تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان

تاریخ اسلام و تشیع
تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان
.....
بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۳۶۸ مطلب با موضوع «کتاب» ثبت شده است

  • اشاره: 
  • مورخِ خبیر و متفکر بصیر، حجت الاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی معروف به منذر (م 1390)، از دانایان رازِ تاریخ اسلام و ایران و از تحلیل گران ژرف پویِ قیام عاشورا و شعائر حسینی (ع) بود که آثار و مقالات گرانسنگی همچون «سیاه پوشی در سوگ ائمه نور (ع)»، «نماز عاشورا»، «حضرت رقیه (س) در اوراق تاریخ»، «روح هند در التهاب عاشورا» را در این زمینه به رشته تحریر درآورد. استاد ابوالحسنی، پس از تحقیقات گسترده تاریخی، صاحب تئوری خاصی شده بود که ایران و ایرانیّت، را «ظرفِ» مذهب تشیّع  و تشیّع را «مظروف» آن می‌دانست و مصونیّتِ مظروف را بسته به مصونیّت ظرف آن قلمداد می‌کرد. وی معتقد بود که سقِّ استقلال سیاسی ایران و تمامیت ارضی ایران را با تشیّع بویژه شعائر حسینی (ع) برداشته‌اند؛ یعنی نه تنها حفاظت از دین مبین اسلام بلکه وحدت ملی ایران نیز در گروی پاسداشتِ شعائر و آموزه‌های عاشوراست.
خبرگزاری فارس: شعائر سیدالشهداء(ع)؛ ریشه ها و پیامدها
  • ‌آنچه در ادامه از نظر می‌گذرانید یکی از گفتگوهای منتشرنشده با آن عالم فقید است که درباره «مبانی نظری» و «برکات عملیِ» شعائر حسینی (ع)، تحلیل‌های عمیقی را به دست داده است. امید آنکه عاشوراپژوهان را مفید و یاریگر افتد.
  •  سوتیتر: در کشور ایران، «تشیّع» و «منطق عاشوراییِ شیعه» از یک سو ملاطِ وحدت ملی است و از سوی دیگر مثل یک موتور شور آفرین، خون را به کالبد شیعه تزریق می‌کند و مردم را بر ضد استبداد و استعمار به حرکت وامی‌دارد.

  • * جناب استاد منذر، شما سال های متمادی از عمر خود را صرف تحقیق درباره تاریخ تشیّع، شعائر اصیل شیعی و شیوه های ستیز استعمار با آن نموده اید. ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً بفرمایید واژه «شعائر» در اصل به چه معنا بوده و شعائر مذهبى در اسلام (به ویژه تشیع) از چه جایگاهی برخوردار است؟

  • 1. ترسیم معانی و مبانی شعائر
  • بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، إنّه خیرُ ناصرٍ و معین. برای پاسخ به سؤال حضرتعالی، اول باید به معنا و مبنای شعائر اشاره کنم و بعد می توانیم به رمز ستیزِ استعمار با آن بپردازیم.
  • مستحضرید که شَعائر، جمعِ «شَعیره» به معناىِ نمود، نشانه و علامت است و شعائر مذهبى، حکمِ جلوه ظاهری و وِجهه عملىِ دین را داراد. دین، هر چند ریشه در دل و باور قلبى انسان‌ها داشته و لذا قرآن کریم جایگاه اصلى آن را در قلب مؤمنین سراغ مى‏ گیرد:« اُولئِکَ کَتَبَ فى قُلُوبِهِمُ الاِیمانَ یا: هُوَ الَّذى أنْزَلَ السَّکِینَةَ فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ لِیَزْدادُوا اِیماناً مَعَ اِیمانِهِمْ...»[1] اما، همچون درختى تناور، برگ و بار آن در فضاى عمل و عرصه گفتار و کردار انسان‌ها ظاهر مى‏شود. لذا زمانى که از مولاى متقیان على علیه السلام مى‏ پرسند: «ایمان چیست؟»، حضرت در پاسخ مى‏ فرماید: «الایمان معرفةٌ بِالقَلب و اقرارٌ بِاللِسان و عملٌ بِالاَرکان»[2] (ایمان، عبارت است از: شناخت قلبى، اقرار زبانى، و کردار عملى). چنانکه همین نکته را، در کلام پیشواى هشتمین (ع) نیز مى‏ بینیم که ایمان را داراى سه جزء: «عَقْدٌ بالقلب»، «لفظٌ باللسان» و «عملٌ بِالجَوارِح» مى‏ شمارد.[3]
  • یک درخت را در نظر بگیرید: ریشه‏اى دارد که از چشمها نهان است، و ساقه و شاخه و برگ و بارى، که آشکار و قابل رؤیت است. «باطن» درخت، ریشه آن و (در نگاهى عمیق‏تر) آن روحِ نباتى و گیاهى است که همچون خون در رگ و پىِ درخت، جارى است و نشاط و زندگى و زایندگى درخت ناشى از آن است. «ظاهرِ» درخت نیز همان چیزى است که از دل خاک بیرون زده و مشهود و محسوسِ ماست. بر این قیاس، «شجره طیّبه» دین نیز ظاهرى دارد و باطنى. باطن دین، تقواى دل و توکل و تسلیم و رضا است و ظاهر آن، صورت نماز و روزه و حج و جهاد و غیره که هر یک نمود و نماد و شَعیره‏اى از آن باطن‏اند.

