تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان

تاریخ اسلام و تشیع
تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان
.....
بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۵۸ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

1.    

این کتاب «گزیده کتاب تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه‌السلام» می‌باشد. در این اثر بخش اصلی مقتل(ورود سیدالشهداء علیه‌السلام به کربلا تا حوادث پس از عاشورا) حفظ، و از بخش های دیگر، مباحث یا فصل هایی که بیشترین ضرورت و کاربرد را داراست، به طور خلاصه آورده شده است. 

Image result for ‫گزیده مقتل جامع‬‎

کتاب

این کتاب با معرفی ادوار زندگی و شخصیت امام حسین علیه‌السلام آغاز می‌شود، سپس به شهادت امام حسین علیه‌السلام به  گفتار پیامبران و امامان علیهم‌السلام، فضیلت گریستن و عزاداری برای امام حسین علیه‌السلام، فلسفه و اهداف قیام امام حسین علیه السلام از دیدگاه خود امام علیه‌السلام می‌پردازد. در ادامه به رویدادهای مهم حرکت کاروان امام حسین(ع) در مدینه، مکه و در راه کوفه اشاره می‌نماید. پس از آن به ورود امام (ع) به کربلا تا روز عاشورا و  شهادت بنی هاشم، کیفیت نبرد و شهادت امام حسین(ع)، حوادث پس از شهادت امام (ع) و ...  را بازگو می‌نماید.

این کتاب یکی از معتبرترین متن مقاتل و کاری پژوهشی از دوازده نفر از فارغ التحصیلان تاریخ پژوه زیرنظر استاد  مهدی پیشوایی همراه با نقل عبارات عربی مقتـل از منشورات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) می باشد.

