تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان

تاریخ اسلام و تشیع
تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان
.....
بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۱۶۴ مطلب با موضوع «تکفیر» ثبت شده است

یکی از صدها تعالیم مکتب اسلام و شیعه اثنا عشری که حضرت صادق آل محمد(علیهم السلام) به جهان انسانیت آموخت، حفظ حرمت جان و مال و عزت همه انسان ها به ویژه مسلمانان و گویندگان «اهل لا اله الا الله، محمد رسول الله» بود که می باید جهانیان آن را بشناسند.

اشاره: 

جهانیان از ملیت های مختلف و عموم مسلمانان و شیعیان و پیروان اهل بیت(ع)، این روزها شاهد ظلم و ستم عده ای از مدعیان اسلام با شعار و پرچم «لا اله الاّ الله» و «محمدٌ رسول الله»! با حمایت رژیم های فاسد منطقه مانند آل سعود وهابی و استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل، به مردم سوریه و عراق و لبنان و ... هستند!. کسانی که بوئی از تعالیم نورانی دین اسلام و مبانی ناب آن نبرده اند و همّ و غمّ آنان خون ریزی و کشتن مردان وزنان و بچه های بی گناه از طوائف و مذاهب مختلف شیعه و سنی و مسیحی و ایزدی و غارت اموال آنان ... می باشند. صحنه های کشتارها و جنایت هائی که دل هر انسانِ با ایمان و آزاده و با شرفی را به درد می آورد. یکی از صدها تعالیم مکتب اسلام و شیعه اثنا عشری که امام ششم حضرت صادق آل محمد(علیهم السلام) به جهان انسانیت آموخت، حفظ حرمت جان و مال و عزت همه انسان ها به ویژه مسلمانان و گویندگان «اهل لا اله الا الله، محمد رسول الله»  بود که می باید جهانیان آن را بشناسند و به آن عمل کنند. به امید هوشیاری و مقاومت هرچه بیشتر مردم مناطق درگیر در عراق و سوریه و نابودی گروه های تکفیری و تروریستی و پیروزی حق بر باطل، ان شاء الله.

بیست و پنجم شوّال المکرّم، مصادف با سال روز شهادت مؤسّس مذهب حقّه شیعه اثنا عشری و احیاء کننده اسلام ناب محمّدی(ص)، حضرت جعفر بن محمّدٍ الصادق(ع) است، ضمن عرض تسلیت و تعزیت این شهادت جان گداز به پیشگاه منجی عالم بشریّت، حضرت حجّة بن الحسن العسکری(عجّل الله فرجه الشریف)، رهبر معظّم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(دام ظلّه العالی)، مراجع عظام تقلید، عموم مسلمانان، به خصوص شیعیان سراسر جهان و امّت شهید پرور و قهرمان ایرانِ اسلامی، توجه خوانندگان ارجمند را به مطالعه این نوشتار کوتاه به قلم حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی، که به بررسی اجمالی حوادث دوران زندگانی ایشان و نقش آن حضرت در بنیان گذاری مکتب شیعه اثنا عشری و چگونگی مبارزه آن حضرت با انحرافات فکری و عملی جامعه مانند موضوع غُلات، افراطی گری و چگونگی پایه گذاری نهضت علمی و تدوین معارف و فقه شیعه می پردازد جلب می کنیم.

Image result for ‫امام صادق .../عباس جعفری فراهانی‬‎

1- ولادت، کمالات نفسانی و تلاش های علمی و آموزشی

حضرت امام صادق(ع) در تاریخ هفدهم ربیع الاوّل سال 83 هجری در مدینه منوّره به دنیا آمد. (1) مکنّی به «ابوعبدالله» و ملقّب به «صادق»، صابر، فاضل، کافل، قائم و منجی است.[گفته می شود لقب صادق را پیامبر اکرم (ص) به ایشان داده است]. مدت زندگانی حضرت، 65 سال و مدت زمان امامت آن حضرت، 34 سال بود. آن حضرت 12 سال در مدینه با جدّ بزرگوارش امام سجّاد(ع) و 19 سال با پدرش، امام محمد باقر(ع) زندگی کرد. در این مدّت، دشواری ها و سختی های زندگی در حکومت حاکمان ظالم بنی امیّه را شاهد بود و همراه با پدرش در راه نشر معارف اهل بیت(ع) تلاش می کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۱
عباس جعفری (فراهانی)

ابن تیمیه با ادغام نقل گرایی مذهب حنبلی و از سوی دیگر اجتهاد در منابع دین، مکتبی جدید به نام سلفی گری را پایه گذاری کرد، مفاهیم توحید و شرک را تغییر داد که علمای شام، ردیه هائی بر او نوشتند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، نخستین جلسه بررسی مبانی فکر ابن تیمیه و وهابیت در مدرسه علمیه عالی نواب با استقبال طلاب و دانشجویان برگزار شد.

