شفقنا- بی تردید سفارشات، تدابیر و وصیت های پیامبر(ص) در روزهای پایانی عمرشان اهمیت بسیاری دارد، اما طبق گفته آیت الله یوسفی غروی استاد برجسته تاریخ اسلام حوادثی که در دوره بیماری پیامبر(ص) رخ داد در تاریخ به صورت روزشمار نمانده است چرا که نه در ابتدا ثبت و ضبط شده و نه بعدها یعنی زمانی که اجازه دادند اخبار تاریخی تدوین شود، این حوادث نوشته شده است. آیت الله یوسفی غروی در گفت وگو با شفقنا، با توجه به اسناد معتبر باقی مانده به چند حادثه و تدبیر پیامبر(ص) در روزهای پایانی اشاره کرد از جمله: درخواست نوشت افزار برای نوشتن وصیت کتبی، وصیت به حضرت علی(ع) برای جمع آروی و تنظیم آیات قرآن کریم، اتخاذ تدبیر برای عدم انحراف در تعیین جانشینی خود و مشروع ندانستن ابوبکر در نماز جماعت؛ که البته اجازه ندادند هیچ یک از وصیت ها، خواسته ها و تدابیر پیامبر(ص) عملی شود.
در مورد حوادث و تدابیر پیغمبر(ص) در روزهای پایانی عمر به چند نمونه معتبر اشاره می کنم.
اجازه نوشتن وصیت کتبی به پیامبر(ص) ندادند!
زمانی که پیامبر(ص) در بستر بیماری بودند، نوشت افزاری طلبید تا وصیت کتبی برای امت بعد از خود بگوید و دیگران بنویسد. پیامبر(ص) فرمودند: «ائْتُونِى بِدَواهٍ وَ کَتِفٍ لِأکْتُبَ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلّوا بَعْدَهُ أبَداً؛ دوات و کتف براى من بیاورید تا من براى شما نوشتهاى بنویسم که در اثر آن ابداً گمراه نشوید» که عمر مانع شد و گفت: «پیامبر(ص) بیمار است و بیماری بر ایشان غلبه کرده و لذاست که حواس جمع نیست و نمی تواند سخن درستی بگوید بنابراین از نوشتن وصیت کتبی پیامبر(ص) جلوگیری کرد» پس از پیامبر(ص) هم این سیاست را ادامه دادند یعنی به بهانه اینکه ملت های گذشته مانند یهود و نصارا تفسیر تورات خود به نام تلمود شرح تورات را که نوشتند با تورات اصلی مخلوط شد لذا تورات آنان سالم نماند و دخل و تصرف در آن صورت گرفت بنابراین به این بهانه ما نمی خواهیم به چنین سرنوشتی مبتلا شویم، عاقل کسی است که از گذشته ها عبرت بگیرد و ما می خواهیم از گذشته یهودیان عبرت بگیریم و قرآن سالم بماند و مانند تورات تحریف نشود بنابراین اجازه نمی دهیم غیر از قرآن، مطلب دیگری نوشته شود و هر چه غیر از قرآن نوشته شود خوف این می رود که بعدها با قرآن مخلوط شود. نسل حاضری که زمان پیامبر اکرم (ص) را درک کردند تفریق بین آیات قرآنی و غیر قرآنی را تشخیص می دهند، اما نسل بعدی شاید تشخیص ندهند و با قرآن اشتباه گرفته شود و لذا از نوشتن مطلبی غیر از قرآن جلوگیری کردند. خلیفه اول، دوم و سوم حکومت کردند تا زمانی که خلافت ظاهری به امام علی(ع) رسید و ۵ سال بیشتر ادامه پیدا نکرد و ۶ ماه پس از امام علی(ع) دوران امام حسن مجتبی(ع) بود، ولی در اثر صلح تحمیلی معاویه بر امام حسن(ع)، خلافت ظاهری به خط خلفا برگشت، در امتداد خلیفه سوم عثمان که از امویان بود، معاویه هم که از امویان بود، مدعی جانشینی و خلافت عثمان شد و همان سیاست نوشته نشدن اخبار و احادیث را دنبال کرد چون می دانست