تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان

تاریخ اسلام و تشیع
تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان
.....
بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۱۲۵ مطلب با موضوع «عراق» ثبت شده است

خبرگزاری شبستان،  گروه اندیشه: «اربعین در واقع، یک ظرفیت است تا افرادی که با پای پیاده به قصد زیارت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به کربلا می روند، اهداف واقعی نهضت تاریخی او را دریابند. امام حسین(ع) به ناحق و مظلومانه شهید شد، لذا یکی از القابی که خداوند از طریق پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) به حضرت سیدالشهدا(ع) دادند «ثار الله» به معنای خون خداست و حکایت از آن دارد که خداوند ریخته شدن خون امام حسین(ع) را مظلومانه، ناحق و قابل انتقام می داند.

نتیجه تصویری برای اربعین

 این جملات بخش هایی از سخنان حجت الاسلام «عباس جعفری فراهانی»، دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) و کارشناس فِرَق اسلامی و پژوهشگر دینی است که با ما در میان گذاشته و در ادامه حاصل آن تقدیم حضورتان می شود:

 *پیاده روی چندین میلیونی نفری اربعین که کاملا صلح آمیز و به طور خودجوش و مردمی برگزار می شود چه کارکردی در مقابله با اسلام ستیزی دارد؟

قبل از پاسخ به این پرسش مقدمه ای را بیان می کنم، در گذشته به مساله اربعین چندان توجهی نمی شد اما در زمان ما با وجود امکانات متعدد، مانند گسترش ارتباطات و رسانه ها فرصت بسیار خوبی به وجود آمده که باید بتوانیم از ظرفیت های این حرکت حسینی بهره مند شویم. از سوی دیگر در مبانی دینی ما نیز به اربعین توجه شده است، از جمله روایتی از امام حسن عسکری(ع) که زیارت اربعین را به عنوان یکی از علامت های مؤمن برشمرده اند. با این وصف، پیاده روی اربعین فرصت مناسبی برای معرفی صحیح و کامل و مبانی دین به مردم و همچنین جلوگیری از بروز انحرافات میان مسلمین محسوب می شود. اربعین در واقع، یک ظرفیت است تا افرادی که با پای پیاده به قصد زیارت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به کربلا می روند، اهداف واقعی نهضت تاریخی او را دریابند. امام حسین(ع) به ناحق و مظلومانه شهید شد، لذا یکی از القابی که خداوند از طریق پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) به حضرت سیدالشهدا(ع) دادند و به معنای خون خداست و حکایت از آن دارد که خداوند ریخته شدن خون امام حسین(ع) را مظلومانه، ناحق و قابل انتقام می داند. لذا از جمله کارکردهای اربعین آن است که مردم و به ویژه شیعیان به این مؤلّفه یعنی ثار الله توجه کنند و همایش اربعین در واقع اقدامی در همین جهت است. افراد از دیار خود به قصد شرکت در این اجتماع حسینی گرد هم می آیند تا ارتباط قلبی با ثار الله برقرار و از سوی دیگر اعلام آمادگی کنند که برای گرفتن انتقام خون به ناحق ریخته شده سید الشهداء(ع) در میدان هستند. نکته دیگر آنکه، اربعین فرصت بسیار مناسبی است تا مردمان و ملت های بزرگ، هم عقیده و همفکر با یکدیگر وارد تعامل و گفت وگو شوند. همچنین این گردهمایی مردمی سبب می شود تا مردم در مورد عاشورا و حوادث آن مطالعه کنند.

 *پیاده روی اربعین چه کارکردهای دیگری دارد؟

 این جریان قابلیت نمایش اسلام واقعی و پیروان راستین آن را دارد چراکه برخی ذیل این جریانات مدعی دروغین مهدویت می شوند. برای مثال جریان انحرافی «احمدالحسن» که از بصره بلند شد و ادعاهایی را مطرح کرد. او اول خودش را از اولاد ائمه(ع) دانست و بعد لقب پسر امام زمان(عج) را به خود داد و با حرف های دروغ و استناد به روایات ضعیف متاسفانه طرفدارانی را برای خودش جمع کرد. طبیعتا افرادی که مطالعات خوبی دارند اگر این انحرافات را ببیند با آن مبارزه می کنند. از سوی دیگر ممکن است در جریان پیاده روی اربعین افرادی با ادعای عرفان اسلامی وارد کار و مدعی شوند که عرفان دینی را عرضه می کنند؛ لذا باید جلو این انحرافات گرفته شود. در نتیجه، پیاده روی اربعین یک فرصت مناسبی است که وجه تمایز میان عرفان کاذب و عرفان راستین مشخص شود. تبیین این مسایل سبب می شود که اسلام حقیقی به جهان معرفی شده و اسلام ستیزی به حداقل برسد.

 *ارتباط با مرجعیت چه قدر می تواند در جریان پیاده روی اربعین به عمق و غنای این حرکت حسینی بیفزاید؟

 شیعیان برای آنکه بتوانند به مقصد برسند باید ارتباط خودشان را با مرجعیت و مراجع دینی، البته مراجع صالح و شایسته و شخصیت هایی که به عنوان رهبران دینی مردم شناخته می شوند، مستحکم کنند. چون آنها رهبران و حافظان دین بوده و به مبانی قرآن و سنت آشنا و مردم را هدایت می کنند. در روایت داریم که مردم در دوران غیبت امام عصر(عج) موظفند به علما مراجعه کنند: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا، فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ ...» (وسایل الشیعة،‌ج۲۷،‌ص۱۴۰، موسسة آل البیت، قم۱۴۰۹). اکنون در برخی کشورهای اسلامی این گرفتاری در میان برخی مسملین و حتی برای شیعیان پیش آمده و ممکن است کسی بگوید ما نیاز به مراجع نداریم؟. این در حالی است که اظهار نظر صحیح در مورد مسایل دینی بر عهده کسانی است که در حوزه های علمیه درس خوانده و صلاحیت فتوا دادن و شایستگی دینی و عدالت و تقوا را دارا باشند. لذا توصیه می کنیم حاضران در پیاده روی اربعین ارتباط خود را با مرجعیت و علمای دین قطع نکنند.