آیت الله العظمی سبحانی در این جلسه به تاریخچه ای از ظهور ابن تیمیه و وهابیت پرداخت که در ادامه می‌آید:

ابن تیمیه حرانی متولد سال 661 هجری در شهر حَرّان از توابع شام است که پدرش به دلیل حمله مغول به شامات، اقدام به هجرت به دمشق کرد .از آنجا که پدرش عالمی حنبلی بود، او نیز فقه حنبلی را دنبال کرد و تا سال 698 هجری که رساله ای نوشت و عقاید منحرف خود را آشکار نمود، از او خبری نبود.

ابن تیمیه با ادغام نقل گرایی مذهب حنبلی و از سوی دیگر اجتهاد در منابع دین مکتبی جدید به نام سلفی گری را پایه گذاری کرد، مفاهیم توحید و شرک را تغییر داد که علمای شام، ردیه ای بر او نوشتند. حاکم وقت، او را به جرم طرح افکار و عقاید مخالف با اسلام زندانی کرد که به واسطه مادرش آزاد شد و به مصر رفت. آنجا نیز عقایدش را بروز داد که باز با مخالفت علما و حکم چهار مذهب رسمی به گمراهی وی، سبب شد به زندان برود و در نهایت او درحال حبس به سال 728 هجری درگذشت.

با توجه به اینکه عقایدش در مهد علم و عالم، مطرح کرد، موفق به ترویج نشد؛ زیرا مخاطب او جاهل نبود، بنابراین به جز سه نفر به نام ابن القیم جوزیه، ابن کثیر شامی و ذهبی تأثیر نگرفتند که با مرگ آنان به طور کلی این تفکر از بین رفت.

قرن دوازدهم محمدبن عبدالوهاب در شهر عینیه از توابع نجد تولد یافت که پدرش قاضی و فقیه حنبلی بود، در سفر به مدینه به کتاب‌های ابن تیمیه دسترسی یافت و با نشر و ترویج آن‌ها، مردم و علمای بصره او را با خفت از شهر بیرون کردند. به «حریمله» نزدیک زادگاهش برگشت و در درس پدر حاضر شد، اما مدام بین آن‌ها بحث و نزاع بود. در سال 1153 با مرگ پدر دوباره به نشر افکار خود اقدام کرد که از آنجا هم اخراج شد. بنابراین به«عُینیه» برگشت و با مخالفت حاکم آنجا به«درعیه» رفت و با محمد بن سعود حاکم قدرت طلب و مال دوست، توافقی برای دعوت به سلفیه با تکفیر مردم جزیره العرب بر مبنای توحید خود کرد که منافع یک پنجم کار به ابن عبدالوهاب می رسید و باقی برای حاکم بود.

او با مشرک خواندن مخالفان خود، جان و مال و ناموسشان را مباح می شمرد و با حمله به آنجا مردان را کشته، زنان را اسیر و اموال را غارت و شهر را ویران می کردند، چنانکه بعد حمله به عینیه زادگاه خودش جز تلی خاک باقی نماند. فجایعی که به بار آوردند، در تاریخ ثبت شده، نظیر کشتار مردم عراق در سال 1216 که در یک روز کربلا را غارت کردند، عده ای را کشتند و گریختند. در سال 1217 هم در طائف جنایت‌های هولناکی نظیر ذبح فرزند شیرخواره روی سینه مادر، کشتار مردم حاضر در مسجد، پاره کردن قرآن و پایمال کردن صحیح بخاری را انجام دادند.

دولت عثمانی آن‌ها را سرکوب کرد، اما با حمایت انگلیس، بر حجاز و نجد تسلط یافتند و دولت سعودی را تشکیل دادند و با اکتشاف نفت به ثروت عظیمی رسیدند که در جهت ترویج افکار ضاله خود بهره می برند.

