال او هم این است که مراجع تقلید که کلاً فلسفه وجودی‌شان به‌خاطر غیبت امام زمان است، الان دیگر خود را قدرتی هم‌عرض امام زمان می‌دانند. به همین دلیل او این مسأله را محور هجمه به مراجع قرار داده است.

ادامه در لینک اصلی

http://mobahesat.ir/10228

http://mobahesat.ir/10620

http://almahdyoon.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۸
عباس جعفری (فراهانی)

علی رئیسی، 312صفحه، رقعی.
نشر: اسفند 1394

در پژوهش حاضر که رساله علمی نگارنده در دوره تخصصی سطح سه (کارشناسی ارشد) کلام است، سعی شده است به‌جای تکرار سخنان ناقدانی مانند احمد زینی دحلان، سلیمان بن عبدالوهاب و ... که بارها در کتب نقد وهابیت بیان شده است، نگاهی به منتقدان معاصر داشته باشد.

منتقدانی که برخی از آنان، هنوز به روش سلفی‌گری پایبندند و در مدارس و فضای عربستان سعودی رشد یافته‌اند مانند شیخ حسن بن فرحان مالکی و محمد بن علوی مالکی. 

دو شخصیت دیگر این تحقیق، یکی شهید محمد رمضان البوطی است و دیگری حسن بن سقاف اردنی است. 

هر دو از عالمان قابل احترام در مناطق مختلف جهان اسلام و به طور خاص در بلاد شام هستند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۶
عباس جعفری (فراهانی)

نوشته سید محمد کثیری، ترجمه علی زمانی، جلد اول، 200صفحه، رقعی.
نشر: اسفند 1394

این کتاب ترجمه کتاب «السلفیة بین اهل السنة والامامیة»، تألیف سید محمد کثیری است. نویسنده با رویکردی تاریخی ـ کلامی که مبتنی بر پژوهشی تحلیلی و تحقیقی است، عقاید سلفیه حشویه و وهابیت را بررسی و ریشه‌یابی کرده است. 

وی اطلاعات تاریخی، کلامی، تفسیری، حدیث‌شناختی، سیاسی و جامعه شناختی ارزش مندی را پیش روی خواننده گرامی قرار می‌دهد. 

بخش اول کتاب، به تبیین مفاهیم سلف، حشو، اهل‌سنت و شیعه می‌پردازد و در ادامه، نقش مذهب حنبلی در پیدایش حشویه و همچنین تلاش ابن تیمیه در بازسازی اندیشه حشوگرایی را بررسی می‌کند. 

بخش دوم آن که جلد دوم کتاب را تشکیل می‌دهد (در دست چاپ) به بیان تعارض‌‌های میان سلفیه با اهل‌سنت و شیعه اختصاص دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۱
عباس جعفری (فراهانی)
کتابخانه تخصصی کتابخانه تفسیر و علوم قرآنی تحت اشراف حضرت آیت الله العظمی سیستانی به عنوان بزرگترین کتابخانه تخصصی تفسیر قرآن و علوم قرآنی در جهان اسلام با دارا بودن بالغ بر 40 هزار جلد کتاب و چند زبان زنده دنیا، روزانه آماده ارائه خدمات و پذیرای طلاب و دانشجویان برادر و خواهر سراسر کشور است.

اشاره: قرآن کتاب وحی و هدایتگر بشریت و روشنگر مسائل دینی و وسیله حیات معنوی افراد است و با توسل به قرآن می ‌توان بلاها و فتنه‌ ها را از خود و جامعه اسلامی برطرف کرد، اما متأسفانه جامعه امروزی کمترین وقت خود را صرف این کتاب الهی و روشنگر حقایق بشریت می کند و مورد غفلت قرار گرفته است؛ در این میان حوزه های علمیه نیز کم و بیش به این مسأله دچار شده اند.

 هر چند که علما و فقهای دینی همواره بر توجه حوزه ‌های علمیه به مباحث قرآنی توجه و تأکید ویژه‌ ای داشته و دارند، امروزه توجه به تفسیر قرآن و علوم قرآنی به ویژه تدریس آن در حوزه های علمیه، مورد غفلت قرار گرفته، این در حالی است که حوزه‌ های علمیه باید در خط مقدم خروج مفاهیم قرآنی از مهجوریت باشند.

