تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان

تاریخ اسلام و تشیع
تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان
.....
بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۵۵۴ مطلب با موضوع «امامت» ثبت شده است


دفتر مقام معظم رهبری(دام ظله) در عراق به مناسبت اولین سالگرد درگذشت علامه مجاهد آیت الله آصفی (ره) مراسمی را در سالن همایش های دانشگاه کوفه برگزار خواهد کرد.

این مراسم سه شنبه 28 اردیبهشت ماه ساعت 16 با حضور آیت الله سید مجتبی حسینی، نماینده رهبر انقلاب اسلامی و سائر شخصیت ها و علاقه مندان در عراق برگزار می شود.

آیت الله شیخ محمدمهدی آصفی(ره) از اساتید مبارز حوزه علمیه نجف و قم و عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) و دبیرکل سابق این مجمع پنج شنبه چهارده خرداد ۱۳۹۴ در قم دار فانی را وداع گفت.

پیکر مطهر آن عالم فرزانه و انقلابی طبق وصیت ایشان، پس از تشییع با شکوه در شهر قم به نجف اشرف منتقل و پس از تشییع حوزویان و مردم علاقه مند در قبرستان وادی السلام به خاک سپرده شد.

مراسم اولین سالگرد درگذشت مرحوم آیت الله شیخ محمدمهدی آصفی (طاب ثراه) عصر روز سه شنبه در نجف اشرف با سخنرانی آیت الله محسن اراکی، از اعضای جامعه مدرسین حوزه، عضو مجلس خبرگان رهبری و دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی برگزار شد.

سخنرانی آیت الله اراکی در مراسم اولین سالگرد درگذشت آیت الله آصفی

ادامه تصاویر در لینک زیر

http://www.taghribnews.com/vglgtq9xqak9wyv..paar4r1q.html

اطلاعات بیشتر در باره آیت الله آصفی

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/424565

http://www.taghribnews.com/vdcj8xevmuqehyz.fsfu.html


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۰۰
عباس جعفری (فراهانی)


به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، فرم های فاش شده از مشخصات عضویت در «گروه تروریستی داعش» اطلاعات مفصلی را در خصوص اعضای این گروه به دست می دهد.

افراد داوطلب برای عضویت در داعش جای خالی این فرم ها را پرمی کنند. در این فرم ها از داوطلب خواسته شده است تا نام، نام خانوادگی، لقب، نام مادر، گروه خونی، تاریخ تولد، جنسیت، وضعیت اجتماعی، آدرس و محل اقامت، تحصیلات، سطح آموزش های دینی و شغل خود را بنویسد.

این فرم همچنین از داوطلب خواسته است که نام کشورهایی را که به آنها سفر کرده همراه با مدت اقامت در آن را بنویسد. در این فرم خواسته شده است که داوطلب نام گذرگاهی را که از طریق آن وارد سرزمین خلافت شده را به همراه نام واسطه اینکار بنویسد.

افشای اسرار سعودیهای داعشی + آمار

داعش در این فرم ها از داوطلب خواسته است تا سابقه احتمالی به اصطلاح "جهاد" و محل آن را به همراه نوع تخصص خود بنویسد و بگوید که آیا او جنگجو یا عامل انتحاری یا نیروی نفوذی است و رده تخصصی او جنگجو، مسئول شرعی، امنیتی یا اداری است و محل کار کنونی او کجاست؟

روند ملحق شدن افراد داوطلب به داعش از طریق جا زدن خود به جای افراد دیگر به منظور سفر به سوریه به طور قابل ملاحظه ای تکرار شده است؛ به گونه ای برخی از عناصر سعودی داعش اذعان کرده اند که از گذرنامه های یکی از بستگان یا دوستان خود استفاده کرده اند.

اطلاعات فرم های اعضای سعودی داعش نشان می دهد که آنها از مناطق مختلف عربستان هستند؛ اما تعداد زیادی از آنها از نقاط مرکزی (ریاض و قصیم و حائل) و غرب (مکه مکرمه و مدینه) و منطقه شرق عربستان به داعش ملحق شده اند.

براساس ارزیابی کسانی که این تحقیق را براساس فرم های مشخصات تهیه کرده اند، اکثریت عناصر ملحق شده به داعش یعنی 313 داعشی که 86 درصد فرم های مشخصات درز کرده متعلق به آنها است، از شهرهای بزرگ نظیر دمام و ریاض و مکه و جده و بریده آمده اند.

ریاض در صدر مناطق ملحق شدن افراد به داعش قرار دارد؛ به گونه ای که 115 جوان فرم های مشخصات دارند. در رتبه بعدی، 75 سعودی از منطقه قصیم فرم ها تکمیل کرده اند. اما نکته قابل توجه این است که در" بریده " به عنوان بزرگترین شهر قصیم 60 جوان به داعش ملحق شده اند.

براساس این فرم ها، تعداد جوانان سعودی ملحق شده به داعش از مناطق شمال عربستان (مرز شمالی و جوف و تبوک) و مناطق جنوب عربستان (نجران و عسیر و الباحه و جازان) کم بوده است؛ به گونه ای که از شمال عربستان 23 جوان  و از جنوب عربستان 26 جوان فرم تکمیل شده دارند.

جالب توجه اینکه 50 درصد اتباع سعودی ملحق شده به داعش سطح دانش دینی خود را اندک، 30 درصد متوسط و تنها 6 درصد بالا توصیف کرده اند و 14 درصد نیز سطح خود را در این فرم ها اعلام نکرده اند.