  • 2. رمزِ ستیزِ استعمار با شعائر شیعی
  • * به نظر شما رمز مخالفت قدرت های استعماری با شعائر مذهبى، و تعظیم و بزرگداشت آنها، چیست؟
  • رمز این مخالفت را بایستى در پیوند استوار و ارتباط وثیقى جستجو کرد که میان شعائر دینى و جوهر دین وجود دارد. چنانکه گفتیم، تعظیم شعائر، میوه‏اى است که از ریشه نهال دین ــ یعنى تقواى دل ــ سر مى‏زند: «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّه‏ِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب»[4] و همان گونه که شعائر، جداى از روح و ریشه دین، کالبدى بی روح است، باطن دین نیز بدون برگ و بارِ ظاهرى و وِجهه عملىِ آن ـ  یعنى بدون شرایع و شعائر ـ حقیقتى دست نایافتنى است. ظاهر و باطن، با هم داد و ستد متقابل دارند، و اصولاً راه دستیابى به باطن دین و عامل حفظ آن، همین ظواهر و شعائر است.
  • بى‏جهت نیست که دشمنان اسلام، خاصّه استعمارگران، به انگیزه محو اساس دین، و قطع ریشه آن، همواره از مبارزه با وجهه ظاهرى و عملىِ دین ـ یعنى از مبارزه با شعائر ـ آغاز مى‏کنند: براى آنکه روح تقوا و عفاف را نابود سازند، چادر و روسرى را ـ به جبر و عُنف (همچون زمان رضاخان) یا به غَنج و دَلال (همچون عصر محمدرضا) ـ از سر زنان و دختران مسلمان مى ‏ربایند.
  • براى آنکه رشته پیوند خلق با خداى خویش را بگسلند، با جمعه و جماعت در مى‏ افتند. و... بالأخره براى آنکه زمینه  طرحِ آرمان اساسى تشیّع ــ  ولایتِ علم و عصمت ـ را از پیروان اهل بیت (ع) بگیرند، کمر به هَدْمِ شعائر ذهبى مى‏بندند و سوگ و سرورِ شیعه در غدیر و عاشورا و... را به باد حمله مى‏ گیرند و خلاصه در هر چه که نشانى از حقیقت و حقانیت تشیّع با خود دارد، تشکیک مى‏ کنند. چرا که نیک مى‏دانند شعائر، در حکم تنه و شاخه و برگ و بار درخت دین است و با قطع اینها، حقیقت دین ـ که «روح نباتىِ» این شجره طیّبه است ـ دیگر بسترى براى بروز و جریان نخواهد داشت و از آن پس، دین را باید در بیغوله‏ها، بل، در افسانه‏ها سراغ گرفت!
  • اهتمام عالمان راستین به حفظ و ترویج شعائر ــ مخصوصاً شعائر حسینى (ع) ــ نیز براى حفظ همین گوهر دین است. حضرت آیت اللّه‏ بهجت، مرجع بزرگوار تقلید، می‌فرمودند: وقتى در زمان رضاخان روضه خوانى را منع کردند، یکى از اصحاب و اطرافیان حاج شیخ عبدالکریم حائرى «قدّس سرّه» به ایشان عرض کرد: چیزى نیست؛ روضه خوانى یک عمل مستحب است که پهلوى آن را منع کرده است. حاج شیخ فرمود: بله، مستحبى است که هزار واجب در آن است![5]
  • ادامه در لینک اصلی
  • http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13960807002152
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۶ ، ۱۰:۱۶
عباس جعفری (فراهانی)

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ مدیر حوزه‌های علمیه شب گذشته (یکشنبه 21 آبان 1396) در دیدار اعضای ستاد هماهنگی فعالیت‌های مهدویت با بیان اینکه اندیشه مهدویت با تاریخ بشر عجین است گفت: در تاریخ رسالت انبیا،(ع) هیچ‌گاه اشاره به مهدویت قطع نشده است.

آیت الله علیرضا اعرافی بیان کرد: جریان تاریخ نبوت و حرکت توحیدی هرچه جلوتر آمده، اندیشه مهدویت برجسته‌تر شده است.

مدیر حوزه‌های علمیه تصریح کرد: پس از امام رضا(ع)، یکی از چند رسالت سه امامی که عمر کوتاهی نیز داشته‌اند تأکید بر مسئله غیبت و مهدویت و مسائل مرتبط با آن بوده است تا اذهان و فرهنگ جامعه آماده مرحله نوینی در فرهنگ امامت شود.

وی گفت: ریشه و اصالت مهدویت بسیار گسترده است و بسیار فراتر از این مذهب و آن مذهب است.

آیت الله اعرافی با اشاره به اینکه مسئله مهدویت از یک جاذبه خاصی برخوردار است افزود: همواره شاهد بوده‌ام که مهدویت جاذبه بسیاری در جذب انسان‌ها داشته است. ویژگی دیگر مهدویت در معرض لغزش بودن آن است.

مدیر حوزه‌های علمیه با بیان اینکه عصر انقلاب اسلامی یک پیوستگی خاصی با مهدویت دارد گفت: در همه جنبش‌های ما، در ذات و هویت یک نگاه مهدوی وجود دارد و در انقلاب اسلامی این نگاه مهدوی بسیار نمایان‌تر است و سخنرانی‌های امام (ره) نگاهی به این مسئله بوده است.

وی ابراز داشت: انقلاب اسلامی همواره با نگاه مهدوی همراه بوده و امواج توفنده انقلاب درآمیخته با مهدویت است که نشان می‌دهد فعالیت در این زمینه ارزشمند و مورد نیاز است.

آیت الله اعرافی گفت: یکی از مشکلات امروز ما آسیب‌های در مورد مهدویت است که می‌طلبد بیش از اینها در مورد آن کار کنیم.

ادامه در لینک 

http://fa.abna24.com/news/%D8%A7%D8

http://hawzahnews.com/detail/Photo/431192#ad-image-12

http://news.miu.ac.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=23&pageid=27636&newsview=89594


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۶ ، ۱۴:۴۰
عباس جعفری (فراهانی)

اشاره:

۲۰ ماه صفر، اربعین حسینی و چهلمین روز واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و اصحاب و یاران ایشان است. مشهور است که اسیران کربلا، روز ۲۰ ماه صفر سال ۶۱ ه‍.ق در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(ع) و سائر شهدا به کربلا آمده‌اند. اربعین در فرهنگ شیعی جایگاه بسیار والا و ارزش‌مندی دارد، زیرا خاطرات و حوادث روز عاشورا در این روز زنده شده و به نوعی نقطه عطفی در تاریخ اسلام و تشیع گردیده است. در حدیثی از امام حسن عسکری)ع) پنج نشانه برای مؤمن شمرده شده و یکی از این پنج نشانه زیارت اربعین است[1]. هم چنین زیارت نامه‌ای برای روز اربعین از امام صادق)ع) نقل شده است[2] .مرحوم محدث  قمی این زیارت نامه را در مفاتیح الجنان در باب سوم بعد از زیارت عاشورا غیر معروفه، با عنوان زیارت اربعین نقل کرده است.

آن چه در ادامه می آید، بخشی از منابع و آثاری است که در موضوع اربعین نگاشته شده است.

یادآوری می شود، معرفی این آثار و منابع به معنی تایید محتوای کامل آنها نمی باشد.

کتاب «مجموعه مقالات اربعین»+ دانلود

الف. کتاب ها

1.     آه از غروب فراق: نجوای خاموش جابر با مولایش حسین (ع)/ سعید مقدس.- تهران: مکیال، ۱۳۸۱.

2.     اربعین/ رسول جعفریان؛ تهیه شده در معاونت امور فرهنگی، مدیریت آموزش.- تهران: نشر مشعر‏، ۱۳۹۰

3.     اربعین/ علی دژاکام.- تهران: مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام با همکاری بنیاد بین‌المللی عاشورا، ۱۳۹۴.

4.     اربعین/ نگارش پیشگفتار و متون سیدمحمد سادات‌اخوی؛ عکاسی سعید محمودی‌ ازناوه؛ [ ترجمه به انگلیسی متون فریده مهدوی‌دامغانی[.- تهران: انتشارات امام رئوف:‌ نگاه‏‫، ۱۳۹۶.

5.     اربعین ،چیستی؟ چرایی؟ چگونگی؟/ محمد رضایی‌آدریانی.- قم : همای غدیر‏‫، ۱۳۹۵.