 *زیارت اربعین چه قدر در ایجاد وحدت اسلامی موثر است؟ 

 جمعیتی نزدیک به 10 میلیون نفر یا بیشتر و کمتر در این مراسم شرکت می کنند و زیارت اربعین بعد از حج بزرگترین اجتماع بزرگ دینی است که می تواند عامل وحدت میان طوایف و جمعیت های مختلف مسلمانان به ویژه شیعیان و پیروان اهل بیت(ع) باشد. خیل عظیمی از مسلمانان برای شرکت در عزاداری امام حسین(ع) فارغ از گرایش های مختلف مذهبی حضور دارند و همه برای لبیک به پیام عاشورا و اهداف امام حسین(ع) تفاوت ها را کنار گذاشته اند. بنابراین گردهمایی اربعین می تواند نقش مهمی را در ایجاد وحدت میان مسلمین ایفا کند. با توجه به این مساله زائران عزیز نباید به مسایل سیاسی و اختلافات مذهبی که بعضا میان ملت های گوناگون  وجود دارد توجه کنند و دامن بزنند.

 *مجمع جهانی اهل بیت (ع) چه فعالیت هایی را برای زوار اربعین در نظر گرفته است که علاوه بر قالب فرهنگی، جنبه وحدت آفرین داشته باشد؟

 از چند سال گذشته مسئولان و همکاران ما در مجمع جهانی اهل بیت (ع) با همکاری مسئولان عراقی موکب هایی در پیاده روی اربعین تدارک می بینند. جزوات و بروشورهایی به زبان های فارسی، عربی، اردو، ترکی، انگلیسی در موکب ها توزیع می شود. مطالب آنها بیشتر در مورد مسایلی نظیر ارزش و اهمیت قرآن و لزوم ارتباط بیشتر با آن، جهاد دینی، حجاب زن مسلمان و ارزش آن، وحدت اسلامی و دینی، مساله مرجعیت، سیره و تاریخ کربلا، شهادت، فداکاری های اصحاب امام حسین(ع) و خطبه ها و روشنگری های امام سجاد (ع)، حضرت زینب(س)، امر به معروف و نهی از منکر، جوانان و تهدیدهای غرب، شخصیت زن مسلمان و مسئولیت های او، خطر ارتداد و الحاد دینی، واجبات عصر غیبت و منتظران مهدی(عج)، اهمیت اقامه نماز و ارزش آن، وظائف زائران اربعین حسینی و خطر جریان های تکفیری و داعش و ... است. همچنین در مورد جریان های انحرافی نیز بروشورهایی تهیه شده است که میان افراد پخش می شود. از سوی دیگر پاسخ به شبهات و مسایل دینی از دیگر اقداماتی است که از سوی مجمع در موکب ها به زائرین ارائه می شود.

در ضمن علاقه مندان می توانند با مراجعه به سایت های اینترنتی مجمع به نشانی http://fa.abna24.com و http://abwa-cd.com  مراجعه و متن ها را دانلود و استفاده کنند.

لینک اصلی

http://www.shabestan.ir/detail/News/734979

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۸ ، ۱۱:۴۲
عباس جعفری (فراهانی)

اشاره: در پانزدهم ماه رمضان المبارک سال سوّم هجرت (1) و در خانه دخت گرامی رسول خدا حضرت فاطمه زهرا(س) فرزندی چشم به جهان گشود که ولادت او باعث شادی و سرور نبی مکرّم اسلام(ص) شد. او را «حسن» نام نهادند. از پیامبر بزرگوار، حضرت محمّد(ص) نقل شده است که خطاب به ایشان فرمودند:«أشبهتَ خَلقی و خُلقی». (2) یعنی؛ ای حسن [جان]، تو از جهت آفرینش(صورت) و اخلاق(سیرت و رفتار) شبیه من هستی.

Image result for ‫امام حسن مجتبی(ع)‬‎

 روشن است که مصاحبت با انسان کاملی، همانند پیامبر(ص) و رشد و نموّ نمودن در منزل شخصیتی بزرگ، همانند حضرت امام علیّ(ع) و زن نمونه و کامل مانند حضرت فاطمه زهرا(س)، نتیجه اش تولّد انسان کاملی همانند حسن بن علیّ(عم) است. هیچ انسانی در جهان هستی از جهت کمالات و مقامات انسانی همانند اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نبوده و نخواهد بود، سلام الله علیهم اجمعین.

 ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت این امام عزیز و کریم آل محمد(ص)، به عموم مسلمانان و شیعیان  جهان توجه خوانندگان گرامی را به نوشتاری کوتاه به قلم حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی که پیرامون شخصیت، فضائل علمی- اخلاقی ایشان و تبیین معنای صحیح سیاست و خلافت اسلامی و دلائل تحمیل صلح بر حضرت امام حسن مجتبی(ع) نگارش یافته، جلب می کنم:

1- شخصیت علمی، اخلاقی امام (ع)

پیرامون مقام و شخصیت علمی، اخلاقی سبط اکبر پیامبر(ص)، حضرت امام مجتبی(ع)، سخن بسیار است که فقط به ذکر چند حدیث در این باره اکتفا می شود:

قال الرسول(صلّی الله علیه وآله): «لو کان العقل رجلاً لکان الحسن». یعنی؛ اگر قرار بود عقل به صورت انسانی مجسم شود، همانا به صورت "حسن بن علیّ [ع] " جلوه می کرد.

قال الصادق(علیه السلام): «انّ الحسن بن علیّ(ع) کان اعبد الناس فی زمانه و ازهدهم و افضلهم و کان اذا حجّ، حجّ ماشیاً و...». (3) یعنی؛ به راستی که [امام حسن مجتبی(ع)] در زمان خویش عابدترین، زاهدترین و داناترین مردم بود.

 در باره ابعاد علمی و صفات پسندیده اخلاقی مانند تواضع، جود و بخشش، کرامت، سخاوت، علم و دانش، شجاعت؛ نقل های تاریخی فراوانی وجود دارد که در کتب تاریخ اسلام و تاریخ زندگانی ائمه معصومین(ع) مکتوب می باشد، مانند داستانی که در باره تواضع و بر خورد شایسته با مردم و به خصوص تهیدستان در تاریخ آمده است که امام حسن(ع) در محلی نشسته بودند، هنگامی که خواستند از آن جا بروند شخص تهیدستی وارد شد، امام(ع) به او خوش آمد گفت و او را مورد محبت قرار داده و به او فرمود: «انّک جلستَ علی حین قیام منّا افتأذن لی بالإنصراف». یعنی؛ تو به هنگام بلند شدن ما آمدی آیا اجازه می دهی که برویم؟، مرد گفت: آری، ای فرزند رسول خدا(ص).