فرم های مشخصات سعودی های داعشی نشان می دهد که سطح سواد در بین آنها بالا است؛ به گونه ای که دارندگان مدرک دیپلم مجموعا 54 درصد آنها را تشکیل می دهند. 37 درصد نیز دانشگاهی هستند و تنها 7 درصد مدرک ابتدایی و راهنمایی دارند و 2 درصد نیز سطح سواد خود را اعلام نکرده اند.

این آمار با سطح سنی سعودیهای داعشی همخوانی دارد زیرا افراد رده سنی 20 تا 30 درصد 78 درصد پُر کنندگان این فرم ها را تشکیل می دهند. 15 درصد نیز بین 30 تا 40 سال عمر دارند. در مرتبه سوم نیز افراد زیر 20 سال هستند که چهار درصد را تشکیل می دهند. بقیه درصدها نیز بالای 40 سال هستند.

http://alwahabiyah.com/fa/News/View/162361


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۳۹
عباس جعفری (فراهانی)

 

                           جهت دریافت فایل PDF مقاله کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۰۴
عباس جعفری (فراهانی)

به مناسبت میلاد نورانی حضرت امام سجاد، زین العابدین «علیه السلام»

 دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) در حاشیه برگزاری ششمین اجلاس مجمع عمومی اظهار داشت: پاسخ گویی به شبهات پیرامون زندگی امام سجاد(ع) و بررسی مسائل پیرامون زندگی ایشان از اهداف مهم برگزاری همایش بین المللی امام سجاد(ع) است.

حجت‌الاسلام «عباس جعفری‌ فراهانی» با اشاره به برگزاری همایش‌هایی در جهت تکریم و بزرگداشت معصومین(ع) تاکید کرد: تاکنون همایش‌هایی برای پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام صادق(ع) برگزار شده بود و از چندین سال پیش نیز تصمیم بر برگزاری همایشی در ارتباط با امام سجاد(ع) گرفته شده بود که امسال همزمان با برگزاری اجلاس سالانه مجمع، این امر محقق شد.

وی که با خبرنگار ابنا گفتگو  می‌کرد، افزود: از دو سال قبل از سوی مجمع جهانی اهل بیت(ع) کتب علمی در ارتباط با امام سجاد(ع) سفارش داده شده بود و سپس فراخوان مقالات در محورهای "صحیفه سجادیه"، "سبک زندگی(سیره فردی و خانوادگی)"، "رساله حقوق"، "اوضاع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی عصر امام سجاد(ع)" و "میراث علمی(شاگردان و اصحاب)" داده شد.

مسئول کمیته علمی همایش بین المللی امام سجاد زین العابدین(ع) خاطرنشان کرد: در مجموع حدود 300 مقاله به دبیرخانه کمیته علمی همایش ارسال شد که پس از ارزیابی، 76 مقاله انتخاب شد و در سه جلد کتاب به زبان فارسی و عربی چاپ شد.

جعفری فراهانی در ارتباط با سطح مقالاتی همایش گفت: از مجموعه مقالاتی که به دبیرخانه ارسال شده بود با سخت گیری‌های کمیته علمی که از اعضای شورای کتاب هستند و از شخصیت علمی جامعی برخوردارند، مقالات برتر انتخاب شدند.

وی در ادامه اظهار داشت: محدوده‌ای در سطح تحصیلات ارائه دهندگان تحصیلات قائل نبودیم و سطح مقالات را با ضوابط دانشگاهی علمی ــ پژوهشی سنجیده نمی‌شد بلکه محتوی علمی مقالات مد نظر بود که در سطوح مختلف بتواند نیازهای علمی افراد را در زمینه اهل‌بیت(ع) تامین کند.

دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) تصریح کرد: مجموعه آثار مربوط به امام سجاد(ع) به 20 اثر می‌رسد که در 12 جلد کتاب، 4 جلد کتابهای مجموعه مقالات فارسی و زبانهای دیگر منتشر شد و یک عدد لوح فشرده با همکاری مرکز تحقیقات کامپیوتری نور  تهیه شد. همین طور یک جلد از مجموعه "اعلام الهدایة ..." به زبان انگلیسی که در ارتباط با امام زین العابدین(ع) است و همچنین صحیفه سجادیه و رساله حقوق امام که به چندین زبان ترجمه شده است، منتشر شدند.

جعفری فراهانی در پایان راه اندازی سایت امام سجاد(ع) را از اقدامات مفید این همایش برشمرد و گفت: به علاقه مندان توصیه می‌کنیم پاسخ سوالات و شبهات مطرح شده در مورد امام چهارم را از سایت www.imamsajjad.net دریافت کنند که از این میان می توان به شبهاتی همچون ایرانی بودن مادر امام و عدم مبارزه سیاسی و اجتماعی و ... ایشان اشاره کرد.

مقاله مرتبط زیر 

 نقش امام سجّاد(ع) در تدوین حدیث و فقهِ شیعه

http://www.markazinews.ir/22415


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۴۲
عباس جعفری (فراهانی)

به مناسبت سوم شعبان المعظم، سالروز ولادت حضرت امام حسین علیه السلام


امام حسین(ع)، خورشید درخشان و ماندگار هدایت


وجود نورانی و پاک حضرت امام حسین (ع)، فرزند امام علیّ بن ابی طالب (ع) و حضرت فاطمه زهراء (س)، در سوّم (پنجم) ماه شعبان المعظم سال چهارم هجری در مدینه منوّره دیده به جهان گشود.

آن حضرت، شش سال و چند ماه از آغازین عمر شریف خود را در زمان جدّ بزرگوارش، خاتم و اشرف پیامبران الهی، حضرت محمّد بن عبدالله (صلّی الله علیه وآله) گذراند.

