بررسی روش اعتراض سیاسی حضرت زهرای اطهر (س) در میزگرد «شفقنا»؛

مهم ترین مواردی که در این میزگرد بیان شد:
- ویژگی خاصی برای حضرت زهراء (سلام الله علیها) از حیث الگو گیری وجود ندارد. رفتار ایشان برای همه افراد حجت است.
- پیامبر حضرت زهراء (س) را معیاری برای سنجش افراد قرار می دهند.
- ریاست دنیایی به حضرت زهراء داده نشده اما ریاست دینی، به این معنی که مردم از قول و فعل و تقریر ایشان به عنوان یک حجت دینی بخواهند استفاده کنند، قابل پذیرش در خصوص حضرت زهرا می باشد.
- فاطمه زهراء (س) این مقام را دارد که بتواند به عنوان مستند فقهی مورد استفاده قرار بگیرد.
- حضرت زهرا(س) در بدترین شرایط بهترین و کارآمدترین رفتار برای رسیدن به مطلوب را انجام دادند.
- حضرت زهرا(س) با شناختی که از وضعیت جامعه دارد، مطلبی را به عنوان اعتراض انتخاب کند که مقبولیت داشته باشد؛ این نشانه درایت، زیرکی و جامعه شناسی فاطمه زهرا (س) را اثبات می کند.
- دعوای حضرت زهراء این نیست که چرا مردم بیعت کردند. دعوا این است که شما ملاک مشروعیت را مراعات نکردید.
- برای حضرت زهراء مصلحت اندیشی معنا ندارد چون در جایگاه مصلحت اندیشی و راهبری و امامت نیست.
- دعوا سر این نیست که یک حاکمیت را برای رفتاری خاص نقد کند. یک حاکمیت را برای بنیادش نقد کرده است. دعوای حضرت زهرا سر این نبود که رفتار کذایی خلیفه اول و دوم خوب بود یا بد بود. دعوا سر این بود که این جایگاهی که تو در آن قرار گرفته ای، جایگاه خوبی نیست. جایگاه مناسب تو نیست.
- فدک بهانه ای برای انتقاد نسبت به بنیاد حکومت غصب شده است.

* با عنایت به این که حضرت زهراء سلام الله علیها دارای مقام امامت نبوده اند، آیا می توان از منشِ زندگیِ ایشان به عنوان الگو بهره بُرد؟ این نکته، نکته بسیار مهمی است. چرا که مشخص می کند اصولا بحث ما از چه جایگاهی برخوردار است؟
ایزدهی: در ادبیات دینی با دو عنوان مواجه هستیم. یکی بحث عصمت است و دیگری بحث امامت. عصمت، بیش از این که رویکرد اجرایی و عملیاتی داشته باشد، رویکرد الگوی گیری دارد. یعنی کسی که عملا مصون از گناه و خطاست می تواند و بلکه باید محل رجوع مردم باشد و الگو قرار بگیرد. برای این که فرض این است که خطایی نمی کند.به همین جهت است که حضرت زهراء سلام الله علیها چون از مقام عصمت برخوردار است، قطعا در مقام و جایگاهی هست که می شود و بلکه باید از این الگو در مقاطع مختلف استفاه کرد. طبیعتا الگو یک ویژگی فراشمولی برای همه زمان ها از جهاتی ندارد و از جهاتی دارد. آن الگوی کلی است که برای همه زمان ها قابلیت دارد. فلذا اهل بیت (سلام الله علیهم ) برای همه ادوار و ازمنه حجیت دارند. از این جهت ندارد که هر رفتاری متناسب با همان زمان و همان شرایط قابل ارزیابی است، به همین خاطر الگوی حضرت زهراء را متناسب با ویژگی حضرت زهراء و موافقان و مخالفانش باید ارزیابی کرد. این نکته دوم. نکته سوم این که عملا هیچ فرقی بین ۱۴ معصوم در بحث الگو گیری وجود ندارد. تعبیری در برخی از روایات داریم که تاکید می کند این ها نور واحد هستند. در زیارت جامعه کبیره دارد که «اشهد ان ارواحکم و نورکم و طینتکم واحده طابت و طهرت بعضها من بعض». همه این ها شکل هستند، اما