تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان

تاریخ اسلام و تشیع
تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان
.....
بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۱۸ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

            به مناسبت فرا رسیدن نهم ربیع الأول، آغاز امامت حضرت مهدی(عج)
نهم ربیع الاول هر سال هجری قمری، مصادف با آغاز امامت خورشید درخشانِ جهانِ بشریّت و مرواریدِ فروزانِ اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) احیاگر معالمِ دین و نابود کننده ی ظلم و ستم و شوکتِ تجاوزکاران و برقرار کننده ی حکومت عدل در سرتاسر جهان و بزرگ منادی توحید و عدالت و وارث راستین پیـامبر اعـظم (صلی الله علیه وآله) و ائمـه معصـومین (علیهم السلام) حضرت حجت بن الحسن العسکری، مهدی موعود (علیه السلام) است.

ضمن عرض تبریک به مناسبت این حادثه مهم و تاریخی، توجه خوانندگان عزیز را به نوشتاری کوتاه به قلم حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی در باره آن بزرگوار، ویژگی های دوران غیبت، یاران آن حضرت و پدیده انقلاب اسلامی جلب می کنم:

در انتظار فجر عدالت/به مناسبت فرا رسیدن نهم ربیع الأول

۱ـمیلاد نور

حضرت مهدی علیه السلام در نیمه ی ماه مبارک شعبان سال ۲۵۵ هـ. ق چشم به جهان گشودند.[1] پدر بزرگوارشان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و مادر گرامی آن حضرت، خانم نرجس[نرگس] خاتون می باشد.

در شب ولادت آن بزرگوار، عمه امام عسکری علیه السلام جناب بانو حکیمه خاتون به دستور ایشان در منزل ماند. امام علیه السلام به حکیمه خاتون فرمودند: «امشب منتظر تولد فرزندی هستم از نرجس». حکیمه با تعجب پرسید، چطور ممکن است؟!(زیرا اثری از حمل در او ندیده بود). امام علیه السلام فرمود: «او بسان مادر موسی است که هیچ کس نمی دانست باردار است، زیرا فرعون شکم زنان حامله را پاره می کرد».

طبق نقل حکیمه، خداوند در آن شب فرزندی به امام عسکری علیه السلام عنایت کرد و چنین اراده فرموده بود که دشمنان، هرگز قدرت دسترسی به او را پیدا نکنند و چنین اراده کرده بود که او «وارث مستضعفان» در روی کره ی زمین بشود: «و نُرید أن نمنّ علی الذین استُضعفوا فی الأرض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین».[2]

طبق حکمت الهی در فاصله ی کوتاه سال ۲۵۵ تا ۲۶۰ هـجری، ایشان به طور مخفی زندگی می کردند و در خدمت پدر بزرگوارشان آماده ی احراز مقام امامت و رهبری مسلمانان و بر عهده گرفتن مسئولیت سنگین آنان بودند.

با شهادت امام عسکری علیه السلام در سال ۲۶۰ هجری، دوران غیبت آغاز و مدت ۷۵ سال(غیبت صغری) حضرت مهدی علیه السلام در پنهانی زندگی می کردند و مردم بدان صورت که بتوانند حضوری خدمت ایشان مشرف و مشکلات خودشان را در میان بگذارند، امکان نداشت ولی دائماً از انوار و برکات مقدس او بهره مند می شدند. دسترسی مردم به واسطه نائبان خاص او از سال ۲۵۵ تا ۳۳۰ هـ. ق صورت می گرفت.

۲ـراز غیبت

فلسفه و راز حقیقی غیبت برای عموم مردم بیان نشده است و به غیر از اولیاء خاص الهی[پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام] از آن اطلاع ندارند؛ ولی به طور کلی از میان ادله ی عقلی و نقلی می توان فوایدی را برای آن به دست آورد:

الف)امتحان و آزمایش

به واسطه همین مسئله غیبت است که خداوند می خواهد بندگان خودش را بیازماید تا حجت برآنها روشن شود که آیا ایمان واعتقاد واقعی به مبدأ جهان و مصالح او دارند یا خیر؟ باید روشن شود که مؤمنان واقعی در مواقع حساس و هنگامی که دسترسی حضوری به رهبران ممکن نیست کیانند؟ آیا صرف ادعا بر اینکه ما به خداوند و به پیشوایان او یعنی ائمه معصومین علیهم السلام ایمان داریم کافی است یا اینکه می بایست با آزمایش و امتحان این ایمان واعتقاد سنجیده شود. در نتیجه اگر کسانی در عصر غیبت طبق فرمان الهی، محکم و پا برجا ایستادند و از مشکلات نهراسیدند و وظایف و دستورات الهی(فروع دین و اعتقادات صحیح) را دنباله روی نمودند، به حق آنان، مؤمنان حقیقی و از رستگاران می باشند.

ب) محفوظ ماندن از بیعت

یکی از دلائل غیبت محفوظ ماندن از بیعت با ظالمان، مستکبران و ستم کاران است، به طوری که بعد از ظهور، حجت برهمگان تمام می باشد. چنانچه در روایتی از امام هشم حضرت علی موسی الرضا علیه السلام نقل شده است که فرمود: «گویا شیعیانم را می بینم که بعد از مرگ سومین فرزندم در جستجوی امام خود می گردند ولی او را نمی بینند»، سؤال شد چرا؟ فرمود: «چون امامشان غایب است». عرض شد: چرا غایب می شود؟ فرمود: «برای اینکه وقتی با شمشیر(سلاح) قیام نمود بیعت هیچ کسی بر گردنش نباشد».[3]

ج) خوف برکشته شدن

از دلایل دیگر راز غیبت، محفوظ ماندن از کشته شدن به دست نابکاران و دشمنان بشریت می باشد که با پیش آمدن مسئله غیبت، وجود مقدس حضرت ولی عصر علیه السلام سالم باقی می ماند و تا هنگام ظهور ایشان(زمان آن فقط، نزد خداوند متعال می باشد) که فرا رسد با قیام الهی خود ظلم و ستم را نابود و عدل و عدالت را در سراسر گیتی بر قرار می نماید.