در روایتی حسن بصری در مورد سیاست از امام حسن مجتبی(ع) سوال می کند، حضرت چنان با بیان شیرین و کلمات زیبا به او پاسخ می دهد که که هر خواننده ای با شنیدن آن به وجد می آید.

قال الحسن بن علیّ(ع): «هی[السیاسة] أن ترعی حقوق الله و حقوق الأحیاء و حقوق الأموات، فأما حقوق الله. فاداء ما طلب، و الإجتناب عما نهی، و اما حقوق الأحیاء: فهی ان تقوم بواجبک نحو اخوانک، و لا تتأخر عن خدمة أمتک، و ان تخلص لولی الأمر ما أخلص لأمّة و أن ترفع عقیدتک فی وجهه اذا ما حاد عن الطریق السوی و امّا حقوق الأموات، فهی أن تذکر خیراتهم و تتغاضی عن ساوئهم، فانّ لهم ربّاً یُحاسبهم». (4) یعنی؛ سیاست آن است که حقوق خداوند، و حقوق زنده ها، و حقوق مرده ها؛ را رعایت کنی. اما حقوق خداوند، پس عبارت است از انجام آنچه که خواسته خداوند است و پرهیز از آنچه که او نهی کرده است. اما حقوق زنده ها آن است که به وظیفه خود در برابر برادرانت عمل کنی و از خدمت امت خویش بازنمانی و تا زمانی که ولی امر مسلمین با امت خود صادق است، با او صادق باشی و هنگامی که وی از راه راست منحرف شد، عقیده ات را رو در روی او اظهار کنی و اما حقوق مردگان: این است که نیکی های آنان را یاد کنی و از بدی هاشان چشم بپوشی، چرا که آن ها را پروردگاری است که از آنان حساب کشی می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۸ ، ۰۸:۳۴
عباس جعفری (فراهانی)

به گزارش «شیعه نیوز»، حضرت امام علیّ بن الحسین، ملقّب به سجّاد و زین العابدین (علیه السلام) در نیمه جمادی الآخر سال ۳۸ هجری (به قولی ۳۶ هجری)، در مدینه منوره به دنیا می آیند و مدت عمر شریف و زندگی ایشان ۵۷ سال بود که مدت ۲ سال را در کنار جد بزرگوارشان، حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) و مدت ۱۰ سال در زمان عموی ارجمندش، حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) و ۱۰ سال هم با پدر بزرگوارشان، حضرت سیّدالشهداء (علیه السلام) بودند. این امام بزرگوار در واقعه تاریخی عاشورا، در کنار امام حسین (علیه السلام) حضور داشتند که به دلیل بیماری (تب شدید)، نتوانستند در جنگ شرکت کنند. امام چهارم، با رفتارها و روشن گری های دقیق خود در قالب دعا و بیان حقوق، درصدد حل مشکلات و بیماری های فرهنگی و اجتماعی زمان خود برآمدند که به دست خلفای ناصالح و ستمگر و کارگزاران بد رفتار آنها به وجود آمده بود. این سیره و عمل امام سجاد (علیه السلام) در واقع، یک جهاد فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بود که باید، شیعیان به خوبی با زوایای پنهان آن آشنا شوند. خبرنگار ما در گفت و گویی با حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی به نقش این امام بزرگوار در قبل و بعد از واقعه خونین عاشورا پرداخته است.

نتیجه تصویری برای امام سجاد ....
حجت الاسلام جعفری فراهانی، پژوهشگر امور دینی در گفت وگو با شفقنا اظهار کرد: یکی از موضوعات مطرح در مورد امام سجاد (علیه السلام) منزوی بودن یا بیمار بودن ایشان هست که این تصوری عوامانه، سطحی و غلط است؛ زیرا این افراد مقام امامت را نمی شناسند. کسی که به عنوان امام معرفی می شود باید از یک سری صلاحیت ها و شایستگی هایی برخوردار باشد، مانند: علم و دانش فراوان از یک طرف و شناخت مشکلات و زوایای پنهان حوادثی که در جامعه رخ می دهد. مقام امام معصوم (علیه السلام) بسیار بالاست (بسیار بالاتر از درک و فهم ما مردم) و این مقام در همه ائمه وجود داشته است. امامان (علیه السلام) مقام عصمت داشته اند، فرقی هم بین ائمه معصومین (علیه السلام) وجود نداشته است (در حدیث آمده: کلّهم نورٌ واحدٌ …). آنچه متفاوت است زمان ها و مکان ها و موقعیت هایی است که امامان در آن قرار می گرفتند و باعث می شد که یک صفت و ویژگی و رفتار خاص و بارز خود را نشان دهد. به تعبیر مقام معظم رهبری (در کتاب انسان ۲۵۰ ساله)، دوران زندگانی و سیره و رفتار امامان معصوم (علیه السلام) پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تا آغاز غیبت کبری، که حدود ۲۵۰ سال می شود مانند زندگی یک انسانی است که به این مقدار عمر کرده و در هر مدت از زندگانی اش، رفتار خاصی با توجه به شرایط زمان و مکان و ویژگی های آن انجام داده است.
حجت الاسلام جعفری فراهانی افزود: مثلاً اتفاقاتی که در زمان امام علی (علیه السلام) رخ داد فقط مخصوص زمان ایشان بود. پس ایشان با همان علم و دانش تصمیم گیری می کردند که امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) و مابقی ائمه (علیه السلام) در زمان خود و با شرایط زمان خودشان. نکته حائز اهمیت این است که باید توجه به مقام امام داشت که متأسفانه خیلی از افراد در قضاوت ها، به این نکته توجه ندارند. امام سجاد (علیه السلام) با شرایطی که در آن قرار داشتند بهترین و کامل ترین سیره و رفتار را از خود نشان دادند، که اگر غیر از این بود باید در مقام امام شک می کردیم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۸ ، ۰۹:۲۸
عباس جعفری (فراهانی)

به مناسبت سالروز میلاد نورانی امام موسی کاظم (عیله السلام)

 اشاره:

پدر بزرگوار امام کاظم (علیه السلام)، حضرت امام جعفر بن محمّدٍ الصادق (ع) و مادر ارجمندش خانم «حَمیدة» می‌باشد. دوران رشد و تربیت و نوجوانی و جوانی را در دامان مادر گرامی‌اش و پدر ارجمندش طی کرد. امامت و رهبری ایشان پس از شهادت پدر بزرگوارش در سال ۱۴۸ هجری آغاز شد و پس ۲۰ سال امامت و حدود ۵۵ سال زندگانی در ۱۸۳ هجری (۱۸۶ هجری) با توطئهٔ خلیفهٔ فاسد زمان، هارون عباسی (۱۷۰-۱۹۳ هجری) در زندان سندی بن شاهک در بغداد به شهادت رسید.