6.     اربعین ۱۴۳۶/۲۰۱۴/۱۳۹۳‏‫= Arbaeen/ احمد مسجد‌جامعی؛ مدیر اجرایی زهرا گلشن؛ مدیر هنری آیدین قشلاقی.- تهران: آوردگاه هنر و اندیشه‏‫، ۱۳۹۴.

7.     اربعین جهانی دیگر / گردآورنده مسعود معینی‌پور.- تهران: شرکت انتشارات سوره مهر، ‏‫۱۳۹۶.

8.     اربعین حسینی: تجزیه و تحلیل عملکرد چهل روزه اسرای کربلا/ علی‌محمد بشارتی؛ ویرایش محمدقاسم فروغی‌جهرمی .- تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا، ‏‫‏‏‏‏۱۳۹۶.

9.     اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر/ اصغر طاهرزاده.- اصفهان: لب‌المیزان، ۱۳۹۵.

10. ارب‍ع‍ی‍ن‌ ح‍س‍ی‍ن‍ی‌: پ‍ژوه‍ش‍ی‌ در ب‍ازگ‍ش‍ت‌ اه‍ل‌ ب‍ی‍ت‌ ع‍ل‍ی‍ه‍م‌ال‍س‍لام‌ از ش‍ام‌ ب‍ه‌ ک‍رب‍لا/ م‍ح‍م‍دام‍ی‍ن‌ پ‍ورام‍ی‍ن‍ی‌؛ ب‍ا م‍ق‍دم‍ه‌ م‍ع‍رف‍ت‌.- ق‍م‌: ح‍س‍ی‍ن‌(ع‌)، ۱۳۸۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۶ ، ۱۰:۵۳
عباس جعفری (فراهانی)

به گزارش شفقنا به نقل از حوزه حضرت آیت الله مکارم شیرازی جایگاه جناب سلمان فارسی(ره) را تبیین کرده اند که به این شرح است:
در میان یاران پیامبر اکرم حضرت محمد (صلى الله علیه وآله) افراد بزرگ و فداکار و با شخصیّتى بودند و قرآن و روایات اسلامى در فضیلت آنان، بحث فراوانى دارد،[۱] کسانی که در عصر پیامبر (صلى الله علیه وآله) در صفّ اصحاب‏ مخلص بودند و بعد از پیامبر (صلى الله علیه وآله) نیز براى پاسدارى از اسلام‏ کوشیدند، و به پیمانى که با قرآن داشتند وفادار ماندند؛[۲] اصحاب‏ و یارانی‏ که به جاى قال و غوغا، جهاد و تلاش از خود نشان دادند[۳]و بزرگ ترین مجاهدت‏ ها را در راه پیشرفت اسلام نمودند و از سوى خداوند مورد مدح و ستایش قرار گرفتند[۴]، در این میان سلمان‏ فارسى، صحابى معروف پیامبر (صلى الله علیه وآله)،[۵] از جمله یاران پاک پیامبر(ص) است که او را سلمان ما اهل بیت خوانده است.‏[۶]

نگاهی به زندگانی سلمان فارسی
سلمان پیش از ظهور پیامبر(ص)، حرکت خود را از سرزمین فارس براى رسیدن به حق آغاز کرده است او اهل رامهرمز فارس و یا «جى» از قراى اصفهان بود.[۷]
سلمان، جوانى عاشق حق و حقیقت بود در خانواده‏اى آتش پرست به دنیا آمده بود، با آگاهى از آئین مسیح فریفته آن شد و همین مطلب موجب گردید که از خانه خارج شود و در صدد یافتن مرکز اصلى آئین مسیح (ع) برآید او زحمات طاقت‏فرسائى را متحمل شد تا به نواحى شام رسید و در حضور یکى از دانشمندان آئین مسیح، براى کسب حقایق دینى بار یافت.[۸]
در آنجا اقامت داشت تا زمانى که این شخص به دار بقا رفت سلمان از آنجا طبق توصیه او به خدمت دانشمندى که در موصل بود آمد سلمان در آنجا تا پایان عمر این دانشمند نیز بود و از آنجا بر حسب توصیه او به قلعه عموریه رفت و در خدمت عالم دیگرى از علماء مسیح در آمد این دانشمند نیز آفتاب عمرش به پایان رسید و سلمان که عاشق حق بود از او خواست که بالاخره به کجا روى آورد استادش باو گفت:بر اساس اخبارى که از پیامبران سابق رسیده در همین ایام پیامبرى بر اساس آئین ابراهیم (ع) مبعوث خواهد شد و به سرزمینى هجرت خواهد نمود که پر از درخت خرما است، او نشانه‏ هائى دارد از جمله: خال بزرگى بین دو شانه‏اش است، که به خاتم نبوت معروف است، از هدیه استفاده مى‏ کند، اما صدقه را نمى‏ خورد.[۹]
سلمان پس از مرگ استاد به کاروانى از عرب بر خورد کرد به آنها گفت: این چند گاو و گوسفند که دارم به شما مى‏ دهم که مرا به بلاد خود ببرید، این کاروان‏ او را به وادى القرى بردند و او را به یک مرد یهودى فروختند.[۱۰]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۶ ، ۰۹:۴۰
عباس جعفری (فراهانی)

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی اظهار کرد: موضوع ولایت فقیه و حدود و اختیارات ولی فقیه در زمان غیبت کبری، از موضوعات مهم فقه سیاسی اسلام است. مراجع و علمای بزرگ دینی از گذشته های دور، در مباحث دروس خارج فقه خود در بخش کتاب بیع، قضا، حدود و امر به معروف و نهی از منکر و ... به مواردی از حدود ولایت و اختیارات فقها و مجتهدان در عصر غیبت پرداخته اند.

 کتاب «الولایة الإلهیة الإسلامیة»

دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) گفت: در دوران معاصر، حضرت امام خمینی(ره) بیش از دیگران به ضرورت طرح بحث حکومت اسلامی و ولایت فقیه به عنوان یکی از اصول مسلم اندیشه سیاسی اسلام که ریشه در منابع اصیل اسلامی دارد، پرداختند. معظم له در کتاب های کشف اسرار، المکاسب المحرمة و کتاب البیع، به ویژه در ایامی که در نجف اشرف تبعید بودند موضوع ضرورت تأسیس حکومت اسلامی در عصر غیبت و دخالت علما و مراجع دین در امور جامعه با استناد به ادله اربعه (آیات، ‌روایات، عقل و اجماع) را مورد بحث و بررسی قرار دادند.

وی اظهار داشت: پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و تأسیس نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران،‌ در حوزه های علمیه این موضوع مورد بحث و بررسی در دروس خارج حوزه واقع شد که کتاب ها، جزوات، سخنرانی‌ها و مقالات متعددی پیرامون آن به رشته تألیف و اجرا در آمد. از جمله شخصیت هایی که این موضوع را در حوزه علمیه قم به صورت مفصل به بحث و بررسی گذاشت؛ فقیه محقق آیت الله محمد مؤمن قمی از شاگردان حضرت امام خمینی (ره) بودند که حاصل آن بحث‌ها، چاپ و انتشار کتاب الولایة الالهیة الاسلامیة او الحکومة الاسلامیة؛ زمن حضور المعصوم و زمن الغیبة در 3 مجلد می‌باشد که مکرر از سوی انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه به چاپ رسیده است.