که به این بهانه می تواند از انتشار بسیاری از احادیث و سخنان پیامبر(ص) جلوگیری کند بنابراین بسیاری از اخبار و احادیث پیامبر(ص) که درباره فضایل اهل بیت به طور عموماً و مخصوصاً درباره فضایل امیرالمومنین علی(ع) وارد شده، ثبت و ضبط نشد و توجیه آنان این بود که اگر ما اجازه دهیم مطلبی غیر از قرآن نوشته شود یعنی اجازه دادیم زیربنای فلسفه وجودی ما منتفی شود و از بین برود چون این احادیث که فضایل اهل بیت(ع) و خصوصاً امام علی(ع) را تبیین می کنند دیگر جایی برای ما نمی گذارند بنابراین حق با همان هاست که از ثبت و ضبط این احادیث جلوگیری کردند این در حالی است که قرآن کریم تیتروار و مبهم است و بدون اخبار و احادیث پیامبر اکرم(ص) بسیاری از آیات درست فهمیده نمی شود حتی آیاتی راجع به امام علی(ع)، اهل بیت(ع) و غدیر، حتی در اینکه این آیات راجع به غدیر باشد هم از خود آیه به دست نمی آید بلکه به کمک احادیث فهمیده می شود که این آیات راجع به غدیر است بنابراین راه و چاره همان است که خلیفه اول و دوم با یکدیگر تشخیص دادند و عمل کردند و شدیداً از نوشتن احادیث و اخبار جلوگیری کردند بنابراین ما هم باید جلوگیری کنیم. این مساله ادامه پیدا کرد تا اواخر دوران بنی امیه یعنی تا دوران خلافت نوه عمربن خطاب که او تقریباً موسس این سیاست شمرده می شود، حال نوه دختری وی که عمر بن عبدالعزیز است، در سال ۹۰ هجری که اکثر قریب به اتفاق صحابه پیامبر(ص) نمانده اند و فوت شدند و حتی امام سجاد(ع) نیز رحلت کرده بودند، دید که اگر همچنان اجازه ندهد احادیث باقی مانده نوشته شود دیگر غیر از قرآن چیزی از دین پیامبر(ص) برای مسلمانان باقی نمی ماند لذاست که بخشنامه کرد گوشه و کنار را بگردند و هر حدیثی از پیامبر(ص) که پیدا شد، ثبت و ضبط کنند. وقتی جلوی آبی را مدتی بگیرید و این آب انباشته شود و سپس مانع را بردارید، این آب ها سرازیر می شوند و هرچه سر راهش باشد برمی دارند و با خود می برد. وقتی این بخشنامه توسط عمر بن عبدالعزیز ابلاغ شد، احادیث بسیاری جمع آوری شد لذا اینکه اکنون می بینید احادیث یکدست نیست و برخی از احادیث صحیح و بسیاری ناصحیح است به این جهت است. در حقیقت خلفا با ممانعت از ثبت و ضبط احادیث و اخبار به اسم حفظ قرآن و دین، دین را خراب کردند چون وقتی هم که اجازه دادند، این اجازه آن مصیبت را برطرف نمی کند بلکه دو چندان می کند. اگر هم از جهتی برطرف کند از جهت دیگر بدتر می کند چون وقتی بنا شود صد سال حدیث نوشته نشده باشد و اکنون بخواهند بنویسند یکدست نیست و کسی نیست که تشیخص دهد کدام حدیث درست و کدام نادرست است. بعدها محتاج شدند به کسانی تا سعی کنند به گونه ای و با نشانه هایی احادیث صحیح و ناصحیح را جدا کنند و اینجاست که صحاح ستّه یا کتابهای صحیح ششگانه سنی ها تشکیل شد، یعنی ۶ نفر آمدند شش کتاب حدیث نوشتند و این شش نفر ادعا می کردند که ما این حدیث را در این کتب تمیز دادیم و احادیثی را آوردیم که صحیح باشد و احادیث ناصحیح را کنار گذاشتیم. این شش کتاب و مولفان آن عبارتند از: «صحیح