 شاید بخشی از علت آن به گمان برخی افراد، نبود زمینه ها و منابع قابل دسترس در زمینه قرآن و معارف قرآنی باشد، هر چند که اسم بیان چنین مسأله ای را چیزی جز بهانه تراشی نمی توان نهاد، اما در این زمینه سعی کردیم به معرفی بزرگترین کتابخانه تخصصی تفسیر قرآن و علوم قرآنی بپردازیم تا شاید توانسته باشیم در این راستا گام مؤثری برداریم؛ این مسأله ما را بر آن داشت تا به گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی مهدوی راد، مدیر کتابخانه تخصصی تفسیر و علوم قرآنی بنشیند و به معرفی این کتابخانه بپردازد که تفصیل آن در زیر ارائه می شود.

این کتابخانه تخصصی وابسته به دفتر حضرت آیت الله سیستانی است؛ در سال 1376 عملا با هفت هشت هزار جلد کتاب تأسیس شد؛ کتاب های تفسیر و علوم قرآنی در حد امکان، محدودیت زمانی و مکانی نداریم؛ یعنی هر چه و در هر مکانی درباره قرآن و علوم قرآنی نوشته شده است و امکان دسترسی به آن داشته باشیم را تهیه می کنیم؛ به برخی از کشورها که دسترسی بیشتری داریم، منابع بیشتری تهیه و در بعضی کشورها با توجه به محدودیت هایی دسترسی کمتری داریم.

غیر از منابع تفسیر و علوم قرآنی مربوطه، برخی از کتاب های دیگر که نیازمندی اولیه محقق و مراجعه کننده را برطرف می کند، تهیه کرده ایم و در کتابخانه موجود است تا در حد پایین برای رفع نیازهایشان راه گشا باشد؛ مثلا دو دوره تاریخ اسلام، شرح حال عالمان و مؤلفان جهان اسلام، دانش نامه ها و دایره المعارف ها و غیره وجود دارد.

 در این کتابخانه منشورات نیز موجود است؛ یعنی مجموعه ای به نام تراث الشیعه القرآنی درست می کنیم که رساله ها و نوشته های کوتاه قرآنی که در طول قرن ها نوشته شده و در کتابخانه ها به صورت نسخه خطی است را شناسایی و بازخوانی و تحقیق می کنیم و به چاپ می رسانیم که تا کنون هفت جلد آن منتشر کرده ایم و سه چهار جلد آن در حال انتشار است.

ادامه در لینک اصلی

http://www.rasanews.ir/detail/News/436854/17

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۵ ، ۱۱:۴۵
عباس جعفری (فراهانی)

در ابتدا که تمدن اسلامی ‌‌در دوران اوج و قدرت بود، مواجهه اسلام و غرب هیچ‌‌‌گاه سبب سیطره و حتی أثرپذیری مسلمانان از غرب نشد چرا که آن‌ها در موضعی بالاتر قرار داشتند ولی در ادامه با افول تمدن اسلامی، ‌‌غرب با رویکردی خصمانه و استعماری با جهان اسلام روبه‌‌‌رو شد.

عملکرد خصمانه، سلطه‌گر و استعمارگرانه غرب در قبال مسلمانان سبب شد آن‌ها برای اعاده حیثیت و منافع خویش در راستای تقویت تمدن اسلامی‌ ‌به پا خیزند. غرب در شکل‌‌‌های مختلف استعمار در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را استثمار کرد و ذهنیت تاریخی بسیار منفی از خود به جای گذاشت. از این‌رو ابعاد ضد غربی بیداری اسلامی ‌‌را می‌‌‌توان از آثار و پیامدهای طبیعی عملکرد غرب دانست.

