در مقابل جریان غدیر، همواره دو جریان قرار داشتهاند که سعی در انحراف مسیر اصلی هدایت و سعادت جامعه داشتهاند:
۱. مروجان اسلام سلفی: طرفداران این جریان سعی کرده و میکنند غدیر را صرفا به موضوعی شیعی تبدیل کنند. در حالیکه «غدیر یک مسأله اسلامی است؛ یک مسأله فقط شیعی نیست. در تاریخ اسلام، پیامبر اکرم یک روز سخنی بر زبان رانده و عملی انجام داده است که این سخن و این عمل، از ابعاد گوناگون دارای درس و معناست. نمیشود ما بگوییم که از غدیر و حدیث آن، فقط شیعه استفاده کند؛ اما بقیه مسلمانان از محتوای بسیار غنیای که در این کلام شریف نبوی وجود دارد و مخصوص یک دوره هم نیست، بهره نبرند.»(۱۳۷۹/۰۱/۰۶) و یا با ارائه تفسیرها و تحلیلهای تفرقهانگیزانه و وحدتگریزانه، بر اختلاف بین مذاهب اسلامی دامن زدهاند.
در این نوشتار بر آنیم نگاهى به فقه غدیر افکنیم، پیش از ورود به بحث توجه به چند نکته ضرورى مى نماید:
1. مراد از فقه غدیر اعمال مستحب این روز است. روایات سى و شش عمل را در این روز مستحب شمرده اند که ما آنها را به ترتیب حروف الفبا ارائه مى کنیم.
2. این تعداد حکم براى یک روز نشان از اهمیت، حساسیت و عظمت آن دارد. در اسلام براى هیچ روزى، هر چند بسیار مهم و مقدس، این تعداد حکم ارائه نشده است. در برخى از روزهاى مهم مانند فطر و قربان، عرفه و مباهله اعمال متعددى مستحب شمردهشده، ولى اگر همه آنها را به یکدیگر ضمیمه کنیم، با مستحبات غدیر برابرى نمىکنند.
3. دومین ویژگى فقه غدیر جامعیت است. در هر زمینهاى عملى واردشده، اعمالى جامع و بى کم و کاست؛ از عمل عبادى تا برنامه سیاسى همایش و طرح اقتصادى ایجاد مساوات همه در فقه غدیر گرد آمده است. گستردگى و غناى این اعمال چنان است که مىتوان گفت در آینه فقه کامل غدیر کمال دین تجلى یافته است.
4. سومین ویژگى فقه غدیر این است که براى اعمال آن فضیلتهای منحصر به فرد قرار داده اند؛ که در جاى دیگر به چشم نمى خورد و این حتى از فضیلت های ماه رمضان نیز بیشتر است. مرحوم میرزا جواد آقا تبریزى مى گوید: «فضیلتى که براى روز غدیر واردشده نسبت به فضیلت هاى ماه رمضان زیادتر است.» (1)
کنفرانسی با عنوان «تعیین هویت اهل سنت» که در پایتخت «چچن» برگزار شد، وهابیت را از لیست اهل سنت خارج کرد
روزنامه “الاخبار” لبنان در مقالهای به قلم "علی الدیری" نوشت: در کنفرانس مذکور، وهابیت از لیست اهل سنت خارج شد. از زمان صدور بیانیه این کنفرانس، دستگاه تبلیغاتی دربار سعودی احساس می کند برای نخستین بار از همان جام زهر کشندهای می آشامد که خود به دیگران می نوشاند، یعنی همان زهر محرومیت و تکفیر.
به گمان من «علمای ارشد عربستان سعودی» باید در دلایلی که وهابیت را از اهل سنت جدا می کند، تأملی کرده تا نسخه ای میانه رو تر را ارائه دهند.
دلایلی که باید مورد نقد و بررسی قرار گیرند، همان ده دلیلی هستند که «محد بن عبد الوهاب» برای تشخیص تکفیر تعیین کرد.
"صالح فوزان" عضو دائمی کمیته صدور فتوی، در کتاب خود در فصلی با عنوان «خدای وحشیگری وهابی» این نقایض را مورد بررسی قرار داده و کارکرد سیاسی آنها را در تأسیس دولت نخست سعودی تبیین می کند.
"فوزان" نواقض را بدین شرح معرفی می کند: « نواقض اسلام همان مفسدات و مبطلات آن هستند، هرکه اسلام آورد و به یگانگی خداوند و نبوت پیامبر (صلی الله علیه وآله) شهادت داد، اسلام او با یکی از این نواقض باطل شده و خواه یا ناخواه کافر شمرده است».