بخاری» نوشته محمد بن اسماعیل بخاری – «صحیح مسلم» نوشته مسلم بن حجاج نیشابوری – «سنن نسائی» نوشته احمد بن شعیب نسائی – «سنن ابوداود» نوشته ابوداوود سلیمان – «سنن ترمذی» نوشته ابوعیسی محمد ترمذی و «سنن ابن ماجه» نوشته محمد بن ماجه قزوینی. بنابراین اخبار تاریخی هم جزو همین ها بود که حدود سال ۱۰۰ هجری ثبت و ضبط شده و لذا نباید توقع داشته باشیم که احادیث تاریخ صدر اسلام و دوران پیامبر اکرم(ص) به وضوح نوشته شده باشد یا روز شمار حوادث در اختیار باشد. در اولین کتاب حدیث اهل سنت با عنوان «صحیح بخاری» نوشته محمد بن اسماعیل بخاری هفت بار به حدیث دوات و کتف اشاره شده است. این مهم ترین و حساس ترین وصیتی بود که پیامبر(ص) می خواستند تا قبل از وفاتشان برای امت شان بنویسند و توضیحاتی که شرح دادم پاسخ کسانی باشد که چرا پیامبر(ص) تنها سفارش های شفاهی و زبانی کردند و سفارش کتبی در زمینه جانشینی بعد از خود یا تکلیف امت بعد از خودشان ندارند. بنابراین اگر مانع پیامبر(ص) نمی شدند ایشان قصد نوشتن سفارش یا وصیت کتبی داشتند.
ایکنا ـ برای ورود به بحث خوب است که از ویژگیهای مؤلف و شخصیت آیتالله تسخیری شروع کنیم.
تسخیری: در قرآن کریم تأکید شده که علما و دانشمندان زنده هستند. البته این تعبیر قرآن در رابطه با شهداست: «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ»(آل عمران/۱۶۹)؛ شهدا را زنده میپندارد چون برای جامعه بشری منشأ اثر هستند. شخصیت آیتالله تسخیری (رحمهالله علیه) شخصیت چندبعدی هم از نظر فردی و هم اجتماعی است، ولی آنچه بیشتر وجهه همت ایشان بود، تربیت و تزکیه نفس بود.
شک نکنید انسانهایی که در این مسیر از خوان اول نگذرند، به خوانهای بعدی نمیتوانند مسلط باشند؛ لذا در تهذیب، تربیت نفس، تکاندن و تحقیر این نفس تلاش فراوانی داشت. تا جایی که به یاد دارم حدود پنجاه سال، ایشان با وضوی نماز شب نماز صبح را ادا میکرد. حتی بیشتر مطالعات و تألیفاتشان بعد از نماز صبح و تا زمانی بود که میخواستند به اداره بروند. این از تربیت نفس است و هر زمانی که با دیگری مینشستند به گونهای رفتار میکردند که گویی همواره در حال یادگیری است.
به یاد ندارم که سخن کسی را قطع کرده باشد. حتی اگر فکر میکرد که طرف حرف بیربطی میگوید، باز تمام حرف او را گوش میکرد. وقتی گفتوگوی ایشان را با دیگران مشاهده میکردم، یاد گفتوگوی آن زندیق با مفضّل، یکی از شاگردان امام صادق(ع)، میافتادم که وقتی یکبار بحثش تند شد، پرسید که مفضل تو پیرو کدام مکتبی؟ پاسخ داد که شاگرد امام صادق(ع) هستم. گفت: بعید میدانم؛ زیرا ما در محضر امام صادق(ع) حرفهای بسیار تندتری از آنچه نزد شما گفتم میزنیم و حتی کار به فحاشی و تهمت ما نسبت به ایشان میرسد، اما ایشان همه را گوش میدهد، به گونهای که باور میکنیم که در بحث بر او غلبه کردهایم، اما بعد از بحث ما سخن خود را شروع میکند و مسائل را یکی یکی پاسخ میدهد. تو اگر پیرو آن مکتبی هستی باید به اینصورت برخورد کنی نه اینکه مکتب خود را بر مکتب امام صادق(ع) تحمیل کنی.