البته ابعاد ضد غربی بیداری اسلامی ‌‌به جهات سیاسی و تاریخی محدود نمی‌‌‌شود، بلکه تفاوت خاستگاه‌‌‌های معرفتی و اندیشه‌‌‌ای نیز بر عمق تقابل می‌‌‌افزاید. امروز نیز که جریان بیداری اسلامی‌‌ تلاش می‌‌‌کند تمدن اسلامی ‌‌را به دوران اوج خود بازگرداند، غرب سعی می‌‌‌کند این روند را متوقف کند یا این‌که آن را در فضای مطالبات اقتصادی و محدود به مرزهای جغرافیایی محدود کند تا با تقویت ابعاد ملی‌‌‌گرایانه و فرقه‌‌‌ای مانع از شکل‌‌‌گیری چشم‌‌‌انداز بلند بیداری اسلامی ‌‌شود.

از مهم‌‌‌ترین اقدامات غرب در ایجاد انحراف در مسیر بیداری اسلامی ‌‌که سبب هدر رفتن انرژی جهان اسلام و حتی صرف آن در راستای براندازی خود اسلام می‌‌‌شود، گروه‌‌‌های تکفیری است. گروه‌‌‌های تکفیری بر خلاف بیداری اسلامی‌‌ که اهدافی در راستای وحدت و هم‌‌‌افزایی جهان اسلام و تقابل با دشمن بیرونی(غرب) دارد، به نوعی جهان اسلام را به جنگ داخلی دچار می‌‌‌کند و مسلمانان را در رودرروی یک‌دیگر قرار می‌‌‌دهد. به این ترتیب نزاع از حالت برون ‌‌‌مواجهه‌‌‌ای(اسلام و غرب) به درون مواجهه‌‌‌ای(اسلام با اسلام) منتقل می‌‌‌شود.

به این ترتیب غرب با مجال دادن به گروه‌‌‌های تکفیری ضمن این‌که یک خطر تمدنی(1) را از خود می‌‌‌رهاند، رقیب قدرتمند و با انگیزه خود(جهان اسلام) را درگیر برخی مسائل داخلی می‌‌‌کند تا از دشمن بیرونی غافل شود.(2)

ادامه در لینک اصلی

http://www.rasanews.ir/detail/News/438535/41

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۵ ، ۱۱:۲۵
عباس جعفری (فراهانی)

فساد اخلاقی و سیاسی شاه

فساد اخلاقی و سیاسی، یکی از ویژگی‌های ساخت قدرت در بسیاری از نظام‌ها و یا رژیم‌های غیرمردمی محسوب شده و عاملی جهت سنجش کارآمدی سیاسی می‌باشد. بهره‌گیری از جایگاه سیاسی، جهت برآورده ساختن اهداف و امیال شخصی از عواملی بود که شخص محمدرضا شاه؛ پادشاه مخلوع ایرانی نیز از آن در طول دوران سلطنت خود استفاده نمود.
علاوه بر فساد سیاسی که طیف وسیعی از اقدامات خودسرانه شاه اعم از انتصاب افراد دست نشانده و یا وابستگان و اطرافیان وی را شامل می‌شد، فساد اخلاقی از دیگر ویژگی‌های بارز وی در نظام پهلوی دوم می‌باشد. گرچه شاه تلاش فراوانی جهت انکار و یا پنهان ماندن اقدامات غیراخلاقی خود نمود، اما این موارد از دید برخی از نزدیکان وی پنهان نمانده و بعدها در آثار مختلف از جمله کتب خاطرات بدان اشاراتی گردید. از جمله افرادی که به شرح برخی از این مفاسد پرداخته، می‌توان به اسدالله اعلم اشاره کرد که در کتاب خاطرات 5 جلدی خود به این موضوع اشاره کرده است. بر این اساس تلاش می‌شود تا در این نوشته کوتاه به تبیین و بررسی برخی از این موارد با توجه به کتاب مورد اشاره، پرداخته شود.