یکی از رسالت‌های مهم اندیشمندان شیعه در عصر حاضر، عرضه گزارشی صحیح و معتبر از قیام عاشوراست. بر این اساس، گروهی از تاریخ‌پژوهان حوزه علمیه قم، پس از سال‌ها مطالعه و تحقیق، و بـررسی همه مقاتـل کهن و متـأخر و مهم‌تریـن مقاتل جدید اعم از عربی و فارسی، واقعه عاشورا و به‌ویژه، گزارش شهادت امام حسین و اصحاب آن حضرت را بر پایه منابع معتبر متـقدم تاریخی و حدیثی بـازسازی و گزارش کرده‌انـد. در سراسر این کتاب، ملاک‌ها و معیـارهای شناخته‌شده و معمول در تاریخ‌نگاری علمی در نظر گرفته شده، و به هر منبع و مأخذ با شناخت لازم درباره مؤلف آن مراجعه و استناد شده است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۵ ، ۰۹:۱۴
عباس جعفری (فراهانی)
امام حسین علیه السلام شب یکشنبه، دو شب مانده از ماه رجب و به نقلی دیگر سوم شعبان سال شصت هجری[1] به همراه هشتاد و دو نفر از اهل بیت و یارانش، مدینه را به قصد مکه ترک کرد.[2]. بنابر برخی منابع ایشان شب هنگام نزد قبر مادر و برادر رفت و نماز خواند و وداع کرد و صبح به خانه برگشت.[3] در برخی دیگر از منابع آمده است حضرت(ع) دو شب متوالی را در کنار قبر رسول خدا(ص) بیتوته کرد.[4]
مسیر حرکت امام(ع) از مدینه به مکه شامل منازل: ذوحلیفه ملل، سیاله، عرق ظنیه، زوحاء، انایه، عرج، لحر جمل، سقیا، ابواء، گردنه هرشا، رابغ، جحفه، قدید، خلیص، عسفان و مرظهران می‌باشد.
در این سفر به جز محمد بن حنفیه[5] بیشتر خویشاوندان امام حسین(ع) از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادرزاده‌های آن حضرت(ع)، ایشان را همراهی می‌کردند.[6] علاوه بر بنی هاشم، بیست و یک نفر از یاران امام حسین(ع) نیز با ایشان در این سفر همراه شده بودند.[7]
محمد بن حنفیه -برادر امام حسین(ع) - پس از اطلاع از سفر قریب الوقوع حضرت(ع)، برای خداحافظی نزد ایشان آمد. امام(ع) وصیتنامه برای او نوشت که در آن آمده است:
...إنّى لَم اَخْرج أشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسداً و لا ظالماً وَ إنّما خرجْتُ لِطلب الإصلاح فى اُمّة جدّى اُریدُ أنْ آمُرَ بالمعروف و أنْهى عن المنکر و اسیرَ بِسیرة جدّى و سیرةِ أبى علىّ بن أبى طالب
...به درستی که من از روی ناسپاسی و زیاده خواهی و برای فساد و ستمگری، قیام نکردم؛ بلکه برای اصلاح امّت جدّم قیام نمودم. می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر نمایم و به سیره جدّم و پدرم علی بن ابی طالب(ع) رفتار کنم....‌» [8]
امام حسین(ع) با همراهانش از مدینه خارج شد و بر خلاف خواسته نزدیکانش راه اصلی مکه را پیش گرفت.[9]
در میان راه مکه، امام(ع) با عبداللّه بن مطیع برخورد کرد. او از مقصد امام پرسید. امام فرمود: «اکنون آهنگ مکّه دارم. چون آنجا رسم، از خداوند متعال برای پس از آن، طلب خیر خواهم کرد.» عبدالله امام را از مردم کوفه برحذر داشت و از ایشان خواست در مکه باقی بماند.[10]
مسیر کاروان‌ امام‌ حسین علیه السلام از مکه‌ تا کربلا
امام حسین(ع) پس از پنج روز، در سوم شعبان سال شصت به مکه رسید.[11] و مورد استقبال گرم مردم مکه و حجاج بیت الله الحرام قرار گرفت.[12]
مسیر حرکت امام(ع) از مدینه به مکه شامل منازل: ذوالحلیفة، ملل، سیاله، عرق ظنیه، زوحاء، انایه، عرج، لحر جمل، سقیا، ابواء، گردنه هرشا، رابغ، جحفه، قدید، خلیص، عسفان و مر الظهران می‌باشد.
منزل گاه‌های کاروان امام حسین (ع) از مکه به سمت کوفه به این ترتیب است: بستان بنی عامر، تنعیم (تصرف کاروانی که بحیر بن ریسان حمیری کارگزار یزید در یمن از صفایا –غنایم برگزیده- به شام می‌فرستاد)، صفاح (ملاقات حضرت با فرزدق شاعر)، ذات عرق (ملاقات امام(ع) با بشر بن غالب و نیز با عون بن عبدالله بن جعفر...)، وادی عقیق، غمره، ام خرمان، سلح، افیعیه، معدن فزان، عمق، سلیلیه، مغیثه ماوان، نقره، حاجز (فرستادن قیس بن مسهر به کوفه از سوی امام(ع))، سمیراء، توز، اجفر (برخورد امام(ع) با عبدالله بن مطیع عدوی و نصیحت امام(ع) برای بازگشت.)، خزیمیه، زرود (پیوستن زهیر بن قین به کاروان امام(ع) و دیدار با فرزندان مسلم و اطلاع از شهادت مسلم و هانی.)، ثعلبیه، بطان، شقوق، زباله (اطلاع از شهادت قیس و پیوستن گروهی به امام(ع) از جمله نافع بن هلال.)، بطن عقبه (ملاقات امام(ع) با عمرو بن لوزان و نصیحت امام(ع) برای بازگشت.)، عمیه، واقصه، شراف، برکه ابومسک، جبل ذی حسم (برخورد امام(ع) با سپاه حر بن یزید ریاحی.)، بیضه (خطبه معروف امام(ع) برای یاران خود و حر.)، مسیجد، حمام، مغیثه، ام قرون، عذیب (مسیر کوفه از عذیب به قادسیه و حیره بود، اما امام(ع) راه را عوض کرده و در کربلا فرود آمد.)، قصر بنی مقاتل (ملاقات امام(ع) با عبیدالله بن حر جعفی و رد نمودن دعوت امام(ع) برای یاری.)، قطقطانه، کربلا -وادی طف- (روز دوم محرم سال ۶۱ هجری ورود امام به کربلا.)(13)
پی نوشت:
  1.  ابن اعثم، پیشین، صص۲۱-۲۲ و الخوارزمی، پیشین، ص۱۸۹.
  2.  احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۰؛ الطبری، پیشین، ص۳۴۱ و شیخ مفید، پیشین، ص۳۴.
  3. ابن اعثم، پیشین، صص۱۹- ۲۰ و الخوارزمی، پیشین، ص.۱۸۷
  4. ابن اعثم، پیشین، صص۱۸-۱۹.
  5.  ابوحنیفه احمد بن داوود الدینوری، الاخبار الطوال، ص۲۲۸؛ الطبری، پیشین، ص۳۴۱ و ابن اثیر، پیشین، ص۱۶.
  6. الدینوری، پیشین، ص۲۲۸ و شیخ صدوق، پیشین، صص۱۵۲-۱۵۳.
  7.  شیخ صدوق، پیشین، ص۱۵۲.
  8. ابن اعثم، پیشین، ص۲۱و الخوارزمی، پیشین، صص۱۸۸-۱۸۹.
  9. ابن اعثم؛ پیشین، ص۲۲ و الخوارزمی، پیشین، ص۱۸۹.
  10. ابن اعثم، پیشین، ص۲۳.
  11. البلاذری، پیشین، جص۱۶۰؛ الطبری، پیشین، ص۳۸۱ و شیخ مفید، پیشین، ص۳۵.
  12. البلاذری، پیشین، ص۱۵۶؛ ابن اعثم، پیشین، ص۲۳؛ شیخ مفید، پیشین، ص۳۶.
  13. رسول جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۶.
لینک اصلی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۵ ، ۱۴:۳۴
عباس جعفری (فراهانی)

