۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۱:۵۹
کتاب «سلفیه از گذشته تا حال» منتشر شد
در دوران معاصر کلمه «سلفیه» بیش از پیش مورد استفاده قرار میگیرد. گروههائی همچون اخوان المسلمین، وهابیت و... با عنوان سلفیه خوانده میشوند. حتی تروریست های تکفیری و جهادی به عنوان سلفیه موسوم هستند. آیا این گروهها همفکر هستند؟ یا اختلافات فراوانی با یکدیگر دارند؟ نگاه گروههای تکفیری به «وهابیت» چگونه ارزیابی میشود؟ پاسخ به این سؤالات و موارد دیگری همچون سیر تاریخی سلفیه از آغاز تا کنون، بانیان تعین یافتن سلفیه و... از جمله مطالب مطرح شده در این کتاب است.
/95042601.jpg)
پیشگفتار کتاب
از دیرباز و در میان همه اصحاب ملل و نحل، همیشه عدهای از پیروان یک مکتب با مطلقانگاری، افراط، تعصب و عدم تحمل مخالف، در پی حذف رقیب بوده و هستند. همین موضوع نیز از همان اوان اسلام ظهور یافت و با آنکه بسیاری از صحابه، سعه صدر پیامبر را دیده بودند؛ اما جهان اسلام خیلی سریع گرفتار افراط و تکفیر شد. تا زمانی که جنگهای داخلی در میان مسلمانان شروع نشده بود، این مطلقانگاری نمود چندانی نداشت؛ ولی با ظهور نزاعهای داخلی در جهان اسلام، «تکفیر» از اساسیترین حربهها گردید.
هنوز قرن اول به نیمه خود نرسیده بود که تندروترین فرقه در طول تاریخ اسلام یعنی خوارج با حربه تکفیر، همه مخالفان خود، بلکه موافقان معتدلتر از خود را تکفیر کرده و از آنان بیزاری جستند. همچنین با عملکرد ناصحیح برخی از حاکمان، با به راه انداختن عمل شنیع سب و لعن امام علی (ع) در منابر، جهان اسلام را به چند دستگی و دشمنی با هم تبدیل کرد. این مسئله به دستهبندیهای سهگانه شیعه علی، شیعه عثمان و خوارج انجامید و سب و لعن، تبری و تکفیر رواج یافت و هر کس در این راه تندروتر بود، در مذهب خود به بهشت و نجات نزدیکتر معرفی میگردید.
هنوز ۳۰ سال از افراط خوارج و امویان نگذشته بود که عدهای از راه تفریط پیش گرفته و همه مسلمانان اعم از شیعیان، عثمانیان و خوارج را نه تنها مسلمان، بلکه مؤمن وگاه اهل بهشت معرفی کردند. جهان اسلام در تبوتاب همین افراطها و تفریطها، قرن اول خود را به پایان رسانید.
قرن دوم را میتوان قرن روشن شدن موتور فکری جهان اسلام دانست. جهان اسلام بعد از یک سده زد و خورد نظامی شدید، وارد مرحله جدیدی شد و به این نتیجه رسید که تا مسائل فکری حل نشود، دعواها همچنان از جهان اسلام قربانی خواهد گرفت.
جامعه اسلامی در این زمان، متنبه این مسئله گردید که بسیاری از کلمات، معنای دقیقی ندارند و در طول قرن اول، این ارتکازات ذهنی صحابه و تابعین بود که این کلمات را تفسیر میکرده است و همین علت اصلی دعواهای مسلمین بوده و وقتی با هوا و هوسها، جهلها و یقینها همراه گردید، مصائب جهان اسلام را رقم زد.
از دیرباز و در میان همه اصحاب ملل و نحل، همیشه عدهای از پیروان یک مکتب با مطلقانگاری، افراط، تعصب و عدم تحمل مخالف، در پی حذف رقیب بوده و هستند. همین موضوع نیز از همان اوان اسلام ظهور یافت و با آنکه بسیاری از صحابه، سعه صدر پیامبر را دیده بودند؛ اما جهان اسلام خیلی سریع گرفتار افراط و تکفیر شد. تا زمانی که جنگهای داخلی در میان مسلمانان شروع نشده بود، این مطلقانگاری نمود چندانی نداشت؛ ولی با ظهور نزاعهای داخلی در جهان اسلام، «تکفیر» از اساسیترین حربهها گردید.
هنوز قرن اول به نیمه خود نرسیده بود که تندروترین فرقه در طول تاریخ اسلام یعنی خوارج با حربه تکفیر، همه مخالفان خود، بلکه موافقان معتدلتر از خود را تکفیر کرده و از آنان بیزاری جستند. همچنین با عملکرد ناصحیح برخی از حاکمان، با به راه انداختن عمل شنیع سب و لعن امام علی (ع) در منابر، جهان اسلام را به چند دستگی و دشمنی با هم تبدیل کرد. این مسئله به دستهبندیهای سهگانه شیعه علی، شیعه عثمان و خوارج انجامید و سب و لعن، تبری و تکفیر رواج یافت و هر کس در این راه تندروتر بود، در مذهب خود به بهشت و نجات نزدیکتر معرفی میگردید.
هنوز ۳۰ سال از افراط خوارج و امویان نگذشته بود که عدهای از راه تفریط پیش گرفته و همه مسلمانان اعم از شیعیان، عثمانیان و خوارج را نه تنها مسلمان، بلکه مؤمن وگاه اهل بهشت معرفی کردند. جهان اسلام در تبوتاب همین افراطها و تفریطها، قرن اول خود را به پایان رسانید.
قرن دوم را میتوان قرن روشن شدن موتور فکری جهان اسلام دانست. جهان اسلام بعد از یک سده زد و خورد نظامی شدید، وارد مرحله جدیدی شد و به این نتیجه رسید که تا مسائل فکری حل نشود، دعواها همچنان از جهان اسلام قربانی خواهد گرفت.
جامعه اسلامی در این زمان، متنبه این مسئله گردید که بسیاری از کلمات، معنای دقیقی ندارند و در طول قرن اول، این ارتکازات ذهنی صحابه و تابعین بود که این کلمات را تفسیر میکرده است و همین علت اصلی دعواهای مسلمین بوده و وقتی با هوا و هوسها، جهلها و یقینها همراه گردید، مصائب جهان اسلام را رقم زد.
لینک اصلی
۹۵/۰۴/۱۳