Image result for ‫امام کاظم (ع)‬‎

ضمن عرض تبریک و تهنیت به مناسبت ولادت این امام هُمام، به پیشگاه سلاله پاکش، حضرت مهدی موعود (عجّل الله فرجه)، مقام معظّم رهبری (دام ظلّه)، مراجع عظام تقلید (دامت برکاتهم) و عموم شیعیان، متن زیر به قلم حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی در اختیار شما علاقه مندان قرار دارد. 

۱- فضایل و کمالات معنوی

 امام جعفر صادق(ع) می‌فرماید: «إنّ ابنی هذا [موسی] لو سألته عمّا بین دفّتی المصحف لأجابک فیه بعلمٍ». (۱)؛ یعنی: اگر از پسرم [موسی] در باره آنچه در این مصحف(قرآن) وجود دارد بپرسی، به یقین عالمانه و آگاهانه پاسخ می‌دهد.
همین طور فرمود: «وعنده علم الحکم والفهم والسخاء والمعرفة بما یحتاج الیه الناس فیما اختلفوا فیه من أمر دینهم». (۲) یعنی: حکمت، فهم، سخاوت و دانش امور دینی مردم که در آن گرفتار اختلاف [و سردرگُمی] شده‌اند نزد اوست.
مرحوم شیخ مفید(ره) می‌فرماید: «مردم روایات بسیاری از ابوالحسن موسی بن جعفر(ع) نقل کرده‌اند. او فقیه‌ترین مردم زمان خویش بود». (۳)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۸ ، ۰۹:۲۶
عباس جعفری (فراهانی)
Image result for ‫امام هادی‬‎
حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی در گفت‌ و گویی به انحرافاتی که بعد از وفات پیامبر اکرم(ص) تا زمان امام هادی(ع) در آموزه‌های دینی به وجود آمد، اشاره کرد و گفت: بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) مسلمانان در مسایل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی با مشکلات زیادی رو به رو شدند. یکی از این مشکلات، مدت کوتاه طول دوران نبوت پیامبر(ص) بود. پیامبر(ص)، 13 سال در مکه و 10 سال در مدینه حکومت کردند. مسلمانان در این مدت از واقعیات مسایل دینی بهره کافی نبردند و با عمق تعالیم اسلام و قرآن آشنا نشدند به همین دلیل نیاز بود برخی از شاگردان و یاران پیامبر(ص) به صورت عمیق و روشن معارف دین را برای مردم، نیازمندان و علاقه مندان تشریح کنند، اما این گروه و جمعیت بسیار اندک بودند و این اقدام چندان امکان پذیر نبود. تعداد اندکی از اصحاب پیامبر(ص) مانند امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، سلمان فارسی، ابوذر، مقداد، عمار یاسر، ابن عباس و برخی دیگر که به پیامبر نزدیک بودند و تحت تعالیم مستقیم ایشان بودند، معارف بسیاری از دین را یاد گرفتند و به عمق مسایل دینی پی برده بودند، اما اوضاع سیاسی که در جامعه آن زمان وجود داشت مانع انتقال این آموزه‌ها به مردم شد. عده‌ای از مسلمانان گرفتار مطامع دنیا شدند و به دنبال حکومت، قدرت و به دست گرفتن زمام امور مردم رفتند و با اهداف پشت صحنه خود نگذاشتن زمینه برای فعالیت‌های فرهنگی، تبلیغاتی و معرفی واقعی اسلام فراهم شود. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۸ ، ۰۸:۳۵
عباس جعفری (فراهانی)

به گزارش فراهان خبر؛ امام نهم که نامش «محمّد»، کنیه اش «ابو جعفر» و معروف‏ ترین القاب او «تقی» و «جواد» است، در ماه رمضان سال 195 هجری قمری در شهر «مدینه» دیده به جهان گشود. پدر آن حضرت «امام علیّ بن موسی الرضا علیهما السلام» امام هشتم شیعیان بود. مادر او نیز «سبیکه» نام داشت که از خاندان «ماریه قبطیه» همسر پیامبر اکرم(ص) به شمار می رفت و از نظر فضائل اخلاقی در درجه والایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود؛ به طوری که امام رضا - علیه السلام - از او به عنوان بانویی منزه و پاک دامن و با فضیلت یاد می کرد. ضمن عرض تسلیت و تعزیت به محضر حضرت بقیت الله الأعظم(عج)، مقام معظم رهبری، مراجع عظام تقلید و عموم شیعیان و پیروان اهل بیت(ع) در سراسر جهان، مقاله کوتاه زیر، به قلم حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی تقدیم علاقه مندان ارجمند می شود.

نتیجه تصویری برای از سخنان امام جواد

1- دلیل شناخت کمتر نسبت به امام جواد(ع)

امام جواد(ع) به دو دلیل، در بین مردم نسبت به دیگر امامان(ع) کمتر شناخته شده است:

اول) کمی سن و کوتاه بودن عمر آن حضرت

بنابر آنچه در تاریخ آمده است، امام جواد(ع) در 8 سالگی به امامت رسید و در سن 25 سالگی به شهادت رسید. لذا کوتاه بودن عمر حضرت جواد(ع) یکی از دلایلی است که می توانیم بگوییم که امام جواد(ع) نسبت به ائمه دیگر که از عمر بیشتری برخورد بودند، کمتر در بین مردم مطرح شده است. اما در واقع مطابق آنچه در منابع حدیثی شیعه آمده، ما در مورد امام جواد(ع) معارف کم نداریم، یعنی دانستنی ها و مطالب زیادی داریم که متاسفانه این ها کمتر در میان شیعه مطرح شده است. اگر نویسندگان و اهل تحقیق بتوانند در این زمینه میراث فرهنگی و علمی زندگی دوران امام جواد(ع) را برای مردم تشریح و مطرح کنند، شاید بتوان گفت که آنچه که در مورد امام نهم حضرت جواد(ع) وجود دارد، نسبت به ائمه دیگر کمتر نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۸ ، ۱۳:۳۵
عباس جعفری (فراهانی)

