تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان

تاریخ اسلام و تشیع
تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان
.....
بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۵۵۴ مطلب با موضوع «امامت» ثبت شده است

استاد حوزه علمیه قم و کارشناس تاریخ اسلام، تخریب بقیع را از توطئه استعمار دانست و گفت: ابن عبدالوهاب ادعا می کرد چون گنبدهای ساخته شده بر قبور ائمه بدعت است و بعضی از اعمالی که در اینجا اجرا می شود اعمال شرک است و سلاطین عثمانی هم اعتراضی بر این وضعیت ندارند و در سایه پرچم حکومت آنها این کارها انجام می گیرد بنابراین مؤید شرک هستند و باید خراب شوند و استعمار انگلیس هم دید که این ادعا، ادعای خوبی است که بر اساس آن می شود او را مسلح کرد و به جان دولت عثمانی انداخت بنابراین از او حمایت کردند.

آیت الله محمدهادی یوسفی غروی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) در سالگرد تخریب بقیع و ریشه تفکرات وهابی اظهار کرد: دومین مذهبی که بعد از حنفی در مدینه انتشار دارد، مذهب حنبلی بود یعنی پیروان امام احمد بن حنبل مروزی شیبانی است که در سال ۲۰۴ از دنیا رفته است و این مذهب حنبلی همان مذهبی است که بعدها محمدبن عبدالوهاب ادعای پیروی از آن را می کند و پیش از او احمدبن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه و ابن قیم جوزیه که در رتبه شاگردان این تیمیه شمرده می شد خود را پیروان احمدبن حنبل یعنی مذهب حنبلی می دانستند لذا الان هم دولت سعودی در عربستان مذهب رسمی خود را حنبلی اعلام کرده است نه وهابی؛ گرچه در عرف ما غالبا به عنوان مذهب وهابی شناخته می شوند. وهابی نسبت به محمدبن عبدالوهاب نجدی است که مجدد مذهب حنبلی شمرده می شود نه اینکه امام مستقلِ مذهب مستقلی غیر از مذهب محمد بن حنبل باشد. قاضی عربستان استفتایی را متوجه علمای مذاهب مختلف آن روز مدینه می کند ولی همراه این استفتا که در واقع شمشیر به دنبال آن بود از همه اعتراف می گیرد که این ساختمان های گنبدی بر روی مقبره ها، چون در زمان پیامبر(ص) نبوده بدعت محسوب می شود و چون بدعت در اسلام حرام است باید از بین برود و به استناد چنین فتوایی قبور ائمه بقیع را تخریب کردند البته به تعبیر معروف سر زبان ها قبر ائمه را تخریب کردند اما دقیق تر این است که بگویم گنبدهای ائمه را تخریب کردند.
او در ادامه گفت: من در اینجا جریان خاصی را نقل کنم که مرحوم سید جواد شبّر از خطبای ادیب و بنام شیعه عراق در نجف اشرف نقل کرده است که فرزند رئیس سادات نخاوله شیعیان عربی عراق که در زمان او تخریب گنبدهای ائمه بقیع صورت می گیرد جریان را اینطور بازگو می کرده که “حاکم وقت مدینه بعد از اجرای آن استفتایی که همراه با زور شمشیر بود رییس سادات حسنیه شیعه مدینه را احضار کرده و به او می گوید ما استفتا را گرفتیم و آماده برای تخریب هستیم ولی می خواهیم این تخریب را شما به دست خود متصدی شوید که این به نفع شماست این به نوعی مسامحه و سهل انگاری با شماست چرا که اگر خود شما متصدی تخریب قبور آبا و اجداد خود باشید ممکن است یک آثاری از این قبور باقی بگذارید که به طور کلی با خاک یکسان نشود اما اگر این تخریب بخواهد با دست دیگران انجام شود حتی این مقدار هم قابل تضمین نیست البته طبیعی بود که پدرم قبول نکند ولی شب سه بار خوابی را می بیند که اما حسن(ع) به او می فرماید «فرزندم قبول کن تا اثری از قبور ما باقی بماند» بنابراین رییس سادات نخاوله دید که این رویای حقیقی است و صبح نشده به حاکم مدینه اعلام آمادگی کرد که خود متصدی این تخریب می شوند لذا الان آثاری از آنها باقی مانده است”.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۲۰:۲۸
عباس جعفری (فراهانی)

کارشناس فرق و مذاهب اسلامی و دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت (ع)، بی احترامی به قبور ائمه بقیع و اقداماتی از این دست را ناشی از یک جریان انحرافی فکری و همچنین یک جریان سیاسی و اجتماعی دانست و گفت: بی احترامی به قبور مقدسه بزرگان توسط وهابیت به دلیل اینکه جنبه فکری و اعتقادی دارد از یک نوع جهالت انحرافی بر می خیزد و از طرف دیگر ناشی از نوعی تعامل اجتماعی است که مردم جامعه عربستان و عرب های آن زمان به خصوص عرب های منطقه نجد که پیروان و گروندگان ابن عبدالوهاب بودند، به دنبال این نوع مسایل می گشتند.