بیشتر در لینک زیر

http://tohid.ir/fa/persian/book?bookID=52&page=1#8

http://tohid.ir/fa/persian/book?bookID=218&page=0

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۴۴
عباس جعفری (فراهانی)

  پیروان «ابن تیمیة» و «محمدبن عبدالوهاب» ـ یا به اصلاح ما «وهابیون» ـ خود را «سلفی» می نامند؛ یعنی پیروان سلف صالح، پیشینیان نیکوکار و مسلمانان صدر اسلام. نوشتار زیر که به قلم حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی تهیه و تنظیم شده، بررسی کرده که آیا وهابیون واقعاً پیرو سلف صالح هستند؟

اشاره:

با توجه به اینکه جریان سَلَفى گرى (1) در شام به ابن تیمیه و طرف داران او نسبت داده شده و محمدبن عبدالوهاب (مؤسس و بنیان گذار فرقه وهّابیان) خودش را پیرو و ادامه دهنده آراء و افکار او مى دانست. طبق تعریفى که معتقدین به سلفى گرى از آن مى کنند، لازم است طرفداران این جریان فکرى به اصول و لوازم آن معتقد بوده و عمل کنند و به لوازم آن ملتزم باشند مانند اینکه طبق اصول سه گانه: قرآن ـ سنّت و اجماع، عموم مسلمانان بعد از رحلت پیامبر ـ صلّى الله علیه وآله ـ بر قبر مقدس ایشان وارد مى شدند، او را زیارت مى کردند و هیچ گاه بزرگان اسلام (صحابه و علماء) این عمل را بدعت و شرک ندانسته اند!. پس با چه انگیزه و دلیلى امثال ابن تیمیه، این عمل را بدعت و شرک مى شمارند و با آن مخالفت کرده اند و به احادیثى تمسّک مى کند که ارزش و اعتبار استناد ندارند؟! (2)

از طرف دیگر، سلفِ صالح (صحابه و مسلمین) در طول زندگانى پیامبر اکرم ـ صلّى الله علیه وآله ـ همواره از مقام و منزلت و شخصیت انسانى و معنوى ایشان بهره مى جستند، چون که خداوند به آن دستور داده است (3) و هیچ گاه این مسئله را مطرح نکرده اند که توسّل، استغاثه و حضور در نزد پیامبر صلّى الله علیه وآله در زمان حیات و زیارت در زمان رحلت، موجب شرک مى باشد! پس آیا درست است، ابن تیمیه را که بر خلاف سلف صالح رفتار مى کند و باعث ایجاد شبهه و تردید در معارف اسلامى مانند توحید، توسل، شفاعت، زیارت قبور و اتهام به شیعیان و ... و اختلاف و تفرقه در جهان اسلام(قرن هشتم هجرى) مى گردد را مجدِّد و احیاء کننده سَلَف صالح! دانست؟!. هرگز چنین نیست. در این مقاله کوتاه، به بررسی این موضوع می پردازیم.

محمدبن عبدالوهاب مدعى پیروى از ابن تیمیه مى باشد؟!

با توضیحى که در باره آراء و افکار ابن تیمیه گذشت، وهّابیان (محمدبن عبدالوهاب و طرف داران او) پیروى از آراء و پندارهاى احمدبن تیمیه و شاگردان او مانند ابن قیّم الجوزیة را منکر نمى شوند بلکه پیروى از او را افتخار خود مى پندارند!.

حافظ وهبة(م 1378 هـ.) مى گوید: «میان این دو مرد (ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب) در دعوت به سوى حق! تشابه عظیمى است و ابن تیمیه هم چون مثال و سرمشق بزرگى است براى مُصْلح بعدى یعنى محمدبن عبدالوهاب». (4)

فرید وجدى(م 1316 هـ.) مى نویسد: «شیخ محمد [ابن عبدالوهاب] با علماى حنبلى دمشق رابطه داشته و طبیعى است که از تألیفات حنبلیان، بالأخص از تعالیم ابن تیمیه و شاگردش ابن قیّم الجوزیّه بهره گرفته است». (5)

ابن تیمیه خودش را مجتهد و فقیه مى دانست و به خاطر استعداد فراوان!، دچار عجب و غرور گردید و آرایى برخلاف فقهاى مشهور و مسلّم شیعه و سنّی، اعلام و بر نظرات آنان خرده گرفت و بر خلاف اجماع مسلمانان سخن گفت! معروف است که اصحاب پیامبر صلّى الله علیه وآله مانند عمر بن الخطّاب و علىّ بن ابى طالب علیه السلام را تخطئه و عثمان بن عفّان (خلیفه سوم) را مال دوست مى خواند. در سخنان خود تند بود و کلماتى دور از ادب را به زبان جارى مى کرد!.