کارشناس فرق و مذاهب اسلامی در گفتگو با شبستان:
سابقه این دشمنی به خوارج نهروان باز می گردد و در واقع وهابیت تکفیری نیز پیرو همان فرقه افراطی و گمراهی هستند که به ظواهر دین اکتفا کرده و علی بن ابی طالب(ع) که قرآن ناطق بود را کنار گذاشتند.
حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی، کارشناس فرق و مذاهب اسلامی در گفتگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان با اشاره به اینکه وهابیت، فضایل امیرمومنان (ع) را زیر سوال می برد، اظهار کرد: اساسا وهابیت که سردمدار و رهبر فکری آنها ابن تیمیه و پس از آن پیرو او محمدبن عبدالوهاب است، تمام فرقه های اسلامی به ویژه شیعیان را کافر، مرتد و خارج از دین دانسته و تنها خود را مسلمان می دانند و بر همین پایه هر مخالفی را واجب القتل و هر نوع مخالفتی را سرکوب می کنند.
وی ادامه داد: این جریان تکفیری تندرو به هر بخش از اعتقادات شیعه، شبهه ای وارد کرده و بهانه جویی می کنند که از جمله آن می توان به فضایل و جایگاه اهل بیت(ع) در این باره اشاره کرد؛ ما شیعیان و پیروان اهل بیت(ع)، معتقدیم امامان معصوم(ع) جانشینان پیامبر اکرم(ص) هستند و همان علم لدنی و دانشی که خداوند در اختیار پیامبر (ص) قرار داده به جانشینان ایشان از حضرت امام علی (ع) تا امام عصر (عج) نیز عطا فرموده است اما وهابیت این مساله را نمی پذیرند و آن را خلاف مبانی دینی و قرآنی خود می دانند؟!.
دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت (ع) تصریح کرد: اما با تورق تاریخ و تامل در منابع شیعه و اهل سنت می توان به خوبی دریافت که حضرت علی(ع) از چنان فضایلی برخوردار بوده اند که نشان می دهد ادعای وهابیت در خصوص حضرت (ص) جز از سر عناد و دشمنی و کینه ورزی نیست.
وی ابراز کرد: در این خصوص تاریخ گواهی می دهد، نخستین فردی که به پیامبر (ص) ایمان آورد و پشت سر ایشان نماز خواند و در ماجراهای مکه و مدینه و جنگ های مختلف در کنار حضرت (ص) حضور داشت، حضرت امام علی(ع) بود و این بر کسی پوشیده نیست بلکه از فضایل آن بزرگوار محسوب می شود.
به گزارش دیار آفتاب؛ حجت الاسلام شاکری، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی فراهان در گفتگو با خبرنگار فراهان خبر با اشاره به سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع) گفت: حرم به گرداگرد مکانهای مقدس گفته میشود که از حرمتی خاص برخوردار است و با آن همچون دیگر مکانها رفتار نمیشود، مهم ترین حرم مسلمانان، حرم مکه است که خانه خدا در آن قرار دارد، در رتبه بعد، حرم مدینه است که خانه و مدفن رسول الله(ص) را دربرمیگیرد و در کنار حرم مکی، حرمین شریفین خوانده میشود.
قطعاً دشمنی غرب و در رأس آن آمریکا و انگلیس و یا رژیم اشغال گر قدس با انقلاب اسلامی و در واقع با اسلام ناب محمدی(ص) دور از انتظار نیست، لیکن شاید هجمه آلسعود به اصول، ارزشهای اسلامی و حتی جان و مال مسلمانان، باورکردنی نباشد؟!. اما بررسی نشانهها بیان گر این واقعیت است که ماهیت این رژیم خون خوار، قدرتطلب و سرسپرده، تفاوت چندانی با اربابان خود ندارد.
در تاریخ ننگین آلسعود، جنایات فراوانی دیگری نیز ثبت گردیده که تاکنون منجر به قتل بیش از یک میلیون مسلمان(عرب و غیرعرب) چه شهرنشین و چه بیابان و روستانشین و آوارگی حدود سه میلیون نفر دیگر شده است. از جمله در همان سالهای اولیه شکلگیری رژیم آلسعود، وهابیهای عربستان طی چند مرحله لشکرکشی به شهرهای نجف و کربلا در عراق، هزاران مرد و زن و کودک بیگناه را قتلعام کردهاند.