مدت سی سال در کنار پدرش، پیشوای اول مسلمانان و شیعیان حضرت امام علیّ (ع) سپری کرد. ایشان به مدت ده سال به عنوان یار وفادار و پشتیبان قوی برادرش، حضرت امام حسن مجتبی (ع) گذراند.

آغاز دوران امامت امام حسین (ع) با ادامه حکومت نامشروع و غاصبانه بنی امیّه (معاویۀ بن ابی سفیان و یزید بن معاویة) هم زمان بود.

در این دوره، حضرت با پای بندی به مفاد صلح تحمیلی بر برادرشان، امام حسن (ع) شاهد ظلم و ستم امویان بودند تا این که مرگ معاویه فرا رسید. 

با درخواست یزید بن معاویة  مبنی بر بیعت، امام حسین (ع) به مخالفت برخاست و نهضت تاریخی و حماسی عاشورا آغاز شد.

پس از پنج ماه نهضت آزادی خواهانه و بیدار گرایانه حسینی (ع) در روز دهم محرم سال شصت و یک هجری در سرزمین کربلا، با فداکاری بی نظیر خود و تعداد زیادی از یارانش به شهادت رسید.

این واقعه بزرگ و عبرت آموز، یکی از وقایع مهم تاریخ اسلام و تشیّع می باشد که تاکنون از سوی نویسندگان، علماء و محقّقان اسلامی و غیر اسلامی، پیرامون اهداف، نتایج و دستاوردهای آن بحث های زیادی صورت گرفته و کتاب ها، مقالات و سخن رانی های فراوان و  متعددی انجام، ایراد و چاپ و منتشر شده است.  

ادامه در لینک زیر

http://fa.ou.miu.ac.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=23&pageid=19122&newsview=41379


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۵۱
عباس جعفری (فراهانی)

به مناسبت 27 رجب، مبعث پیامبر اعظم(ص)

حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی

اشاره:

آشنایی، گزینش و انتخاب الگوی کامل و شایسته، نیاز فطری هر انسان کنجکار و آرمان گراست. زیرا در گستره ی وسیع زندگی انسان و رفتارهای کوچک و بزرگ اخلاقی و پیشرفت های او و در همه جوانب و روابط سیاسی، فقهی و فرهنگی جامعه به طور بسیار محسوس، تأثیر گذار هست و کارآیی و نقش زیادی خواهد گذاشت. خداوند حکیم در این باره، پیامبرانی را به عنوان الگو و اسوه، مبعوث نمود تا انسان های خواهان رشد معنوی و تکامل انسانی با مشاهده و مطالعه زندگی آنان، راه سعادت و ترقی و تکامل را طی نمایند. برترین این پیامبران حضرت محمّد بن عبدالله(ص) به عنوان خاتم و اشرف پیامبران الهی می باشد که خداوند شخصیت و زندگی و سیره و رفتار او را به عنوان اسوه و الگوی برای همه بشر تا روز قیامت قرار داده است.

اصحاب و یارانی که به او ایمان آورند، همه رفتارهای او را از نزدیک می دیدند و به شدت تحت تأثیر ایشان قرار می گرفتند و چنان در اخلاق و رفتار آنان تأثیر می گذاشت که سر از پا نمی شناختند!. یکی از برجسته ترین یاران و دست پروردگان پیامبر(ص)، امام علیّ بن ابی طالب(ع) بود که پروانه وار، گرد حضرت می چرخید و از رفتار و کردار او، درس می آموخت که در خطبه ی نهج البلاغه به آن اشاره فرموده است.

بی تردید شخصیت پیامبر اعظم(ص)، الگو و اسوی کامل و تمام عیار گذشته، امروز و فردای بشریت است. جهان امروز با پیشترفت های فوق العاده ای که در همه ی زمینه ها کرده و به کلی دگرگون شده اما در زمینه های اخلاقی و معنوی محتاج تعالیم معنوی و اخلاقی شناخته شده و تا شناخته ی پیامبر اعظم(ص) می باشد.
با این هدف متن کوتاه زیر را تهیه و در اختیار خوانندگان عزیز گرفت. امید است مورد قبول اشرف مخلوقات و نبی مکرم(ص) واقع شود. ان شاء الله.

۱ ـ ولادت و حوادث همگام با ولادت
خاتم انبیاء و اشرف مخلوقات حضرت محمّد بن عبدالله(ص) بنا به دیدگاه شیعیان اثنا عشری و پیروان اهل بیت(ع) در هفدهم ربیع الأوّل [۱] عام الفیل* (سالی که سپاه فیل به فرماندهی ابرهه، پادشاه حبشه به خانه کعبه در مکّه حمله کردند) در شهر مکّه به دنیا آمد. قبل از تولد، پدرش را از دست داده بود. در شش سالگی مادر بزرگوارش، آمنه بنت وهب، دنیا را وداع کرد و این نوجوان کاملا یتیم شد و تحت سرپرستی جدّش عبدالمطّلب و پسر عمویش ابوطالب قرارگرفت. حوادث و رخدادهای دوران نوجوانی، جوانی، تا چهل سالگی و پس از آن با رویدادهای عجیب و غریبی و خارق العاده ای همراه است که برای هر خواننده و شنونده مسلمان و غیر مسلمانی شگفت انگیز و جذّاب خواهد بود.
خاموش شدن آتشکده فارس، وقوع زمین لرزه و کنده شدن بت ها از محل خود، ناله ی شیطان و… نشانه ی وقوع رخدادی بزرگ و مولودی ارزشمند و با خیر و برکت برای بشریت یعنی وجود نازنین حضرت محمّد(ص) بود که جهان آلوده به ظلم و ستم و کفر و گمراهی را به توحید و خداپرستی و تقوا و کمالات انسانی رهنمون می شود. [۲]