من آیتالله تسخیری را یکی از شاگردان خوب مکتب امام صادق(ع) میدانم. این تسلط بر نفس و شکاندن غرور و تربیت نفس که منشأ قرآنی دارد، چون اهل بیت(ع) یکی از ثقلین فهم و درک قرآن است. مهمترین عنصر هم همین است، عنصر پیروزی ایشان در ملاقاتها، مباحث علمی و سعه صدرش به خاطر این است که تسلط عجیبی بر نفسش داشت؛ لذا خود را محو در مکتب و ایده میدید، محو در وجود جمعی میدید تا یک بحث فردی.
ادامه در لینک زیر
خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا - حدود سی سال پیش، پس از آنکه جمعی از نخبگان شیعه جهان از رهبر معظم انقلاب اسلامی درخواست کردند که سازمانی برای حمایت فکری و فرهنگی از پیروان اهل بیت(ع) تأسیس شود، "مجمع جهانی اهل بیت(ع)" بنیان نهاده شد.
آیت الله «محمدعلی تسخیری» از مؤسسان مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام) بود که از بدو تأسیس در سال ۱۳۶۹ تا مرداد ۱۳۷۸ دبیرکلی این سازمان مهم و مبارک را بر عهده داشت و خدمات گسترده ای به پیروان اهل بیت(ع) در سراسر دنیا ارائه کرد وی همچنین سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تأسیس کرد و علاوه بر آن در قامت مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور جهان اسلام، معاون بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، نماینده مجلس خبرگان رهبری، دبیرکلی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و... اقدامات مؤثری در زمینه ترویج معارف دینی، وحدت جهان اسلام و خنثیسازی توطئه های دشمنان برای ایجاد تفرقه و درگیری بین ابناء امت اسلامی انجام داد. آیت الله تسخیری که ۲۷ مهر ۱۳۲۳ در نجف متولد شده بود روز ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ در تهران دار فانی را وداع گفت. ششم مهرماه چهلم درگذشت آن عزیز است و خبرگزاری ابنا به مناسبت فرارسیدن این روز، سلسله گفتگوهایی با علماء و مسئولانی که همراه و همکار ایشان بودند، انجام داده است که به تدریج منتشر می گردد. متن زیر گفتگو با آیت الله «محمدهادی یوسفی غروی» از اساتید سطح عالی حوزه و دانشگاه درباره فعالیت های علمی و اجتماعی مرحوم آیت الله تسخیری در ایران و عراق است:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ابنا: حضرت عالی چه زمانی با آیتالله تسخیری آشنا شدید؟ درباره شخصیت و آشنایی خودتان با ایشان بفرمایید.
ـــ بسم الله الرحمن الرحیم
مرحوم آقای حاج شیخ محمدعلی تسخیری تنکابنی مازندرانی نجفی فرزند آقا شیخ «علیاکبر تنکابنی» از فضلای شمالی نجف اشرف بود که بیشتر در درس و نماز مرحوم آیت الله شاهرودی بزرگ (آیت الله العظمی «سید محمود حسینی شاهرودی») حاضر میشد. البته خیلی از کسانی که بحث مرحوم آیت الله شاهرودی حاضر میشدند در درس مرحوم آیت الله حکیم، مرحوم آمیرزا عبدالهادی شیرازی، مرحوم آیتالله خویی نیز حضور پیدا می کردند.
