حجتالاسلام محمدرضا نصوری، معاون مرکز تخصصی مهدویت، در گفتوگو با ایکنا، به آسیبشناسی علل و عوامل شکلگیری خرافات در زمینه مهدویت و راههای مقابله با آنها پرداخت و در ابتدا بیان کرد: هر جریان اصیلی که بر مسیر و مدار خود قرار میگیرد، طبیعی است که دچار هجمه، دستاویز و انحراف میشود. البته این امر مختص جریان اسلام هم نیست، بلکه در مسیحیت و یهود نیز به صورت متعدد با آن مواجهیم. مثلا هنگامی که نبی اکرم(ص) برنامههای خود را اجرا کرد و مردم با پیامبر(ص) آشنا شدند، بلافاصله پیامبر کذاب یعنی مسیلمه، پیدا شد. وقتی که امام آمد و جریان امامت شکل گرفت نیز امامان قلابی پیدا شدند و زمانی که تفکرات مؤمنین رشد پیدا میکرد، تفکرات منافقین نیز پیدا شد که اینها طبیعی هستند.

معاون مرکز تخصصی مهدویت با اشاره به نخستین عامل در این زمینه بیان کرد: یکی از عوامل بحث تحریک کردن افراد جامعه است. مثلاً، ما برای اینکه مردم جامعه را بیشتر به سمت و سوی فضای خودسازی، پرهیزکاری، تقوا و زمینهسازی برای ظهور سوق دهیم، به مسئله علائم و تطبیق اتفاقات با علائم ظهور بپردازیم. بنابراین تطبیق دادن اتفاقات و حوادث با علائم ظهور یکی از مسائلی است که نباید به آن دامن زده شود. متأسفانه شاهدیم که برخی با تریبون و یا با قلمی که در اختیار دارند به این تطبیقهای اشتباه و غلط دامن میزنند و این اعمال مردم را تحریک میکند و آنها نیز به دنبال همین تعیین کنندگان مصادیق و تطبیق دهندگان راه میافتند.
نصوری در ادامه افزود: برخی اوقات اگر در جامعه، ذائقه را به سمت ملاقات با امام عصر(عج) ببرند نیز مشکل ایجاد میشود. البته نه اینکه ملاقات با امام(عج) بد باشد، اما اینکه تمام هم و غم افراد این باشد که عشق به ملاقات حضرت داشته باشند صحیح نیست و این در حالی است که ملاقات حضرت(عج) جزء آرزوها و نه وظایف ماست. این توجه اگر شکل نگیرد، خود این ملاقات با حضرت، افراد را تحریک میکند تا به سمت مسائل دیگری بروند و در جامعه نیز مصادیقی داریم که به بهانههای مختلف میگویند، با حضرت ارتباط دارند.
وی تصریح کرد: مسئله بعدی اینکه، برخی از عوامل، عواملی هستند که آسان جلوه میشوند. مثلا تحلیلها و پردازشهایی که باید نسبت به روایات صورت گیرد. در واقع این کار، کار هر کسی نیست. اینجا اگر آدمهای غیر متخصص در مباحث تخصصی وارد شوند، تسهیل کننده است و این مسائل آسان جلوهگر میکند. یعنی کتبی که در زمینه مهدویت نوشته میشود، چند درصد از آنها توسط متخصصان مهدویت نگاشته شده که در فضای مباحث گفتاری و در فضای مباحث جریانسازی فعالیت دارند؟