  سوء استفاده جنسی شاه از یک دختر دبیرستانی

*فساد اخلاقی در حکومت محمدرضا شاه

اسدالله علم، دوست دوران کودکی، نخست‌وزیر دربار پهلوی و از مشاوران مورد اعتماد شاه بود. وی نه تنها چند سالی به عنوان وزیر دربار به طور مستقیم در جریان بسیاری از حوادث سیاسی قرار داشت، بلکه بر بسیاری از جزئیات زندگی خصوصی شاه و دربار نیز واقف بود. او ساعت‌ها به گفت‌و‌گو با شاه می‌نشست و درباره بسیاری از مسائل به تفصیل سخن می‌گفت.
حاصل این گفت‌و‌گوها چندین جلد کتاب است که در آن به بسیاری از خاطرات و حوادث زندگی پهلوی دوم اشاره گردیده است. از جمله این موارد که از چشم نویسنده نیز به دور نمانده فسادهای اخلاقی شاه می‌باشد که عیاشی‌های شخصی و انحرافات جنسی بارزترین نمود آن است. البته خود عَلَم نیز در برخی از این فسادها شریک و به نوعی مشوق شاه بوده است. چنانچه خود او موسس چندین کازینو بوده و در اشاره به برخی از عیاشی‌های خود نوشته است: 
«وقتی شاهنشاه حرکت فرمودند؛ به دختر خانم ایرانی که دوستش دارم تلفن کردم پیش من بیاید و دو ساعتی با فراغت کامل با او بودم».1

علَم فهرست بلندپایه‌ای از این فسادها را که عمدتاً توسط خود و یا شاه صورت گرفته، برشمرده است که بسیاری از آنها متوجه انحرافات اخلاقی شاه می‌باشد که در قسمتهای مختلف کتب به آن اشاره شده است. البته علم بسیاری از عیاشی‌ها را لازمه سیاستمداران و از جمله شخص شاه دانسته و طوری از آنها سخن به میان آورده که گویی امری عادی و برحق است. با این حال آنچه که در این رابطه مهم است این است که شاه به گونه‌ای افراطی بخش مهمی از وقت خود را صرف این قبیل سرگرمی‌ها می‌نمود. در باب این که این انحرافات تحت تأثیر چه عواملی بوده، نظرات متفاوتی عنوان شده است.
برخی، اطرافیان شاه را عامل اصلی این بی‌بندوباری‌ها می‌دانند، اما واقعیت آن است گرچه برخی از اطرافیان شاه نیز دچار این انحرافات بوده و در نوعی مشکل اخلاقی به سر می‌بردند اما عامل اصلی این انحرافات، شخصیت خود شاه بود.2 وی تحت تأثیر جایگاه خود، بیشتر وقتش را با میگساری و در کنار معشوقه‌ها و یا دختران ایرانی و اروپایی می‌گذراند و از هر دختری که خوشش می‌آمد، برایش حاضر می‌کردند. علم در نمونه‌ای از هزاران مورد مرتبط در این باره می‌گوید: «از بعضی از رقاصه‌های امشب هم خوششان آمده بود. فرمودند درباره آنها تحقیقاتی بکنم.»3 

ادامه در لینک اصلی

http://rasekhoon.net/article/show/1158734


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۵ ، ۰۸:۲۷
عباس جعفری (فراهانی)

نویسنده کتاب تاملی جامعه شناختی بر وهابیت معتقد است که وهابیت را نه به عنوان یک مذهب در کنار مذاهب بلکه آن را به عنوان یک شیوه زیست باید دید.
کتاب تاملی جامعه‌شناختی بر وهابیت (نگاهی به آینده ایران و عربستان) به همت سید جواد میری، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به رشته تحریر درآمده است و توسط انتشارات نقد فرهنگ منتشرشده است. این کتاب قرار است در مردادماه آینده به بازار آمده و در دسترس علاقه‌مندان قرار بگیرد. گفتگویی با دکتر سید جواد میری درباره این کتاب انجام داده‌ایم که در ادامه آمده است؛