حجت الاسلام «عباس جعفری فراهانی» در گفت وگو با شفقنا به ریشه ها و دلایل تخریب قبور ائمه بقیع به وسیله جریان وهابیت اشاره و اظهار کرد: جریان انحرافی و تکفیری وهابیت پیرو افکار و اندیشه های غلط، دروغین و باطل محمد بن عبدالوهاب ایجاد شد و افکار محمدبن عبدالوهاب هم به پیروی از افکار منحرف ابن تیمیه در قرن هفتم هجری بنیان گذاشته شد؛ موضوعات مختلفی در اندیشه ها و افکار غلط ابن عبدالوهاب وجود دارد که اتفاقا معروف هستند، به عنوان مثال این جریان در بحث اعتقاد به خداوند، صفات و ویژگی هایی را برای خداوند معتقدند که خلاف آیات قرآن و روایات صحیح است؛ همچنین در بحث توسل، شفاعت، زیارت قبور، احترام به صاحبان قبور و رفتن به مساجد مقدس، اعتقاداتی خلاف آنچه قرآن و روایات تأکید کردند، دارند؛ در رأس اندیشه ها و افکار انحرافی وهابیت مساله اهل بیت(ع) قرار دارد. در صدر اسلام به پیروی از دستور خداوند و سنت صحیح پیامبر(ص) جریان پیشوایی و رهبری مسلمانان معتقد به ثقلین یعنی معتقدین به قرآن و اهل بیت(ع) ایجاد شد؛ سپس از میان معتقدین به تقدیس و تقدس صحابه، گروه منحرفی به پیروی از خلفای سه گانه صدر اسلام ایجاد شد و جریان وهابیت پیرو همین جریان هستند که در تاریخ اسلام آثار و لوازم بسیار فراوانی از آنها به جا گذاشته شد.
او ادامه داد: به پیروی از جریان منحرف در صدر اسلام، افکار و اندیشه های انحرافی دیگری مانند خوارج به وجود آمدند که آنان نیز دشمنی با جریان امامت امام علی داشتند و در جنگ صفین، جمل و نهروان ایجاد شدند؛ خوارج جریانی انحرافی از مسیر صحیح و درست اسلام ناب محمدی بودند.
او به تاریخچه شکل گیری جریان وهابیت اشاره و تصریح کرد: جریان انحرافی وهابیت در قرن ۱۲ در منطقه ریاض با افکار محمدبن عبدالوهاب که یک عالم سنی مذهب حنبلی بود، بنیان گذاشته شد و همان افکار انحرافی گذشته به خصوص افکار انحرافی ابن تیمیه که از علمای سوریه و شام در قرن ۷ بود، این جریان را ایجاد کرد و به آن بها داد.
او افزود: یکی از موضوعاتی که در اصول و برنامه های جریان وهابیت بسیار به آن دامن زدند بحث قبور بزرگان و احترام قبور مقدس ائمه و پیامبر گرامی است. در بعضی از نوشته ها، محمدبن عبدالوهاب حتی بی احترامی ها و جسارت هایی هم نسبت به قبر مقدس پیامبر(ص) از خود نشان داد که با حمایت مسلمانان و احترامی که به پیامبر(ص) می گذاشتند، موفق نشدند بی احترامی ها و جسارت های بیشتری نسبت به قبر پیامبر(ص) از خود نشان دهند. در تاریخ آمده که روزی ابن عبدالوهاب با یاران خود در کنار قبر پیامبر(ص) بودند، سپس به شاگردان، یاران و اصحاب خود گفت: کسی که ما آمدیم کنار قبرش کیست؟ گفتند: قبر پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) است، ابن عبدالوهاب گفت: چرا به او احترام می گذاریم و او را زیارت می کنیم او که ارزشی ندارد و سپس گفت: از عصایی که در دست من هست چه کاری برمی آید؟ شاگردانش گفتند: این یک تکه چوب است و کاری از دستش بر نمی آید، ابن عبدالوهاب گفت: از دست کسی که در داخل این قبر با عنوان پیامبر(ص) خوابیده و قبر اوست هم بیش از این چوب کاری بر نمی آید. این همه بی احترامی و جسارت نسبت به پیامبر نشان از یک جریان باطل، انحرافی و خشک مقدسی یا یک انحراف جهالت گونه ای دارد که محمدبن عبدالوهاب داشته و آنها را مطرح کرده است.




جعفری فراهانی در پاسخ به اینکه بی احترامی به قبور و جسارت به صاحبان قبور مقدسه پیامبر(ص) یا ائمه از چه مسایلی سرچشمه می گیرد؟ گفت: این نوع بی احترامی ها ناشی از یک جریان انحرافی فکری و هم یک جریان سیاسی و اجتماعی است. به عبارت دیگر بی احترامی به قبور مقدسه بزرگان توسط وهابیت به دلیل اینکه جنبه فکری و اعتقادی دارد از یک نوع جهالت انحرافی برمی خیزد و از طرف دیگر ناشی از نوعی تعامل اجتماعی است که مردم جامعه عربستان و عرب های آن زمان به خصوص عرب های منطقه نجد که پیروان آن گروندگان محمدبن عبدالوهاب بودند، به دنبال این نوع مسایل می گشتند. به عبارت دیگر اگر مردمی که در جامعه نجد عربستان زندگی می کردند را از نظر اجتماعی بررسی کنیم اینها دچار یک نوع زندگی بدوی بدون برخورداری از روابط اجتماعی بالا بودند، در میان آنها جنبه های زندگی شهرنشینی و تعامل با ملت دیگر وجود نداشت, آنها یک ملت عرب بیابانی بودند که به شغل های مختلف چوپانی و انواع و اقسام شغل های بیابانگردی مبتلا بودند و از نوعی ضعف تعامل اجتماعی برخوردار بودند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۲۰:۰۲
عباس جعفری (فراهانی)


حجت الاسلام جعفری فراهانی تصریح کرد: یکی از مسائلی که سال‌های گذشته توسط مقام معظم رهبری (مدظله) مطرح شد، بحث اسلام ناب محمدی (ص) و تشیع انگلیسی بود؛ متأسفانه عده‌ای از مدعیان شیعه که برخی از آنان نیز در حوزه‌های علمیه تحصیل کردند، وابسته به جریان‌هایی هستند که متأسفانه مسائلی را به تشیع نسبت می‌دهند که مورد قبول مراجع و علما نیست.

 دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) با بیان این که یکی از مسائل مهم جهان اسلام، مسأله مهدویت و بحث مدعیان دروغین مهدویت است، عنوان کرد: امروز عده‌ای از منحرفین، مدعی مهدویت و فرزند امام زمان (عج) هستند، مانند «احمد الحسن» که ادعای یمانی بودن می‌کند و یا «سید صرخی» که در عراق ادعای مهدویت می‌کند!؟ بنابراین گویندگان و منبریان حسینی باید این مسائل را برای مردم بازگو کنند تا مبادا برخی افراد جذب این مدعیان شوند، همچنین اقشار مختلف مردم باید آگاه باشند و بدانند که این افراد از سوی رسانه‌های استکباری مورد حمایت قرار می‌گیرند.

وی افزود: مهم‌ترین شعارهای تشیع انگلیسی، شعارهای ضد وحدتی است، به طوری که طرفداران تشیع انگلیسی، وحدت بین مذاهب اسلامی را قبول ندارند و فعالیت‌های آنها در راستای بر هم زدن تقریب بین مذاهب اسلامی است.

دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) اظهار کرد: طرفداران تشیع انگلیسی دچار برخی خلاف‌ها از جمله قمه‌زنی می‌شوند که مورد تأیید مراجع نیست، قمه‌زنی در گذشته در سطح خاصی و به صورت محدود اجرا می‌شد، اما امروز، قمه زنی از نظر تمام علما و مراجع، حرام است و مورد وهنِ شیعه و معارف حسینی است.

 حجت الاسلام جعفری فراهانی در پایان گفت: کتاب‌هایی در زمینه موضوع «قمه زنی» تألیف شده است، از جمله کتاب «قمه زنی، آبروداری یا آبروریزی شیعه» محمود یزدانی و همچنین کتاب «قمه زنی سنت یا بدعت» نوشته مهدی مسائلی از جمله کتاب‌هایی است که منبریان و خطبا می‌توانند آن‌ها را به مردم معرفی کنند.

http://shabestan.ir/detail/News/495614


۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۳:۵۱
عباس جعفری (فراهانی)

انگیزه ابن ملجم در قتل امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام

درباره شهادت علی بن ابی طالب(ع) توسط ابن ملجم و انگیزه آن روایت‌های متفاوتی بیان شده است.

ابن سعد، انتقام را انگیزه قتل می‌داند و می‌نویسد: به دنبال شکست خوارج در نهروان، سه تن از آنان، عبدالرحمن بن ملجم، برک بن عبدالله تمیمی و عمرو بن بکیر تمیمی در مکه گرد آمدند و پس از رایزنی بر آن شدند که همزمان، علی(ع)، معاویه و عمرو بن عاص را بکشند. عبدالرحمن کشتن علی(ع) را به عهده گرفت و به کوفه آمد و با یارانش از خوارج دیدار کرد. وی در مواجهه زن زیبارویی به نام قطام دختر شجنة بن عدی به او دل باخت و از او خواستگاری کرد. زن که پدر و برادرش در نهروان کشته شده بودند، این پیشنهاد را پذیرفت و یکی از شرایط ازدواج را کشتن علی(ع) قرار داد.[۵]

ابن اعثم کوفی عشق ابن ملجم به قطام را دلیل بر قتل امیر مؤمنان ذکر کرده و می‌گوید: پس از جنگ نهروان و پیش از رسیدن علی(ع) به کوفه، ابن ملجم به کوفه وارد شد و خبر کشته شدن خوارج را به طرفدارانشان داد. او در کوفه به زنی به نام قطام دختر اضبع تمیمی دل باخت و از او تقاضای ازدواج کرد. بنا بر این نقل، عبدالرحمن در شب ۲۳ رمضان در خانه قطام به سر برد و شراب نوشید و مست افتاد و چون بانگ اذان صبح برخاست، قطام او را بیدار کرد و به مسجد کوفه فرستاد و سرانجام چون علی(ع) خواست در رکعت دوم به سجده رود، شمشیر ابن ملجم بر سرش فرود آمد.[۶]

بنا بر منابع، ابن ملجم مرادی در سحر نوزدهم ماه رمضان با شمشیر آلوده به زهر، فرق مبارک حضرت علی(ع) را در محراب مسجد کوفه شکافت.[۷]

لعن ملائکه

در روایتی از امام صادق(ع) فرمود: هنگامی که ابن ملجم ضربت خود را بر سر مبارک آن حضرت فرود آورد، مانند همان ضربت بر صورتی که نزد فرشتگان بود، نقش بست و پس از آن هر بامداد و شامگاه که ملائکه آن صورت را زیارت نموده، بر ابن ملجم لعنت می‌فرستند و این امر به طور پیوسته تا روز قیامت ادامه دارد.[۸]