             

مقام شهدای کربلا از نگاه مقام معظم رهبری(دام ظله):

«خیلی ها در راه خدا شهید شدند، در رکاب پیغمبر، در رکاب امیرالمؤمنین، در رکاب انبیاء الهى، هیچ‌کدام با حادثه‌ى کربلا قابل مقایسه نیست. فرق است بین آن کسى که در میان هلهله و تحسین یاران و همراهان و به امید فتح و پیروزى وارد میدان می شود می جنگد و بعد شهید می شود و به خاک هلاک مى‌افتد - که البتّه اجر بسیار بالایى دارد - و بین آن جماعتى که در یک دنیاى تاریک و ظلمانى، در هنگامى که همه‌ى سرجنبانان بزرگ دنیاى اسلام از همراهى با آنها سر باز می زنند. بلکه آنها را بر این اقدام ملامت هم می کنند، امید یارى از هیچ‌کس نیست، کسى مثل عبداللّه‌بن‌عباس آنها را منع می کند، کسى مثل عبداللّه‌بن‌جعفر آنها را منع می کند، یاران و مخلصان و علاقه‌مندان در کوفه از همراهى با او سر باز می زنند، تنهاى تنها، فقط با تعداد معدودى از یاران مخلص، و با خانواده - با همسر، با خواهر، با خواهرزاده‌ها، با برادرزاده‌ها، با جوانان، با فرزند شش ماهه - وارد میدان می شود. این یک حادثه‌ى عجیبى است؛ یک منظره‌ى پرشکوهى است در تاریخ که در مقابل چشم بشریت گذاشته شده است. امام حسین علیه‌السّلام خود را براى یک چنین روزى آماده می کرد...».

            از بیانات معظم له در جمع راهیان نور در پادگان دوکوهه (تاریخ 1381/01/09)

*********************************************************

اشاره

در  مورد آمار و ارقام شهدای حماسه عاشورا از اهل بیت(ع) و اصحاب و یاران امام حسین(ع) اختلاف زیادی در روایات تاریخی و آراء صاحبان مقاتل دیده می شود:

لیست شهدای کربلا

ابومخنف(م 157 هجری)، اسامی شانزده تن و ابن اعثم کوفی نام چهارده تن را ذکر کرده اند. (1)   
خوارزمی از حسن بصری نقل می کند که، هفده تن از اهل بیت امام حسین (ع) در روز عاشورا به شهادت رسیدند و این قول با روایتی که از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است، مطابقت دارد. (2)  
ابو الفرج اصفهانی می نویسد: «فجمیع من قُتل یوم الطّف من وُلد ابی طالب سوی من یختلف فی أمره إثنان و عشرون رجلاً». (3) یعنی؛ تمامی کسانی که از اهل بیت امام (ع) به شهادت رسیدند. 
(غیر از افرادی که در مورد آن ها اختلاف است) بیست و دو تن بوده اند.

