تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان

تاریخ اسلام و تشیع
تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان
.....
بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۱۳ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

 مصیبت شهادت عبدالله بن حسن(ع)

خلاصه

در غوغایی که دور امام (ع) ایجاد شده بود یکی از لشکریان یزید شمشیر خود را به قصد ضربه زدن به آن‌حضرت فرود آورد. عبدالله دست خود را سپر کرد تا شمشیر به امام اصابت نکند. شمشیر، بران و ضربه، سنگین بود و دست نوباوه پیامبر (ص) را از بدن جدا کرد؛ آنگونه که فقط به پوستی آویخته شد. عبدالله یتیم از شدت درد ناله ای برآورد و پدرش را صدا کرد: «وا ابتاه ... »

از «حضرت امام حسن علیه السلام» در واقعه کربلا، دو فرزندش(قاسم و عبدالله علیهما السلام) به شهادت رسیدند و یکی دیگر(حسن مثنی) به سختی مجروح شد و سپس نجات یافت.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: ع. حسینی عارف
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امشب و فرداشب را میهمان سبط اکبر پیامبر(ص) و یکی از دو سید جوانان اهل بهشت، یعنی امام مجتبی(ع) هستیم که دو پسرش ــ قاسم و عبدالله ــ در کربلا در رکاب عمو به شهادت رسیدند و فرزند دیگرش ــ  حسن مثنی ــ بسختی مجروح شد.

عبدالله بن حسن فرزند کوچک امام حسن مجتبی(ع) یکی از نوجوانان نابالغی بود که به همراه خانواده خود و عمویش حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به سوی کوفه آمده بود.

از صبح تا عصر عاشورا ، ابتدا اصحاب امام حسین(ع) و سپس اهل بیت آن‌ حضرت یک به یک و یا دسته جمعی به میدان رفتند و به شهادت رسیدند؛ و سرانجام زمانی رسید که امام(ع) یکه و تنها در میان هزاران هزار دشمن مسلح باقی ماند و گه‌گاه فریاد بر می‌آورد: "هل من ناصر ینصُرُنی؟... آیا یاری‌کننده‌ای هست که به خاطر خدا از حرم رسول خدا دفاع کند؟ ...". «شمر بن ذی الجوشن» برای آن که کار را تمام کند به همراه پیاده نظام لشکر، به امام(ع) هجوم آوردند، آن حضرت را محاصره کردند و از همه طرف ایشان را مورد حمله قرار می دادند. عبدالله که در خیمه گاه ــ میان کودکان و زنان ــ حضور داشت تاب و تحمل دیدن غربت عموی تنهای خویش را نیاورد و ناگهان از خیمه ها بیرون آمد. زینب(س) او را گرفت شاید که بتواند مانع رفتن وی شود و نگذارد یادگار برادر، طعمه گرگهای گرسنه یزیدی گردد؛ ولی عبدالله گفت: "نه... به خدا سوگند عمویم را تنها نمی گذارم". سپس دست خود را از دست عمه رها ساخت، به سوی میدان دوید و خود را به امام(ع) رساند تا با بدن کوچک و ظریفش از او دفاع کند.

در غوغایی که دور امام(ع) ایجاد شده بود یکی از لشکریان یزید شمشیر خود را به قصد ضربه زدن به آن حضرت فرود آورد. عبدالله دست خود را سپر کرد تا شمشیر به امام اصابت نکند. شمشیر، برّان و ضربه، سنگین بود و دست نوباوه پیامبر(ص) را از بدن جدا کرد؛ آنگونه که فقط به پوستی آویخته شد. عبدالله یتیم از شدت درد ناله ای برآورد و پدرش را صدا کرد: "وا ابتاه ...". اینک، حال امام را تصور کنید که با آن همه مصیبت، امانت های برادر شهیدش را نیز پرپرشده می دید ...  

اشک و خون از دیده‌اش بر خاک ریخت/
اشک بر آن کودک بی باک ریخت

امام علیه السلام او را در آغوش گرفت، به خود چسباند و درگوشش زمزمه کرد: "فرزند برادرم! صبر داشته باش و خداوند بزرگ را بخوان؛ تا او تو را به پدران صالحت ملحق کند".

بسته شد چشمش، ولی لب باز شد/
آخرین نجوای شه آغاز شد

کای خدا گر چه مرادت حاصل است/
دیدن مرگ یتیمان مشکل است

در ره تو هستی ام از دست رفت/
حیف شد، عبداللَهَم از دست رفت

این دو بر من، روح پیکر بوده‌اند/
یــادگــاران بــرادر بـــوده‌اند

امام علیه السلام سپس دست به دعا برداشت و گفت: "خداوندا! اگر مقدر کرده ای که این قوم را تا مدتی زنده نگهداری در بین آنان تفرقه ای سخت بیانداز ... زیرا آنان ما را دعوت کردند و وعده یاری دادند؛ اما به ما حمله کردند و ما را کشتند".