سرنوشت

گزارش‌های متفاوتی از سرنوشت ابن ملجم در منابع تاریخی آمده است. اما آن چه شهرت دارد این است که امام علی(ع) در آخرین ساعات زندگی به مدارا با ابن ملجم فرزندانش را وصیت فرمود و پس از شهادت امام(ع)، ابن ملجم را برای قصاص نزد امام حسن(ع) آوردند و ایشان نیز با یک ضربۀ شمشیر ابن ملجم را قصاص فرمود و این واقعه در ۲۱ رمضان روی داد. مشهور است ام الهیثم دختر اسود نخعی جنازه او را گرفته و آن را به آتش کشید.[۹]

لینک اصلی

http://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D9%85%D9%84%D8%AC%D9%85_%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۲:۲۷
عباس جعفری (فراهانی)
در دوران معاصر کلمه «سلفیه» بیش از پیش مورد استفاده قرار می‌گیرد. گروه‌هائی همچون اخوان المسلمین، وهابیت و... با عنوان سلفیه خوانده می‌شوند. حتی تروریست های تکفیری و جهادی به عنوان سلفیه موسوم هستند. آیا این گروه‌ها هم‌فکر هستند؟ یا اختلافات فراوانی با یکدیگر دارند؟ نگاه گروه‌های تکفیری به «وهابیت» چگونه ارزیابی می‌شود؟ پاسخ به این سؤالات و موارد دیگری همچون سیر تاریخی سلفیه از آغاز تا کنون، بانیان تعین یافتن سلفیه و... از جمله مطالب مطرح شده در این کتاب است. 

پیشگفتار کتاب
از دیرباز و در میان همه اصحاب ملل و نحل، همیشه عده‌ای از پیروان یک مکتب با مطلق‌انگاری، افراط، تعصب و عدم تحمل مخالف، در پی حذف رقیب بوده و هستند. همین موضوع نیز از‌‌ همان اوان اسلام ظهور یافت و با آنکه بسیاری از صحابه، سعه صدر پیامبر را دیده بودند؛ اما جهان اسلام خیلی سریع گرفتار افراط و تکفیر شد. تا زمانی که جنگ‌های داخلی در میان مسلمانان شروع نشده بود، این مطلق‌انگاری نمود چندانی نداشت؛ ولی با ظهور نزاع‌های داخلی در جهان اسلام، «تکفیر» از اساسی‌ترین حربه­‌ها گردید. 
هنوز قرن اول به نیمه خود نرسیده بود که تندرو‌ترین فرقه در طول تاریخ اسلام یعنی خوارج با حربه تکفیر، همه مخالفان خود، بلکه موافقان معتدل‌تر از خود را تکفیر کرده و از آنان بیزاری جستند. همچنین با عملکرد ناصحیح برخی از حاکمان، با به راه انداختن عمل شنیع سب و لعن امام علی (ع) در منابر، جهان اسلام را به چند دستگی و دشمنی با هم تبدیل کرد. این مسئله به دسته‌بندی‌های سه‌گانه شیعه علی، شیعه عثمان و خوارج انجامید و سب و لعن، تبری و تکفیر رواج یافت و هر کس در این راه تندرو‌تر بود، در مذهب خود به بهشت و نجات نزدیک‌تر معرفی می‌گردید. 
هنوز ۳۰ سال از افراط خوارج و امویان نگذشته بود که عده‌ای از راه تفریط پیش گرفته و همه مسلمانان اعم از شیعیان، عثمانیان و خوارج را نه تنها مسلمان، بلکه مؤمن و‌گاه اهل بهشت معرفی کردند. جهان اسلام در تب‌وتاب همین افراط‌ها و تفریط‌ها، قرن اول خود را به پایان رسانید. 
قرن دوم را می‌توان قرن روشن شدن موتور فکری جهان اسلام دانست. جهان اسلام بعد از یک سده زد و خورد نظامی شدید، وارد مرحله جدیدی شد و به این نتیجه رسید که تا مسائل فکری حل نشود، دعوا‌ها همچنان از جهان اسلام قربانی خواهد گرفت. 
جامعه اسلامی در این زمان، متنبه این مسئله گردید که بسیاری از کلمات، معنای دقیقی ندارند و در طول قرن اول، این ارتکازات ذهنی صحابه و تابعین بود که این کلمات را تفسیر می‌کرده است و همین علت اصلی دعواهای مسلمین بوده و وقتی با هوا و هوس‌ها، جهل‌ها و یقین‌ها همراه گردید، مصائب جهان اسلام را رقم زد. 
لینک اصلی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۱:۵۹
عباس جعفری (فراهانی)

جریان شناسی خاندان آل سعود

بررسی و تاملی پیرامون حاکمان شبه جزیره عربستان یا همان خاندان آل سعود و نحوه حکومت داری آنان حقایق بسیاری را شفاف خواهد کرد. از حکومت به نام دین با فساد اخلاقی و ایجاد حرم سرا تا خفقان های شدید حکومتی و حتی تعریف رونالد ریگان که "آمریکا اجازه نمی دهد تا پادشاهی آل سعود از اردوگاه غربی خارج شود" همگی به نوعی حقایق پیرامون این خاندان را شفاف می کند ... .



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۵ ، ۰۹:۴۲
عباس جعفری (فراهانی)



نگاهی به کتاب «فلسطین» از مقام معظم رهبری(دام ظله)

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/17405/smpl.jpg

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=17405

http://www.sokhane-ashena.com/index.php/farhangi/9080-2016-06-30-07-33-00


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۱۰:۰۱
عباس جعفری (فراهانی)

دکتر ثبیتی انگویی، جوان 30 ساله از کشور کنگو است که در جامعة‌ المصطفی(ص) العالمیة شهر قم در حال تحصیل حوزوی است، وی اولین شیعه شهر «مویه نه دیتو» از کشور کنگو است.