۲ ـ سفر تاریخی به شام و پیش گویی راهبان مسیحی
حضرت پیامبر(ص) دو سفر تاریخی به شام(در دوازده و بیست و پنج سالگی) داشته اند که در سفر اول بَحیرای راهب به حضرت ابوطالب، نسبت به حوادث ناگواری که از سوی یهود در انتظار او خواهد بود، هشدار داد!.
در سفر دوم نسطورای راهب به مَیْسره(غلام خدیجه بنت خُویلِد) نسبت به آینده درخشان پیامبر نوید و مژده داد!. و در این سفر بود که سود فراوانی برای خدیجه به دست آورد و و میسره هم گزارش درست کاری حضرت را به خدیجه اعلام نمود. [۳]
آن حضرت، در بیست سالگی در حِلْف الفضول(پیمان جوان مردان) شرکت کرد. ایشان در همین ایّام به عنوان”محمّد امین” [درست کار و راست گو] معروف و رفتار و کردار او در میان مردم مکّه و در اوضاع جامعه جاهلی موجب شگفتی و تعجب شده بود. [۴]
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۵۸
عباس جعفری (فراهانی)

 به مناسبت سال روز شهادت باب الحوائج الی الله حضرت امام موسی بن جعفر (علیهما السلام)

  

حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی

 

اشاره:

حضرت امام موسی بن جعفر (ع) ملقّب به «زین المجتهدین، عبد صالح و کاظم» و مکنّی به «ابواسماعیل، ابوعلی و ابوالحسن» در هفتم ماه صفر سال ۱۲۸ هجری (بنا به قولی) و در اواخر ماه ذی الحجة (بنا به قولی دیگر) در قریه‌ای به نام «أبواء» در اطراف مدینه چشم به جهان گشود.

پدر بزرگوارشان، امام ششم، حضرت جعفر بن محمّدٍ الصادق (ع) و مادر ارجمندش خانم «حَمیدة» می‌باشد. دوران رشد و تربیت و نوجوانی و جوانی را در دامان مادر گرامی‌اش و پدر ارجمندش طی کرد. امامت و رهبری ایشان پس از شهادت پدر بزرگوارش در سال ۱۴۸ هجری آغاز شد و پس از حدود ۵۵ سال زندگانی و ۲۰ سال امامت در ۱۸۳ هجری (۱۸۶ هجری) با توطئهٔ خلیفهٔ فاسد زمان، هارون عباسی (۱۷۰-۱۹۳ هجری) پس از عمری در زندان سندی بن شاهک در بغداد به شهادت رسید.

ضمن عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت شهادت مظلومانه این امام هُمام، به پیشگاه سلاله پاکش، حضرت مهدی موعود (عجّل الله فرجه)، مقام معظّم رهبری (دام ظلّه)، مراجع عظام تقلید (دامت برکاتهم) و عموم شیعیان، توجه خوانندگان محترم را به نگاهی گذرا به حوادث و رخ دادهای دوران امامتِ آن بزرگوار جلب می‌کنم.


۱- فضایل و کمالات معنوی

حضرت امام جعفر صادق (ع) می‌فرماید: «إنّ ابنی هذا [موسی] لو سألته عمّا بین دفّتی المصحف لأجابک فیه بعلمٍ». (۱)؛ یعنی: اگر از پسرم [موسی] در باره آنچه در این مصحف (قرآن) وجود دارد بپرسی، به یقین عالمانه و آگاهانه پاسخ می‌دهد.

همین طور فرمود: «وعنده علم الحکم و الفهم والسخاء والمعرفة بما یحتاج الیه الناس فیما اختلفوا فیه من أمر دینهم». (۲) یعنی: حکمت، فهم، سخاوت و دانش امور دینی مردم که در آن گرفتار اختلاف [و سردرگُمی] شده‌اند نزد اوست.

مرحوم شیخ مفید (ره) می‌فرماید: «مردم روایات بسیاری از ابوالحسن موسی بن جعفر (ع) نقل کرده‌اند. او فقیه‌ترین مردم زمان خویش بود». (۳)

در بُعد تقوی و عبادت نیز ضرب المثل مردمِ زمان خویش بود. هنگام نماز با تمام وجود و حضور قلب به درگاه الهی می‌ایستاد و اشک‌هایش جاری می‌شد، قلبش به تپش در می‌آمد و از شوق و خوف خدا، لرزه بر اندامش می‌افتاد. گاهی سجده‌های طولانی او تا طلوع فجر صادق و طلوع خورشید ادامه می‌یافت. (۴)

نقل شده است که در ابتدای شب، وارد مسجد النبی (ص) می‌شد و در سجده با صدای بلند عرض می‌کرد: «الهی عظُم الذنب من عبدک، فلیحُسنِ العفو من عندک». (۵) یعنی؛ خداوندا، گناهان بنده‌ات، بسیار بزرگ است، اما عفو و بخشش حضرتت نیز باید نیکو باشد.

آن حضرت در زهد و پرهیز از زخارف دنیا نیز، زبان زد مردم روزگار خود بود.

امام (ع) به مردم سفارش می‌کرد، شما همانند جناب ابوذر غِفاری باشید و می‌فرمود: «رحم الله اباذر، فلقد کان یقول: جزی الله الدنیا عنیّ مذمة بعد رغیفین من الشعیر، اتغدی بأحدهما و أتعشی بالآخر و بعد شملتی الصوف أئتزر بإحداهما وارتدی بالاُخری...». (۶) یعنی: خدای رحمت کند ابوذر را که می‌گفت: پس از داشتن دو قرص نان جوین که ناهار به یکی و شام به دیگری خود را سیر کنم و دو تکّه پارچه پشمینه که خود را بدان بپوشانم. دنیا به آنچه بدان تعلق دارد نکوهیده باد.