هرگز مبادا مسئله ی کشته شدن امام زمان علیه السلام را با شهادت پدران بزرگوارش تطبیق و مقایسه نمود زیرا موقعیت و شرایط زمانی متفاوت می باشد. ائمه معصومین علیهم السلام قبل از ایشان، با پذیرا شدن شهادت، امام دیگری مسئولیت امامت را عهده دار می شد ولی طبق اراده ی الهی، مسئله امامت با وجود مقدس حضرت مهدی علیه السلام خاتمه پیدا می کند و در صورتی که ایشان نیز غایب نمی شدند و مسئله شهادت و کشته شدن برای ایشان پیش می آمد بر خلاف مصلحت الهی می بود و زمین از حجت خداوند خالی می ماند. درحالی که در اراده خداوند مقدر شده است که می بایست حق بر باطل پیروز شود و این تقدیر الهی(پیروزی حق بر باطل) به دست مبارک مهدی موعود علیه السلام و در آخر الزمان واقع می گردد.

۳ـانتظار فرج

امام خمینی(ره)، بنیان گذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در یکی از فرمایشات خود فرمودند: «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است».[4]به حق که این سخن چقدر پر معنی است. مسئله انتظار، دارای بار معنایی فراوانی از جهت کاربرد ادبی و استعمال در فرهنگ اسلامی دارد و از طرف دیگر مسئله ی آخر الزمان و انتظار ظهور مهدی موعود دارای مضامین و معانی والا و مقدسی نیز می باشد. در روایتی از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «أفضل أعمال أمتی انتظار الفرج من الله عزّوجلّ».[5]یعنی؛ بهترین و با فضیلت ترین اعمال و کارهای امت من، انتظار رسیدن فرج از نزد خدای عزیز و جلیل می باشد. و روشن است که فرج حقیقی و نهایی برپایی حق و عدل به جای ظلم و ستم و کفر در روی زمین می باشد که تحقق این مسئله طبق آیات قرآن و روایات اسلامی در آخر الزمان به وقوع می پیوندد.

منتظران واقعی مهدی علیه السلام در طول تاریخ انتظار و هم اکنون به دنبال تحقق عدالت راستین درونی و بیرونی هستند که لازمه این چنین عدالتی، امید، تحرک، شور، حماسه، مقاومت، نفی باطل و طلب حق، خروش، صلابت و قیام(ضد قعود وسکون) بهمراه اعتقاد صحیح توحیدی، محمّدی، علوی و عمل به واجبات و ترک محرمات می باشد.

در کنار این واجبات(بلکه در متن این اعمال) مسئله ی امر به معروف و نهی از منکر، پای بندی به اخلاق حسنه ی اسلامی و آمادگی نظامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

انسانِ مسلمان و منتظر یک قیام بزرگ و یک انقلاب عظیم جهانی، آیا ممکن است که خود هیچ آمادگی برای حضور در این درگیری و کمک به آن نداشته باشد؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: «لیُعدّن أحدکم لخروج القائم و لو سهماً، فإن الله اذا علم ذلک من نیّته رجوتُ لأن یُنسی فی عمره حتی یدرکه و یکون من اعوانه و انصاره».[6]یعنی؛ هرگاه یکی از شما برای قیام قائم[مهدی موعود] اسلحه تهیه کند، اگرچه یک تیر باشد، امید است خداوند عمر او را دراز کند تا ظهور و فرج او را درک نماید و از یاوران ایشان باشد.

در اینجاست که اندیشه ی شوم و باطل قاعدی گری و دروغ گویان طرفدار امام زمان علیه السلام(انجمن حجتیه در قبل از انقلاب اسلامی) روشن می شود که چقدر اسفبار و ضد انتظار است! زیرا به خود زحمت نداده اند تا بفهمند معنای انتظار و فلسفه ی غیبت چیست؟

اینان انتظار و طرفداری از امام عصر علیه السلام را به معنی کمک کردن و ازدیاد ظلم و ستم، همراه با سکوت و قعود و خاموسی می دانند. یعنی انتظار مساوی است با کسب بی لیاقتی و عدم حضور. اینان روایاتی را که سخن از قیام مردان مصلح و انقلابی در عصر غیبت را بیان می کند را هم ندیده اند!. روایاتی که خبر از قیام مردمی از مشرق زمین می دهد که زمینه برای ظهور و قیام جهانی حضرت مهدی علیه السلام را فراهم می آورند. باید به هوش باشیم و ارزش هایی که به واسطه ی انقلاب شکوه مند اسلامی ایران و در سایه اصل مترقی ولایت فقیه با جان فشانی جوانان فداکار و شهدا و جانبازان و اُسرا و...به دست آمده است را قدر بدانیم و فریب نیرنگ بازی های سالوسان خنّاس صفت [مانند دست اندرکاران مستند انحرافی "ظهور بسیار نزدیک است"!؟ و سائر جریان های گمراه] را نخوریم و با حمایت بی دریغ از نظام اسلامی در آینده ای نزدیک شاهد ظهور منجی جهان حضرت مهدی(ع) باشیم. ان شاء الله.

علاقه مندان جهت اطلاع از مضامین و اشتباهات این فیلم، به کتاب ها، مقالات، سخن رانی ها و فیلم هائی که در خبرگزاری اهل بیت(ع) - ابنا - http://www.abna.ir و خبرگزاری آینده روشن http://www.bfnews.ir موجود است مراجعه نمایند).