آیت الله محمدعلی تسخیری از جوانان نجف اشرف بود که چند کلاس در دبستان علوی ایرانیان در نجف اشرف تحصیل کرد، اما از زمانی که مرحوم حاج شیخ محمدرضا مظفر دبیرستان، هنرستان و ابتدایی و دانشکده فقه را تأسیس کرد، آقای تسخیری از آقازادههای اهل علم بودند که تمایل پیدا کرد در مدارس غیر دولتی درس بخواند و در این مدارس ثبتنام کرد. ایشان در دانشکده فقه نجف که مرحوم شیخ «محمدرضا مظفر» تأسیس کرده بود، ادامه تحصیل دادند و از آن زمان بود که من هم با پدر ایشان و هم با خودشان در مجالس و محافل نجف آشنا شدم.
زمان آشنایی من در اوایل تحصیلشان در دانشکده فقه بود و ضمن تحصیل در دانشکده فقه، ملبس شد. چون مرحوم حاج شیخ محمدرضا مظفر صاحب دانشکده فقه برای محصلینی که معمم میشدند، امتیازی قرار داده بود و از همان وقت من آیت الله تسخیری را به عنوان شخص ادیب و شاعر شناختم. قصیده شعری به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س) سروده بودم، ایشان را در وضوخانه مسجد خضراء متصل به صحن امیرالمؤمنین(ع) که محل تدریس و نماز جماعت مرحوم آیتالله خویی بود، نزدیک نماز ظهر دیدم و اظهار تمایل کرد که قصیده را بشنود؛ مقداری شنید و ملاحظات و اظهار نظرهایی نسبت به قصیده داشت. دیگر گذشت تا دولت بعث عراق در صدد ضدیت با جوانان مؤمن و متدین برآمد و معلوم شد مرحوم شهید صدر با عدهای از مؤمنین، یک حزب اسلامی به نام حزب الدعوة الإسلامیة تشکیل دادهاند.
ابنا: مرحوم شهید صدر چرا نام این حزب را حزب الدعوة الإسلامیة گذاشت؟
ـــ در عراق حکومت پادشاهی حاکم بود و عدهای از ارتشیان با کودتا علیه پادشاه، حکومت را جمهوری کردند. این کودتا علیه حکومت پادشاهِ دست نشانده انگلیس و ضد بلوک غرب بود. طبعاً اولین احزابی که در کشورهای عربی به عنوان احزاب سیاسی معترض به حکومتهای موجود تشکیل میشدند، احزاب کمونیست، مارکسیست بودند که عربها از آن به حزب شیوعی تعبیر میکردند. شیوعی یعنی همان کمونیستی و تودهای. وقتی در این فضا کودتایی میشد علیه بلوک غرب و به طرفداری از بلوک شرق یعنی شوروی و احیاناً چین بود. چین البته در شماره بعد یا به تبع بود، در درجه اول شوروی بود. پس از کودتا یا انقلاب، درب زندانها باز میشد و کمونیستها از زندانها بیرون میآمدند. در عراق این طور شد و با تأیید و دلگرمی شوروی تمام زمینه حرکت سیاسی جوانان عراق را کمونیستها گرفتند و پر کردند؛ به گونهای که عنوان دین و دیانت در اقلیت قرار گرفت. حزب الدعوة الإسلامیة به این انگیزه اسم خود را الدعوة گذاشت که ما درصدد دعوت جوانان هستیم، جوانان مسلمان و مخصوصاً شیعهای که فریفته احزاب مارکسیست، کمونیست عراق شدهاند، درصدد هستیم آنها را به دامان اسلام و دین اصلیشان برگردانیم. بعدها معلوم شد که برادر محترممان جناب آقای تسخیری جزء کسانی بود که این دعوت را اجابت کرده بود. مرحوم شهید صدر، مرحوم علامه سید مرتضی عسکری و حاج سید محمدمهدی حکیم (آقازاده آیتالله حکیم)، سیدی به نام آسید حسن شُبّر از سادات شبر که ظاهراً هنوز هم حیات داشته باشد، مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدمهدی آصفی در ردیف مؤسسین اولیه این حزب بودند. بعد تحولاتی حاصل شد که بعضیها از جمله مرحوم آیتالله آصفی و مرحوم آیتالله شیخ محمدعلی تسخیری از حزب استعفا دادند و خارج شدند، اما این تحولات به بعد از انتقالشان به ایران و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفت.
