اشاره: در پانزدهم ماه رمضان المبارک سال سوّم هجرت (1) و در خانه دخت گرامی رسول خدا حضرت فاطمه زهرا(س) فرزندی چشم به جهان گشود که ولادت او باعث شادی و سرور نبی مکرّم اسلام(ص) شد. او را «حسن» نام نهادند. از پیامبر بزرگوار، حضرت محمّد(ص) نقل شده است که خطاب به ایشان فرمودند:«أشبهتَ خَلقی و خُلقی». (2) یعنی؛ ای حسن [جان]، تو از جهت آفرینش(صورت) و اخلاق(سیرت و رفتار) شبیه من هستی.
روشن است که مصاحبت با انسان کاملی، همانند پیامبر(ص) و رشد و نموّ نمودن در منزل شخصیتی بزرگ، همانند حضرت امام علیّ(ع) و زن نمونه و کامل مانند حضرت فاطمه زهرا(س)، نتیجه اش تولّد انسان کاملی همانند حسن بن علیّ(عم) است. هیچ انسانی در جهان هستی از جهت کمالات و مقامات انسانی همانند اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نبوده و نخواهد بود، سلام الله علیهم اجمعین.
ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت این امام عزیز و کریم آل محمد(ص)، به عموم مسلمانان و شیعیان جهان توجه خوانندگان گرامی را به نوشتاری کوتاه به قلم حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی که پیرامون شخصیت، فضائل علمی- اخلاقی ایشان و تبیین معنای صحیح سیاست و خلافت اسلامی و دلائل تحمیل صلح بر حضرت امام حسن مجتبی(ع) نگارش یافته، جلب می کنم:
1- شخصیت علمی، اخلاقی امام (ع)
پیرامون مقام و شخصیت علمی، اخلاقی سبط اکبر پیامبر(ص)، حضرت امام مجتبی(ع)، سخن بسیار است که فقط به ذکر چند حدیث در این باره اکتفا می شود:
قال الرسول(صلّی الله علیه وآله): «لو کان العقل رجلاً لکان الحسن». یعنی؛ اگر قرار بود عقل به صورت انسانی مجسم شود، همانا به صورت "حسن بن علیّ [ع] " جلوه می کرد.
قال الصادق(علیه السلام): «انّ الحسن بن علیّ(ع) کان اعبد الناس فی زمانه و ازهدهم و افضلهم و کان اذا حجّ، حجّ ماشیاً و...». (3) یعنی؛ به راستی که [امام حسن مجتبی(ع)] در زمان خویش عابدترین، زاهدترین و داناترین مردم بود.
در باره ابعاد علمی و صفات پسندیده اخلاقی مانند تواضع، جود و بخشش، کرامت، سخاوت، علم و دانش، شجاعت؛ نقل های تاریخی فراوانی وجود دارد که در کتب تاریخ اسلام و تاریخ زندگانی ائمه معصومین(ع) مکتوب می باشد، مانند داستانی که در باره تواضع و بر خورد شایسته با مردم و به خصوص تهیدستان در تاریخ آمده است که امام حسن(ع) در محلی نشسته بودند، هنگامی که خواستند از آن جا بروند شخص تهیدستی وارد شد، امام(ع) به او خوش آمد گفت و او را مورد محبت قرار داده و به او فرمود: «انّک جلستَ علی حین قیام منّا افتأذن لی بالإنصراف». یعنی؛ تو به هنگام بلند شدن ما آمدی آیا اجازه می دهی که برویم؟، مرد گفت: آری، ای فرزند رسول خدا(ص).
در روایتی حسن بصری در مورد سیاست از امام حسن مجتبی(ع) سوال می کند، حضرت چنان با بیان شیرین و کلمات زیبا به او پاسخ می دهد که که هر خواننده ای با شنیدن آن به وجد می آید.
قال الحسن بن علیّ(ع): «هی[السیاسة] أن ترعی حقوق الله و حقوق الأحیاء و حقوق الأموات، فأما حقوق الله. فاداء ما طلب، و الإجتناب عما نهی، و اما حقوق الأحیاء: فهی ان تقوم بواجبک نحو اخوانک، و لا تتأخر عن خدمة أمتک، و ان تخلص لولی الأمر ما أخلص لأمّة و أن ترفع عقیدتک فی وجهه اذا ما حاد عن الطریق السوی و امّا حقوق الأموات، فهی أن تذکر خیراتهم و تتغاضی عن ساوئهم، فانّ لهم ربّاً یُحاسبهم». (4) یعنی؛ سیاست آن است که حقوق خداوند، و حقوق زنده ها، و حقوق مرده ها؛ را رعایت کنی. اما حقوق خداوند، پس عبارت است از انجام آنچه که خواسته خداوند است و پرهیز از آنچه که او نهی کرده است. اما حقوق زنده ها آن است که به وظیفه خود در برابر برادرانت عمل کنی و از خدمت امت خویش بازنمانی و تا زمانی که ولی امر مسلمین با امت خود صادق است، با او صادق باشی و هنگامی که وی از راه راست منحرف شد، عقیده ات را رو در روی او اظهار کنی و اما حقوق مردگان: این است که نیکی های آنان را یاد کنی و از بدی هاشان چشم بپوشی، چرا که آن ها را پروردگاری است که از آنان حساب کشی می کند.