این طلبه جوان با بیان اینکه جمعیت فعلی کشور کنگو در حدود 80 میلیون نفر است، اظهار کرد: 80 درصد این جمعیت مسیحی و کاتولیک و 15 درصد آن مسلمان هستند که از این 15 درصد، 10 درصد را سُنی و 5 درصد را شیعه تشکیل داده‌اند و زبان رسمی کشور کنگو فرانسوی است و مردم این کشور به 425 لهجه و گویش حرف می‌زنند.

* به لطف انقلاب اسلامی تشیع به کنگو آمد
کنگو از جمله کشورهایی است که مدت زمان زیادی تحت استعمار غربی‌ها بوده و امروز هم غیرمستقیم بر آن تسلط دارند و 30 سالی است که شیعیان می‌توانند در این کشور فعالیت کنند.
سفیر ایران در کنگو فردی به نام سید مهاجر بود که بعد از پیروزی انقلاب که با خون شهدا آبیاری شد به کشور ما آمد و با رایزنی‌های خود توانست به دانشگاه‌های ما ورود پیدا کرده و نوجوانان و جوانان را با جهان تشیع آشنا کند و به لطف انقلاب اسلامی تشیع به کنگو آمد.

* از بچگی به من آموختند شیعیان کافر هستند
من شیعه نبودم و به‌شدت از تشیع بی زار بودم، چون در یک خانواده وهابی مذهبی به‌دنیا آمدم و پدرم نیز امام جمعه وهابیت بود و از بچگی به من آموختند شیعیان کافر هستند، زیرا وهابیت طرفدار محمد بن عبدالوهاب هستند و ویژگی بارز آنان تکفیر مذاهب دیگر است.
آنها خون مذاهب دیگر را وقف می‌کنند و معتقدند با کشتن دیگر مذاهب، تطهیر شده و درهای بهشت به روی‌شان باز می‌شود.

Image result for ‫کنگو‬‎

آنها گرایش به شیعه را بدعت و کفر می‌دانستند و من با این فکر که شیعیان کافر هستند و علی(علیه السلام) را می‌پرستیدند بزرگ شدم.
در سال 2008 دیپلم گرفتم و به اصرار پدرم باید به دانشگاه می‌رفتم و چون در شهر خودم رشته پزشکی نداشت به ناچار به شهر دیگری رفته و مشغول خواندن درس در رشته پزشکی شدم.
به‌دلیل اینکه دولت کنگو دولتی لائیک است در دانشگاهی که درس می‌خواندم سه یا چهار مسلمان بیشتر نبودند. با یک دانشجوی مسلمان در دانشگاه دوست شدم و قصه شیعه شدنم از همین‌جا شروع شد.

* با خودم گفتم باید به دوستم نصیحت کنم که وضو و نمازش اشتباه است
وی به آشنایی با فرد شیعه در دانشگاه اشاره و اظهار کرد: روزی با این دوست به نمازخانه رفتیم تا نماز بخوانیم، خوب که به رفتارش دقت کردم متوجه شدم وضو گرفتنش با وضو گرفتن ما فرق دارد.
ما برای وضو گرفتن، صورت، دست، سر و پا را کاملاً می‌شوئیم اما دوستم فقط مسح کشید، این سؤال در ذهنم به‌وجود آمد که این چه نوع وضویی است؟!، برای خواندن نماز آماده شدیم، دیدم او از جیبش تکه سنگی درآورد که بعدها فهمیدم به آن مهر می‌گویند و این کار او برای من تعجب‎آورتر شد.
بالاخره نماز تمام شد و من به خانه رفتم اما تمام مدت کارهای او جلوی چشمم بود و با توجه به اینکه پدرم امام جمعه بود و هر شب برای ما صحبت می‎کرد با خودم گفتم باید به دوستم نصیحت کنم که وضو و نمازش اشتباه است و باید دوباره نماز بخواند.
فردای آن روز به او گفتم که شرایط وضو و نمازخواندنت اشتباه است و او نگاهم کرد، لبخندی زد و گفت: من شیعه هستم و نمازم صحیح است.

ادامه در لینک اصلی

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=9469


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۹:۰۳
عباس جعفری (فراهانی)


به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت مولی الموحدین امیرالمومنین علی (ع) با حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی، کارشناس فرق و مذاهب و دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام پیرامون نحوه رویارویی آن حضرت(ع) با مخالفان خود به گفت و گو نشسته ایم؛ در ادامه گفت و گوی ما با ایشان به حضورتان عرضه می شود:


*با توجه به اینکه در زمان حیات امام علی (ع) به ویژه دوران خلافت آن حضرت(ع) جریان های مختلف و مخالف مواجه بودند، لطفا بفرمایید امیرالمومنین(ع) چگونه با مخالفان خود برخورد می کردند؟

پیش از پاسخ به این سوال باید گفت زندگی حضرت علی (ع) به عنوان یک شخصیت ممتاز و تاریخی از جوانب مختلفی قابل بررسی است. به عبارت دیگر سیره و رفتار و عملکرد سیاسی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی و … ایشان از زوایای مختلف باید بررسی شود که البته در این زمینه از سوی محققان و پژوهشگران و صاحب نظران جهان اسلام و خارج از آن، کتاب ها و مقالات و آثار بسیاری نگاشته شده و همایش ها و کنفرانس های مختلفی برگزار شده است.