ادامه در لینک اصلی
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ با حضور نمایندگان مراکز و مؤسسات بین المللی مرتبط با اربعین حسینی نشست "اربعین در شرایط ویژه؛ ظرفیت ها، وظایف و راهکارها" پیش از ظهر روز ـ شنبه 5 مهر 1399 ـ در سالن جلسات مجمع جهانی اهل بیت(ع) قم برگزار شد.
در ابتدای این نشست قائم مقام دبیرکل و معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت(ع) اظهار داشت: نشست امروز درباره همفکری برگزاری مراسم اربعین با توجه به وضعیتی است که جهان به آن مبتلا شده است. متأسفانه کرونا تمام برنامه های دینی را در کشورهای مختلف تحت الشعاع قرار داده و حتی در کلیساها محدودیت هایی به وجود آمده است.
حجت الاسلام والمسلمین «احمد احمدی تبار» ادامه داد: در ماه رمضان به دلیل رعایت پروتکل های وزارت بهداشت، مجالس دینی و مذهبی به صورت کم رنگ برگزار شد و خسارت ها و پیامدهای منفی آن را امروز در جامعه می بینیم؛ اما در ماه محرم عزاداری و مجالس اباعبدالله الحسین(ع) در سراسر جهان برگزار شد و در برخی کشورها مخصوصا در اروپا مراسم ها خیلی گسترده تر بود. همچنین مجالس خانگی در اروپا گسترش خوبی داشت.
وی با اشاره به برگزاری پرشور پیاده روی اربعین در سال های گذشته اظهار داشت: شور اربعین پس از سقوط صدام سال به سال اوج گرفت. با توجه به تأکید زیارت اربعین، برای پیروان اهل بیت(ع) مراسم بزرگی شده بود و از کشورهای مختلف در پیاده روی اربعین شرکت می کردند. امسال به دلیل شیوع کرونا در جهان، عراق اجازه حضور در مراسم اربعین را نمی دهد و کشورها تمایلی به حضور ندارند. نکته مهم این است که شور اربعین باید به گونه دیگر گسترش پیدا کند و جهت گیری خاصی داشته باشد تا این فرهنگ در سال های بعد زنده تر، قوی تر و گسترده تر به پیش رود.
احمدی تبار درباره برگزاری نشست گفت: این جلسه برای همفکری برگزار شده است تا برای حرکت گسترده و جهانی، به کشورهای مختلف درباره مراسم اربعین برنامه هایی ارائه دهیم. برای نمونه می شود گفت که روز اربعین در ساعت و از مکان مشخص تا مسجد یا حسینیه و یا مکان مقدس دیگر پیاده روی کرده و پس از آن به صورت جمعی، زیارت اربعین قرائت کنند. یا موکب های فرهنگی و اربعینی می توانند راه اندازی کنند تا شور اربعین حسینی همچنان ادامه پیدا کند.
وی عنوان کرد: همچنین می توان به شبکه های ماهواره ای و تلویزیونی در کشورهای مختلف، برنامه و خوراک آماده و ارائه کرد.
در ادامه مدیرکل پژوهش مجمع جهانی اهلبیت(ع) با قدردانی از حضور میهمانان و نمایندگان نهادهای مختلف اظهار داشت: با توجه به شرایط کنونی با همفکری و هم افزایی باید راهکارهای جایگزینی برای مراسم اربعین داشته باشیم.
حجت الاسلام «محمدرضا آل ایوب» افزود: ضروری است از ظرفیت نهادهایی که در خصوص مراسم اربعین فعالیت می کنند، استفاده کنیم.