سید محسن امین عاملی (ره) می گوید: «... و قتل معه من اهل بیته ثمانیۀ عشر رجلاً فیمکن ان یکون عدّ معهم مسلم بن عقیل فی الکوفة و اذا عددنا جمیع ما ذکره المورّخین و منهم مسلم کانوا ثلاثین او اکثر ...». (4) یعنی؛ هیجده مرد با امام (ع) به شهادت رسیدند و اگر حضرت مسلم بن عقیل و کسانی را که مورخان نام برده اند به آن ها بیفزاییم تعداد شهداء به سی نفر و کمی بیشتر می رسد. (5)  

کربلا

در اینجا، جهت تیمّن و تبرّّک اسامی مقدس آن بزرگواران (شهدای اهل بیت و انصار رضوان الله علیهم) را طبق آنچه که مرحوم علامه سید محسن امین عاملی (ره) ذکر کرده می آوریم:
1ـ علیّ بن الحسین بن علی (ع)؛ الأکبر (ع)، 2ـ عبدالله الرضیع [علیّ الأصغر]، 3ـ ابراهیم بن الحسین بن علی بن ابی طالب (ع)، 4ـ ابوبکر بن علیّ بن ابی طالب (ع)؟، 5ـ عمر بن علیّ بن ابی طالب (ع)، 6ـ محمّد [الأصغر] بن علیّ بن ابی طالب (ع)، 7ـ عبدالله بن علیّ بن ابی طالب (ع)، 8ـ عبّاس بن علیّ بن ابی طالب (ع) [حضرت ابوالفضل، قمر بنی هاشم علیه السلام]، 9ـ محمّد بن العبّاس بن علیّ بن ابی طالب (ع)، 10ـ عبدالله بن العبّاس بن علیّ بن ابی طالب (ع)، 11ـ عبدالله بن علیّ بن ابی طالب (ع) [الأصغر]، 12ـ جعفر بن علیّ بن ابی طالب (ع)، 13ـ عثمان بن علیّ بن ابی طالب (ع)، 14ـ قاسم بن حسن بن علیّ ابی طالب (ع)، 15ـ ابوبکر بن حسن بن ابی طالب (ع)، 16ـ عبدالله بن الحسن (ع)، 17ـ بشر بن حسن بن ابی طالب (ع)، 18ـ محمد بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب (ع)، 19ـ عون بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب (ع)، ، 20ـ عبیدالله بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب (ع)، 21ـ مسلم بن عقیل بن ابی طالب (ع)، 22ـ جعفر بن عقیل بن ابی طالب (ع)، 23ـ جعفر بن محمد بن عقیل بن ابی طالب (ع)، 24ـ عبدالرحمان بن عقیل بن ابی طالب (ع)، 25ـ عبدالله بن عقیل بن ابی طالب (ع)؛ [الأکبر]، 26ـ عبدالله بن مسلم بن عقیل (ع)، 27ـ عون بن مسلم بن عقیل (ع)، 28ـ محمد بن مسلم بن عقیل (ع)، 29ـ محمد بن ابی سعید بن مسلم (الأحول)، و 30ـ احمد بن محمد الهاشمی (ابن شهرآشوب ذکر کرده است).