*ابتدا کلیاتی در مورد کتاب جدید شما با عنوان تاملی جامعه‌شناختی بر وهابیت(نگاهی به آینده ایران و عربستان) بفرمایید که اساسا به چه موضوعی می پردازد؟
یکی از دغدغه‌هایم در این کتاب این بوده که در ایران وقتی درباره موضوع وهابیت صحبت می‌شود، معمولا به آن به‌عنوان یک ایدئولوژی وارداتی یا یک گفتمان استعماری که توسط استعمار انگلستان تعبیه‌شده و اصالت ندارد پرداخته‌شده است. بعضا هم اگر علما یا فقها به وهابیت پرداخته‌اند بیشتر در سنت ردیه نویسی بوده و مثلا گفته‌اند که این حدیث را این‌ها از مأخذ درست نگرفته‌اند یا مثلا تفسیری که از قرآن درباره آیه امامت کرده‌اند صحیح نبوده بلکه در صحاح سته اصل سند وجود دارد و به‌گونه‌ای دیگر است.
یعنی اساسا ورودشان به مساله وهابیت یک نگاه مذهبی بوده و سعی کرده‌اند که بر اساس شاخصه‌های تئولوژیک ردیه‌ای بر آن بنویسند. یا اینکه افراد دیگری به این مساله پرداخته‌اند ازاین‌جهت بوده که یا به‌عنوان ایدئولوژی کشور عربستان سعودی بوده و از منظر علوم سیاسی به آن پرداخته‌اند و گفته‌اند که این ایدئولوژی چقدر به وحدت جهان اسلام ضربه می‌زند و از نظر بین‌المللی این ایدئولوژی چه شاخصه‌ها و نقص‌هایی برای ما ایجاد کرده است.

ادامه در لینک اصلی

http://www.mehrnews.com/news/3706307

http://fa.shafaqna.com/news/201834

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۵:۰۰
عباس جعفری (فراهانی)

استاد حوزه علمیه قم و کارشناس تاریخ اسلام، تخریب بقیع را از توطئه استعمار دانست و گفت: ابن عبدالوهاب ادعا می کرد چون گنبدهای ساخته شده بر قبور ائمه بدعت است و بعضی از اعمالی که در اینجا اجرا می شود اعمال شرک است و سلاطین عثمانی هم اعتراضی بر این وضعیت ندارند و در سایه پرچم حکومت آنها این کارها انجام می گیرد بنابراین مؤید شرک هستند و باید خراب شوند و استعمار انگلیس هم دید که این ادعا، ادعای خوبی است که بر اساس آن می شود او را مسلح کرد و به جان دولت عثمانی انداخت بنابراین از او حمایت کردند.

آیت الله محمدهادی یوسفی غروی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) در سالگرد تخریب بقیع و ریشه تفکرات وهابی اظهار کرد: دومین مذهبی که بعد از حنفی در مدینه انتشار دارد، مذهب حنبلی بود یعنی پیروان امام احمد بن حنبل مروزی شیبانی است که در سال ۲۰۴ از دنیا رفته است و این مذهب حنبلی همان مذهبی است که بعدها محمدبن عبدالوهاب ادعای پیروی از آن را می کند و پیش از او احمدبن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه و ابن قیم جوزیه که در رتبه شاگردان این تیمیه شمرده می شد خود را پیروان احمدبن حنبل یعنی مذهب حنبلی می دانستند لذا الان هم دولت سعودی در عربستان مذهب رسمی خود را حنبلی اعلام کرده است نه وهابی؛ گرچه در عرف ما غالبا به عنوان مذهب وهابی شناخته می شوند. وهابی نسبت به محمدبن عبدالوهاب نجدی است که مجدد مذهب حنبلی شمرده می شود نه اینکه امام مستقلِ مذهب مستقلی غیر از مذهب محمد بن حنبل باشد. قاضی عربستان استفتایی را متوجه علمای مذاهب مختلف آن روز مدینه می کند ولی همراه این استفتا که در واقع شمشیر به دنبال آن بود از همه اعتراف می گیرد که این ساختمان های گنبدی بر روی مقبره ها، چون در زمان پیامبر(ص) نبوده بدعت محسوب می شود و چون بدعت در اسلام حرام است باید از بین برود و به استناد چنین فتوایی قبور ائمه بقیع را تخریب کردند البته به تعبیر معروف سر زبان ها قبر ائمه را تخریب کردند اما دقیق تر این است که بگویم گنبدهای ائمه را تخریب کردند.
او در ادامه گفت: من در اینجا جریان خاصی را نقل کنم که مرحوم سید جواد شبّر از خطبای ادیب و بنام شیعه عراق در نجف اشرف نقل کرده است که فرزند رئیس سادات نخاوله شیعیان عربی عراق که در زمان او تخریب گنبدهای ائمه بقیع صورت می گیرد جریان را اینطور بازگو می کرده که “حاکم وقت مدینه بعد از اجرای آن استفتایی که همراه با زور شمشیر بود رییس سادات حسنیه شیعه مدینه را احضار کرده و به او می گوید ما استفتا را گرفتیم و آماده برای تخریب هستیم ولی می خواهیم این تخریب را شما به دست خود متصدی شوید که این به نفع شماست این به نوعی مسامحه و سهل انگاری با شماست چرا که اگر خود شما متصدی تخریب قبور آبا و اجداد خود باشید ممکن است یک آثاری از این قبور باقی بگذارید که به طور کلی با خاک یکسان نشود اما اگر این تخریب بخواهد با دست دیگران انجام شود حتی این مقدار هم قابل تضمین نیست البته طبیعی بود که پدرم قبول نکند ولی شب سه بار خوابی را می بیند که اما حسن(ع) به او می فرماید «فرزندم قبول کن تا اثری از قبور ما باقی بماند» بنابراین رییس سادات نخاوله دید که این رویای حقیقی است و صبح نشده به حاکم مدینه اعلام آمادگی کرد که خود متصدی این تخریب می شوند لذا الان آثاری از آنها باقی مانده است”.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۲۰:۲۸
عباس جعفری (فراهانی)