امام کاظم (ع) در نیکی به مردم و احسان به فقرا و نیاز مندان نیز لحظه‌ای درنگ نمی‌کرد.

حضرت به علیّ بن یقطین که از شیعیان وفادار امام (ع) بود، اجازه داد در دربار هارون الرشید به مشکلات مالی و حل و فصل سایر مشکلات و نیاز مندی‌های مردم بپردازد.

شیخ مفید (ره) می‌گوید: «امام موسی بن جعفر (ع) نسبت به صله رحم سفارش می‌کرد. فقرای مدینه را زیر نظر داشت. شب‌ها برایشان دینار، درهم، آرد و خرما می‌برد و آنان خبر نداشتند که این اموال از کجا برایشان می‌آید». (۷)


۲-کارنامهٔ سیاه حاکمان فاسد بنی عباس

یکی از حاکمان فاسدِ زمان امام کاظم (ع)، مهدی عباسی (۱۶۹هجری) بود که زمام امور مردم را (پس از مرگ منصور عباسی که مردم پس از ۲۲ سال رنج و فساد، نفس راحتی کشیدند) بر عهده گرفت.

او ابتدا با اعلام عفو عمومی، زندانیان را آزاد کرد و اموال مصادره شده مردم را بازگرداند و بخشی از اموال بیت المال را تقسیم کرد، ولی طولی نکشید که چهرهٔ واقعی خود را نشان داد. او بساط خوش گذارانی و عیاشی دائر نمود و گفت: «آن وقت خوش است که بزم شادی بگذرد و زندگی بدون حرم سرا و ندیمان در کام من گوارا نیست!». از سوی دیگر، او دو باره سخت گیری بر بنی هاشم و علویان را آغاز کرد. (۸)

پس از او، هادی عباسی (170 هجری) در حالی که ۲۵ سال سن داشت و هیچ گونه لیاقتی برای رهبری مردم نداشت و جوانی می‌گسار (شراب خوار)، سبک سر و بی‌بند و بار بود به حکومت رسید. (۹)

آخرین خلیفهٔ ستم گرِ دوران امام موسی بن جعفر (ع)، هارون الرشید (۱۹۳ هجری) بود. او ابتدا با طرح دوستی با علویان و آل محمّد (ع) قصد داشت با فریب مردم، به خیال خود، بر دل‌ها حکومت کند تا مردم از او اطاعت کنند! ولی مردم از آن جهت که به بنی عباس و حاکمان فاسد و خبیث اعتمادی نداشتند به او توجه نکردند. در واقع حکومت واقعی بر دل‌های مردم از آنِ بنی هاشم و خاندان پاک و مطهّر پیامبر (ص) بود.

لذا هارون وقتی در کنار مرقد رسول خدا، به امام موسی بن جعفر (ع) گفت: «تو هستی که مردم، در پنهانی با تو بیعت کرده و تو را به پیشوائی بر می‌گزینند»؟!.

امام (ع) فرمود: «من بر قلوب (دل‌های) مردم حکومت می‌کنم و تو بر تن و جسم آن‌ها». (۱۰)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۰۷
عباس جعفری (فراهانی)

متن گفت‌و‌شنود دکتر غلامعلی حداد عادل با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۶۳ که در پنجمین سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری و درباره‌ی ابعاد شخصیت ایشان انجام شده است.

حداد عادل: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم. جناب آقای خامنه‌ای در سالروز شهادت استاد بزرگوار آقای مطهری هستیم؛ بیش از پنج سال از پیروی انقلاب اسلامی و دقیقاً پنج سال از شهادت آن استاد بزرگوار میگذرد. در این پنج سال جمهوری اسلامىِ ما شاهد تحولات گوناگونی بوده؛ بسیاری از تجربه‌های نو پیش آمده، بسیاری از افکار و اندیشه‌ها در عمل به محک خورده، بسیاری از افراد و احزاب جذر و مدهایی داشته‌اند و در این پنج ساله شاید به اندازه‌ی پنجاه سال تجربه‌ی عملی و فرهنگی و فکری برای دست‌اندرکاران این نظام فراهم آمده. پیشنهاد شده در این پنجمین سالگرد شهادت استاد با حضرت‌عالی گفت و شنودی صورت بگیرد در خصوص استاد مطهری و مخصوصاً در پرتو این تجربه‌ی پنج ساله خصوصاً آنچه برای جنابعالی در مقام ریاست جمهوری و سایر مسؤولیتهایی که داشتید، اشرافی که داشته‌اید بر مسائل این پنج ساله‌ی اخیر یک نگاهی دوباره به زندگی استاد و به شخصیت استاد صورت بگیرد. اگر جنابعالی اجازه بفرمائید طرح بعضی سؤالات بشود و استفاده بشود از بیان جنابعالی.
Image result for ‫شهید مطهری‬‎
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم. برای من از دو جهت این مذاکره مطلوب و دلنشین است؛ اوّلاً از این جهت که ذکر آن شهید عزیز و آن استاد بزرگوار - که بخش مهمی از فضای ذهنی من پر از خاطرات گرانقیمت آن بزرگوار هست - برای من لذتبخش است. ثانیاً از این جهت که جنابعالی بیان کردید و کاملاً هم درست است، که ما در پرتو تجربیات چند ساله میتوانیم چهره‌ی این استاد بزرگوار را خیلی روشنتر و بی‌ابهامتر از همیشه مشاهده کنیم و این فرصت برای بازنگری و تدبّر درباره‌ی این چهره‌ی ارزشمند اسلامی هست. به خصوص که این گفتگو با شما انجام میگیرد، که شما جزو افرادی بودید که شهید مطهری را به معنای واقعی کلمه می‌شناختید. بد نیست من این را هم یادآوری کنم، شاید نمی‌دانم قبلاً هم به شما گفتم یا نه که من اول‌بار اسم شما را هم از شهید مطهری شنیدم، به مناسبت مقاله‌ای که در یادنامه‌ی علامه‌ی امینی شما نوشته بودید - که مقاله‌ی بسیار خوبی هم بود - و خب شما جزو کسانی بودید که در شهادت استاد به سیاه کردن جامه اکتفا نکردید، واقعاً قلباً عزادار و مثل بسیاری از علاقمندان و آشنایان آن عزیز قلباً عزادار بودید؛ و چیزهای خیلی زیادی را قاعدتاً از این بزرگوار میدانید به مناسبتی که با ایشان نزدیک بودید. خیلی خوب است که این مذاکره را شروع کنیم و شاید این گفتگو یک مقدمه‌ای باشد برای یک بازنگری مجدد در شخصیت این استاد عزیز که به صورت منطقی و دقیق و با استفاده از خاطراتی که از ایشان هست و کتابهایی که هست واقعاً یک {شخصیت }شخصیت نگاری واقعی و صحیحی از ایشان به طور کامل انجام بگیرد.
Image result for ‫شهید مطهری‬‎
Image result for ‫شهید مطهری‬‎
ادامه در لینک اصلی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۴۴
عباس جعفری (فراهانی)