               معرفی و نقد کتاب های: خاطرات مستر همفر و تاریخ آل سعود

حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی

 از رهنمودهای مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای"دام ظلّه" پیرامون وهابیت:

«... مردم را به دست هایی که امروز وحدت را می شکنند، توجه بدهید. با مردم هم صریح حرف بزنید. امروز، آن دستی که آمریکا علیه وحدت تجهیز کرده، عبارت از همین دست پلید وهابیت است. این را صریح به مردم بیان کنید؛ پرده پوشی نکنید. از اوّل وهابیت را برای ضربه زدن به وحدت اسلام و ایجاد پایگاهی– مثل اسرائیل– در بین جامعه ی مسلمان ها به وجود آوردند. همچنان که اسرائیل را برای این که پایگاهی علیه اسلام درست کنند، به وجود آوردند، حکومت وهابیت و این رؤسای نجد را به وجود آوردند تا داخل جامعه ی اسلامی، مرکز امنی داشته باشند که به خودشان وابسته باشد و می بینید هم که وابسته اند. الان این سلاطینى که در بقعة الاسلام وهابی هستند، از این که به وابستگی و رفاقت و طرف داری خودشان از سیاست های دشمنان اسلام – یعنی آمریکا – تصریح کنند، ابایی ندارند و آن را پوشیده نمی دارند. اگر کسی بگوید شما با آمریکا مخالفید بدشان می آید! اگر کسی بگوید شما با آمریکا موافق و همدست هستید، بدشان نمی آید! ...».

     (سخنرانی در دیدار گروهی از روحانیون و ... حوزه های علمیه اهل سنت، تاریخ 1368/5/10)

اشاره:

در باره این که آیا محمد بن عبدالوهاب (مؤسس فرقه وهابیت) تحت تأثیر استعمارگران و اجانب، آراء و پندارهاى خود را مطرح کرده است یا خیر، آیا فرقه وهابیت را استعمار انگلستان و استکبار جهانی تأسیس و راه اندازی کرده است، بحث هاى مختلفى مطرح است. در این زمینه دو کتاب، یکى با عنوان فارسى «خاطرات مستر همفر» و دیگرى با عنوان «تاریخ آل سعود» از فردى به نام مستعار «ناصر السعید» موجود مى باشند. در این نوشتار کوتاه به بررسى و نقد این دو کتاب مى پردازیم: کتاب اول، که با عنوان «مذکّرات هِمفر» براى نخستین بار در بیروت، توسط مترجم ناشناس لبنانى (مخفف د. ج، ح) از زبان فرانسوى (بدون اشاره به زبان اصلى، انگلیسى) به عربى ترجمه و در مجموعه اى منتشر نمود؟!(ترجمه فارسى آن نیز مکرّر در ایران و سایر کشورها چاپ شده) سخنانى آمده است. از جمله محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود را متهم به ارتباط با انگلستان مى کند!؟. البته سخنان دیگرى هم در آن آمده که به دلیل اهمیت آن، ابتدا مرورى کوتاه به مطالب کتاب نموده و در پایان آن را نقد مى کنیم. در کتاب دوم، که با عنوان «تاریخ آل سعود» تألیف ناصر السعید منتشر شده، نویسنده، خاندان آل سعود و محمد بن عبدالوهاب را به یهودی بودن متهم می کند. نقد این کتاب نیز در ادامه می آید. امروز برای همگان (مسلمانان و غیر آنها) روشن شده است که افکار، ایده ها و عملکرد و فعالیت های این فرقه منحرف از روی جهل، نادانی و برداشت های انحرافی از دین (قرآن و تاریخ و حدیث) و به طور کامل در خدمت دنیای غرب و استکبار جهانی و استفاده آنها در ایجاد تفرقه و درگیری و جنگ و خون ریزی میان مسلمان ها (اهل سنت و پیروان شیعه) می باشد.

1-کتاب خاطرات مستر همفر (همفری)

فصل اول

مستر همفرى(Mr.Humphre/y) مى نویسد: «مدت ها بود که دولت بریتانیاى کبیر، به موضوع نگهدارى مستعمرات و پابرجایى امپراتورى بزرگ خود مى اندیشید; اکنون وسعت این امپراطورى تا بدان جا رسیده که منظره طلوع و غروب خورشید را در دریاهاى آن مى توان دید، با اینهمه، جزیره بریتانیا در مقایسه با مستعمرات بی شمارش، مانند سرزمین هاى هند، چین، کشورهاى خاورمیانه و نقاط دیگر، بسیار کوچک به نظر مى رسد. از سوى دیگر، استعمار بریتانیا در همه این سرزمین ها یکسان نیست. در بعضى ممالک ظاهراً اداره امور در دست مردم آن جاست، اما سیاست فعال مستعراتى به صورت کامل، در آن نقاط انجام مى شود و چیزى نمانده که استقلال ظاهرى این کشورها، نیز نابود شود و از هر جهت تابع بریتانیا گردند. بنابر این بر ما لازم است که در چگونگى اداره مستعمرات خود دوباره اندیشه کنیم و مخصوصاً به دو نکته توجه لازم را مبذول نماییم:

1ـ اتخاذ تدابیرى به منظور تحکیم نفوذ دولت امپراطورى بریتانیا، در مناطقى که اکنون به صورت کامل مستعمر این کشورند.

2ـ تنظیم برنامه هایى براى به چنگ آوردن و در اختیار گرفتن سرزمین هائی که هنوز کاملاً در دام استعمار نیفتاده اند.

وزارت مستعمرات انگلیس براى اجراى برنامه هاى ذکر شده، احساس ضرورت مى کرد تا به هر یک از این مناطق (مستعمره یا نیمه مستعمره) هیأت هایى براى جاسوسى و کسب اطلاعات لازم گسیل دارد.

خوشبختانه مرا (همفرى)، که از ابتداى اشتغالم در وزارت مستعمرات، وظیفه خود را به خودى انجام داده ام و مخصوصاً در مأموریت رسیدگى به امور «کمپانى هند شرقى» که ظاهراً مسئله اى بازرگانى و در واقع جاسوسى بود، به سبب خوش خدمتی هایم، موقعیت خوبى داشتم، مأموریت پیدا کردم. در آن زمان دولت انگلیس، خیالش از هندوستان آسوده بود. زیرا کشمکش هاى قومى، نژادى، دینى و فرهنگى، فرصت شورش علیه سیطره و نفوذ انگلیس نمى داد ... .