در فضای مختلف با رویکردهای مختلفی مواجه می شوند. آن تعبیری که مقام معظم رهبری به کار بردند -انسان ۲۵۰ ساله- به تعبیری زمان حضور معصوم را که در حدود ۲۵۰ سال طول می کشد، به مثابه یک انسان فرض کردند، که در شرایط مختلف همین انسان رفتار مختلفی از خودش بروز می دهد. مثلا حضرت امیر (سلام الله علیه) در زمانی رفتار مسالمت آمیز دارد و در زمانی دیگر جنگ می کند. هر کدام از ائمه به یک اعتبار این گونه اند و حضرت زهراء هم به یک طریق این گونه هستند. یعنی همه این ها به مثابه یک انسان هستند که در شرایط مختلف رفتارهای متفاوت نشان می دهند. مثلا رفتار کسی که قابلیت الگو برداری دارد، در زمان جنگ به گونه ای و در زمان صلح به گونه ای دیگر است. در زمان خشم به گونه ای و در زمان آرامش به گونه دیگری. این گونه نیست که یک آدم را مطلقا خشن و دیگری را غیرخشن فرض کنیم. ولذا در تعبیر روایات دارد که اگر امام حسن در زمان امام حسین بود، همان رفتاری را می کرد که امام حسین در زمان خودش انجام داد و همچنین بود اگر بر عکس اتفاق می افتاد. به همین خاطر ویژگی ممتازی از حیث شخصیتی برای حضرت (زهراء سلام الله علیها) نسبت به سایر اهل بیت (سلام الله علیهم) در حیطه رفتار قائل نیستیم. اما جایگاه حضرت زهراء (سلام الله علیها) به مثابه این که این شخص معصوم است و امام نیست متفاوت است. یعنی در جایگاهی است که باید از امام دفاع کند. در جایگاه مامومی است که از قضاء در طایفه نسوان قرار می گیرد و باید از امامش هم دفاع کند. در این جایگاه اگر کسی قرار بگیرد دارای شرایط خاصی است. در تمام موارد امام داریم که دارای مقام امامت است، اما معصومی که ماموم باشد، نداریم. البته این فرآیند در زمان امام حسن و امام حسین (سلام الله علیهما) اتفاق می افتد، در زمان حضرت امیر هم همین طور. اما در آن جا هم نسبیت نسوان بودنش محقق نمی شود. این ویژگی می تواند برای نسوان و برای آقایان در این شرایط مورد الگوگیری قرار گیرد. لذا باید رفتارهایی را که از حضرت زهراء در تاریخ نقل شده است را بررسی کنیم. یعنی می توانیم حضرت زهراء (سلام الله علیها) را جایگزین هر کدام از ائمه کنیم و بگوییم که اگر حضرت زهراء (سلام الله علیها) را جایگزین می کردیم، همین کار را می کرد. برای همین ویژگی خاصی برای حضرت زهراء (سلام الله علیها) از حیث الگو گیری وجود ندارد. رفتار ایشان برای همه افراد حجت است، چه مردان، چه زنان. عصمت ایشان موجب حجیت ایشان است. اما ایشان امام نبود. امام نبود به این معنا که امامت یک امر اجرایی و راهکار عملیاتی است که مستلزم فعالیت ها و رفت و برگشت جامعه است، که طبیعتا در فضای اسلام از زن این مرحله خواسته نشده است. ولذا حضرت زهراء هرچند در جایگاه یک زن موقعیت یک امام را ندارد. از این بابت از ایشان جهت الگو گیری برای راهکار اجرایی نمی توان استفاده کرد. اما به عنوان یک شخصیت و دارای یک جایگاه و به عنوان یک فرد که ویژگی های خاصی دارد قابل تامل است. طبیعتا ما اگر در همان جایگاه باشیم باید همان کارهایی را انجام دهیم که از حضرت زهراء در آن جا برآمده است و انتظار هم همین است. خلاصه اش را عرض کردم تا دوستان بفرمایند و در دفعات بعد در خدمتتان باشیم.