احمد امین(1954 م) مى گوید:«اقتفى فى دعوته و تعالیمه عالِماً کبیراً ظهر فى القرن السابع الهجرى فى عهد السلطان الناصر(6) هو «ابن تیمیه» و هو ـ مع انّه حنبلى ـ کان یقول بالإجتهاد و لو خالف الحنابلة، و کان حرّ التفکیر فى حدود الکتاب و صحیح السنة، ذلق اللسان، قوى الحجّة، شجاع القلب، لایخشى احداً الا اللّه، و لا یَعبأ ـ بسجن مظلم و لا تعذیب مرهق، فهاجم الفقهاء و المتصّوفة و دعا الى عدم زیارة القبور و الأضرحة و هدمها، و الّفّ فى ذلک الرسایل الکثیرة و لم یعبا الاّ بما ورد فى الکتاب و السنّة و خالف امامه احمد بن حنبل حین أدّاه اجتهاده الى ذلک، فیظهر انّ «محمدبن عبدالوهاب» عرف ابن تیمیة من طریق دراسته الحنبلیة، فأعجب به و عکف على کتبه و رسایله یکتبها و یدرّسها، و فى المتحف البریطانى بعض رسایل لابن تیمیة مکتوبة بخطّ ابن عبدالوهاب، فکان ابن تیمیة امامه و مرشده و باعث تفکیره و الموحى الیه بالإجتهاد و الدعوة الى الاصلاح». (7)

ترجمه: محمدبن عبدالوهاب در دعوت(جنبش) خودش به دانشمند بزرگى که در قرن هفتم هجرى در دوره سلطنت(ناصر) یعنى«ابن تیمیه» ظهور کرده بود؛ اقتدا و پیروى نمود. او با اینکه حنبلى مذهب بود، قایل به اجتهاد شد که حنابله آن را قبول ندارند. ابن تیمیه انسان آزاد اندیش در حدود کتاب خدا و سنت پیامبر صلّى الله علیه وآله بود زبانش گویا، برهان و استدلال او قوى، قلبش محکم و شجاع، غیر از خدا از کسى نمى ترسید و زندان تاریک و شکنجه آزار دهنده براى او اهمیت نداشت. با فقهاء و صوفیان مقابله کرد و زیارت قبور و امام زادگان را قبول نداشت و مى گفت: باید نابود شوند. در باره آراء خودش، کتاب ها و رساله ها نوشت و اعتنا به چیزى غیر از کتاب و سنت نکرد!. با امام و پیشواى خودش احمدبن حنبل مخالفت کرد، آن گاه که اجتهاد و رأى او را وادار به چنین کارى مى کرد.

ادامه در لینک اصلی

http://fa.abna24.com/cultural/archive/2013/08/20/453682/story.html

http://tik.ir/fa/news/6704

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۱
عباس جعفری (فراهانی)


«تکفیر» واژه ای است که این روزها به کرات می شنویم. تکفیر امروز به مسئله ای جدی برای جهان اسلام تبدیل شده و چاره ای نیست که برای آن راهبردی دقیق تعیین کرد. اما نبود شناخت دقیق از جریانات مختلف، همواره سبب شده تا راهبردهایی در قبال آنان اتخاذ شود که نتیجه ای نه چندان مطلوب داشته باشد. به همین منظور برای گونه شناسی تکفیر و تبیین اختلافات میان تکفیری ها با حجت الاسلام میثم صفری، کارشناس ارشد مذاهب اسلامی گفتگو کردیم که در ادامه از نظر می گذرد؛

تکفیر

*آیا «تکفیر» در اعتقادات شیعی هم وجود دارد؟

ابتدا باید چند واژه را با هم بحث کنیم. سه واژه مهم هست که باید روی آن بحث شود: «اسلام»، «ایمان» و «کفر». تکفیر بعد از تبیین این سه واژه روشن می شود. تقریبا اجماع جهان اسلام این است که هرکسی شهادتین بگوید داخل در «اسلام» شده است. و کسی که منکر اینها بشود داخل در «کفر» شده است.