۴ـانقلاب اسلامی، زمینه ساز قیام جهانی مهدی علیه السلام

احادیث فراوانی در کتب حدیث و تفسیر از زبان گهربار پیامبر گرامی (صلی الله علیه وآله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) نقل شده است که حقایق و واقعیت های زیادی را به اثبات می رساند مانند اینکه ایرانیان وفادارترین امّت ها به اسلام می باشند و یا اینکه ایرانیان بیشترین بهره را از اسلام دارند.

در حدیثی نقل شده که فرمود: «ضربتموهم علی تنزیله و لاتنقضی الدنیا حتی یضربوکم علی تأویله».[7]یعنی؛ «دنیا به پایان نمی رسد تا روزی که ایرانیان با شما اعراب بر اساس تأویل قرآن جنگ می کنند چنانچه شما ابتدا بر اساس تنزیل قرآن(اسلام آوردن ایرانیان) با آن ها جنگ کردید.

همچنین پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود: «یخرج ناسٌ من المشرق فیُوطّون للمهدی سلطانه».[8]یعنی؛ در آخر الزمان، گروهی از مشرق زمین قیام می کنند و زمینه را برای انقلاب جهانی مهدی علیه السلام فراهم می آورند.

در روایتی آمده که امام محمد باقر علیه السلام می فرماید:«کأنّی بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق فلایُعطونه ثم یطلبونه فلایُعطونه فاذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ما سألوا فلایقبلونه حتی یقوموا و لایدفعونها الاّ الی صاحبکم...».[9]یعنی؛ گویا می بینم که مردمی در مشرق زمین قیام کرده اند حق را طلب می کنند ولی به آنها نمی دهد پس از آن دوباره حق را می خواهند، باز امتناع می ورزند، ولی این دفعه مردم شمشیرهای خود را- کنایه از سلاح و اسلحه- برشانه ها می نهند و بالأخره، حکومت تسلیم خواسته های آنان می شوند- ولی این بار نمی پذیرند(تا رژیم فاسد را ساقط می نمایند) و این حکومت خود را رها نمی کنند تا تحویل صاحب شما[حضرت مهدی علیه السلام] می دهند....ان شاء الله تعالی.

پی نوشت ها:

[1] شیخ مفید؛ الإرشاد ۳۴۶، مجلسی، بحارالأنوار ج ۵۱.

[2] سوره قصص / ۵.

[3] امینی، دادگستر جهان ص ۲۲۹.

[4] امام خمینی(ره)، صحیفه نور.

[5] مجلسی، بحار الأنوار ج ۵۲.

[6] همان ج ۵۲.

[7] محمدی ری شهری، تداوم انقلاب اسلامی ایران تا انقلاب جهانی مهدی علیه السلام ص ۲۵.

[8] همان ص ۳۵.

[9] همان ص ۲۶.

لینک اصلی 

http://www.hawzah.net/fa/Article/View/94516

http://www.ic-el.com/show_news.asp?idnum=661&state=article

http://www.shafaqna.com/persian/shafaqna/item/63137

http://jafari042.blog.ir/1395/02/29/%D8%AF%D8%B1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۵ ، ۱۳:۲۹
عباس جعفری (فراهانی)
مقدمه
حضرت امام حسن بن علیّ العسکری(ع)، ملقّب به «زکیّ» و «عسکری» در هشتم ربیع الثانی سال 232 هجری قمری در «مدینه منوّره» از مادری پاک دامن به نام «حدیثه» یا «سوسن» چشم به جهان گشود. (1) 
امام یازدهم شیعیان، در خاندان نبوّت و امامت و به دست پدر بزرگوارشان حضرت امام هادی(ع) تربیت یافتند. پس از شهادت ایشان(سال 254 هجری)، بر طبق اراده الهی و وصیّت پدر، مسئولیت هدایت و رهبری شیعیان را عهده دار شدند. 
ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت این حجّت برحقّ خداوند، به پیشگاه ولیّ الله الاعظم حضرت مهدی(عجّل الله فرجه الشریف) و عموم شیعیان جهان، در این نوشتار کوتاه، حجّت الاسلام عبّاس جعفری فراهانی، نگاهی اجمالی به اوضاع سیاسی- اجنماعی، حوادث و رخدادهای زمان ایشان، نقش امام عسکری(ع) و خدمات و میراث فرهنگی آن حضرت خواهند داشت. 