در سال ۱۹۳۴ میلادی نیز عربستان موفق شد با سوء استفاده از وضعیت نسبتاً آشفته حاکم بر یمن، سه استان واقع در شمال شرق یمن یعنی نجران، جیزان و عسیر در نزدیکیهای تنگه بابالمندب را از خاک یمن جدا کرده و به خاک خود ضمیمه کند. پس از آن نیز آلسعود چندینبار حکام دستنشانده و دیکتاتور یمن در کشتار شیعیان این کشور را همراهی کرده است، یکبار هم در سال ۲۰۱۰ و پس از آن مجدداً درسال ۲۰۱۵، یمن مورد رفتارهای تجاوزگرانه آلسعود قرار گرفت، که آخرین آن همچنان ادامه دارد.
رژیم جعلی آلسعود در تهاجم جدید و در جریان جنگ ویران گری که علیه یمن به راه انداخته، تاکنون بیش از ده هزار انسان بیگناه را که شمار زیادی از آنها زن و کودک بودند، به طور مستقیم به قتل رسانده و حدود ۳۰ هزار نفر را هم زخمی کرده و تقریباً تمامی زیرساختهای حیاتی و اصلی این کشور فقیر اسلامی را تخریب نموده است.
ادامه در لینک اصلی
http://alef.ir/vdcdof0sxyt0n56.2a2y.html?391742
به مناسبت میلاد فرخنده دهمین حجت حق، حضرت امام علی بن محمد الهادی (علیهماالسلام)
اشاره:
حضرت امام علی بن محمد الهادی(ع) در نیمه ی ماه ذی الحجة الحرام سال 212 هجری، در مکانی به نام «صریّا» در نزدیکی مدینه منوره، کودکی نورانی از مادری پاک دامن و با فضیلت به نام «سمانه مغربیة» پا به عرصه ی دنیا گذاشت. (1)
پدر بزرگوار آن حضرت، امام نهم حضرت محمد بن علی الجواد(ع) بود.
امام هادی(ع) پس از 33 سال امامت و رهبری شیعیان، در سن 41 سالگی، در سوم ماه رجب سال 254 هجری در شهر سامرّاء به دست «معتزّ عباسی» (خلیفه ی وقت عباسی) مسموم و به شهادت رسید. مشهورترین القاب آن حضرت: «نقیّ» و «هادی» و به «ابوالحسن الثالث» مکنّی می باشد. (2)
ضمن عرض تبریک میلاد نورانی این سلاله ی پاک پیامبر(صل)، به پیشگاه حضرت بقیت الله الأعظم(عج)، مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای(دام ظلّه)، مراجع عظام تقلید و عموم شیعیان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت(ع)، در این مقاله کوتاه، به قلم حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی، نگاهی به حوادث و رخ دادهای دروان پر فراز و نشیب زندگانی آن حضرت می اندازیم:
1. علم و کمالات اخلاقی امام هادی(ع) :
حضرت امام هادی(ع)، در خاندانِ پاک نبوّت و امامت رشد و تربیت یافت. پس از شهادت امام جواد(ع)، امام هادی(ع) در سن هشت سالگی منصب امامت را عهده دار شد که نمونه ای کامل از رشد علمی و معنوی آن بزرگوار و واضح ترین دلیل بر حقانیت خط و جریان اهل بیت رسالت(ع) در ادعای وصایت و خلافت و جانشین پیامبر اسلام(ص) و رهبری و هدایت امت اسلامی می باشد. ابن شهرآشوب در توصیف امام هادی() می نویسد: چهره اش از همه ی مردم جاذب تر، و گفتارش از همه صادق تر بود. در ملاحت و کمال از همه برتر بود. وقتی سخن می گفت، نورانیتش افزون و وقتی سکوت می کرد، هیبت و وقارش بالا می رفت. (3)
ابن حجر می گوید: ابوالحسن الثالث[علی بن محمد الهادی] در علم و سخاوت وارث پدرش[محمد بن علی الجواد] بود. (4)
ابن صباغ مالکی می نویسد:... هر فضیلتی که گفته شود او زینت بخش آن هست، هر ستایشی که به عمل آید تفصیل و اجمالش نزد اوست. نفس او پاک و مهذّب و اخلاقش نیکو و رفتارش پسندیده است. (5)
سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی می گوید: به متوکل گفته شد، در منزل[علی بن محمد الهادی]، سلاح ذخیره شده و قصد خلافت دارد... . او مأمور فرستاد و شبانه به منزل آن حضرت، حمله شد ولی او را دیدند که لباسی از پشم بر سر کشیده و رو به قبله روی شن و سنگ ریزه نشسته و مشغول قرائت قرآن و زمزمه ی آیات وعد و وعید الهی بود... . متوکل پشیمان شد و دستور داد مبلغ 4000 دینار بدهکاری و قرض حضرت را بپردازند. (6)