نکته ای که در این میان بسیار مهم است شیوه رفتار و عملکرد امام علی (ع) به عنوان یکی از صحابه پیامبر (ص) و شخصیت هایی است که از ابتدای ظهور اسلام و بعثت پیامبر (ص) در کنار آن حضرت (ص) و تا آخرین مراحل زندگی همراه و همگام و پیرو نبی اکرم (ص) بوده است تا جایی که حتی مخالفان امام علی (ع) نیز نکات مهم و برجسته ای از عملکرد و سیره آن حضرت (ع) بیان می کنند که جای تعجب و شگفتی دارد. در این میان حتی معاویة بن ابوسفیان جملات و حرف هایی درباره امیرالمومنین (ع) بیان می کند که بسیار مهم و قابل تأمل است. اما به هر حال در زمان خلافت امیرالمومنین علی (ع) چهار جریان مخالف و معارض وجود داشت.


*این جریان ها را تشریح کنید.

نخستین جریان که به ناکثین شهرت داشتند، افرادی بودند که زمانی که حضرت علی (ع) به حکومت رسید آنها شروع به پیمان شکنی کردند. این افراد پس از آنکه دوران خلافت خلفای پیشین به سر آمد، حضرت علی (ع) را شایسته رهبری دانسته و با ایشان بیعت کردند حتی مردم را به بیت و منزل آن حضرت (ع) هدایت کرده و اجتماع بزرگی از مسلمانان تشکیل دادند تا با آن حضرت (ع) بیعت کنند اما زمانی که حضرت علی (ع) حکومت را در دست گرفت و اصلاحات را شروع کرد، این افراد شروع به سهم خواهی و بیعت شکنی کردند. این در حالی بود که پیش از این امیرالمومنین (ع)‌ اعلام کرده بودند اگر زمام جامعه را به دست بگیرند، کارهایی انجام می دهند که شاید برخی افراد توان همراهی با ایشان را نداشته باشند! لذا همراه با اصلاحات حضرت علی (ع)، جریان ناکثین پیمان شکنی کردند که در راس آنها طلحه و زبیر بودند. در حقیقت آنها ابتدا بیعت  اما بعد سهم خواهی کرده و بعد از آن امام(ع) را تنها گذاشته و همراه با یکی از همسران پیامبر (ص) جریان جمل را به راه انداختند که تا بصره پیش آمده اما از سپاه امام علی (ع) شکست خوردند.

در این میان ما مسلمان ها باید توجه داشته باشیم اگر جریان و حرکتی را بر اساس مبانی دینی و برخاسته از سنت و عملکرد پیامبر (ص) تشخیص دادیم باید تا انتهای آن جریان همراهی داشته و کناره گیری نکنیم. مانند جریان انقلاب اسلامی که شخصیت بزرگ و مرجع عالیقدر یعنی حضرت امام خمینی (ره) رهبری آن را بر عهده گرفتند و قاطبه مراجع و مردم با ایشان همراهی داشتند که این حرکت منجر به تشکیل نظام اسلامی شد. لذا باید در طول مسیر و ادامه حرکت مردم همچنان همراهی داشته هر چند مشکلاتی همچون مسایل اقتصادی و تحریم ها و ... نیز در این میان ظهور و بروز داشته باشد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۰۸:۳۱
عباس جعفری (فراهانی)

شهادت امام علی(ع)

مناسبت فرا رسیدن سال روز شهادت «مولود کعبه» 

اشاره:

اینکه امام علی بن ابی طالب، امیرمومنان(ع) شخصیتی خاص و منحصر بفرد در تاریخ اسلام اند و عالم بشریت مانند ایشان را به خود ندیده و هرگز نخواهد دید، صرفاً اعتقاد شیعه نیست بلکه همه فرق اسلامی و فراتر از آن مستشرقان و اندیشمندان غیرمسلمان نیز بر بی مثال و بی مانند بودن امام علی(ع) صحه گذارده و همگی لب به اعتراف درباره مقامات ایشان گشوده اند. از این رو و به مناسبت فرا رسیدن بیست و یکم ماه رمضان، سال روز شهادت «مولود کعبه» با حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی، [کارشناس فرق و مذاهب اسلامی و دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع)] درباره برخی از ابعاد خاص بودن وجود مقدس مولای متقیان(ع) به گفت و گو پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان می گذرد:

*بنابر تصریح تاریخ و به نقل منابع معتبر از شیعه و اهل سنت امیرمومنان امام علی(ع) دارای فضایل وجودی خاصی هستند که ایشان را در تاریخ بی نظیر کرده است، اگر بخواهیم مرحله به مرحله و در بررسی سکانس های مختلف زندگی ایشان، راز این فضایل را واکاوی کنیم به چه نتایجی می رسیم؟ لطفا از ولادت ایشان آغاز کنید.

بنابر نقل مشهور تاریخ و به تصریح اسناد معتبر، این مسئله اثبات شده که امام علی(ع) در روز جمعه سیزدهم رجب سال سی ام پس از عام الفیل از مادری با فضیلت به نام فاطمه بنت اسد در کعبه معظمه متولد شدند و به «مولود کعبه» شهرت یافتند که این واقعه از بزرگترین افتخارات هم برای پدر، هم برای مادر و هم شخص امیرمومنان(ع) است که حتی منابع مهم و متعددی از اهل سنت از جمله حاکم نیشابوری در «المستدرک علی الصحیحین» و سبط ابن جوزی در «تذکرة الخواص» و دیگران به آن اشاره کرده اند. 