Image result for ‫امام حسن عسگری(ع)‬‎
1- اوضاع سیاسی، اجتماعی عصر امام عسکری "علیه السلام" 
الف- خلفای بنی عباس و وضع اقتصادی شیعیان 
عملکرد خلفای ظالم، ستمگر و نالایق عباسی، یکی از مسائلی است که بر همگان روشن است. آن ها بر خلاف دستورات روشن و منطقی اسلام در مورد به سازی اوضاع اقتصادی جامعه مسلمانان و رفع محرومیت از آن ها در تمام دوران خلافت ننگین و خفّت بار خود، حتی برای یک بار به نفع مردم مسلمان عمل نکردند که در این زمینه به گوشه هایی از پرونده سیاه آن ها اشاره می شود: 
در آمد عمده دولت اسلامی که از خارج و صدقات بدست می آمد بنابر نقل مورّخان اسلامی بالغ بر صد ها میلیون درهم می شد که تمامی این مبلغ به جای مصرف شدن در مصارف عمومی و پیش برد وضعیت زیستی مردم، صرف ساختن کاخ های مجلل و خرید کنیزان و خوش گذرانی های حکّام ظالم و از خدا بی خبر می شد. (2) 
در جمع آوری مالیات(خراج و صدقات)ماموران حکومت از انجام هرگونه شکنجه و بد رفتاری ابا نداشتند و آن را با شدیدترین نوع از مردم مطالبه می نمودند و حتی در صورت امتناع، آن ها را زندانی و یا گرفتار درندگان می کردند و روشن است که این نحوه عملکرد بر خلاف تاکیدات صریح قرآن و تعالیم انسان سازاسلام و مکتب نورانی اهل بیت(ع) در مورد جمع آوری مالیات می باشد. (3) 
حاکمان عباسی، درآمد های دولتی را صرف اداره حکومت ظالمانه و عیش و نوش های خود و درباریان می کردند و بذل و بخشش های بی اندازه به شاعران متملق دربار و غیره ابا نداشتند!. 
"هنگامی که متوکل برای 3 پسر خود(منتصر، معتز و مؤید) بیعت گرفت، «صولی»(یکی از شاعران) برخواست و قصیده ای در مدح آن ها سرود... متوکل و هر یک از پسرانش به او یکصد درهم هدیه دادند!".(4) ساختن بناهای مجلّل و نوین با آرایش های آنچنانی یکی از سنّت های غلط عباسیان بود. کاخ معروف «برج» که متوکل آن را با انواع طلا کاری ها، نصب مجسّمه حیوانات، به کار بردن سنگ های گران قیمت و سایر جواهر آلات، زینت کرده بود یک نمونه از صدهاست. (5) صرف بخش عظیمی از بودجه خلافت به ظاهر اسلامی! برای رفاه زنان درباری هم خواندنی است. بهای یکی از پیراهن های"زبیده خاتون" به پنجاه هزار دینار بالغ می شد!. (6) فقر عمومی از صفات بارز مردم آن روزگار بود. زیرا که بودجه دولت به جای مصرف شدن در تهیه احتیاجات اولیه مردم، صرف اسراف و تبذیرهای خلفا و وابستگان آن ها می شد. نا داری، فلاکت و احتیاج به غذای شبانه و محرومیت از هرگونه امکانات مادی در میان مردم مسلمان موج می زد. زیرا از اقتصاد سالم، عدالت اجتماعی و امانت داری در میان حاکمان و ... خبری نبود و هیچ گونه تلاشی برای بهبود اوضاع اقتصادی و شکوفایی آن دیده نمی شد!؟. 
ب - موضع امام حسن عسکری(ع) 
امام یازدهم(ع) بنابر وظیفه الهی و منصب امامت و هدایت راستین امّت به سوی برنامه های تعالی بخش اسلام ناب محمّدی(ص) و ایجاد حکومت بر حق اسلامی و برقراری عدالت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برابر تمام انحرافات و کج روی های حاکمان جبّار بنی عباس ایستادگی کرد و برای لحظه ای عملکرد آن ها را تائید نکرد. امام(ع) تا آنجا که در توان داشت با سخنان و عمل خود نارضایتی خودشان را اعلام می کردند. 
در زمانی که جامعه از فقر و بیماری رنج می برد و ناراحتی و سوء مدیریت حکومت آشکار بود و حکام به همراه درباریان در قصر های مجلّل به لهو و لعب مشغول بودند، چطور ممکن بود که امام(ع) و حجّت خدا، در برابر آن ها ساکت باشند. 
طبیعی به نظر می رسد که امام عسکری(ع) به دلیل احساس مسئولیت، با سیاست دولت غاصب و ستمگر مقابله کند و مسئولیت کلیه انقلاب های آل علیّ(ع) را قبول نماید تا با جرأت و جسارت بیشتر، دامنه مخالفت ها و موضع گیری ها به رهبری حضرت گسترش یابد و امّت اسلامی از هرج و مرج حاکم و پوچی و ابتذال رهایی یابند. لذا حکومت های سه گانه عباسی(حکومت معتز، مهتدی و معتمد) که در زمان امام(ع) وجود داشت به مقابله با حضرت پرداختند و با ایجاد محدودیت سیاسی و غیره، آن حضرت را در فشار و زندان قرار دادند!. (7) 
ج- شورش های داخلی 
شیعیان و به خصوص علویان برای نجات از سلطه جابرانه حاکمان عباسی و ایجاد عدالت اجتماعی بر اساس دستورات اسلام و سنت نبوی(ص) دست به اعتراض و شورش علیه خلفای جور می زدند که به نمونه هایی اشاره می شود: 
1- قیام یحیی بن عمر طالبی(ره) 
اولین پرچم شورش بر ضدّ حکومت عباسی توسط "یحیی بن عمر طالبی" در کوفه بر افراشته شد. از آنجائی که او دارای خصائص نفسانی عالی و آرمان های والای اسلامی و انسانی بود، شیعیان محروم گرد او جمع شدند. او ابتدا کوفه را فتح و زندانیان ستم دیده را آزاد نمود. اما دشمن جنایت کار با تمام قوا در برابر او ایستاد و شعله خروشان انقلاب(که نزدیک بود به وسیله آن ریشه ظلم و ستم عباسیان را خشکانده شود) را خاموش کرد و یحیی را به شهادت رساند. 
پس از شهادت یحیی، شاعران در وصف پاکی، شهامت و غیرت دینی او اشعار حماسی سرودند و مردم نیز تا مدت ها در ماتم او عزاداری کردند. (8) 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۵ ، ۰۸:۰۴
عباس جعفری (فراهانی)

به گزارش خبرگزاری رسا، چاپ دوم کتاب «نهم ربیع جهالت‌ها، خسارت‌ها» اثر مهدی مسائلی از سوی نشر آرما منتشر شد.

هر ساله روز نهم ربیع الاول، در فاصله‌ای اندک از هفته‌ای که نام وحدت اسلامی را بر دوش می‌کشد، به فرصتی برای دشمنان امت اسلامی تبدیل می‌شود تا به وسیله جهالت عده‌ای خاص، وحدت و انسجام مسلمانان را هدف قرار داده و با ایجاد تفرقه میان آنان، به اهداف شوم خود نزدیک‌تر شوند.

در حالی که توصیه ائمه اطهار (ع) همواره بر احترام به مقدسات دیگر مذاهب اسلامی و حتی سایر ادیان الهی بوده است و اصول تعلیمات آن بزرگواران نیز بر اساس تزکیه و پاکسازی مردم از پلیدی‌ها پایه‌گذاری شده است.