ادامه در لینک اصلی
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910810000465
http://www.diyareaftab.ir/news/9558/
%D8%A7%D9%86%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C.html
شیعه، یکی از دو مذهب بزرگ دین اسلام در کنار اهل سنت، که بنابر اصول اعتقادی آن، نصب امام و خلیفه پیامبر(ص)، الهی است و دخالت در نصب او در صلاحیت غیر خدا نیست. امامت مانند نبوت امری الهی و رکن دین است و پیامبر(ص) نسبت به آن غفلت نکرده و تعیین امام از باب حفظ مصالح امت، بر او واجب بود و آن حضرت به مناسبت های مختلف از جمله غدیر، به امر الهی، از امامت حضرت علی(ع) به نصب الهی خبر داد. پیروان مذهب شیعه در طول تاریخ به فرقههای متعدد تقسیم شدند که مهمترین آنها امامیه، اسماعیلیه و زیدیه است. بنابر برخی روایات، واژه شیعه را نخستین بار پیامبر(ص) به کار گرفت. برخی منابع روایی و کلامی، بزرگانی از صحابه چون سلمان، ابوذر، عمار و مقداد را نخستین شیعیان دانستهاند. امروزه از کلمه شیعه، غالبا بزرگترین گروه آن، امامیه قصد میشود و برای دو گروه دیگر از عناوین اسماعیلیه و زیدیه استفاده میگردد.
از مذهب شیعه در طول تاریخ، جریانهای فکری و فرهنگی تأثیرگذاری پدید آمده و شیعیان بهویژه در دهههای اخیر نقش بسیار پررنگی در تحولات سیاسی _ اجتماعی جهان اسلام بر عهده داشتهاند.
کلمه «شیعه»، جمع و به معنای پیروان و عبارت از کسانی است که آدمی به واسطه همراهی آنان یاری و توانمند میشود. به هر گروهی که در انجام کار واحدی گرد هم آیند، شیعه گفته میشود.[۱]
شیعه در اصطلاح فرقهشناسی اسلامی، برای شیعه امامیه دومین گروه از مسلمانان به لحاظ جمعیت به کار میرود. این اصطلاح برای اشاره به مذهب شیعیان نیز به کار میرود. در زبان عربی سده نخست هجری، شیعه در کاربرد مطلق به معنی گروهی از مردم[۲] و در صورت اضافه به یک کلمه، به معنی یاران و پیروان[۳] بوده است. آنچه منشأ رواج اصطلاح شیعه گردیده، کاربرد ترکیبی «شیعه علی» (ع) در جریانهای تاریخی - مذهبی سده نخست هجری بوده است؛ اما ظاهراً شکل مختصر شده این اصطلاح در همان سده نیز رواج داشته است.[۴] این نکته از دانستههای تاریخی است که گروهی از مسلمانان از صدر اسلام، در باب امامت مسلمین پس از پیامبر(ص)، حقی ویژه را برای امام علی(ع) قائل بودهاند و همین گروه با عنوان شیعه علی (ع) شناخته میشدند؛ چنانکه در گزارشهای مربوط به جنگ صفّین عنوان «شیعه» برای گروهی از خواص اصحاب امام علی (ع) به کار رفته،[۵] و در گزارش جریان صلح امام حسن(ع) در ۴۱ ه. ق، یکی از شروط صلح، آزار نرساندن معاویه به هیچ یک از «شیعه علی»(ع) بوده است.[۶]
اکثریت شیعه، را شیعهی امامیه یا اثنا عشریه تشکیل میدهد، از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اکرم (ص) را دوازده نفر میدانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شدهاند. نام و خصوصیات امامان دوازده گانه در احادیثی که از پیامبر اکرم(ص) روایت شده، بیان گردیده است.
شیعهی اثنا عشریه بر مسئله امامت تأکید خاصّی داشته و عصمت و برتر بودن امام بر دیگر افراد امت اسلامی را بسیار مهم و اساسی میداند. از طرفی، امامت، پس از سه امام نخست، را منحصر در فرزندان امام حسین میداند. با توجه به این عقاید ویژه دربارهی امامت، به «امامیه» شهرت یافته است.
شیخ مفید، پس از تعریف شیعه به کسانی که به امامت علی(ع) عقیده دارند دربارهی شیعهی گفته است:
آنچه می خوانید، گفتگویی است با مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا رضا امینی فرزند و یاور علّامه، که در ویژه نامه روزنامه رسالت به تاریخ یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ منتشر شده است.