علامه سید محسن امین (ره) اسامی یک صد و شش تن را به این صورت ذکر کرده است:
1ـ ابراهیم بن الحصین الأسدی، 2ـ ابو الحتوف بن الحارث الأنصاری، 3ـ ابو عامر النهشلی العبدی، 4ـ الأدهم بن اُمیة العبدی، 5ـ أسلم الترکی؛ مولی حسین(ع)، 6ـ اُمیة بن سعد الطائی، 7ـ أنس بن الحارث الکاهلی، 8 ـ أنیس بن معقل الأصبحی، 9ـ بُریر بن خضیر الهمدانی، 10ـ بُشر بن عبدالله الحضرمی، 11ـ بکر بن حیّ التیمی، 12ـ جابر بن الحجاج التیمی، 13ـ جبلة بن علی الشیائی، 14ـ جنادة بن کعب الأنصاری، 15ـ جنادۀ بن الحارث السلمانی، 16ـ جندب بن حجیر الخولانی، 17ـ جون؛ مولی ابی ذر، 18ـ جوین بن مالک التمیمی، 19ـ الحارث بن امرئ القیس الکندی، 20ـ الحارث بن نبهان؛ مولی حمزة، 21ـ الحباب بن الحارث، 22ـ الحباب بن عامر الشعبی، 23ـ حبشی بن قاسم النهمی، 24ـ حبیب بن مظاهر الأسدی، 25ـ الحجاج بن بدر السعدی، 26ـ الحجاج بن مسروق الجعفی، 27ـ الحرّ بن یزید الریاحی، 28ـ الحلاس بن عمرو الراسبی، 29ـ حنظلة بن أسعد الشبامی، 30ـ حنظلة بن عمرو الشیبانی 31ـ رافع؛ مولی مسلم الأزدی، 32ـ زاهر بن عمرو الکندی؛ مولی عمرو بن الحمق، 33ـ زهیر بن بشر الخثعمی، 34ـ زهیر بن سلیم الأزدی، 35ـ زهیر بن القین الجبلیّ، 36ـ زیاد بن عریب الصائدی، 37ـ سالم؛ مولی بنی المدینة الکلبی، 38ـ سالم؛ مولی عامر العبدی، 39ـ سعد بن الحارث الأنصاری، 40ـ سعد؛ مولی علیّ بن ابی طالب (ع)، 41ـ سعد؛ مولی عمرو بن خالد الصیداوی، 42ـ سعید بن عبدالله الحنفی، 43ـ سلمان بن مضارب البجلی، 44ـ سلیمان؛ مولی الحسین (ع)، 45ـ سوار بن منعم النهمی، 46ـ سوید بن عمرو بن ابی المطاع، 47ـ سیف بن الحارث الجابری، 48ـ سیف بن مالک العبدی، 49ـ شبیب؛ مولی الحارث الجابری، 50ـ شوذب؛ مولی بنی شاکر، 51ـ الضرغامة بن مالک، 52ـ عائذ بن مجمع العائذی، 53ـ عابس بن ابی شبیب الشاکری، 54ـ عامر بن حسان بن شریح، 55ـ عامر بن مسلم العبدی، 56ـ عباد بن المهاجر الجهنی، 57ـ عبد الأعلی بن یزید الکلبی، 58ـ عبدالرحمن الأرحبی، 59ـ عبدالرحمن بن عبد ربه الأنصاری، 60ـ عبدالرحمن بن عروة الغفاری، 61ـ عبدالرحمن بن مسعود التیمی، 62ـ عبدالرحمن بن ابی بکر، 63ـ عبدالله بن بشر الخثعمی، 64ـ عبدالله بن عروۀ الغفاری، 65ـ عبدالله بن عمیر بن جناب الکلبی، 66ـ عبدالله بن یزید العبدی، 67ـ عبیدالله بن یزید العبدی، 68ـ عقبة بن سمعان؟، 69ـ عقبة بن الصلت الجهنی، 70ـ عمارۀ بن صلخب الأزدی، 71ـ عمران بن کعب الأشجعی، 72ـ عمّار بن حسان الطائی، 73ـ عمّار بن سلامة الدالانی، 74ـ عمرو بن عبدالله الجندعی، 75ـ عمرو بن خالد الأزدی، 76ـ عمرو بن خالد الصیداوی، 77ـ عمرو بن قرطة الأنصاری، 78ـ عمرو بن مطاع الجعفی، 79ـ عمرو بن جنادۀ الأنصاری، 80ـ عمرو بن ضبیعة الضبعی، 81ـ عمرو بن کعب الصائدی، 82ـ قارب؛ مولی الحسین (ع)، 83ـ قاسط بن زهیر التغلبی، 84ـ القاسم بن حبیب الأزدی، 85ـ کردوس التغلبی، 86ـ کنانة بن عتیق التغلبی، 87ـ مالک بن ذودان، 88ـ مالک بن عبدالله بن سریع الجابری، 89ـ مجمع الجهنی، 90ـ مجمع بن عبیدالله العائذی، 91ـ محمد بن بشیر الحضرمی، 92ـ مسعود بن الحجّاج التیمی، 93ـ مسلم بن عوسجة الأسدی (صحابی)، 94ـ مسلم بن کثیر الأزدی، 95ـ مقسط بن زهیر التغلبی، 96ـ منجح؛ مولی الحسن (ع)، 97ـ الموقع بن ثمامة الأسدی، 98ـ نافع بن هلال الجملی، 99ـ نصر؛ مولی علیّ بن ابی طالب (ع)، 100ـ النعمان بن عمرو الراسبی، 101ـ نعیم بن عجلان الأنصاری، 102ـ واضح الرومی؛ مولی الحارث السلمانی، 103ـ وهب بن حباب الکلبی، 104ـ یزید بن ثبیط العبدی، 105ـ یزید بن زیاد بن مهاصر الکندی، و 106ـ یزید بن مفغّل الجعفی.