انجام چنین منکرات و بدعت هایی، آن هم با نام پیروی از مکتب اهل بیت (ع) نه تنها انحراف از خط و روش آن بزرگواران است، بلکه ظلم و خیانتی بزرگ به این مکتب حقه به شمار می‌رود که موجبات اضمحلال و تخریب وجهه آن را در پی خواهد داشت.

کتاب «نهم ربیع جهالت‌ها، خسارت‌ها» با قیمت هشت هزار و پانصد تومان روانه بازار کتاب شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۰:۵۲
عباس جعفری (فراهانی)

به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) مراسم عزاداری و سوگواری در بیت آیت الله العظمی مکارم شیرازی برگزار شد.

لینک اصلی

http://fa.abna24.com/service/pictorial/archive/2016/11/30/712188/story.html#


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۵ ، ۰۹:۱۵
عباس جعفری (فراهانی)

دلایل پیشنهاد و قبول ولایتعهدی امام رضا(ع)

در گفت و گو با حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی

حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی در خصوص دلایل پیشنهاد ولایتعهدی مامون به امام رضا(ع) گفت: مامون طرح ولایتعهدی را بر اساس چند نکته اساسی مطرح کرد، اولین نکته این بودکه در دستگاه خلافت عباسیان به خصوص از دوره هارون، امین و مامون مشکلاتی به وجود آمده بود که یکی از این مشکلات شورش ها  از جمله فرق مختلف حتی غیر مسلمانان و حتی از ناحیه رومیان بود که متوجه حکومت عباسیان شده بود و لذا مامون از ناحیه امام رضا(ع) احساس خطر کرد و تصمیم گرفت با یک فکر و اندیشه ای جلو بیاید و طرح ولایتعهدی را پیشنهاد داد. دلیل دوم این بود که شیعیان را فریب دهد، مامون قصد داشت با طرح ولایتعهدی شیعیان را گمراه کند و این نکته را مطرح کند که اهل بیت با پذیرش ولایتعهدی، برخلاف اعتقاداتشان عمل می کنند و لذا از امام رویگردان شوند.

او در توضیح دلیل دیگری که مامون را واداشت تا طرح ولایتعهدی را به امام رضا(ع) پیشنهاد کند، گفت: نکته سوم تحکیم قدرت عباسیان بود، نیروهای خلافت عباسی احساس کردند با طرح ولایتعهدی امام رضا(ع) قدرت عباسیان مستحکم می شود.همچنین نکته چهارم این بود که در بین مردم مطرح شود خاندان پیامبر به دنبال مادی گرایی و امور دنیوی هستند.

جعفری فراهانی در خصوص دلایل پذیرش ولایتعهدی از جانب امام رضا(ع) اظهار کرد: امام مشروط و به صورت محدود مجبور به پذیرش ولایتعهدی شد. روایت شده هنگامی که ولایتعهدی پیشنهاد شد، امام نپذیرفت و فرمود: "اساس حکومت متعلق به امامان شیعه است که از جانب خداوند به اهل بیت واگذار شده است". اما وقتی با اجبار روبرو شد امام چاره ای جز پذیرش ولایتعهدی نداشت. دلیل دوم این بود که اگر امام ولایتعهدی را نمی پذیرفت، می بایست جواب شیعیان را مبتنی بر اینکه آنها باید قیام کنند، می داد، در حالی که این آمادگی برای قیام در میان شیعیان وجود نداشت. دلیل سوم حفظ خون شیعیان بود، مامون تهدید کرده بود که شیعیان و امام را خواهد کشت و لذا امام برای حفظ جان شیعیان پیشنهاد ولایتعهدی را پذیرفت. دلیل چهارم این بود که امام می خواست نقشه ها و توطئه های عباسیان را خنثی کند. پنجمین دلیل تثبیت موضع امامت اهل بیت(ع) برای شیعیان بود، در پذیرش ولایتعهدی از جانب امام، فرصتی به وجود آمد تا امام بتواند ایده ها و افکار خود را در بین مردم ترویج دهد و از ناحیه پذیرش ولایتعهدی بخش مهمی از معارف اهل بیت(ع) را ترویج دهد که از جمله این معارف می توان به طرح حدیث "سلسلة الذهب" اشاره کرد که یکی از احادیث بسیار محکم در بحث امامت است و اینکه ولایت با خاندان پیامبر(ص) تکمیل می شود. دلیل ششم این بود که امام می خواست با فرصتی که برایش مهیا می شد به احتجاج و مناظره با سردمداران مذاهب گوناگون بپردازد که به روشن شدن حقیقت کمک کند که در این خصوص نمونه های فراوانی از مناظره ایشان با غالیان، یهودیان، زرتیشتیان و ... موجود است.

جعفری فراهانی در خصوص مناظره های امام رضا(ع) و پیشینه تاریخی برگزاری مناظره ها در زمان اهل بیت(ع) گفت: درباره مناظره های اهل بیت در تاریخ موارد فراوان داریم. این مناظره ها از زمان پیامبر تا زمان امام رضا(ع) در تاریخ وجود دارد. مرحوم طبرسی از علمای قرن ششم شیعه در کتابی تحت عنوان "الاحتجاج ..." مجموعه مناظره های پیامبر و ائمه را جمع آوری کرده است.