اما درباره «ایمان» در قرآن آمده است که «یا ایهاالذین آمَنوا آمِنوا بالله» «آمَنوا» اول به معنای اسلام است و «آمِنوا» دوم به معنای ایمان است. یعنی هر مومنی قطعا مسلمان هست ولی هر مسلمانی لزوما مومن نیست. از امام صادق «ع» نسبت بین ایمان و اسلام را پرسیدند، ایشان می فرمایند نسبت بین این دو، مثل نسبت کعبه به مسجدالحرام است. هرکسی وارد مسجدالحرام شده باشد لزوما وارد کعبه نشده ولی هرکس وارد کعبه شده باشد قطعا وارد مسجدالحرام شده است.

از طرف دیگر احادیثی در فریقین وجود دارد مثلا می گوید کسی که تارک الصلاة شد کافر است. این چه نوع کفری است؟ کفر به معنای خروج از اسلام یا کفر به معنای خروج از ایمان؟ اگر به معنای خروج از اسلام باشد یکسری احکام مانند طهارت و نجاست و بحث ازدواج و ارث بر آن بار می شود و اگر به معنای خروج از ایمان باشد هیچ کدام از احکام خروج از اسلام بر آن بار نمی شود.

متاسفانه برخی– چه شیعه و چه سنی – به صرف دیدن یک حدیث دیگران را تکفیر می کنند. بعد تکفیر را عملیاتی می کنند و فرد را می کُشند! کمااینکه چندسال قبل در یکی از شهرها یک فرد مذهبی چندتا حدیث درباره دخترانی که خود فروشی می کنند خوانده بود، بعد آنها را تکفیر و در نتیجه چندین نفر از آنها را اعدام کرده بود! در دادگاه هم محکم از خودش دفاع کرده که من حکم اسلام را اجرا کردم.

ادامه در لینک اصلی

http://www.mehrnews.com/news/3686908

http://www.cgie.org.ir/fa/news/130203

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۱۵
عباس جعفری (فراهانی)

علی رئیسی، 312صفحه، رقعی.
نشر: اسفند 1394

در پژوهش حاضر که رساله علمی نگارنده در دوره تخصصی سطح سه (کارشناسی ارشد) کلام است، سعی شده است به‌جای تکرار سخنان ناقدانی مانند احمد زینی دحلان، سلیمان بن عبدالوهاب و ... که بارها در کتب نقد وهابیت بیان شده است، نگاهی به منتقدان معاصر داشته باشد.

منتقدانی که برخی از آنان، هنوز به روش سلفی‌گری پایبندند و در مدارس و فضای عربستان سعودی رشد یافته‌اند مانند شیخ حسن بن فرحان مالکی و محمد بن علوی مالکی. 

دو شخصیت دیگر این تحقیق، یکی شهید محمد رمضان البوطی است و دیگری حسن بن سقاف اردنی است. 

هر دو از عالمان قابل احترام در مناطق مختلف جهان اسلام و به طور خاص در بلاد شام هستند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۶
عباس جعفری (فراهانی)

نوشته سید محمد کثیری، ترجمه علی زمانی، جلد اول، 200صفحه، رقعی.
نشر: اسفند 1394

این کتاب ترجمه کتاب «السلفیة بین اهل السنة والامامیة»، تألیف سید محمد کثیری است. نویسنده با رویکردی تاریخی ـ کلامی که مبتنی بر پژوهشی تحلیلی و تحقیقی است، عقاید سلفیه حشویه و وهابیت را بررسی و ریشه‌یابی کرده است. 

وی اطلاعات تاریخی، کلامی، تفسیری، حدیث‌شناختی، سیاسی و جامعه شناختی ارزش مندی را پیش روی خواننده گرامی قرار می‌دهد. 

بخش اول کتاب، به تبیین مفاهیم سلف، حشو، اهل‌سنت و شیعه می‌پردازد و در ادامه، نقش مذهب حنبلی در پیدایش حشویه و همچنین تلاش ابن تیمیه در بازسازی اندیشه حشوگرایی را بررسی می‌کند. 

بخش دوم آن که جلد دوم کتاب را تشکیل می‌دهد (در دست چاپ) به بیان تعارض‌‌های میان سلفیه با اهل‌سنت و شیعه اختصاص دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۱
عباس جعفری (فراهانی)

پادشاهی «بحرین» کشوری است جزیره‌ای در خلیج فارس که ۶۶۵ کیلومتر مربع وسعت دارد. پایتخت آن منامه و زبان رسمی آن عربی است. بحرین به پنج استان بخش شده و تا ۳ ژوئیه ۲۰۰۲ دارای ۱۴ شهر بوده‌است. 