علاوه بر این، در منابع شیعی نیز مفصل به این بحث پرداخته شده است همچون «الغدیر ...» علامه امینی و در دوران معاصر علامه سید جعفر مرتضی عاملی در «الصحیح من سیرة الامام علی(ع)» این واقعه را از 40 منبع نقل می کند و حتی معروف است در همان محل «مستجار» در پشت کعبه هنوز آثار آن شکاف مشخص است اما دشمنان اسلام و اهل بیت(ع) و مدعیان اسلام دروغین تلاش زیادی کردند که این موضوع مخفی باقی بماند!

مسئله دیگر که فضیلت و شانی ویژه به امام علی(ع) می دهد، مربوط به تربیت امیرمومنان(ع) در محضر پیامبر(ص) است؛ چنان که در تاریخ نقل شده ابوطالب فرزندان زیادی داشت و از عهده تکفل مالی همه آنها به سختی بر می آمد از این رو، عباس عموی پیامبر(ص) پیشنهاد کرد تا به ابوطالب مساعدتی شود و پیامبر(ص) هم بواسطه شرایط خوبی که در زندگی با حضرت خدیجه(س) داشتند، این را پذیرفتند. امیرمومنان امام علی(ع) خود درباره آن دوران می فرمایند: «سرپرستی من در منزل پیامبر(ص) بود و مانند بچه شتری که در پی مادرش می رود از پیامبر(ص) پیروی می کردم» کنایه از این که در همه امور از پیامبر(ص) همچون راست گویی، حُسن اخلاق، امانت داری و سائر اخلاق حسنه تاثیر پذیرفته و تربیت شده اند. 

*آیا این فضائل با ظهور اسلام و بعثت پیامبر (ص) اوج می گیرد. چرا؟

دوران نوجوانی و جوانی امیرمومنان(ع) فصلی بسیار مهم از کتاب بابرکت و تاریخ ساز عمر ایشان است، چراکه با مبعوث شدن پیامبر(ص) به رسالت و مسئولیت عظیم ایشان مقارن می شود و علی بن ابی طالب(ع) به عنوان نخستین مرد به ایشان ایمان آوردند که این هم افتخار بزرگ دیگری برای امام علی(ع) محسوب می شود. ایشان همچنین در یوم الانذار هم حضور داشتند یعنی روزی که قرار بود پیامبر(ص) خویشان را به اسلام فرا بخوانند «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِی ءٌ مِمَّا تَعْمَلُون» (سوره مبارکه شعراء آیات 214 ـ216) و این امیرمومنان(ع) بودند که هر بار پیامبر (ص) درخواست همراهی کردند، تمام قد برخاستند و آمادگی خود را اعلام کردند.

علاوه بر این، نقش آفرینی در «لیلة المبیت» نیز از دیگر فضایل ایشان است چراکه وقتی فشارهای دشمنان بر پیامبر(ص) زیاد شد و ایشان مجبور به هجرت شدند در آن شب حساس تنها کسی که حاضر شد در بستر رسول خدا(ص) بخوابد تا جان پیامبر(ص) نجات بیابد، حضرت امیر (ع) بودند که در نتیجه این رشادت آیه 207 سوره مبارکه بقره در شان ایشان نازل شد: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ؛ و از میان مردم کسى است که جان خود را براى طلب خشنودى خدا می ‏فروشد و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است».

بعد از هجرت هم امیرمومنان(ع) به پیامبر(ص) ملحق شدند و در حوادث مهم تاریخی ایشان را حمایت و از اسلام دفاع کردند و کار را تا جایی پیش بردند که رسول خدا(ص) ایشان را وصی و برادر خود معرفی کردند.

همچنین، در غزوات و سرایای بدر، اُحد، خیبر، ... و نیز فتح مکه به اعتراف مورخان اعم از شیعه و سنی و نیز مستشرقین، از شخصیت های شجاع و وارسته ای که در کنار پیامبر(ع) بود و از اسلام و آئین و شریعت پیامبر(ص) دفاع کرد، حضرت امام علی بن ابی طالب(ع) بود.

و نهایتاً، آنکه انتخاب ایشان به ولایت و وصایت پیامبر(ص) در واقعه و روز غدیر خم، اوج فضایل امیرمومنان(ع) را نشان می دهد چراکه حضرت رسول(ص) در بازگشت از حجة الوداع در سال دهم هجری خطاب به امت فرمودند: «آیا من از شما بر خودتان شایسته تر نیستم؟!» سپس دست امیرمومنان(ع) را بالا برده و فرمودند: «ای مردم هر کسی من مولای اویم پس از من علی بن ابی طالب مولای او است» که همه مسلمانان می پذیرند. حتی کسانی که بعدها اعتراض کردند و نپذیرفتند! و در نتیجه این واقعه آیه اکمال(آیه سوم سوره مبارکه مائده) نازل شد.

*آیا باب این فضایل اخلاقی و رفتاری امیرمومنان(ع) و اثرگذاری ایشان بر تاریخ اسلام با رحلت رسول خدا(ص) بسته شد یا پس از آن نیز اسلام و مسلمین از این فضیلت ها بهره مند شدند؟

بنابر نقل مشهور، پیامبر(ص) در 28 صفر سال دهم هجری رحلت کردند و بعد از آن حوادثی در تاریخ اسلام رخ داد که جای تامل بسیار دارد و مورخان و محدثان در کتب خود به آن اشاره کرده اند؛ به عبارت دیگر انحرافاتی در امت علی رغم تاکیدات و تصریحات نبوی در طول 23 سال تبلیغ رسالت و نیز معرفی امیرمومنان(ع) به عنوان جانشین و وصی خود، رخ داد که آثار آن انحرافات متاسفانه تا امروز هم باقی است!.