ما، با وجودى که با بیمار دیگر یعنى دولت عثمانى، چندین قرارداد به سود خود امضا کرده بودیم، اما پیش بینى کارشناسان وزارت مستعمرات آن بود که این امپراطورى در کمتر از یک قرن به کلى سقوط خواهد کرد.

ما هم چنین با دولت ایران، قراردادهاى سرى متعددى امضا کرده بودیم و مأموران ما در ممالک اسلامى زیر نفوذ عثمانی ها و در ایران، همچنان به کار خود سرگرم بودند و با این که در راه هدف هاى دولت انگلیس، موفقیت هایى به دست آورده بودند و در ترویج فساد ادارى و رشوه خوارى و تهیه وسایل خوش گذرانى پادشان با زیبارویان تا حدودى بنیان این حکومت ها را بیش از پیش متزلزل ساخته بودند، اما به دلایلى که اشاره خواهیم کرد، از نتایج ضعفِ حکومت هاى عثمانى و ایران به سود خود، چندان مطمئن نبودیم. مهم ترین دلایل عبارت بودند از:

1ـ نفوذ معنوى اسلام در مردم این نواحى که از نیرومندى و ثبات کامل برخوردار بود و مى توان گفت: یک مسلمان عادى از نظر مبانى اعتقادى، با یک کشیش مسیحى رقابت مى کرد. اینان به هیچ عنوانى دست از دین بر نمى داشتند. در بین مسلمانان، پیروان مذهب تشیع که در سرزمین ایران سکونت داشتند از جهت عقیده و ایمان استوارتر و طبعاً خطرناک ترند[!].

2ـ دین اسلام، بنا بر سوابق تاریخى، دین زندگى و آزادى است و پیروان راستین اسلام به آسانى، تن به اسارت و بندگى نمى دهند. غرور عظمت هاى گذشته به گونه اى بر وجودشان حاکم است که حتى در این دوران ناتوانى و سستى هم دست از آن بر نمى دارند و حکومت هاى مسلمانان در عثمانى و ایران نیز علیرغم اختلاف هاى اعتقادى از دوراندیشى و هوشیارى بالایى برخوردار بودند، اگر چه در نهایت ضعف قرار داشتند.. .

3ـ علماى اسلام نیز سبب نگرانى ما بودند؛ مفتیان سنّى مذهب و مراجع تشیع در مصر، عراق و ایران، هر کدام مانع بزرگى در برابر مقاصد استعمار ما جلوه گرى مى کردند ... . اگر چه اهل سنت به اندازه شیعیان، از علماى خود وحشت نداشتند و مى بینیم که در قلمرو عثمانى ها، میان سلطان و شیخ الإسلام، همیشه روابط حسنه برقرار بوده و نفوذ معنوى علما تقریباً به نفوذ سیاسى حکّام، پهلو مى زده است. اما در مناطق شیعه نشین، مردم به علماى خود، بیشتر از پادشاهان علاقه مند بودند... و این باعث نگرانى ما بود. اگرچه نومیدى به دل راه نمى دهیم، زیرا از روحیه خوب و صبر و شکیبایى بسیار بهره مندیم... . اگرچه حاصل تلاش و زحمت ما، در آینده اى بسیار دور نتیجه بدهد. مسیحیت پس از سیصد سال (با زحمت زیاد و شهادت عیسى [!]) به نتیجه رسید و عالم گیر شد. و... من در کتاب «به سوى ملکوت مسیح» نتایج یک کنفرانس مرکب از نمایندگان عالى رتبه بریتانیا، فرانسه و روسیه را آورده ام.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۸ ، ۱۴:۴۴
عباس جعفری (فراهانی)

به گزارش خبرگزاری «حوزه»،کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمؤمنین امام علی(ع) با موضوع تبیین سیره و خصائص ایشان برگزار می‌شود.

دبیرخانه دائمی این کنگره در مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع)  آثار را براساس محور‌های تعیین شده دریافت می‌کند.

کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی

آثار مورد پذیرش کنگره در پنج بخش کتاب، مقاله، پایان نامه، شعر و ادبیات و هنر‌های تجسمی با موضوع تبیین سیره و خصائص امیرالمؤمنین امام علی(ع) در ٣٤ محور پذیرفته می‌شود.

آثار توسط کمیته انتخاب در اختیار کمیته داوری قرار خواهد گرفت و پس از تعیین برگزیدگان رتبه‌های اول، دوم و سوم در هر بخش، در مراسم اختتامیه کنگره نفرات اول و دوم و سوم هر بخش با دریافت جوایز نفیسی از قبیل نشان ولایت، جوایز نقدی، سفر به عتبات عالیات، لوح تقدیر، تندیس کنگره تجیل خواهند شد.

آثار برگزیده به صورت مکتوب در کتاب مخصوص کنگره و همچنین در مجلات علمی پژوهشی معتبر و سایت‌های انتشارات تخصصی کنفرانس‌های کشور و جهان اسلام، منتشر خواهد شد.

گفتنی است: مراسم اختتامیه این کنگره در تاریخ ۲۶ دی ماه ۱۳۹۸ در مرکز همایش‌های بین المللی مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع) برگزار می‌شود.

بر اساس اعلام دبیرخانه کنگره، آخرین مهلت دریافت آثار ۱۰ آبان ماه ۱۳۹۸ است. 

لینک اصلی

http://hawzahnews.com/detail/News/497573

سایت کنگره

http://imamali.wiki/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۸ ، ۰۷:۱۴
عباس جعفری (فراهانی)

حضرت امیر المومنین على بن ابی طالب (علیه السلام) پس از خاتمه جنگ نهروان (سال 38 هجری) و بازگشت به کوفه در صدد حمله به شام بر آمد و حکام ایالات نیز در اجراى فرمان آن حضرت تا حد امکان به بسیج پرداخته و گروه‌هاى تجهیز شده را به خدمت وى اعزام داشتند. تا اواخر شعبان سال چهلم هجرى نیروهاى اعزامى از اطراف وارد کوفه شده و به اردوگاه نُخیله پیوستند.