 این کشور از ۳۳ جزیره تشکیل یافته که عمدتاً از دشت‌های بیابانی تشکیل می‌شوند و مرتفع‌ترین نقطه آن تنها ۱۲۲ متر ارتفاع دارد. بحرین آب‌وهوایی خشک با زمستان‌هایی معتدل و تابستان‌هایی بسیار گرم و مرطوب دارد. نفت و گاز طبیعی و ماهی و مروارید از منابع طبیعی این کشور است اما کاهش ذخیره نفتی باعث شده تا بحرین در سال‌های اخیر به سمت فرآوری و تصفیه نفت حرکت کرده و به یکی از مراکز بانکی بین‌المللی تبدیل شود. شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه از سال ۱۹۹۹ قدرت را در این کشور در اختیار دارد و در سال ۲۰۰۲ کشور را به یک پادشاهی مشروطه تبدیل کرده و عنوان خود را از امیر به پادشاه تغییر داد. بر اساس برآورد سال ۲۰۰۹ جمعیت بحرین ۷۲۷٬۷۸۵ نفر بوده که ۲۳۵٬۱۰۸ نفر از آن‌ها شهروندان خارجی هستند.[۲] بحرین از سال ۱۷۸۳ تحت حکومت آل خلیفه قرار گرفته‌است، در حالی‌که حکومت قاجار و پهلوی آن را بخشی از ایران می‌دانست. بحرین از سال ۱۸۲۰ میلادی تحت سرپرستی کشور بریتانیا درآمد و در سال ۱۹۷۱ اعلام استقلال کرد و ایران اولین کشوری بود که استقلال آن را به رسمیت شناخت.[۳]
بحرین یک حکومت پادشاهی مشروطه است. پادشاه به طور موروثی از خاندان آل خلیفه انتخاب می‌شود که از سال ۱۸۲۰ میلادی قدرت را در این جزیره به دست گرفت و اتحاد خود را بابریتانیا اعلام کردند. این کشور در سال ۱۹۷۱ استقلال خود را از سرپرستی بریتانیا اعلام کرد؛ و قانون اساسی فعلی این کشور در سال ۲۰۰۲ تصویب شده‌است. نظام حقوقی این کشور ترکیبی از حقوق اسلامی (فقه) و کامن لا انگلیسی است.

شاه یا امیر کنونی کشور حمد بن عیسی آل خلیفه است که از سال ۱۹۹۹ قدرت را در دست دارد؛ ولیعهد سلمان بن حمد، پسر وی است که در ۱۹۶۹ به دنیا آمده و ریاست دولت به عهدهٔ نخست‌وزیر خلیفه بن سلمان پسرعموی شاه است که از سال ۱۹۷۱ این مقام را دارد. قوهٔ مقننه دومجلسی این کشور (المجلس الوطنی) از مجلس شورا (مجلس الشوری) و مجلس نمایندگان (مجلس النواب) تشکیل می‌شود. هر دو مجلس ۴۰ عضو دارند. تمامی اعضای مجلس علیا (مجلس شورا) توسط شاه و تمامی اعضای مجلس سفلی (مجلس نمایندگان) با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شوند.[۶]

در بحرین حدود ۱۵ حزب سیاسی شامل احزاب مذهبی، لیبرال، چپ و بعثی وجود دارد.

برجسته‌ترین حزب سیاسی شیعه جمعیت وفاق ملی اسلامی است که دکتر سعید شهابی از بنیان گذاران آن است. احزاب دیگر شیعه شامل حزب عمل اسلامی و حزب الرسالة می‌باشند.

پس از انقلاب یاسمین در تونس که موجب فرار زین العابدین بن علی و همچنین انقلاب مردم مصر و سقوط حسنی مبارک، بحرینی‌ها نیز به خیابان آمدند و به اعتراض عملکرد پادشاه این کشور پرداختندکه نیروهای آل خلیفه و آل سعود به بازداشت و سرکوب مردم پرداختند.