چندی پیش آیت‌الله العظمی سیستانی، مرجع عالی شیعیان در پاسخ به نامه جمعی از جوانان که از معظم‌له درخواست نصیحت کرده بودند، توصیه‌های ارزش مندی را مرقوم داشتند

آیت الله سیستانی

ایشان تصریح کردند «دوست دارم این جوانان عزیز را که برای من همچون جانم و خانواده خودم اهمیت دارند به هشت امر توصیه کنم که تمام سعادت دنیا و آخرت و خلاصه پیام‌های الهی به بندگان خود و چکیده پندهای حکما و بندگان صالح خداوند و تجربه‌های بنده در آن نهفته است ...».

در ادامه متن نامه جوانان و پاسخ معظم له تقدیم خوانندگان عزیز می‌شود.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود ما به مرجع دینی اعلی، آیت‌الله العظمی سید علی حسینی سیستانی دام ظله الوارف.
ما جمعی از جوانان دانشگاهی فعال در زمینه اجتماعی هستیم که از شما تقاضا می‌کنیم توصیه‌ها و نصایحی را که در این روزها برای ما مفید می‌دانید و بیانگر نقش جوانان و وظیفه آنها می‌باشد و دیگر نصایحی که به نظر شما برای ما مفید است برای ما بیان بفرمایید.
جمعی از جوانان دانشگاهی و  فعالان اجتماعی

پاسخ آیت‌الله سیستانی به نامه جوانان


بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة والسلام علی محمد و آله الطاهرین
السلام علیکم و رحمة الله وبرکاته
دوست دارم این جوانان عزیز را که برای من همچون جانم و خانواده خودم اهمیت دارند به هشت چیز توصیه کنم که تمام سعادت دنیا و آخرت و خلاصه پیام‌های الهی به بندگان خود و چکیده پندهای حکما و بندگان صالح خداوند و تجربه‌های بنده در آن نهفته است:

اعتقاد به خداوند و آخرت
اول: اعتقاد واقعی به خداوند سبحان و آخرت. مواظب باشید کسی از شما در این اعتقاد و باور کوتاهی نکند که دلایل محکمی بر آن موجود است و انسان اگر تامل کند می‌بیند هر موجودی در این جهان نشان از آفریننده‌ای توانا و بزرگ دارد و خداوند متعال از طریق پیام آوران خود این پیام را به ما رسانده و برای ما روشن ساخته که حقیقت این زندگی صحنه مسابقه‌ای است تا بندگان خود را بیازماید که کدامیک نیکوکارتر هستند. پس کسی که به خداوند و روز آخرت ایمان و توجه نداشته باشد از معنا و هدف و غایت زندگی غفلت ورزیده و راه را گم کرده. از این رو هرکدام از شما باید ببیند این اعتقاد او چگونه است و به آن اهمیت بسیار بدهد و تلاش کند این اعتقاد را در جان خود تقویت کند و همواره به آن متوجه باشد و نسبت به آن بصیرت داشته باشد که نتایج پر برکتی خواهد داشت.
اگر انسان در دوره‌ای از جوانی خود، دچار ضعف در دین یا کوتاهی در انجام واجبات شد و سرگرم لذت‌ها شد، نباید ارتباط خود را با خدای متعال قطع کند تا مبادا بازگشت برای او دشوار شود و بداند که اگر انسانی در حال قدرت و عافیت مغرور شود و از خداوند سبحان غافل شود، بالاخره هنگام ناتوانی و ضعف به سوی خداوند باز خواهد گشت پس چه بهتر که هنگام قدرت نیز تامل کند و متوجه باشد که این روزها سپری می‌شود و روزی ضعف و ناتوانی و پیری و بیماری به سراغ او خواهد آمد.
همچنین انسان باید مراقب باشد تحت تاثیر برخی شبهات در مبانی ثابت دین خود تردید نکند و در این زمینه بر افکار و اندیشه‌های ناپخته و ناسنجیده اعتماد نکند و به لذت‌ها و زرق وبرق دنیا دل خوش نکند و از اینکه می‌بیند برخی از دین برای منافع شخصی خود بهره می‌برند، در دین خود ضعیف نشود که حق با انسان‌ها قیاس نشود، بلکه انسان‌ها باید با حق سنجیده شوند.