دبیر شورای کتاب مجمع گفت: پس از مطرح شدن موضوع بیداری اسلامی در برخی کشور اسلامی از سال های گذشته، ضرورت آماده سازی کتابی جامع در جهت معرفی ولایت فقیه و حدود و اختیارات آن از سوی دبیرکل محترم مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام) مطرح شد که با تصویب شورای کتاب مقرر شد؛ این کتاب در گروه مطالعات بنیادی در یک جلد تلخیص و برای انتشار در کشورهای عربی، آماده و منتشر گردد؛ اینک کتاب حاضر، متن کامل کتاب با تحقیق جدید و آماده سازی فهارس می‌باشد که زیرنظر مؤلف محترم در 464 صفحه، ‌تهیه و پس از چاپ مجدد در ایران در اختیار علاقه مندان حوزوی و دانشگاهی قرار دارد.

علاقه مندان جهت تهیه کتاب به آدرس قم: بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه 6، انتشارات مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام) مراجعه نمایند و یا با شماره تلفن 32131307 -025 تماس بگیرند.

لینک خبر 

http://hawzahnews.com/detail/News/429754

لینک و تصویر چاپ اول

http://abwa-cd.com/fa/News/View/8546/%DA%A9%D8%



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۶ ، ۱۰:۰۲
عباس جعفری (فراهانی)
«بهائیت» از فرقه‏ هاى خرافى و گمراه کننده‏اى است که براى انحراف و استحاله دین در جهان اسلام شکل گرفت؛ سیاست‏ بازان و جاسوسان روسى و انگلیسى حدود یکصد و پنجاه سال پیش این فرقه را بوجود آوردند که بر اثر تبلیغات گسترده از طریق رسانه‏ هاى جمعى؛ مانند: تلویزیون و رادیو و نیز مجلّات و روزنامه‏ ها، شعارهاى فریبنده و دورغ را در سراسر گیتى پخش کردند و هوادارانى یافتند؛ به گونه‏ اى که اکنون افکار و حقایق بهائیت به 800 زبان و لهجه زنده دنیا منتشر و تبلیغ مى‏ شود و سایت‏ هاى اینترنتى مختلفى براى این کار فعّالند.

این فرقه در عرصه سیاسى جهان، کاملاً با سیاست‏ هاى صهیونیسم جهانى و رهبران اسرائیل هماهنگ است؛ و همکارى‏ ها و جلسات و جشن‏ ها و مراسم مشترک رژیم اسرائیل با بهایى‏ ها بر بسیارى از مردم جهان پوشیده نیست که مواردى از آن را یادآورى مى‏ کنیم:

1. مرکز فرقه بهائیت و اماکن به اصطلاح زیارتى آن، در فلسطین اشغالى به خصوص شهرهاى حیفا و عکا است. سال‏ هاى پیش بابى‏ هاى بهایى(بهائیان) جسد على محمد باب شیرازى نخستین پیامبر و خداى خویش را به اسرائیل بردند و با همکارى رژیم صهیونیستى بارگاه بزرگى بر آن بنا کردند. به سند زیر توجه کنید: «آرى! در سالروز رحلت رسول اکرم‏ (صلى الله علیه وآله) رژیم اشغالگر بار دیگر به جهان اسلام اهانت گستاخانه‏ اى کرد. سران رژیم صهیونیستى با راه اندازى جشن و پایکوبى براى تجمعى از فرقه ضاله بهائیت یک ساختمان دویست و پنجاه میلیون دلارى را به عنوان پایگاه جهانى بهائیت در ارتفاع کرمل شهر حیفا افتتاح کردند. ساخت این مجموعه عظیم ساختمانى با حمایت مستقیم اسحاق رابین نخست وزیر معدوم رژیم صهیونیستى از سال 1372 و زیر نظر دو بهایى فرارى ایرانى به نام‏هاى «مهندس حسین امانت» و «دکتر فریبرز صهبا» تحت شدیدترین تدابیر امنیتى آغاز شد. این تصمیم پس از برگزارى اجتماع سراسرى سال 1992 سران فرقه بهائیت در نیویورک زیر نظر «سیا»، «اینتلجنس سرویس» و «موساد» با هدف ایجاد قوس یا زیارتگاه متناسب با شأن پیامبر دیانت بابى در مدفنش، به مسؤولان رژیم اشغالگر فلسطین ابلاغ شده بود.

ارگستر سمفونیک اسرائیل در این مراسم، حاضران را که میان آنها مسؤولان سیاسى، اقتصادى و امنیتى صهیونیست‏ ها و برخى چهره ‏هاى شناخته شده بهائیت در آمریکا و اروپا نیز دیده مى ‏شدند، جهت دعا و نیایش همراهى مى‏کرد.

نکته مهم و قابل توجه در این تجمع، حضور خبرنگاران رادیو و تلویزیون‏ هاى مختلف جهان براى ایجاد پوشش علنى صوتى و تصویرى افتتاح این کاخ است. از جمله محورهایى که برگزارکنندگان مراسم از کانال این خبرنگاران دنبال مى‏کردند عبارتند از:

1. دولت اسرائیل با نهایت افتخار مى‏ تواند میزبان همه بهائیان تحت ستم در جهان على‏ الخصوص بهائیان ساکن در جهان اسلام باشد.

2. رویکرد به بهائیت رو به گسترش است و بهائیان که متمایل به دولت اسرائیلند در جهان بیش از شش میلیون نفرند. [1]

3. سران بهائیت و رهبران صهیونیسم از ابتدا روابط علنى نزدیکى با یکدیگر داشته‏ اند که برخى از آنها عبارتند از:

- شرکت هربرت ساموئل، یهودى صهیونیست (نخستین کمیسر عالى انگلیس در فلسطین در دوران قیومیت انگلیس) در مراسم تشیع جنازه عبد البهاء سومین خدا و پیامبر بهائیان. [2]

- ملاقات رئیس جمهور اسرائیل با «شوقى افندى» (پیشواى بهائیان بعد از عبد البهاء) در (فروردین 1332 ه ش) که در این دیدار شوقى افندى نظر مساعد و تمایل بهائیان را نسبت به اسرائیل اعلام کرد و آرزوى بهائیان را براى ترقى و سعادت اسرائیل برشمرد و رئیس جمهور اسرائیل هم ضمن تقدیر از اقدامات و مجاهدتهاى بهائیان در کشور اسرائیل، آرزوى قلبى خویش را براى موفقیت بهائیان در چندین سال قبل یاد کرد. [3]

- هنگامى که در سال (1947.م) سازمان ملل، کمیسیونى مرکب از نمایندگان یازده کشور را به ارایه نظر درباره آینده فلسطین به منطقه اعزام کرده بود، رهبر بهائیان در نامه‏اى به این کمیسیون، یهودیان را بیش از مسلمانان و مسیحیان نسبت به بیت‏المقدس محق معرفى کرد و از این نظر، تنها بهائیت را همسنگ با یهودیان  برشمرد. [4]