از جمله این انحرافات انکار شایستگی های امیرمومنان(ع) به بهانه های مختلف است مثل اینکه گفتند: آن حضرت(ع) در سنین جوانی است و نمی تواند، رهبری و خلافت امت را عهده دار شود! لذا علی رغم اعترافی که به شایستگی های ایشان داشتند، امام علی(ع) را در انزوا قرار دادند؟، البته پیامبر(ص) در این باره پیش بینی هایی داشتند و امام علی(ع) را به مدارا و صبر توصیه کردند تا مردم خود برای واگذاری خلافت نزد ایشان بروند، چیزی که 25 سال بعد از رحلت پیامبر(ص) و با کشته شدن خلیفه سوم ... به وقوع پیوست.

اینجا است که حوادث جدیدی رخ می دهد و حضرت امیر(ع) با موانعی مواجه می شوند، از جمله گروه های انحرافی مختلف که عبارتند از: قاسطین یعنی سهم خواهان که دنیاطلب و قدرت طلب بودند و برای دیگران هیچ گونه حقی قائل نمی شدند که در راس آنها معاویه و بنی امیه قرار داشتند؛ گروه دوم جریان ناکثین اند یعنی عهدشکنان، در همان زمانی که مردم امیرمومنان(ع) را به خلافت برگزیدند و چون ایشان درصدد اصلاح انحرافات برآمدند و هیچ گونه تسامحی درباره بیت المال و منافع نداشتند، افرادی چون طلحه و زبیر به شورش مقابل امام(ع) برخاستند؛ گروه سوم مارقین بودند یعنی از دین خارج شدگان، که در بسیاری از حوادث قبلی جزء یاران امام علی(ع) بودند اما در جریان جنگ صفّین و رویارویی حضرت امیر(ع) با معاویه و ماجرای بر نیزه کردن قرآن، گفتند ما با قرآن نمی جنگیم و شمشیر به روی قرآن ناطق یعنی حضرت امیر(ع) کشیدند و در تاریخ اسلام به خوارج مشهور شدند!

بنابر این، عمده تلاش امیرمومنان(ع) در دوران کوتاه خلافتشان صرف اصلاح این انحرافات شد و در جنگ های جمل، نهروان و صفین بسیاری از اصحاب را از دست دادند و مصائب بسیار بر اسلام و مسلمین وارد شد.

همه آنچه بیان شد ثابت می کند حضرت امیرمومنان(ع) شخصیت ممتازی هستند که پس از پیامبر(ص) هیچ بشری با ایشان قابل مقایسه نیست، در میان اصحاب نبوی هم علی بن ابی طالب(ع) منحصربفرد بودند چنان که پیامبر(ص) فرمودند: «ای علی! کسی جز خدا و من تو را نخواهد شناخت».

نکته اول اینکه، علاوه بر این، سیره رفتاری ایشان بعد از رحلت پیامبر(ص) چه طی 25 سال سکوت و صبر که خود در این باره فرمودند: «صبر کردم مانند کسی که استخوان در گلویش و خار در چشمش است» و چه بعد از خلافت و نوع مواجهه با جریان های انحرافی باید برای همه ما درس و الگو باشد و توجه کنیم چنان که مورخان اعتراف کرده اند اگر این رفتار نبود ما چیزی از فقه اسلامی را نمی توانستیم بشناسیم!

نکته دوم اینکه، رفتار ایشان با طلحه و زبیر و همسر پیامبر(ص) باید درس باشد تا مبادا کسانی امروز اینگونه رفتارها را زیر سوال ببرند و اشکال بگیرند چراکه امیرمومنان(ع) از سوی خدا به عنوان امام و الگوی مردم معرفی شدند و همه رفتارهایشان مورد تایید و پسند خدا و پیامبر(ص) بود؛ مبادا! کسانی بگویند ما با اهل نماز کاری نداریم یا بگویند نباید با کسانی که پرچم قرآن را بالا می برند جنگید که اینها همان تفکرات خوارجی را دارند چنان که داعش به اسم اسلام به ریشه اسلام تیشه می زند! اگر شیعه و پیروی علی بن ابی طالب(ع) هستیم باید بدانیم ایشان با امثال «داعش» جنگیدند.

نکته سوم آنکه حضرت امیر(ع) به عنوان انسان تربیت شده در محضر پیامبر(ص) باید در رفتارهای جمعی و فردی ما سرمشق و الگو باشد تا از این گنجینه بی نظیر معارف و حقایق استفاده شود.  باید توجه داشت در عصر و زمانه کنونی که مبتلا به مصائبی همچون گروه های تکفیری هستیم که مدعی اسلام ناب اند اما به تعبیر امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری(دام ظله)، اسلامشان آمریکایی و انگلیسی است!. در پایان عرض می کنم که سیره گفتاری و رفتاری امیرمومنان(ع) در همه معانی و جوانب آن برای مسلمانان و شیعیان الگو و راهگشاست. چراکه اسلام ناب محمدی(ص) بر حسن رفتار با دیگران و پرهیز از خشونت و خون ریزی و کشتار بی گناهان و زندگی مسالمت آمیز تاکید دارد.

ای مصاحبه در سایر لینک ها

http://tabyin.ir/node/56955

http://sedayesaraab.ir/?p=30612


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۵:۳۸
عباس جعفری (فراهانی)