على (علیه‌السلام) گروه‌هاى فراهم شده را سازمان رزمى داد و با کوشش شبانه روزى خود در مورد تأمین و تهیه کسرى ساز و برگ آنان اقدامات لازمه را به عمل آورد، فرماندهان و سرداران او هم که از رفتار و کردار معاویه و مخصوصاً از نیرنگ‌هاى عمروعاص دل پر کینه داشتند در این کار مهم حضرتش را یارى نمودند. بالاخره در نیمه دوم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرى على (علیه السلام) پس از ایراد یک خطابه غراء تمام سپاهیان خود را به هیجان آورده و آنها را براى حرکت به سوى شام آماده نمود ولى در این هنگام تقدیر، سرنوشت دیگرى را براى او نوشته و اجراى طرح وى را عقیم کرد. فراریان خوارج، مکه را مرکز عملیات خود قرار داده بودند و سه تن از آنان به اسامى عبدالرحمن بن ملجم، برک بن عبدالله و عمرو بن بکر در یکى از شب‌ها گرد هم آمده و از گذشته مسلمین صحبت می‌کردند، در ضمن گفتگو به این نتیجه رسیدند که باعث این همه خون ریزى و برادر کشى، معاویة بن ابی سفیان و عمرو بن عاص و امام (على علیه السلام) می‌باشند و اگر این سه نفر از میان برداشته شوند مسلمین به کلى آسوده شده و تکلیف خود را معین مىی کنند، این سه نفر با هم پیمان بستند و آن را به سوگند مؤکد کردند که هر یک از آنها داوطلب کشتن یکى از این سه نفر باشد. عبدالرحمن بن ملجم متعهد قتل على (علیه السلام) شد، عمرو بن بکر عهده‏ دار کشتن عمرو عاص شد، برک بن عبدالله نیز قتل معاویه را به گردن گرفت. هر یک شمشیر خود را با سم مهلک، زهر آلود نمودند تا ضربتشان مؤثر واقع گردد نقشه این قرار داد به طور محرمانه و سرى در مکه کشیده شد و براى این که هر سه نفر در یک موقع مقصود خود را انجام دهند شب نوزدهم ماه رمضان را که شب قدر بوده و مردم در مساجد تا صبح بیدار می‌مانند براى این منظور انتخاب کردند و هر یک از آنها براى انجام ماموریت خود به سوى مقصد روانه گردید.

عمرو بن بکر براى کشتن عمرو عاص به مصر رفت و برک بن عبدالله جهت قتل معاویه رهسپار شام شد. ابن ملجم نیز راه کوفه را پیش گرفت. برک بن عبدالله در شام به مسجد رفت و در سحر شب نوزدهم ماه رمضان در صف اول نماز ایستاد و چون معاویه سر بر سجده نهاد برک شمشیر خود را فرود آورد ولى در اثر دستپاچگى شمشیر او به جاى فرق معاویه بر ران وى اصابت نمود. معاویه زخم شدید برداشت و فوراً به خانه خود منتقل و بسترى گردید و ضارب را نیز نزد او حاضر ساختند، معاویه گفت تو چه جرأتى داشتى که چنین کارى کردى؟ برک گفت امیر مرا معاف دارد تا مژده دهم: معاویه گفت مقصودت چیست؟ برک گفت همین الان على را هم کشتند: معاویه او را تا تحقیق این خبر زندانى نمود و چون صحت آن معلوم گردید او را رها نمود و به روایت بعضى (مانند شیخ مفید) همان وقت دستور داد او را گردن زدند. چون طبیب معالج زخم معاویه را معاینه کرد اظهار نمود که اگر امیر اولادى نخواهد می‌توان آن را با دوا معالجه نمود و الا باید محل زخم با آهن گداخته داغ گردد، معاویه گفت تحمل درد آهن گداخته را ندارم و دو پسر (یزید و عبدالله) براى من‏ کافى است. عمرو بن بکر نیز در همان شب در مصر به مسجد رفت و در صف اول به نماز ایستاد. اتفاقا در آن شب عمرو عاص را تب شدیدى رخ داده بود که از التهاب و رنج آن نتوانسته بود به مسجد برود و به پیشنهاد پسرش قاضى شهر را براى اداى نماز جماعت به مسجد فرستاده بود. پس از شروع نماز در رکعت اول که قاضى سر به سجده داشت عمرو بن بکر با یک ضربت شمشیر او را از پا در آورد، همهمه و جنجال در مسجد بلند شد و نماز نیمه تمام ماند و قاتل بدبخت دست بسته به چنگ مصریان افتاد، چون خواستند او را نزد عمرو عاص برند مردم وى را به عذاب هاى هولناک عمرو عاص تهدیدش می‌کردند. عمرو بن بکر گفت مگر عمرو عاص کشته نشد؟ شمشیرى که من بر او زده‏ام اگر وى از آهن هم باشد زنده نمی ‏ماند مردم گفتند آن کس که تو او را کشتى قاضى شهر است نه عمرو عاص. عمرو آن وقت فهمید که اشتباها قاضى بی‌گناه را به جاى عمرو عاص کشته است. لذا از کثرت تأسف نسبت به مرگ قاضى و عدم اجراى مقصود خود شروع به گریه کرد و چون عمرو عاص علت گریه را پرسید عمرو گفت من به جان خود بیمناک نیستم بلکه تأسف و اندوه من از مرگ قاضى و زنده ماندن توست که نتوانستم مانند رفقاى خود مأموریتم را انجام دهم! عمرو عاص جریان را از او پرسید عمرو بن بکر مأموریت سرى خود و رفقایش را براى او شرح داد آنگاه به دستور عمرو عاص گردن او هم با شمشیر قطع گردید. بدین ترتیب مأمورین قتل عمرو عاص و معاویه چنانکه باید و شاید نتوانستند مقصود خود را انجام دهند و خودشان نیز کشته شدند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۸ ، ۱۰:۲۶
عباس جعفری (فراهانی)