علامه سید محسن امین عاملی (ره) بعد از ذکر اسامی یاران امام حسین علیه السلام که در کربلا شهید شده اند می گوید: اگر اسامی 30 تن از شهدای اهل بیت (رضوان الله علیهم) را با این تعداد نام برده شده از اصحاب جمع کنیم، تعداد شهدای حادثه خونین عاشورای حسینی به  136 تن می رسد و با اضافه کردن 3 تن دیگر از شهداء یعنی، قیس بن مُسهِر الصیداوی، عبدالله بن بُقطر (یَقطر) و هانی بن عروة، در مجموع، تعداد آن ها، 139 نفر می شوند. (6) 

ارجاعات:

1- ابومخنف، پیشین ص241؛ ابن اعثم، پیشین ج5 ص202؛ مسعودی، پیشین ج2 ص61.
2- خوارزمی، پیشین ج2، ص47 ؛ مفید، الإرشاد ... ص248.
3- ابو الفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین ص62.
4- امین عاملی، أهل البیت (ع) من کتاب اعیان الشیعة ...، ج4 ص246.
5- همان و مرحوم طبرسی در اعلام الوری باعلام الهدی ص250، تعداد شهدای اهل بیت با امام حسین(ع) را 19 نفر می داند.

6- امین عاملی، أهل البیت (ع) من کتاب اعیان الشیعة ... ج 4 ص246 تا 252. 

---------------------------------------------------------------------------------------------------

منبع: مقاله (حماسه ی تاریخی عاشورا و آمار و ارقام به قلم عباس جعفری فراهانی

لینک اصلی

http://mouood.org/mahdaviat/item/15276

مقاله مرتبط

http://fa.wikishia.net/view/%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C_%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۵ ، ۰۹:۰۵
عباس جعفری (فراهانی)

در گفت وگو با استادان حوزه و دانشگاه؛ 

آقایان: آیت الله محمدهادی یوسفی غروی و دکتر صادق آیینه وند(ره)