Protesters camped out infront of the Pearl Roundabout in Bahrain.jpg
لینک اصلی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۶
عباس جعفری (فراهانی)
روزنامه «جمهوری اسلامی» در سرمقاله امروز شنبه 2 مردادماه 1395 نوشت:
اتهام فرقه‌گرائی به جمهوری اسلامی ایران از مضحک‌ترین ابزارهایی است که آل سعود و مهره‌های این خانواده به شدت مرتجع و عقب افتاده بکار گرفته‌اند درحالی که علمای دینی، دانشگاهیان و سیاسیون سراسر جهان اسلام می‌دانند که نظام جموری اسلامی تلاش‌های فراوانی برای وحدت امت اسلامی به عمل آورده است ... .
تحرکات جدید حکومت «آل سعود» در منطقه، برای ملت‌های مسلمان و امنیت غرب آسیا هشدار دهنده است. منابع رسمی رژیم صهیونیستی روز پنجشنبه از سفر یک ژنرال بازنشسته سعودی به نام «انور عشقی» به فلسطین اشغالی و مذاکره با مقامات صهیونیست خبر دادند. این ژنرال بازنشسته که رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک عربستان است در راس هیاتی به فلسطین اشغالی سفر کرده تا درباره توسعه روابط عربستان با رژیم صهیونیستی مذاکراتی انجام دهد.
خبرهایی هم درباره برقراری پرواز هواپیماهای مسافربری سعودی به تل‌آویو و آغاز رفت و آمدهای عادی میان عربستان و اسرائیل منتشر شده است که در نوع خود بسیار حساسیت برانگیز و نشانه تلاش آل سعود برای آشکار ساختن روابط با صهیونیست‌هاست. وجود روابط پشت پرده میان آل سعود و رژیم صهیونیستی، از مدت‌ها قبل برای ناظران سیاسی مکشوف بود لکن آنچه اکنون قابل توجه و تامل است تلاش آل سعود برای آشکار ساختن این روابط است.
 تقریباً همزمان با این تحرکات خائنانه، وزیر خارجه عربستان نیز با تمرکز بر سه محور سخنان خصمانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران به زبان آورده که نشان دهنده برنامه‌ریزی ویژه‌ای علیه ملت ایران و با هدف ایجاد تشنج در منطقه است. 
این سه محور عبارتند از:

1 – اتهام تکراری تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای.
2- تروریست دانستن حزب‌الله لبنان و زیر سئوال بردن حمایت ایران از این گروه جهادی و ضد صهیونیستی.

3- تلاش برای چسباندن انگ فرقه‌گرائی به ایران و حتی متهم ساختن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به دارا بودن محتوای فرقه‌گرایانه درحالی که این قانون برمبنای دستور قرآنی «هذه امتکم امه واحده» تدوین شده است.
ادامه در لینک اصلی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۲۸
عباس جعفری (فراهانی)

در ابتدا که تمدن اسلامی ‌‌در دوران اوج و قدرت بود، مواجهه اسلام و غرب هیچ‌‌‌گاه سبب سیطره و حتی أثرپذیری مسلمانان از غرب نشد چرا که آن‌ها در موضعی بالاتر قرار داشتند ولی در ادامه با افول تمدن اسلامی، ‌‌غرب با رویکردی خصمانه و استعماری با جهان اسلام روبه‌‌‌رو شد.

عملکرد خصمانه، سلطه‌گر و استعمارگرانه غرب در قبال مسلمانان سبب شد آن‌ها برای اعاده حیثیت و منافع خویش در راستای تقویت تمدن اسلامی‌ ‌به پا خیزند. غرب در شکل‌‌‌های مختلف استعمار در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را استثمار کرد و ذهنیت تاریخی بسیار منفی از خود به جای گذاشت. از این‌رو ابعاد ضد غربی بیداری اسلامی ‌‌را می‌‌‌توان از آثار و پیامدهای طبیعی عملکرد غرب دانست.

البته ابعاد ضد غربی بیداری اسلامی ‌‌به جهات سیاسی و تاریخی محدود نمی‌‌‌شود، بلکه تفاوت خاستگاه‌‌‌های معرفتی و اندیشه‌‌‌ای نیز بر عمق تقابل می‌‌‌افزاید. امروز نیز که جریان بیداری اسلامی‌‌ تلاش می‌‌‌کند تمدن اسلامی ‌‌را به دوران اوج خود بازگرداند، غرب سعی می‌‌‌کند این روند را متوقف کند یا این‌که آن را در فضای مطالبات اقتصادی و محدود به مرزهای جغرافیایی محدود کند تا با تقویت ابعاد ملی‌‌‌گرایانه و فرقه‌‌‌ای مانع از شکل‌‌‌گیری چشم‌‌‌انداز بلند بیداری اسلامی ‌‌شود.