کارشناس فرق و مذاهب اسلامی و دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت (ع)، بی احترامی به قبور ائمه بقیع و اقداماتی از این دست را ناشی از یک جریان انحرافی فکری و همچنین یک جریان سیاسی و اجتماعی دانست و گفت: بی احترامی به قبور مقدسه بزرگان توسط وهابیت به دلیل اینکه جنبه فکری و اعتقادی دارد از یک نوع جهالت انحرافی بر می خیزد و از طرف دیگر ناشی از نوعی تعامل اجتماعی است که مردم جامعه عربستان و عرب های آن زمان به خصوص عرب های منطقه نجد که پیروان و گروندگان ابن عبدالوهاب بودند، به دنبال این نوع مسایل می گشتند.

حجت الاسلام «عباس جعفری فراهانی» در گفت وگو با شفقنا به ریشه ها و دلایل تخریب قبور ائمه بقیع به وسیله جریان وهابیت اشاره و اظهار کرد: جریان انحرافی و تکفیری وهابیت پیرو افکار و اندیشه های غلط، دروغین و باطل محمد بن عبدالوهاب ایجاد شد و افکار محمدبن عبدالوهاب هم به پیروی از افکار منحرف ابن تیمیه در قرن هفتم هجری بنیان گذاشته شد؛ موضوعات مختلفی در اندیشه ها و افکار غلط ابن عبدالوهاب وجود دارد که اتفاقا معروف هستند، به عنوان مثال این جریان در بحث اعتقاد به خداوند، صفات و ویژگی هایی را برای خداوند معتقدند که خلاف آیات قرآن و روایات صحیح است؛ همچنین در بحث توسل، شفاعت، زیارت قبور، احترام به صاحبان قبور و رفتن به مساجد مقدس، اعتقاداتی خلاف آنچه قرآن و روایات تأکید کردند، دارند؛ در رأس اندیشه ها و افکار انحرافی وهابیت مساله اهل بیت(ع) قرار دارد. در صدر اسلام به پیروی از دستور خداوند و سنت صحیح پیامبر(ص) جریان پیشوایی و رهبری مسلمانان معتقد به ثقلین یعنی معتقدین به قرآن و اهل بیت(ع) ایجاد شد؛ سپس از میان معتقدین به تقدیس و تقدس صحابه، گروه منحرفی به پیروی از خلفای سه گانه صدر اسلام ایجاد شد و جریان وهابیت پیرو همین جریان هستند که در تاریخ اسلام آثار و لوازم بسیار فراوانی از آنها به جا گذاشته شد.
او ادامه داد: به پیروی از جریان منحرف در صدر اسلام، افکار و اندیشه های انحرافی دیگری مانند خوارج به وجود آمدند که آنان نیز دشمنی با جریان امامت امام علی داشتند و در جنگ صفین، جمل و نهروان ایجاد شدند؛ خوارج جریانی انحرافی از مسیر صحیح و درست اسلام ناب محمدی بودند.
او به تاریخچه شکل گیری جریان وهابیت اشاره و تصریح کرد: جریان انحرافی وهابیت در قرن ۱۲ در منطقه ریاض با افکار محمدبن عبدالوهاب که یک عالم سنی مذهب حنبلی بود، بنیان گذاشته شد و همان افکار انحرافی گذشته به خصوص افکار انحرافی ابن تیمیه که از علمای سوریه و شام در قرن ۷ بود، این جریان را ایجاد کرد و به آن بها داد.