این محقق علوم دینی به مناظره امام رضا(ع) با "جاثلیق" یکی از دانشمندان مسیحی اشاره کرد و افزود: مامون وقتی موفق شد اهداف خود را به نتیجه برساند، تصمیم گرفت به نوعی امام رضا(ع) را تضعیف کرده و با ترتیب دادن مناظرات و طرح سوالاتی که امام نتواند به آنها پاسخ دهد، به نوعی شخصیت امام را تضعیف کند تا خود قدرت پیدا کند. ولی امام توانست به همه سوولات مطرح شده پاسخ گوید. یک روز که امام رضا(ع) در مرو بود، مامون پیشنهاد داد امام با جاثلیق مناظره کند، این مجلس تشکیل شد و مأمون رو به جاثلیق کرد و گفت:‌ "ای جاثلیق! این[اشاره به امام رضا] پسرعموی من موسی بن جعفر(ع) است. او از فرزندان فاطمه(س) دختر پیامبر ما، و فرزند علی بن ابی طالب(ع) است. من دوست دارم با او سخن بگویی و مناظره کنی، اما طریق عدالت را در بحث رها مکن". جاثلیق گفت: ‌"ای امیر مؤمنان! من چگونه بحث و گفتگو کنم که (با او قدر مشترکی ندارم) او به کتابی استدلال می‌کند که من منکر آنم و به پیامبر عقیده دارد که من به او ایمان نیاورده‌ام". در اینجا امام(ع) شروع به سخن کرد و فرمود: "ای نصرانی! اگر به انجیل خودت برای تو استدلال کنم اقرار خواهی کرد؟". جاثلیق گفت: "آیا می‌توانم گفتار انجیل را انکار کنم؟ آری به خدا سوگند اقرار خواهم کرد هرچند به ضرر من باشد". امام(ع) فرمود: "هرچه می‌خواهی بپرس و جوابش رو بشنو" که این امر باعث شگفتی بسیار جاثلیق می شود که چگونه امام به مباحث انجیل احاطه دارد، در حالی که امام رضا(ع) دارای علم لدنّی از جانب خداوند است و در نهایت نیز این مناظره باعث سرافکندگی مامون شد!.

جعفری فراهانی در خصوص مناظره امام رضا(ع) با یکی از رهبران غالیان اظهار کرد: جهد، ادعاها و صفات خدایی را به پیامبر و ائمه(ع) نسبت می داد. در جلسه ای امام رضا(ع) به گفت وگو با جهد پرداخت. جهد در این جلسه آیات قرآن را مطرح و نسبت هایی را به خدا و پیامبران داد که امام در پاسخ به نسبت های جهد گفت:" وای بر تو که تقوای الهی در پیش نگرفته ای و نسبت های ناروا به پیامبران می دهی و آیات قرآن را مطابق با میل خود تفسیر می کنی در صورتی که این تفاسیر باید توسط دانشمندان و راسخون در علم مطرح شود." این مناظره نیز در نهایت باعث شگفتگی جهد شد و نیات او رسوا گشت.

این محقق علوم دینی در ادامه در خصوص دلایل هجرت امام رضا(ع) گفت: در این هجرت برکات زیادی نهفته است. هجرت امام رضا(ع) اولین هجرت امام به خارج از مدینه و شمال حجاز است که مهم ترین دستاورد آن نیز ترویج معارف قرآن بین مسلمانان است. در واقع حرکت امام به نوعی ترویج و تبیین معارف قرآنی محسوب می شود. مردم قبلا آیات قرآن را شنیده بودند اما نگاه روشنی نسبت به آن نداشتند، اما امام در جلسات و مناظراتی که برگزار می شد آیات مختلفی را مطرح و مصداق آنها را برای مردم روشن می کردند. برای ایرانیان نیز این امر فرصت مناسبی بود که با معارف اهل بیت(ع) آشنا شوند، در گذشته و در حال حاضر نیز مردم ایران در طول سال، از وجود با برکت ایشان، از معنویات و معارف این امام همام، بهره مند شده و می شوند.

دیگر لینک ها:

 http://www.monazereh.ir/vb-2269.htm


لینک مرتبط

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۵ ، ۱۱:۵۹
عباس جعفری (فراهانی)

 اشاره:

آشنایی، گزینش و انتخاب الگوی کامل و شایسته، نیاز فطری هر انسان کنجکار و آرمان گراست. زیرا در گستره ی  وسیع زندگی انسان و رفتارهای کوچک و بزرگ اخلاقی و پیشرفت های او و در همه جوانب و روابط سیاسی، فقهی و فرهنگی جامعه به طور بسیار محسوس، تأثیر گذار هست و کارآیی و نقش زیادی خواهد گذاشت. خداوند حکیم در این باره، پیامبرانی را به عنوان الگو و اسوه، مبعوث نمود تا انسان های خواهان رشد معنوی و تکامل انسانی با مشاهده و مطالعه زندگی آنان، راه سعادت و ترقی و تکامل را طی نمایند. برترین این پیامبران حضرت محمّد بن عبدالله(ص) به عنوان خاتم و اشرف پیامبران الهی می باشد که خداوند شخصیت و زندگی و سیره و رفتار او را به عنوان اسوه و الگوی برای  همه بشر تا روز قیامت قرار داده است. 

پیامبر

اصحاب و یارانی که به او ایمان آورند، همه رفتارهای او را از نزدیک می دیدند و به شدت تحت تأثیر ایشان قرار می گرفتند و چنان در اخلاق و رفتار آنان تأثیر می گذاشت که سر از پا نمی شناختند!. یکی از برجسته ترین یاران و دست پروردگان پیامبر(ص)، امام علیّ بن ابی طالب(ع) بود که پروانه وار، گرد حضرت می چرخید و از رفتار و کردار او، درس می آموخت که در خطبه ی نهج البلاغه به آن اشاره فرموده است.  

بی تردید شخصیت پیامبر اعظم(ص)، الگو و اسوی کامل و تمام عیار گذشته، امروز و فردای بشریت است. جهان امروز با پیشترفت های فوق العاده ای که در همه ی زمینه ها کرده و به کلی دگرگون شده اما در زمینه های اخلاقی و معنوی محتاج تعالیم معنوی و اخلاقی شناخته شده و ناشناخته ی پیامبر اعظم(ص) می باشد.