- گویاترین شاهد در این زمینه، سخن «روحیه ماکسول» همسر آمریکایى شوقى‏ افندى و از رهبران بهائیت است که مى‏ گوید: «سرنوشت و آینده اسرائیل و بهایى‏ گرى چون حلقه‏ هاى یک زنجیر به هم پیوسته است». [5]

4. در غرب و در ایران نیز درصد قابل توجهى از بدنه بهائیت را یهودیانى تشکیل مى‏دهند که به این فرقه گرویده‏اند. اگر این موضوع را از کسانى که پیش از پیروزى انقلاب اسلامى در جریان بهائیت بوده‏اند یا از کسانى که مدتى در یکى از کشورهاى غربى اقامت داشته‏ اند بپرسید، تأیید خواهند کرد که بیش از همه، یهودیان بوده‏ اند و هستند که به این فرقه مى‏ پیوندند؛ مثلاً: یهودیان همدان دسته ‏جمعى به این فرقه پیوستند. در این‏باره نیز مى‏ توان، به نقش «ملا الیاهو» و «ملا لاله‏زار» دو نفر از بزرگان یهود، در تقویت جنبش معروف «طاهره قرة العین» در تبلیغ بابى‏ گرى اشاره کرد. [6]

اعضاى نخستین بیت العدل (عبادت‏گاه اعظم بهائیان) که سیاست‏گزارى بهائیت جهان را به عهده دارد، نه نفرند که فقط یک نفرشان ایرانى است؛ او هم یک یهودى به نام لطف اللَّه حکیم. [7]

در مورد نقش فوق العاده یهودیان در تقویت بهائیت در ایران مى‏توان به مقاله تحقیقى و مستند «جستارهایى از تاریخ بهایى‏گرى در ایران» نوشته آقاى عبداللَّه شهبازى رجوع کرد که در آدرس اینترنتى زیر قابل مطالعه است. [8]

5. در گزارشى از مأموران ساواک از جلسات بهائیان ایران، قبل از پیروزى انقلاب اسلامى سه سند وجود دارد که به خوبى پیوند این فرقه را با زرسالارى یهود و صهیونیسم نشان مى ‏دهد:

الف) گزارش ساواک از جلسه ناحیه 2 بهائیان شیراز مورخ 1350/5/19: «جلسه‏اى با شرکت 12 نفر از بهائیان ناحیه 2 شیراز در منزل آقاى هوشمند و زیرنظر آقاى فرهنگى تشکیل گردید. پس از قرائت مناجات شروع و خاتمه و قرائت صفحاتى از کتاب لوح احمد وایقان، آقاى فرهنگى و محمد على هوشمند پیرامون وضع اقتصادى بهائیان در ایران صحبت کردند... فرهنگى گفت: «بهائیان در کشورهاى اسلامى پیروز هستند و مى‏توانند اختیار هر چیزى را که مى‏خواهند در دست بگیرند. تمام سرمایه‏ هاى بانکى و ادارات و رواج پول در اجتماع ایران مربوط به بهائیان و کلیمیان است. تمام آسمان خراش‏ هاى تهران، شیراز، اصفهان مال بهائیان است. چرخ اقتصادى این مملکت به دست کلیمیان مى‏ چرخد؛ شخص هویدا بهایى‏زاده است. او یکى از برترین خادمان امر اللَّه است؛ و امسال مبلغ پانزده هزار تومان به محفل ما کمک کرده است. آقایان بهائیان! نگذارید کمر مسلمانان راست شود...». [9]

ب) گزارش ساواک از محفل شماره 4 بهائیان به تاریخ 1347/3/7: «عباس اقدس» گفت: دولت اسرائیل در جنگ 46 و 47 قهرمان جهان شناخته شد و ما جامعه بهائیت فعالیت این قوم عزیز یهود را ستایش مى‏ کنیم. [10]

ج) گزارش مورخ 1346/9/9: شنیده شده است چندى قبل، بهائیان ایران مبلغ هنگفتى که چندین میلیون تومان بود به اسرائیل کمک کرده‏اند. البته تصور مى‏ شود، کمک بهائیان از طریق آقاى غفورى نماینده سیاسى اسرائیل در ایران و توسّط «حبیب القانیان» که تماس مستقیم با «حبیب ثابت» (کلان سرمایه‏دار معروف) که قبلاً یهودى و اهل کاشان بوده است، انجام گردیده؛ زیرا از قرار معلوم سرمایه محفل و وجوه جمع‏ آورى شده بهائیان ماهیانه به نام خیر اللَّه در صندوقى نزد «حبیب ثابت» مى‏باشد و مشارالیه این پول‏ها را به ربح مى‏دهد لکن مبلغ کل جمع ‏آورى شده فعلاً نامعلوم است. [11]

6. یکى از زمینه‏هاى پیوند بهائیت با زرسالارى یهود، سازمان صهیونیستى و نیمه مخفى فراماسونرى است. تعلیمات بهائیت، با تعلیمات فراماسونرى، انطباق فراوان دارد که از جمله آنها مى‏توان به جدایى دین از سیاست، تسامح و تساهل، تشکیل حکومت واحد جهانى، تطابق دین با عقل و علوم تجربى و... اشاره کرد.

اصولاً میان خبرگان فراماسونرى ایران، بسیارى از بهائیان وجود دارند که افرادى همچون «علیقلى نبیل الدولة»، «میرزا آقاخان کرمانى»، «ابراهیم حکیمى»، «سید جمال واعظ»، «ذبیح اللَّه قربانى»، «احسان یارشاطر»، «امیر عباس هویدا»، «پرى اباصلتى» و ... از این دسته ‏اند.

 سفر سال‏ هاى (1911 تا 1913 م) عباس افندى (عبد البهاء) به اروپا و آمریکا از جمله همکارى‏ هاى فراماسونرها با بهائیت است که از آن به نام نقطه عطف در تاریخ این فرقه یاد مى‏ شود. در طول این سفر کوشش مى‏شد تا «این پیغمبر نوظهور شرقى» را به عنوان نماد پیدایش مذهب جدید انسانى و آرمان فراماسونرى معرفى کنند.

بررسى جریان این سفر و مجامعى که عباس افندى (عبدالبهاء) در آن حضور مى‏یافت، ثابت مى‏ کند که کارگردان اصلى این نمایش «انجمن جهانى تئوسوفیستى» یکى از محافل عالى فراماسونرى غرب بود. او به ویژه در آمریکا در مجامع متعدد فراماسونرى حضور یافت و سخنرانى کرد. [12]

پاورقی:

[1] به نقل از روزنامه کیهان، سه‏شنبه اول خرداد، 1380.

[2] بهرام افراسیابى، تاریخ جامع بهائیت، ص 556، انتشارات سخن.

[3] همان، ص 572-573.

[4] همان، ص 569-571.