آراستگی به اخلاق نیکو
دوم: آراستگی به اخلاق نیکو؛ اخلاق نیکو همه فضائل همچون حکمت، بردباری، مدارا، تواضع، تدبیر و صبر را در بر دارد و از مهم‌ترین اسباب سعادت دنیا و آخرت به شمار می‌رود و نزدیک‌ترین مردم به خداوند سبحان و پرحاصل‌ترین آنها در روز تنگدستی در پیشگاه خداوند متعال کسی است که خوش اخلاق‌تر باشد؛ چرا که هرکس خود را به قومی شبیه سازد رفته رفته از آنها می‌شود و این گونه تلاش نیز نزد خداوند پاداش بیشتری خواهد داشت تا کسی که بنا بر طبیعت خود این ویژگی‌ها را داشته باشد. ... .

ادامه در لینک اصلی

http://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/02/10/1061194


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۴۹
عباس جعفری (فراهانی)


به قلم حجت الاسلام دکتر علی زاده موسوی

اشاره

از شباهت های وهابیان با خوارج می توان به مساله تکفیر اشاره کرد. هر دو گروه در طول تاریخ اسلام خون و مال مسلمانان را به بهانه های واهی مباح اعلام کرده و می کنند اما وهابیان در تکفیر مسلمانان، گوی سبقت را از خوارج ربوده اند؛ چرا که خوارج افراد مرتکب کبیره را تکفیر می کردند، اما وهابیان مسلمانانی را که به مناسک شرعی خود عمل می کنند، مانند زیارت، توسل به اولیای الهی و برگزاری مراسم اسلامی – که مورد تأکید شریعت هستند – کافر و مهدور الدم و المال معرفی می کنند. در این نوشتار دیدگاه وهابیان در مورد اهل سنت و شیعه و شباهت آنها با خوارج توضیح داده خواهد شد.

یک بام و دو هوای وهابیت

مقدمه

هر چند بیش از سه قرن از آغاز فتنه ی وهابیت می گذرد و در طول این مدت، وهابیت با افت و خیز های فراوانی روبه رو بوده است، اما هرگز گذر زمان و تحولات داخلی و خارجی، از رویکرد افراطی این اندیشه نکاسته است. البته برخی از جریان های داخلی وهابیت، در واکنش به واقعیت های جهان اسلام و جامعه خود، به اعتدال رو ی آورده اند؛ اما این گروه ها، نه تنها نتوانستند بر فضای غالب وهابیت تأثیر بسزایی داشته باشند، بلکه خود در جامعه ی وهابی مطرود شده اند. [1]

از سوی دیگر، در قرن اخیر، جهان اسلام شرایط جدیدی را تجربه می کند. وجود دشمنان مشترک بزرگی همانند آمریکا و اسرائیل و گسترش موج اسلام ستیزی (ص 336) و اسلام هراسی در غرب، و در مقابل، رشد بیداری اسلامی [2]، زمینه های هم گرایی و تقریب را میان ملل مسلمان فراهم کرده است. هم چنین عمل کرد بد گروه های تکفیری، همانند القاعده، سپاه صحابه، لشگر جهنگوی و حزب التحریر، موجب افول اندیشه های تکفیری در جهان اسلام شده و به سلف هراسی انجامیده است. [3] در این میان، مسلمانان خسته از گرایش های تند تکفیری و ارهابی، امروز به دنبال یافتن مسیری برای وحدت و هم دلی هستند تا بتوانند در برابر دشمنان قدرتمند و متحد خود، پیروز شوند.

اما در حالی که امروز جهان اسلام، بیش از هر زمان دیگری به وحدت و یک پارچگی نیاز دارد، وهابیت تکفیری هم چنان بر طبل تکفیر می کوبد و همچون اسلاف خود، به جای مبارزه با دشمنان قسمت خورده اسلام، بذر تکفیر را در جهان اسلام می پراکند و قوای مسلمین را تحلیل می برد.

آن چه شرایط امروز وهابیت را با گذشته متفاوت کرده است، روش و استراتژی به کار گرفته شده توسط وهابیان است و آن این که اگر آنان در گذشته رسماً به جنگ مسلمانان می رفتند، امروز به سبب ضعف و افول اندیشه ی تکفیری، دشمنان خود را اولویت بندی کرده اند؛ به این معنی که در ظاهر، گاه از تکفیر برخی از گروه های اهل سنت دست می کشند و آنان را برای تکفیر برخی دیگر از فرقه های اسلامی تهییج (ص 337) می کنند؛ اما در اصل، از این فرقه ها استفاده ی ابزاری می کنند و گفته ها و اندیشه های بزرگان معاصر وهابیت، هم چنان تضاد این مکتب با عامه ی مسلمانان را فریاد می زند. [4]

2وهابیت و اهل سنت و اجماع

از دیرباز، واژه ی «اهل سنت و جماعت» به تمامی پیروان مذاهب چهار گانه ی فقهی، اطلاق می شده است که آن ها نیز با توجه به دیدگاه های خود در حوزه ی عقاید، پیرو مکاتب کلامی اشعری یا ماتریدی هستند؛ [5] اما وهابیان معاصر تلاش پی گیری را برای ارائه ی تعریفی جدید از مفهوم «اهل سنت و جماعت» آغاز کرده اند. چنین دیدگاهی، هر چند در اندیشه ی ابن تیمیه ریشه دارد، اما در چند دهه ی گذشته، شتاب بیش تری به خود گرفته است. طبق تعریف وهابیان، واژه ی اهل سنت و جماعتف تنها بر آن ها صدق می کند. صالح بن فوزان – عالم وهابی – در پاسخ به این پرسش که چرا بسیاری از فتاوای ابن تیمیه بر خلاف فتاوای اهل سنت و جماعت است، می گوید:

« و این دروغ هایی است که بر شیخ الاسلام ابن تیمیه نسبت داده اند. او کلامی بر خلاف تمامی ائمه، اعم از ائمه ی اربعه و ائمه ی سلفی که پیش از آن ها بوده اند، نگفته است ....؛ مگر این که مراد سئوال کننده از «اهل سنت و جماعت»، گروه اشاعره و ماتریدیه باشند. این اصطلاح غلطی است؛ زیرا مراد از اهل سنت و جماعت، کسانی اند که بر شیوه ی پیامبر گرامی اسلام (صلی اله علیه و آله ) و صحابه عمل می کنند و آن ها فرقه ی ناجیه اند ...؛ اما اشاعره و ماتریدیه با صحابه و تابعین و ائمه ی اربعه، در بسیای از مسائل اعتقادی و اصول دین مخالفت کردند. بنابراین شایسته ی این نیستند که به آن ها لقب اهل سنت و (ص 338) جماعت داده شود و با این گروه، نه تنها شیخ الاسلام ابن تیمیه، بلکه تمامی ائمه و علمایی که بر روش سلف بوده اند، مخالفت کرده اند ». [6] به سادگی می توان دریافت که لازمه ی گفته ی فوزان، تخصیص اکثر است؛ به این معنی که بیش تر اهل سنت در حوزه ی عقاید، یا پیرو مکتب اشعری اند و یا پیرو مکتب ماتریدی؛ اما فوزان رسماً آن ها را خارج از قلمرو اهل سنت و جماعت می شمارد. عثیمین نیز چنین ادعایی را درباره ی اهل سنت تکرار می کند: «ممکن نیست که – عموم مسلمانان – ار اهل سنت و جماعت بنامیم؛ زیرا اضافه اقتضای نسبت می کند. اهل سنت منتسب به سنت هستند؛ چون به آن چنگ زده اند؛ در حالی که این ها به سبب انحرافات و تحریفاتی که صورت گرفته است، از سنت دور شده اند. هم چنین جماعت، در اصل به معنی اجتماع است؛ در حالی که این ها در نظریات خود، اجماع ندارند؛ در کتاب هایشان تناقض، آشفتگی و تداخل وجود دارد و برخی، برخی دیگر را گمراه نامیده اند و گاهی سخنان ضد و نقیضی می گویند». [7]

البته این اشکال در وهله ی اول به خود وهابیان و سلفی ها وارد است؛ زیرا وهابیان تمام مسلمانان را به انحراف متهم می کنند و تنها قرائت افراطی خود را از دین قبول دارند.

وی هم چنین به طلاب نصیحت می کند که از کتاب های صحیح و سالم که بر مذهب سلف صالح و اهل سنت و جماعت نگاشته شده است و با کتاب و سنت مطابقت دارد، استفاده کنند و از کتاب های مخالف با روش سلف، مانند کتاب های اشاعره، معتزله، جهمیه و دیگر فرق ضاله پرهیز نمایند [8]. (ص 339) عثیمین حتی شخصیت هایی مانند نوری – شارح صحیح مسلم – و ابن حجر را نیز از دایره ی اهل سنت بیرون می کند و می گوید: «اعتقاد آنان در بحث اسماء و صفات، آنان را از دایره ی اهل سنت و جماعت خارج کرده است». [9]

از سوی دیگر، وهابیت بر اساس مبنای خود در تقلید، و در راستای دعوت به «اسلام بلامذهب» - که خود مذهب جدیدی است – رسماً به جنگ مذاهب مختلف اهل سنت می رود: «مقلد، مطیع خدا و پیامبر نیست؛ بلکه پیرو ائمه و بزرگانی است که از آن ها تقلید می کند و به آن ها علاقه ی بیش تری از خدا و پیامبر دارد؛ زیرا اطاعت خدا و پی روی از پیامبر را ترک کرده است و اطاعت غیر آن ها را بر اساس دلیل غیر مسلم و آشکار برگزیده است». [10]

قنوجی در بخشی که با عنوان «تقلید المذاهب من الشرک» آغاز می شود، می گوید: «دقت کن در مقلدان مذاهب که چه گونه از اموات، علما و اولیاء پی روی می کنند و می گویند که فهم کتاب و سنت، اختصاص به آن ها دارد»؛ [11اما وی فراموش کرده است که اساس مکتب سلفی گی و وهابیت، خود بر مبنای تقلید، آن هم تقلید بدون فکر و اندیشه از سه قرن نخستین، بنا نهاده شده است [12] و خودشان به ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب، چون پیامبری نو خاسته می نگرند؛ ثانیاً تقلید مذاهب، در طول پی روی از کتاب خداو سنت پیامبر قرار دارد، نه در عرض آن. (ص 340 ) هم چنین مدرس متوفی مسجد الحرام، پیدایش مذاهب را بدعت در دین می شمارد که پس از سه قرن اولیه ی اسلام به وجود آمده است و تمامی تفرقه ی مسلمانان، ریشه در مذاهب دارد. [13] وی سپس درباره ی فلسفه ی شکل گیری فرق اهل سنت می گوید: «شکی نیست که مذاهب از بدعت در دین ناشی می شود؛ و مذاهب را سلاطین و امرا برای اجرای سیاست ها و هواهای نفسانی و یا حفظ جایگاه خود به وجود آورده اند. .. و این امر بای هر مطالعه کننده ی تاریخی روشن است». [14

ادامه در لینک اصلی

http://alwahabiyah.com/fa/Article/View/1233/%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%DA%A9%D9%81%DB%8C%D8%B1%DB%8C-(%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۱۱
عباس جعفری (فراهانی)