در مقدمه، انگیزه نگارش کتاب الغدیر را به وسیله مرحوم علّامه امینی(ره) بیان فرمایید.
منشأ و انگیزه کتاب الغدیر، این بود که وقتی مرحوم والدم از تبریز به نجف بازگشتند و در صدد تکمیل تفسیرشان بودند، کتابی تحت عنوان شیعه در مصر انتشار یافت، که در آن کتاب، حملات ناروایی به شیعه و علمای شیعه شده بود. مؤلف کتاب نوشته بود که در طول تاریخ اسلام، شیعه هیچ قدمی در راه اسلام و استواری ارکان آن برنداشته و علمای شیعه را در تثبیت دعائم اسلام و نشر حقایق آن، حقی نیست و فرهنگ اسلامی به هیچ وجه رنگ شیعی ندارد. شیعه در راه اسلام شهید نداده است. کتابی در زمینه های دینی ننوشته اند و هیچ گونه تألیفی ندارند.
مرحوم حاج شیخ آقابزرگ تهرانی پس از خواندن این کتاب تعهد کردند که فرهنگی را بنویسند و ارائه کنند که شیعه چه قدم هایی در راه نشر فرهنگ و معارف اسلام برداشته و چه کتابهایی را نوشته و چه تألیفاتی دارد و مؤلفین آنها چه کسانی هستند. لذا به نگارش الذریعة مشغول شدند و این کتاب در ۲۸ جلد به چاپ رسید و انتشار یافت.
پدرم نیز مسأله شهادت علمای بزرگ شیعه را که در راه ترویج دیانت و معارف اسلامی و مذهب جعفری شربت شهادت نوشیدند مورد توجه قرار داد و در این باره به تألیف کتاب پر ارج خود به نام شهداء الفضیلة پرداختند و در این کتاب ۱۳۰ نفر از علمای بزرگ شیعه را که از قرن چهارم هجری به بعد در راه هدف مقدس خود به شهادت رسیدهاند به عالم اسلام معرفی نمودند. پس از تألیف این کتاب، مرحوم علّامه امینی تصمیم گرفتند کتابی بنویسند که چهره واقعی شیعه و عالم تشیع را به جهان اسلام عرضه کند و آنچنان که هست بنمایانند و اکاذیب و تهمتها و افترائاتی را که در طول تاریخ به شیعه نسبت داده شده از دامن مطهر فرقه ناجیه بزدایند. لذا دست به تألیف کتاب الغدیر زدند و تألیف این کتاب تقریباً نیم قرن (۵۰ سال) طول کشید. در حالی که ایشان از ۲۴ ساعت شبانه روز فقط ۵ ساعت به خواب و استراحت میپرداخت و بقیه را به مطالعه و نوشتن و مراجعه به کتاب ها و کتابخانه های مختلف اختصاص میداد و هر گونه زحمت و تحمل رنج و جان فشانی در راه نیل به هدف را آسان می شمرد و اگر لازم بود که برای مطالعه بیشتر و بررسی همه جانبه به مسافرت های دور بروند از این کار مضایقه نداشتند. چنانکه یک بار برای مطالعه به هندوستان مسافرت نمود و مدت چهار ماه در آن کشور به بررسی و مطالعه و تحقیق پرداخت و در هر سفر یادداشت هایی تهیه می نمودند که مجموعه این یادداشت ها در دفتری به نام ثمرات الأسفار جمع آوری گردیده است و یادداشت هایی را که مربوط به سفر هندوستان است من آنها را جمع آوری و تکمیل نمودم و قریباً در سه جلد منتشر خواهد شد.
مرحوم علّامه سفری به شام نمودند که یادداشت های مربوط به این سفر نیز جمع آوری شد و در ۵ جلد چاپ و منتشر میشود. سفر دیگری ایشان به ترکیه نمودند که متأسفانه چون مریض شدند نتوانستند مانند سفرهای هندوستان و شام یادداشت های مورد لزوم را خودشان تهیه کنند. همین اندازه توانستند با مراجعه به کتابخانه های ترکیه فهرست کتابهای مرود لزوم و نام کتابخانه ها را در اختیار من بگذارند و من برای تکمیل اسناد و مدارک الغدیر در ظرف مدت سه سال تقریباً هفتصد هزار برگ از کتابهای موجود در کتابخانه های ترکیه را عکس برداری نموده و با خود به نجف بردم که الان در کتابخانه نجف موجود است.
ادامه در لینک اصلی
معرفی چاپ های الغدیر