با این هدف حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی متن کوتاه زیر را تهیه و در اختیار خوانندگان عزیز قرار داده است. امید است مورد قبول اشرف مخلوقات و نبی مکرم(ص) و شما خوانندگان عزیز واقع شود. ان شاء الله.


۱ ـ ولادت و حوادث همگام با ولادت

خاتم انبیاء و اشرف مخلوقات حضرت محمّد بن عبدالله(ص) بنا به دیدگاه شیعیان اثنا عشری و پیروان اهل بیت(ع) در هفدهم ربیع الأوّل [۱] عام الفیل* (سالی که سپاه فیل به فرماندهی ابرهه، پادشاه حبشه به خانه کعبه در مکّه حمله کردند) در شهر مکّه به دنیا آمد. قبل از تولد، پدرش را از دست داده بود. در شش سالگی مادر بزرگوارش، آمنه بنت وهب، دنیا را وداع کرد و این نوجوان کاملا یتیم شد و تحت سرپرستی جدّش عبدالمطّلب و پسر عمویش ابوطالب قرارگرفت. حوادث و رخدادهای دوران نوجوانی، جوانی، تا چهل سالگی و پس از آن با رویدادهای عجیب و غریبی و خارق العاده ای همراه است که برای هر خواننده و شنونده مسلمان و غیر مسلمانی شگفت انگیز و جذّاب خواهد بود.

خاموش شدن آتشکده فارس، وقوع زمین لرزه و کنده شدن بت ها از محل خود، ناله ی شیطان و نشانه ی وقوع رخدادی بزرگ و مولودی ارزشمند و با خیر و برکت برای بشریت یعنی وجود نازنین حضرت محمّد(ص) بود که جهان آلوده به ظلم و ستم و کفر و گمراهی را به توحید و خداپرستی و تقوا و کمالات انسانی رهنمون می شود. [۲]

۲ ـ سفر تاریخی به شام و پیش گویی راهبان مسیحی

حضرت پیامبر(ص) دو سفر تاریخی به شام(در دوازده و بیست و پنج سالگی) داشته اند که در سفر اول بَحیرای راهب به حضرت ابوطالب، نسبت به حوادث ناگواری که از سوی یهود در انتظار او خواهد بود، هشدار داد!.

در سفر دوم نسطورای راهب به مَیْسره(غلام خدیجه بنت خُویلِد) نسبت به آینده درخشان پیامبر نوید و مژده داد!. و در این سفر بود که سود فراوانی برای خدیجه به دست آورد و و میسره هم گزارش درست کاری حضرت را به خدیجه اعلام نمود. [۳]

آن حضرت، در بیست سالگی در حِلْف الفضول(پیمان جوان مردان) شرکت کرد. ایشان در همین ایّام به عنوان”محمّد امین” [درست کار و راست گو] معروف و رفتار و کردار او در میان مردم مکّه و در اوضاع جامعه جاهلی موجب شگفتی و تعجب شده بود. [۴]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۵:۵۰
عباس جعفری (فراهانی)
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی)
در دیدار شرکت‌کنندگان در «کنگره‌ى جهانى‌ جریان هاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام» فرمودند: 
«جریانى که امروز به نام "داعش" شناخته می شود یکى از فروع شجره‌ى خبیثه‌ى تکفیر است، همه‌ى آن نیست». (تاریخ ۱۳۹۳/۰۹/۰۴)
پیش از این نیز ایشان در دیدارهای مختلف به تشریح ابعاد گوناگون جریان تکفیری پرداخته بودند. در جدول زیر بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره جریان تکفیری در دیدارهای مختلف بررسی شده است:
ویژگی‌های جریان تکفیری
۱. تکفیر مسلمانان به‌خاطر جهالت و نداشتن نگاه نو و فهم نو از معارف اسلامی
۲. حمایت سرویس‌هاى امنیتى و اطلاعاتى آمریکا و رژیم صهیونیستی از جریان تکفیری
۳. فریب‌خورده بودن گروه‌های تکفیری
۴. شرک ندانستن اطاعت طواغیت زنده و شرک دانستن احترام به قبر بزرگان
شواهد خدمت جریان تکفیری به استکبار ۱. منحرف کردن حرکت بیدارى اسلامى
۲. سازش پشتیبانان جریان تکفیر با رژیم صهیونیستى برای جنگ با مسلمان‌ها
۳. ویران شدن زیرساخت‌هاى کشورهاى اسلامى با تحرکات جریان تکفیرى
۴. مخدوش کردن چهره‌ى اسلام در دنیا
۵. تنهاگذاشتن محور مقاومت در جنگ پنجاه روزه غزّه
۶. منحرف کردن شور و حماسه‌ى جوانان مسلمان در سراسر دنیاى اسلام
۷. پشتیبانی تسلیحاتی آمریکا از داعش توسط هواپیماهای ترابری
۸. ایجاد جنگ شیعه و سنی به جای همکاری با برادران مسلمان
۹. تبدیل معادله جهاد و مقاومت به تکفیر و ترور فرزندان اسلام
وظیفه مسلمانان برای مقابله با جریان تکفیری ۱. تشکیل نهضت علمى از سوی علمای مذاهب اسلامی براى ریشه‌کن کردن جریان تکفیرى
۲. تنظیم منشور وحدت اسلامی توسط علما و روشنفکران اسلامی
۳. روشنگرى نسبت به نقش سیاست هاى استکبارى آمریکا و انگلیس
۴. ارشاد گروه‌های تکفیری
۵. اهتمام به قضیّه‌ى فلسطین و قدس شریف و مسئله‌ى مسجدالاقصى
۶. حفظ اتحاد و دوری از بدبینی بین شیعه و سنی
۷. ایجاد وحدت بین مسلمانان بر محور وجود مقدس نبی مکرم(ص)
۸. افزایش عوامل اقتدار در درون مسلمانان
۹. بدبین بودن به اسلام مطلوب واشنگتن، لندن و پاریس