از مهم‌‌‌ترین اقدامات غرب در ایجاد انحراف در مسیر بیداری اسلامی ‌‌که سبب هدر رفتن انرژی جهان اسلام و حتی صرف آن در راستای براندازی خود اسلام می‌‌‌شود، گروه‌‌‌های تکفیری است. گروه‌‌‌های تکفیری بر خلاف بیداری اسلامی‌‌ که اهدافی در راستای وحدت و هم‌‌‌افزایی جهان اسلام و تقابل با دشمن بیرونی(غرب) دارد، به نوعی جهان اسلام را به جنگ داخلی دچار می‌‌‌کند و مسلمانان را در رودرروی یک‌دیگر قرار می‌‌‌دهد. به این ترتیب نزاع از حالت برون ‌‌‌مواجهه‌‌‌ای(اسلام و غرب) به درون مواجهه‌‌‌ای(اسلام با اسلام) منتقل می‌‌‌شود.

به این ترتیب غرب با مجال دادن به گروه‌‌‌های تکفیری ضمن این‌که یک خطر تمدنی(1) را از خود می‌‌‌رهاند، رقیب قدرتمند و با انگیزه خود(جهان اسلام) را درگیر برخی مسائل داخلی می‌‌‌کند تا از دشمن بیرونی غافل شود.(2)

ادامه در لینک اصلی

http://www.rasanews.ir/detail/News/438535/41

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۵ ، ۱۱:۲۵
عباس جعفری (فراهانی)

نویسنده کتاب تاملی جامعه شناختی بر وهابیت معتقد است که وهابیت را نه به عنوان یک مذهب در کنار مذاهب بلکه آن را به عنوان یک شیوه زیست باید دید.
کتاب تاملی جامعه‌شناختی بر وهابیت (نگاهی به آینده ایران و عربستان) به همت سید جواد میری، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به رشته تحریر درآمده است و توسط انتشارات نقد فرهنگ منتشرشده است. این کتاب قرار است در مردادماه آینده به بازار آمده و در دسترس علاقه‌مندان قرار بگیرد. گفتگویی با دکتر سید جواد میری درباره این کتاب انجام داده‌ایم که در ادامه آمده است؛

*ابتدا کلیاتی در مورد کتاب جدید شما با عنوان تاملی جامعه‌شناختی بر وهابیت(نگاهی به آینده ایران و عربستان) بفرمایید که اساسا به چه موضوعی می پردازد؟
یکی از دغدغه‌هایم در این کتاب این بوده که در ایران وقتی درباره موضوع وهابیت صحبت می‌شود، معمولا به آن به‌عنوان یک ایدئولوژی وارداتی یا یک گفتمان استعماری که توسط استعمار انگلستان تعبیه‌شده و اصالت ندارد پرداخته‌شده است. بعضا هم اگر علما یا فقها به وهابیت پرداخته‌اند بیشتر در سنت ردیه نویسی بوده و مثلا گفته‌اند که این حدیث را این‌ها از مأخذ درست نگرفته‌اند یا مثلا تفسیری که از قرآن درباره آیه امامت کرده‌اند صحیح نبوده بلکه در صحاح سته اصل سند وجود دارد و به‌گونه‌ای دیگر است.
یعنی اساسا ورودشان به مساله وهابیت یک نگاه مذهبی بوده و سعی کرده‌اند که بر اساس شاخصه‌های تئولوژیک ردیه‌ای بر آن بنویسند. یا اینکه افراد دیگری به این مساله پرداخته‌اند ازاین‌جهت بوده که یا به‌عنوان ایدئولوژی کشور عربستان سعودی بوده و از منظر علوم سیاسی به آن پرداخته‌اند و گفته‌اند که این ایدئولوژی چقدر به وحدت جهان اسلام ضربه می‌زند و از نظر بین‌المللی این ایدئولوژی چه شاخصه‌ها و نقص‌هایی برای ما ایجاد کرده است.

ادامه در لینک اصلی

http://www.mehrnews.com/news/3706307

http://fa.shafaqna.com/news/201834

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۵:۰۰
عباس جعفری (فراهانی)