وی درباره فعالیت های اربعینی مجمع جهانی اهل بیت(ع) در سال های گذشته اظهار داشت: مجمع چندین سال است که حضور فعال فرهنگی در مراسم اربعین داشته است و مجمع می تواند در دانشنامه «ویکی شیعه»، خبرگزاری ابنا و شبکه ثقلین فعالیت نهادهای مرتبط با اربعین را پوشش دهد.
ادامه در لینک اصلی
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ نشست هم افزایی مراکز و مؤسسات پاسخگویی به سؤالات و شبهات؛ با تأکید بر نیازهای روز در عرصه بین الملل به همت مجمع جهانی اهل بیت(ع) پیش از ظهر روز پنج شنبه 27 شهریور 1399 در قـم برگزار شد.
در ابتدای این نشست حجت الاسلام والمسلمین «سید محمدرضا آل ایوب» مدیرکل پژوهش مجمع جهانی اهل بیت(ع) در سخنان کوتاهی به میهمانان خیرمقدم گفت و حجت الاسلام «عباس جعفری فراهانی» رئیس داره بررسی سؤالات و پاسخ به شبهات مجمع گزارشی از فعالیت های دیرپای مجمع در عرصه پاسخ به شبهات ارائه کرد.
در ادامه، حجج اسلام و آقایان «سید کاظم زعفرانچیلر» مدیر سایت مفتاح (وابسته به مجمع)، «شیخ رافد التمیمی» از مؤسسه وارث الأنبیاء (وابسته به آستان مقدس حسینی)، «سید محمد حسینی قزوینی» رییس مؤسسه تحقیقاتی ولی عصر(عج)، «پور مدنی» از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی (وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، «وحید علیان نژاد» از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی مکارم شیرازی، «اخوان خراسانی» از مرکز فرهنگی و رسانه ای الإسلام الأصیل، «شیخ علی الحسون» از مرکز الأبحاث العقائدیة، «کوثری» از مؤسسه دارالإعلام، «حسن مسلمی» از جامعة المصطفی(ص) العالمیة، «حائری پور» از مؤسسه آینده روشن، «علی اکبر ضیائی» از پژوهشکده حج و زیارت، «اصلانی» نماینده مؤسسه فرهنگی دارالعرفان (وابسته به استاد شیخ حسین انصاریان) و «کاویانی» از پرسمان دانشگاهیان درباره فعالیت های مجموعه های خود گزارشی ارائه و پیشنهادهایی برای بهبود پاسخ به شبهات دینی در فضای مجازی و در عرصه بین الملل ارائه کردند.
در پایان دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) ضمن جمع بندی مطالب ارائه شده میهمانان با تأکید بر ضرورت همکاری و هم افزایی گفت: لازم است جلسات گفتگو برای تبادل نظرات و دیدگاه ها بین نهادهای مرتبط با پاسخگویی شهبات دینی ادامه داشته باشد، تا بتوانیم بهترین استفاده را از ظرفیت های موجود داشته باشیم.
آیت الله «رضا رمضانی» با تأکید بر اینکه این جلسات باید "خروجی محور" باشد، افزود: برای بالا رفتن کیفیت در پرسش به پاسخ ها، باید بر "مخاطب شناسی" تأکید ویژه داشته باشیم.
ایشان ادامه داد: سن، جنسیت، ملیت و خصوصیات دیگرِ مخاطب دارای اهمیت است و پاسخ ها باید متناسب با آن ویژگی ها باشد.
وی در پایان گفت: باید بتوانیم از فضای مجازی و سایبری در امر پاسخ به شبهات حداکثر استفاده را کنیم و در مقابل امپراتوری رسانه ای که هزاران شبهه ایجاد می کند با تمام قوا حاضر شویم.
برای دیدن تصاویر بیشتری از این نشست ایـنـجـا را کلیک کنید.
لینک اصلی