ادامه در لینک اصلی زیر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۵ ، ۰۹:۰۹
عباس جعفری (فراهانی)

فتاوا و نظرات مراجع عظام تقلید و اندیشمندان اسلامی 

پیرامون حرمت تکفیر مسلمانان و اهانت به مقدسات مذاهب اسلامی

دیباچه

امروز و در این سال ها، جهان اسلام، یکى از مهم ترین و حسّاس‌ترین مقاطع تاریخ خود را مى‌گذراند. از یک سو رشد و گسترش بیدارى اسلامى و فریاد اسلام‌خواهى مسلمانانى که از اندیشه‌هاى بیگانه خسته و مأیوس شده اند، سراسر جهان اسلام را فراگرفته است و از سوى دیگر دشمنان قسم خورده اسلام، براى مبارزه با این آیین حیات بخش، با تمام توان به میدان مبارزه آمده‌اند. دشمنان اسلام به خوبى دریافته‌اند که اگر آموزه‌هاى اصیل و روح بخش اسلامى در میان مسلمانان فراگیر شود، جایى براى استعمار و استکبار باقى نخواهد ماند و دین مبین اسلام جهانى خواهد شد.

فتاوا و نظرات مراجع عظام تقلید و اندیشمندان اسلامی پیرامون حرمت تکفیر مسلمانان و اهانت به مقدسات مذاهب اسلامی

اما متأسّفانه در کنار دشمن خارجى، آنچه امروز ضربات جبران ناپذیرى بر پیکر جامعه اسلامى و بیدارى اسلامى وارد مى‌کند، فتنه تکفیر است. روزى نیست که دست‌هاى آلوده تکفیریان، به بهانه‌هاى واهى، خون پاک و مطهر مسلمانان را بر زمین نریزند


و یا اماکن مقدّس و هویّت بخش مسلمانان را ویران نکنند. آنان همچون خوارج با سوء استفاده از آیات قرآن کریم، به قتل و غارت مسلمانان مى‌پردازند، و به تعبیر امام على(ع) «کلمة حق یراد بها الباطل» با تفسیرهاى بدعت‌گونه از معارف دینى، خون و مال و ناموس مسلمانان را مورد تعرّض قرار مى‌دهند. آنان با انتساب نابجاى برخى از امور به ارباب مذاهب و همچنین بزرگ نمایى رفتار نامناسب برخى از عوام، بر تنور اختلاف و تفرقه در میان مسلمانان مى‌دمند و احساسات دینى مسلمانان را جریحه دار مى‌کنند. نتیجه چنین اعمالى نیز رشد و گسترش فضاى بدبینى و اختلاف میان مسلمانان است.


از آنجا که علما و مراجع عظام تقلید و پیروان مکتب اهل‌بیت(علیهم السلام) اهانت به مقدّسات مذاهب اسلامى و تکفیر پیروان سایر مذاهب را جایز نمى‌دانند و با صراحت بر حرمت چنین اعمالى فتوا داده‌اند و نیز بسیارى از اندیشمندان و علماى شیعه دیدگاه‌هاى مشابهى را در زمینه حرمت تکفیر مسلمانان و اهانت به مقدسات مذاهب اسلامى ارائه کرده‌اند، لذا حوزه نمایندگى ولى فقیه در امور حج و زیارت بر آن شد تا با انتشار این فتاوا و آراء، گامى مهم در جهت تقویت مبانى تقریب مذاهب اسلامى و نزدیکتر شدن هرچه بیشتر علما و اندیشمندان سایر مذاهب در راستاىمقابلۀ نظرى با تکفیر و جنایات تکفیریان برداشته شود.


اثر حاضر به زبان فارسی علاوه بر فتاواى مراجع معظم تقلید و نظرات برخى از اندیشمندان و علماى اسلام، به بررسى اجمالى فتنه تکفیر اهل قبله از نگاه قرآن، روایات و اندیشمندان اسلامى مى‌پردازد. امید که با همّت و مساعدت تمامى علماى جهان اسلام، شاهد نابودى فتنه تکفیر در دو حوزه اندیشه و عمل در جهان اسلام باشیم.  


حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت با انتشار فتاوا و نظرات مراجع تقلید و اندیشمندان اسلامی درباره حرمت تکفیر مسلمانان و اهانت به مقدسات مذاهب اسلامی، گامی مهم در جهت تقویت مبانی تقریب مذاهب اسلامی و نزدیک‌تر شدن هرچه بیشتر علما و اندیشمندان سایر مذاهب در راستای مقابله نظری با تکفیر و جنایات تکفیریان برداشته شود.

در این کتاب علاوه بر فتاوای مراجع تقلید، نظرات برخی از اندیشمندان و علمای اسلام، به بررسی اجمالی فتنه تکفیر اهل قبله از نگاه قرآن، روایات و اندیشمندان اسلامی می‌پردازد.

در این کتاب فتاوای مقام معظم رهبری و حضرات آیات سید علی سیستانی، محمد فاضل لنکرانی، وحید خراسانی، ناصر مکارم شیرازی، لطف الله صافی گلپایگانی، عبدالله جوادی آملی، سید موسی شبیری زنجانی، جعفر سبحانی، سید محمدسعید حکیم، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سید محمدحسین شاهرودی، بشیر نجفی، حسین مظاهری، سید محمدعلی علوی گرگانی، سید یوسف مدنی تبریزی، آصف محسنی، شیخ محمدمهدی آصفی، محمدرضا مهدوی کنی و محمد یزدی پیرامون حرمت تکفیر مسلمانان به چشم می‌خورد.              «پژوهشکده حج و زیارت»

یادآوری می شود؛ این کتاب تاکنون به زبان های عربی، انگلیسی، ترکی استانبولی و اردو ترجمه شده است.

لینک اصلی

http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1273


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۵ ، ۱۳:۰۵
عباس جعفری (فراهانی)