[5] مجله اخبار امرى، ارگان بهائیت، دى ماه 1340، صفحه 60.

[6] سید سعید زاهد زاهدانى، بهائیت در ایران، ص 134، مرکز اسناد انقلاب اسلامى.

[7] بهرام افراسیابى، تاریخ جامع بهائیت، فصل «شوقى افندى جانشین عبد البهاء».

[8] www.shahbazi.org

[9] عبداللَّه شهبازى، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 2، ص 385، مؤسسه مطالعات و پژوهش ‏هاى سیاسى.

[10] بهرام افراسیابى، تاریخ جامع بهائیت، ص 752.

[11] سازمان یهودى و صهیونیستى در ایران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‏ هاى سیاسى، ص 536.

[12] عبداللَّه شهبازى، نظریه توطئه صعود سلطنت پهلوى و تاریخ‏ن گارى جدید در ایران، ص 61-74.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۶ ، ۰۸:۵۸
عباس جعفری (فراهانی)


خبرگزاری مهر - مهدی مسائلی: هنگامی که سخن از تکفیرگرایی در میان مسلمین به میان می‌آید، معمولا نگاه‌ها به سمت وهابیت و افراط‌گرایان اهل‌سنت می‌رود. این درحالی است که در میان شیعیان نیز از گذشته تا حال، نگاه‌های‌ تکفیرگرایانه به صورت قوی وجود داشته‌اند. هرچند به خاطر عدم گرایش به خشونت، ظهور و بروزآنها کمتر از تکفیرگرایی در میان اهل‌سنت بوده است. روایتی که در ادامه می‌آید به صورتی واضح اعتقادات تکفیری را در میان اصحاب نمایش می‌دهد. اعتقاداتی که امروز همچنان باقی است و متأسفانه به عنوان نظر و رأی قطعی اهل‌بیت (ع) مطرح می‌شود.

مهدی مسائلی

یکی از اصحاب امام صادق (ع)‌ به نام هاشم صاحبِ بَرِید می‌گوید: من و محمد بن مسلم و ابوالخطاب در یک جا گرد آمده بودیم؛ ابوالخطاب پرسید عقیده‌ی شما درباره‌ی کسی که امر امامت را نشناسد چیست؟ 

من گفتم: به عقیده‌ی من کافر است.

ابوالخطاب گفت: تا حجت بر او تمام نشده کافر نیست، اگر حجت تمام شد و نشناخت آنگاه کافر است. 

محمد بن مسلم گفت: سبحان الله! اگر امام را نشناسد و جحود و انکار هم نداشته باشد چگونه کافر شمرده می‌شود؟! خیر، ناآگاه اگر منکر نباشد کافر نیست.[به این ترتیب ما سه نفر عقاید مخالف داشتیم].

موقع حج رسید، به حج رفتیم و در مکه به حضور امام صادق - علیه السلام - رسیدم. جریان مباحثه‌ی سه نفری را به عرض امام رساندم و نظر ایشان را خواستم. امام فرمود: تو حاضری و آن دو غایب؛ [یعنی هنگامی پاسخ می‌دهم که آن دو نفر هم حضور داشته باشند.] وعده‌گاه من و شما سه نفر، همین امشب در منی نزدیک جمره‌ی وسطی.

شب که شد سه نفری ‌رفتیم. امام در حالی که بالشی را به سینه‌ی خود چسبانده بودند سؤال را شروع کرد و فرمود: چه می‌گویید درباره‌ی خدمتکاران، زنان، افراد خانواده‌ی خودتان؟ آیا آنها به وحدانیت خدا شهادت نمی‌دهند؟ 

من گفتم: آری.

امام فرمودند: آیا به رسالت پیغمبر(ص) گواهی نمی‌دهند؟

عرض کردم: آری.

امام فرمودند: آنها مانند شما امامت و ولایت را می‌شناسند؟

عرض کردم: نه.

امام فرمودند: پس تکلیف آنها به عقیده‌ی شما چیست؟

عرض کردم: عقیده‌ی من این است که هر کس امام را نشناسد کافر است.

امام فرمودند: سبحان الله! آیا مردم کوچه و بازار را ندیده‌ای، سقاها را ندیده‌ای؟

عرض کردم: چرا، دیده‌ام و می‌بینم.

امام فرمودند: آیا اینها نماز نمی‌گزارند؟ روزه نمی‌گیرند؟ حج نمی‌کنند؟ به وحدانیت خدا و رسالت پیغمبر – که درود خداوند بر او و خاندانش باد - شهادت نمی‌دهند؟

عرض کردم: آری.

امام فرمودند: اینها مانند شما امام را می‌شناسند؟

عرض کردم: نه.

امام فرمودند: پس وضع اینها چیست؟

عرض کردم: به عقیده‌ی من هر که امام را نشناسد کافر است.

امام فرمودند: سبحان الله! آیا وضع کعبه و طواف این مردم را نمی‌بینی؟ هیچ نمی‌بینی که اهل یمن چگونه به پرده‌های کعبه می‌چسبند؟

عرض کردم: آری.

امام فرمودند: آیا اینها به توحید و نبوت اقرار و اعتراف ندارند؟ آیا نماز نمی‌گزارند؟ روزه نمی‌گیرند؟ حج نمی‌کنند؟

عرض کردم: آری.

امام فرمودند: خوب آیا اینها مانند شما امام را می‌شناسند؟

عرض کردم: نه.

امام فرمودند: عقیده‌ی شما درباره‌ی اینها چیست؟

عرض کردم: به عقیده‌ی من هر که امام را نشناسد کافر است.

امام فرمودند: سبحان الله! این عقیده‌ی خوارج است.

امام آنگاه فرمود: حال مایل هستید که حقیقت را بگویم؟

من [که می‌دانستم سخن امام بر ضد عقیده‌ی من است] گفتم: نه!

امام فرمودند: همانا برای شما بد است که آن‌چه را از ما نشنیده‌اید قائلید.

هاشم بعدها می‌گفت: گمان بردم که امام می‌خواهد ما را به سخن محمد بن مسلم برگرداند و معتقد کند.(اصول کافی دار الحدیث، ج‏۴، ص: ۱۷۴).

نکته جالب پیرامون این روایت این‌که شارحان کافی همچون علامه مجلسی و ملاصالح مازندرانی، تقسیم‌بندی موجود در روایت را به کفر و اسلام ظاهری اختصاص داده و آن را مربوط به نجاست و طهارت اهل‌سنت دانسته‌اند و همچنان بر گرایش‌های تکفیرگرایانه عصر خویش تأکید کرده‌اند.(مرآة العقول ، ج‏۱۱، ص ۱۹۱). در حالی که مضمون جهالت و استضعاف تأکید شده در روایت، مقوله‌ای اعتقادی است نه فقهی.  و اگر در روایت سخن از همسانی نظر شیعیان با خوارج به میان آمده است، از جهت همسانی نگاه و تقسیم‌بندی اعتقادی آنها با خوارج است. وگرنه همه می‌دانیم اکثرشیعیان هیچ‌گاه حکم تکفیر فقهی را همانند خوارج به اجرا نگذاشته‌اند. 