او افزود: یکی از موضوعاتی که در اصول و برنامه های جریان وهابیت بسیار به آن دامن زدند بحث قبور بزرگان و احترام قبور مقدس ائمه و پیامبر گرامی است. در بعضی از نوشته ها، محمدبن عبدالوهاب حتی بی احترامی ها و جسارت هایی هم نسبت به قبر مقدس پیامبر(ص) از خود نشان داد که با حمایت مسلمانان و احترامی که به پیامبر(ص) می گذاشتند، موفق نشدند بی احترامی ها و جسارت های بیشتری نسبت به قبر پیامبر(ص) از خود نشان دهند. در تاریخ آمده که روزی ابن عبدالوهاب با یاران خود در کنار قبر پیامبر(ص) بودند، سپس به شاگردان، یاران و اصحاب خود گفت: کسی که ما آمدیم کنار قبرش کیست؟ گفتند: قبر پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) است، ابن عبدالوهاب گفت: چرا به او احترام می گذاریم و او را زیارت می کنیم او که ارزشی ندارد و سپس گفت: از عصایی که در دست من هست چه کاری برمی آید؟ شاگردانش گفتند: این یک تکه چوب است و کاری از دستش بر نمی آید، ابن عبدالوهاب گفت: از دست کسی که در داخل این قبر با عنوان پیامبر(ص) خوابیده و قبر اوست هم بیش از این چوب کاری بر نمی آید. این همه بی احترامی و جسارت نسبت به پیامبر نشان از یک جریان باطل، انحرافی و خشک مقدسی یا یک انحراف جهالت گونه ای دارد که محمدبن عبدالوهاب داشته و آنها را مطرح کرده است.




جعفری فراهانی در پاسخ به اینکه بی احترامی به قبور و جسارت به صاحبان قبور مقدسه پیامبر(ص) یا ائمه از چه مسایلی سرچشمه می گیرد؟ گفت: این نوع بی احترامی ها ناشی از یک جریان انحرافی فکری و هم یک جریان سیاسی و اجتماعی است. به عبارت دیگر بی احترامی به قبور مقدسه بزرگان توسط وهابیت به دلیل اینکه جنبه فکری و اعتقادی دارد از یک نوع جهالت انحرافی برمی خیزد و از طرف دیگر ناشی از نوعی تعامل اجتماعی است که مردم جامعه عربستان و عرب های آن زمان به خصوص عرب های منطقه نجد که پیروان آن گروندگان محمدبن عبدالوهاب بودند، به دنبال این نوع مسایل می گشتند. به عبارت دیگر اگر مردمی که در جامعه نجد عربستان زندگی می کردند را از نظر اجتماعی بررسی کنیم اینها دچار یک نوع زندگی بدوی بدون برخورداری از روابط اجتماعی بالا بودند، در میان آنها جنبه های زندگی شهرنشینی و تعامل با ملت دیگر وجود نداشت, آنها یک ملت عرب بیابانی بودند که به شغل های مختلف چوپانی و انواع و اقسام شغل های بیابانگردی مبتلا بودند و از نوعی ضعف تعامل اجتماعی برخوردار بودند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۲۰:۰۲
عباس جعفری (فراهانی)