آن برادرزاده‌ام صد چاک شد/
این برادرزاده‌ام بر خاک شد

آن برادرزاده‌ام سرمست رفت/
این برادرزاده‌ام بی دست رفت

تا ابد مجروح زخم کاری ام/
وای من از این امانتداری ام

در این هنگام، تیرانداز سپاه دشمن «حرملة بن کاهل» گلوی نازک عبدالله را نشانه گرفت و او را در دامان عمویش ذبح کرد... . «الا لعنة الله علی القوم الظالمین؛ و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون».

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع اصلی: 
1. سید ابن طاووس؛ اللهوف فی قتلی الطفوف؛ قم: منشورات الرضی، 1364. 
2. شیخ عباس قمی؛ نفس المهموم؛ ترجمه و تحقیق علامه ابوالحسن شعرانی؛ قم: انتشارات ذوی‌القربی، 1378. 
3. اشعار، زبان حال هستند و سندیت ندارند. (برگرفته‌ از جزوه آموزشی آداب مرثیه‌خوانی با عنوان طنین عشق؛ تهیه و تنظیم مرتضی وافی؛ قم: انتشارات شفق، 1380).

لینک اصلی 

http://fa.abna24.com/special-issue/archive/2017/09/25/130787/story.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۶ ، ۱۳:۳۶
عباس جعفری (فراهانی)

حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی، کارشناس و پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به واقعه جانگداز عاشورا اظهار کرد: جریان عاشورا، شهادت امام حسین (ع) و حادثه ای که در سال 61 هجری در کربلا اتفاق افتاد و به «واقعه طف» معروف شد به دلیل محاصره سیدالشهداء (ع) و اهل بیت آن حضرت از سوی سپاه شام است که در نهایت منجر به درگیری و شهادت سیدالشهداء (ع) و بیش از هفتاد و دو تن از شخصیت های وارسته، پاک و اهل بیت پیامبر (ص) شد.

Image result for ‫عاشورا‬‎
دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) ادامه داد: این واقعه جان سوز در تاریخ اهمیت بسیاری دارد و اکنون که بیش از هزار و سیصد و هفتاد سال از آن می گذرد همچنان زنده است. در معارف دینی ما سفارش شده است که این حادثه را مهم برشمارید و مهم بدانید و برایش سوگوار باشد. آن حادثه و قیام را بررسی کنید و به زیارت امام حسین (ع) بروید و بی تفاوت نباشید. حسین بن علی (ع) را بشناسید که او چه کسی بود و چرا این قیام و واقعه رخ داد؟!.
این پژوهشگر در ادامه به برخی عبارات و جملاتی که در سوگواری ها از آن استفاده می شود اشاره کرد و گفت: عبارت «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، در واقع یک شعار است. این عبارت (صرف نظر از نداشتن سند) حکایت از اهمیت واقعه عاشورا دارد و اینکه به اندازه ای آن روز جان گداز اهمیت داشته است که بگوییم هر روزی عاشورا و هر زمینی، زمین کربلاست.
وی در ادامه افزود: در آن واقعه حسین بن علی (ع) به همراه تعدادی، حدود 100 نفر از اهل بیت، اصحاب و یاران خود در سرزمین کربلا محاصره شدند و توسط دشمنی جنایت کار که به هیچ یک از مبانی دینی اعتقاد نداشت و حرمت نسل پیامبر (ع) را رعایت نمی کرد به فجیع ترین شکل به شهادت رسیدند. اگر هر روز این واقعه نقل شود هرگز برای شنونده کهنه نیست و نخواهد شد پس می توانیم هر روز را عاشورا بنامیم.
حجت الاسلام جعفری فراهانی با اشاره به زمان وقوع واقعه کربلا اظهار کرد: این جریان در ایام پاییز بوده است، زمانی که آن منطقه اوج گرما را دارد. چراکه پاییز آن سرزمین گرمای سوزان تابستان را دارد. پاییز عراق مثل تابستان ایران است، لذا این منطقه از وضعیت خاصی برخوردار بوده و شدت عطش و گرسنگی بر مردم فشار می آورده است. به خصوص برای کودکان و زنان که ساختار بدنی ضعیف تری دارند. در آن شرایط و اوج گرما آب را بر امام و اهل بیت اش و اصحاب حضرت بستند و آنها را اینگونه با قساوت به شهادت رساندند.
وی در ادامه در پاسخ به این به پرسش که چرا امام حسین(ع) با وجود اطلاع از وقایع کربلا باز هم قیام کرد، گفت: محققان و علمای دین درباره این مساله دلائل و تحلیل های مختلفی را مطرح کرده اند که از جمله آنها می توانیم به علل سیاسی، تاریخی، اجتماعی اشاره داشته باشیم.

ادامه در لینک اصلی

http://fa.abna24.com/news/%D8%A7%D8%AE%D8%A8

http://ahl-ul-bayt.org/fa/%D9%85%D8%B9%D8%A7

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۶ ، ۱۲:۱۴
عباس جعفری (فراهانی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۶ ، ۰۸:۵۱
عباس جعفری (فراهانی)