البته این روایت تنها یک نمونه از روایاتی بود که گرایش‌های تکفیرگرایانه بعضی از شیعیان را به نمایش می‌گذارد. چنانچه در روایاتی آمده است که حتی بعضی از اصحاب خاص ائمه(ع) همچون زاره حاضر نیز حاضر نبودند نظر آنها را در باب ایمان و کفر بپذیرند و در مباحثه با امام باقر(ع) آنقدر بر نظرات تکفیرگرایانه خویش لجاجت می‌ورزیدند که صدای مباحثه آنها با امام باقر(ع) بلند شده و  هرکس پشت در خانه بود آن را می‌شنید!

حد و مرز تکفیر در میان این اصحاب ائمه(ع) آن‌گونه بوده است که به تعبیر خودشان، میان اعتقادات خود و دیگرمسلمانان تراز و شاقول گذشته و از هرکس که اندک زاویه‌ای با اعتقادات آنها داشت، تبری می‌جستند! (کافی، ج‏، ص۱۳۳؛ باب أصناف الناس‏).

ائمه(ع) نیز هنگامی که تأکید امثال زاره را بر مواضع خویش می‌دیدند،‌ با اشاره به تعصب و لجاجت اعتقادی آنها می‌فرمودند: «إِنْ کَبِرْتَ رَجَعْتَ وَ تحَلَّلَتْ عَنْکَ عُقَدُک‏ ؛ یعنی اگر پا به سن بگذاری، از این عقیده باز می‌گردی و از این قید و بند رها می‌شوی».(کافی چاپ دار الحدیث، ج‏۴، ص: ۱۷۸).

بحث در این‌باره فراوان و مفصل است و حقیر در  کتاب پیشوایان شیعه پیشگامان وحدت به قسمتی از این روایات پرداخته‌ام، اما حاصل سخن این‌که باید بدون هیچ محدودیت و سانسوری درباره ریشه‌های تکفیرگرایی سخن گفت و با تکفیرنادرست در هرجا که هست مقابله نمود.

لینک اصلی

http://www.mehrnews.com/news/4113013/%D8%B4%

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۶ ، ۰۹:۵۷
عباس جعفری (فراهانی)

 «گزیده تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه السلام» نام کتابی است که برای نخستین بار پائیز 1395با موضوع سیره امام حسین(ع) توسط امین رستمی و با نظارت حجت الاسلام مهدی پیشوایی تحت عنوان توسط موسسه انتشارات آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم در ۵۲۰ صفحه راهی بازار شد.

این کتاب در ۲۰ بخش تدوین شده که سیری در ادوار زندگی امام حسین(ع)، شهادت ایشان در گفتار پیامبران، فضیلت گریستن بر آن امام، فلسفه قیام عاشورا، امام در مکه، مدینه و کوفه، ورود ایشان به کربلا، رویدادهای روز تاسوعا و عاشورای حسینی، مبارزه بنی هاشم، کیفیت نبرد امام حسین(ع)، حوادث پس از شهادت حسین(ع)، حضور اهل بیت(ع) در کوفه، شام، دمشق و مدینه، نهضت امام سجاد(ع)، حوادث پس از شهادت امام حسین(ع)، عزاداری آن حضرت و پرسش های متداول در زمره این بخش‌ها هستند.

کتاب مقتل جامع سیدالشهداء(ع) مانند غالب مقاتل منتشر شده از یک قالب تاریخی مستند روایت گونه نشات می گیرد و همانطور که حجت الاسلام مهدی پیشوایی در مقدمه آن می نویسد، ارائه مقتلی معتبر، مستند و پاسخ گو به نیاز مردم به ویژه مبلغان و ذاکران را دنبال می کند. این کتاب در ۱۴چاپ خود به صورت دوره مجلد دو جلدی منتشر و در دوره جدید با تغییرات اعمال شده و ویراست جدید به کتابی تک جلدی مبدل شده است. 

امام حسینامام حسین

لینک 

http://fa.wikishia.net/view/%D8%AA%D8%A7%D8%

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۶ ، ۰۹:۱۰
عباس جعفری (فراهانی)

 مصیبت شهادت عبدالله بن حسن(ع)

خلاصه

در غوغایی که دور امام (ع) ایجاد شده بود یکی از لشکریان یزید شمشیر خود را به قصد ضربه زدن به آن‌حضرت فرود آورد. عبدالله دست خود را سپر کرد تا شمشیر به امام اصابت نکند. شمشیر، بران و ضربه، سنگین بود و دست نوباوه پیامبر (ص) را از بدن جدا کرد؛ آنگونه که فقط به پوستی آویخته شد. عبدالله یتیم از شدت درد ناله ای برآورد و پدرش را صدا کرد: «وا ابتاه ... »

از «حضرت امام حسن علیه السلام» در واقعه کربلا، دو فرزندش(قاسم و عبدالله علیهما السلام) به شهادت رسیدند و یکی دیگر(حسن مثنی) به سختی مجروح شد و سپس نجات یافت.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: ع. حسینی عارف
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امشب و فرداشب را میهمان سبط اکبر پیامبر(ص) و یکی از دو سید جوانان اهل بهشت، یعنی امام مجتبی(ع) هستیم که دو پسرش ــ قاسم و عبدالله ــ در کربلا در رکاب عمو به شهادت رسیدند و فرزند دیگرش ــ  حسن مثنی ــ بسختی مجروح شد.

عبدالله بن حسن فرزند کوچک امام حسن مجتبی(ع) یکی از نوجوانان نابالغی بود که به همراه خانواده خود و عمویش حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به سوی کوفه آمده بود.

از صبح تا عصر عاشورا ، ابتدا اصحاب امام حسین(ع) و سپس اهل بیت آن‌ حضرت یک به یک و یا دسته جمعی به میدان رفتند و به شهادت رسیدند؛ و سرانجام زمانی رسید که امام(ع) یکه و تنها در میان هزاران هزار دشمن مسلح باقی ماند و گه‌گاه فریاد بر می‌آورد: "هل من ناصر ینصُرُنی؟... آیا یاری‌کننده‌ای هست که به خاطر خدا از حرم رسول خدا دفاع کند؟ ...". «شمر بن ذی الجوشن» برای آن که کار را تمام کند به همراه پیاده نظام لشکر، به امام(ع) هجوم آوردند، آن حضرت را محاصره کردند و از همه طرف ایشان را مورد حمله قرار می دادند. عبدالله که در خیمه گاه ــ میان کودکان و زنان ــ حضور داشت تاب و تحمل دیدن غربت عموی تنهای خویش را نیاورد و ناگهان از خیمه ها بیرون آمد. زینب(س) او را گرفت شاید که بتواند مانع رفتن وی شود و نگذارد یادگار برادر، طعمه گرگهای گرسنه یزیدی گردد؛ ولی عبدالله گفت: "نه... به خدا سوگند عمویم را تنها نمی گذارم". سپس دست خود را از دست عمه رها ساخت، به سوی میدان دوید و خود را به امام(ع) رساند تا با بدن کوچک و ظریفش از او دفاع کند.