اشاره: تاریخ زندگانی اهل‌بیت(ع) پر از عبرت‌ها و پندهای جاودان برای امت اسلام است تا حدی که با شناسایی نقاط ضعف و قوت گزاره‌های آن می‌توان در بهبود شرایط اجتماعی و سیاسی فعلی جامعه مبادرت کرد. اما آنگاه که تاریخ مورد تحریف قرار گرفت و برداشت‌های سیاسی و جناحی جایگزین برداشت‌های راهگشای معرفتی قرار گرفت ممکن است مسیر ارزشی یک ملت را به سوی پرتگاه‌های عمیق تغییر دهد و جامعه را با دست‌اندازهای جبران‌ناپذیر هویتی مواجه کند. تاریخ زندگانی امام حسن مجتبی(ع) به ویژه در ماجرای انعقاد عهدنامه با معاویه دارای ابعادی است که به دلیل ویژگی خاص آن،‌ به راحتی تحریف‌پذیر است به گونه‌ای که حتی در دوران امامت آن حضرت همواره پر چالش‌ترین و پر تنش‌ترین مسائل بین مسلمانان شناخته می‌شد. این توافقنامه بعد از جنگی صورت گرفت که بر اثر زیاده‌خواهی معاویه و خودداری او از بیعت با امام حسن(ع) به عنوان خلیفه مسلمانان روی داد. عمده علت پذیرش صلح از سوی آن حضرت را نه تمایل خود آن حضرت بلکه سستی مردم عراق در جنگ و توطئه معاویه در تطمیع سران سپاه دانسته‌اند. متأسفانه به دلیل عدم وجود بینش جامع و بصیرت لازم، عموم مردم امام حسن مجتبی(ع) را متهم به سازش با دشمن کردند، سازشی که همراه با ترس از هیاهوی دشمنان اسلام است. در این موضوع با حجت‌الاسلام «عباس جعفری فراهانی» دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) به گفت‌وگو نشستیم. در این نشست ضمن بررسی اجمالی ابعاد سیاسی امام حسن مجتبی(ع) به موضوع تعهدنامه امام حسن مجتبی(ع) با معاویه پرداخته شد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

نتیجه تصویری برای امام حسن مجتبی

* معمولاً تصوری که از امام حسن مجتبی(ع)‌ در اذهان است،‌ ناظر بر شخصیتی اخلاقی است که مدام به فقرا کمک می‌کردند؛ قصد داشتیم درباره حضور سیاسی حضرت برایمان صحبت کنید.

هر یک از ائمه(ع) چه در بُعد اجتماعی و چه در بعد معرفتی دارای جایگاه‌های رفیعی هستند که هیچ بشری یارای رسیدن به فضایل آن‌ها را ندارد. اگر از بعد اجتماعی امام حسن(ع) سخن می‌گوییم، در واقع از فردی سخن به میان می‌آوریم که در بالاترین حد رفتار و اخلاق و در واقع معلم کامل اخلاقند. اگر از لحاظ معرفتی بنگیریم، ایشان معلم عالی‌ترین معارف هستی‌اند. ضمن آنکه جایگاه ایشان از لحاظ نسبی بسیار رفیع است؛ در واقع امام حسن مجتبی (ع) جزو شجره نبوت هستند.

معمولاً تصور عموم بر آن است که اهل‌بیت(ع) فعالیت‌های علمی داشتند و یا کرسی‌های معرفتی برگزار می‌کردند در حالی که این بزرگواران حضور فعال سیاسی داشتند. امام حسن(ع) پس از ماجرای غصب خلافت امیرالمؤمنین(ع) در همان سن کودکی همراه حضرت زهرا(س) درِ خانه اصحاب می‌رفتند و آن‌ها را دعوت به پیروی از امامت امام(ع) می‌کردند. در زمان خلیفه سوم اهل سنت یعنی عثمان بن عفان شورشی علیه او شد. در این هنگام امام حسن(ع) از جانب امیرالمؤمنین(ع)‌ مأمور به حفظ خانه عثمان شد و در زمانی که خانه در محاصره شورشیان بود، به آن‌ها آذوقه‌رسانی می‌کرد.

در جنگ جمل حضوری جدی داشت. طی این ماجرا وقتی امیرالمؤمنین(ع) متوجه حضور فتنه‌گران جمل در شهر بصره شد، به سوی آنان لشکرکشی کرد. در این مکان نامه‌ای به مردم کوفه درباره مبارزه با پیمان‌شکنان نوشت و توسط امام حسن(ع) و عده‌ای صحابه ارسال کرد. امام مجتبی(ع) پس از ورود به کوفه شروع به سخنرانی کرد و آن‌ها را دعوت به اطاعت از امیرالمؤمنین(ع) کرد. ابن ابی الحدید در این باره گزارشی می‌دهد. او از ابو مخنف روایت می‌کند که وی از جابر بن یزید از تمیم بن حذیم ناجی نقل کرده که می‌گفت: «حسن بن علی و عمار بن یاسر به نزد ما آمدند تا مردم را برای سوق دادن به سوی لشکر امیرالمؤمنین(ع) بسیج کنند؛ چون متن نامه حضرت را برای مردم قرائت کردند، حسن بن علی(ع) برای مردم سخنرانی کرد. در این هنگام، چشمان مردم به سوی او دوخته شد و همگی درباره اش دعا کرده و می گفتند: «اللّهم سَدِّد مَنطِقَ ابنِ بِنتِ نَبِیِّنا؛ خدایا زبان پسر دختر پیغمبرمان را در گفتار محکم و گویا کن». فرزند علی(ع) دست خود را بر ستونی قرار داد (زیرا بیمار بود). سپس با مردم چنین گفت: «سپاس خدای توانا و جبار  و یکتای قهار  و بزرگ و والا را سزا است که «در پیشگاه او یکسان است کسی از شما که آهسته سخن گوید یا آشکارا، و کسی که به شب پنهانی جوید و کسی که در روز رهرو باشد؛ شما به خوبی می‌دانید که علی همان کسی است که به تنهایی با رسول خدا (ص) نماز خواند و روزی که او را تصدیق کرد، 10 ساله بود  و همواره ملازم رسول خدا(ص) بود  و تلاش و کوشش او در راه جلب رضایت خدا و پیروزی رسول خدا (ص) و آثار نیک او را در اسلام همه می‌دانید  و رسول خدا پیوسته از وی راضی بود تا آنگاه که دیدگان رسول خدا را به دست خود بست؛ آنگاه -به خدا سوگند- علی کسی را به سوی بیعت خود دعوت نکرد  و مردم بودند که همچون شتران تشنه که به آبشخور خود هجوم می‌برند به سوی او هجوم بردند و روی میل و رغبت با او بیعت کردند. سپس گروهی از آنان بدون جهت و بی آنکه کاری کرده باشد یا خلافی انجام داده باشد از روی حسد و کینه‌ای که با او داشتند، پیمان شکستند؛ پس ای بندگان خدا، بر شما باد به تقوای الهی و پیروی او و کوشش و پایداری و کمک خواهی از خدا و سرعت بدانچه امیر مؤمنان شما را بدان دعوت فرموده است».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۰۸
عباس جعفری (فراهانی)