در غوغایی که دور امام(ع) ایجاد شده بود یکی از لشکریان یزید شمشیر خود را به قصد ضربه زدن به آن حضرت فرود آورد. عبدالله دست خود را سپر کرد تا شمشیر به امام اصابت نکند. شمشیر، برّان و ضربه، سنگین بود و دست نوباوه پیامبر(ص) را از بدن جدا کرد؛ آنگونه که فقط به پوستی آویخته شد. عبدالله یتیم از شدت درد ناله ای برآورد و پدرش را صدا کرد: "وا ابتاه ...". اینک، حال امام را تصور کنید که با آن همه مصیبت، امانت های برادر شهیدش را نیز پرپرشده می دید ...  

اشک و خون از دیده‌اش بر خاک ریخت/
اشک بر آن کودک بی باک ریخت

امام علیه السلام او را در آغوش گرفت، به خود چسباند و درگوشش زمزمه کرد: "فرزند برادرم! صبر داشته باش و خداوند بزرگ را بخوان؛ تا او تو را به پدران صالحت ملحق کند".

بسته شد چشمش، ولی لب باز شد/
آخرین نجوای شه آغاز شد

کای خدا گر چه مرادت حاصل است/
دیدن مرگ یتیمان مشکل است

در ره تو هستی ام از دست رفت/
حیف شد، عبداللَهَم از دست رفت

این دو بر من، روح پیکر بوده‌اند/
یــادگــاران بــرادر بـــوده‌اند

امام علیه السلام سپس دست به دعا برداشت و گفت: "خداوندا! اگر مقدر کرده ای که این قوم را تا مدتی زنده نگهداری در بین آنان تفرقه ای سخت بیانداز ... زیرا آنان ما را دعوت کردند و وعده یاری دادند؛ اما به ما حمله کردند و ما را کشتند".

آن برادرزاده‌ام صد چاک شد/
این برادرزاده‌ام بر خاک شد

آن برادرزاده‌ام سرمست رفت/
این برادرزاده‌ام بی دست رفت

تا ابد مجروح زخم کاری ام/
وای من از این امانتداری ام

در این هنگام، تیرانداز سپاه دشمن «حرملة بن کاهل» گلوی نازک عبدالله را نشانه گرفت و او را در دامان عمویش ذبح کرد... . «الا لعنة الله علی القوم الظالمین؛ و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون».

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع اصلی: 
1. سید ابن طاووس؛ اللهوف فی قتلی الطفوف؛ قم: منشورات الرضی، 1364. 
2. شیخ عباس قمی؛ نفس المهموم؛ ترجمه و تحقیق علامه ابوالحسن شعرانی؛ قم: انتشارات ذوی‌القربی، 1378. 
3. اشعار، زبان حال هستند و سندیت ندارند. (برگرفته‌ از جزوه آموزشی آداب مرثیه‌خوانی با عنوان طنین عشق؛ تهیه و تنظیم مرتضی وافی؛ قم: انتشارات شفق، 1380).

لینک اصلی 

http://fa.abna24.com/special-issue/archive/2017/09/25/130787/story.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۶ ، ۱۳:۳۶
عباس جعفری (فراهانی)

حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی، کارشناس و پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به واقعه جانگداز عاشورا اظهار کرد: جریان عاشورا، شهادت امام حسین (ع) و حادثه ای که در سال 61 هجری در کربلا اتفاق افتاد و به «واقعه طف» معروف شد به دلیل محاصره سیدالشهداء (ع) و اهل بیت آن حضرت از سوی سپاه شام است که در نهایت منجر به درگیری و شهادت سیدالشهداء (ع) و بیش از هفتاد و دو تن از شخصیت های وارسته، پاک و اهل بیت پیامبر (ص) شد.

Image result for ‫عاشورا‬‎
دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) ادامه داد: این واقعه جان سوز در تاریخ اهمیت بسیاری دارد و اکنون که بیش از هزار و سیصد و هفتاد سال از آن می گذرد همچنان زنده است. در معارف دینی ما سفارش شده است که این حادثه را مهم برشمارید و مهم بدانید و برایش سوگوار باشد. آن حادثه و قیام را بررسی کنید و به زیارت امام حسین (ع) بروید و بی تفاوت نباشید. حسین بن علی (ع) را بشناسید که او چه کسی بود و چرا این قیام و واقعه رخ داد؟!.
این پژوهشگر در ادامه به برخی عبارات و جملاتی که در سوگواری ها از آن استفاده می شود اشاره کرد و گفت: عبارت «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، در واقع یک شعار است. این عبارت (صرف نظر از نداشتن سند) حکایت از اهمیت واقعه عاشورا دارد و اینکه به اندازه ای آن روز جان گداز اهمیت داشته است که بگوییم هر روزی عاشورا و هر زمینی، زمین کربلاست.
وی در ادامه افزود: در آن واقعه حسین بن علی (ع) به همراه تعدادی، حدود 100 نفر از اهل بیت، اصحاب و یاران خود در سرزمین کربلا محاصره شدند و توسط دشمنی جنایت کار که به هیچ یک از مبانی دینی اعتقاد نداشت و حرمت نسل پیامبر (ع) را رعایت نمی کرد به فجیع ترین شکل به شهادت رسیدند. اگر هر روز این واقعه نقل شود هرگز برای شنونده کهنه نیست و نخواهد شد پس می توانیم هر روز را عاشورا بنامیم.
حجت الاسلام جعفری فراهانی با اشاره به زمان وقوع واقعه کربلا اظهار کرد: این جریان در ایام پاییز بوده است، زمانی که آن منطقه اوج گرما را دارد. چراکه پاییز آن سرزمین گرمای سوزان تابستان را دارد. پاییز عراق مثل تابستان ایران است، لذا این منطقه از وضعیت خاصی برخوردار بوده و شدت عطش و گرسنگی بر مردم فشار می آورده است. به خصوص برای کودکان و زنان که ساختار بدنی ضعیف تری دارند. در آن شرایط و اوج گرما آب را بر امام و اهل بیت اش و اصحاب حضرت بستند و آنها را اینگونه با قساوت به شهادت رساندند.
وی در ادامه در پاسخ به این به پرسش که چرا امام حسین(ع) با وجود اطلاع از وقایع کربلا باز هم قیام کرد، گفت: محققان و علمای دین درباره این مساله دلائل و تحلیل های مختلفی را مطرح کرده اند که از جمله آنها می توانیم به علل سیاسی، تاریخی، اجتماعی اشاره داشته باشیم.

ادامه در لینک اصلی

http://fa.abna24.com/news/%D8%A7%D8%AE%D8%A8

http://ahl-ul-bayt.org/fa/%D9%85%D8%B9%D8%A7

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۶ ، ۱۲:۱۴
عباس جعفری (فراهانی)