Image result for ‫آئینه وند و یوسفی غروی‬‎

Image result for ‫آئینه وند و یوسفی غروی‬‎

پژوهه: منابع متقدم سیره نبوی از چه نکات قوت و ضعفی برخوردار هستند؟

دکتر صادق آینه وند: منابع متقدم دو دسته اند. یک دسته، تدوین نشده اند و دسته ای به هر حال تدوین شده، ولی از بین رفته اند، یعنی ما چیزی از آن ها نداریم، ولی ذکر آن ها، در آثار بعد آمده است. آثار سیره نویسان نخستین که هشت یا نه نفرند، در حقیقت، الهام بخش سیره اسلام و سیره های بعدی اند. سیره هایی که آثارشان را از دست داده ایم، از جمله، کار عثمان بن عفوان، عاصم بن عمر می باشند، که در دسترس ما نیستند؛ ولی، اگر بخواهید، منابع متاخران را طبق سوال، بررسی کنید مانندِ سیره ابن هشام و مغازی واقدی و بخشی از سیره ابن اسحاق که اخیراً چاپ شده است، می توان گفت: آن ها دارای قوت و ضعفند. اگر درست نگاه کنیم، چند مشکل وجود دارد. مشکل تدوینی، یکی از آن ها است. یعنی تدوین عمومی که [ما با عنوان عصر تدوین از آن نام می بریم]، سال 143، (نیمه دوم قرن دوم هجری) شروع شد. این فاصله، باعث شد، حکومت هایی که هر کدام، عملا در جهان اسلام حکومت کردند(خلفایی، مانند ارامنه و عباسی)، سیاست های خود را در سیره، اعمال کنند؛ بنابراین، مشکل ما این است: هر حکومتی که آمد، سلیقه خود را در تاریخ، اعمال نمود. از این رو، ما تاریخ را یکبار با گرایش های متفاوت نوشتیم، به عنوان نمونه، امویان سعی می کردند که سیره، مطرح نشود، حتی، در بخشی از تاریخ خود، اعمال نظر می کردند و با مکتب شام و مکتب مدینه مخالف بودند و در اصل تدوین نیز که در عصر عباسیان بوده، طبیعی است،سلیقه های شخصی و منفعت طلبی های خود را، به نوعی لحاظ کرده و بر آن اساس، در تاریخ تأثیر گذار باشند. این، یکی از مشکلات و ضعف آن ها است، اما مشکلات قوت هم دارند، بالاخره آنان، سیره نویسان دسته نخست و منابعی معتبر به شمار می آیند. و بخشی از نکات و موارد سیره نویسی را [با تمام این که دست کاری شده اند]، می توان از طریق قرائن و مقایسه دریافت و به سیره بودن آن پی برد.

استاد یوسفی غروی: همه می دانیم که یکی از قدیم ترین سیره هایی که دربارة نبی اکرم - صلی الله علیه و آله - نوشته شده و الآن در دست است، سیره معروف به سیرة ابن هشام است، که البته از محمد بن اسحاق بن یسار بن خیار از موالی بنی مطلب که جدش از موالیان فرس (فارسی) و از شهر عین تمر عراق بوده است و در فتح عراق ایام به سرکردگی خالد بن ولید اسیر و به مدینه برده شده بود. این نوه او است، که حدود سال هشتاد و اندی هجری به دنیا آمد، و در سال 150 هجری از دنیا رفت و معاصر با امام زین العابدین، امام باقر و امام صادق - علیه السلام – بوده است و روایاتی را به طور مستقیم از امام باقر – علیه السلام - در متن سیره اش داشته، سیره اش را برای منصور عباسی نوشته است، که برای فرزندش مهدی، از این شخص، تدوین سیره نبوی را خواسته بود، سراغ گرفته بوده است که در سیره نبوی چه کسی سابقه کار بیش تری دارد به این شخص، راهنمایی شده است، و از او، این موضوع را خواست و محمد بن اسحاق، این اخبار را برای او جمع آوری کرد، و از این رو، بیش تر در کوفه، عراق و قدری در شهر ری و بعد در مصر انتشار یافت. در واقع، نخستین اثر ماندگار مهم در اخبار متفرق در موضوع سیره نبوی که البته چون بعضی از مطالبش به ذوق اسلام رسمی آن روز یعنی اسلام مکتب خلفا نمی خورد، از این رو، کسی که این سیره را با یک واسطه دریافت کرده، واسطه بنام زیاد بن عبدالله بکّائی عامری کوفی است که متوفای سال 183 هجری است، و او کسی است که سیره را به وسیله زیاد بن عبدالله، از محمد بن اسحاق دریافت کرد. از اهل بصره، شخصی به نام عبدالملک بن هشام معافری حمیری بصری متوفای 218 هجری بود، و در واقع، انتخاب و اختیار اوست که هم اکنون در دست است، و گرنه خود آن متن اولیة اصلی محمد بن اسحاق از دست رفته است، از دست رفتن آن، همین انتخاب و اختیار عبدالملک بن هشام است. دلیل انتخاب و اختیار عبدالملک را در ابتدای مقدمه اش ذکر کرده است و چون در آن سیره محمد بن اسحاق نکاتی بود که مورد توافق ذوقی و سلیقه ای برخی از مسلمانان عرب نبود، از این رو، من آن نکته هایی که مورد ناخوشایندی بعضی ها بود، کنار گذاشتم، و احیاناً، بعضی جاها خودش مطالبی را از راه هایی دیگر دریافت کرده و اضافه کرده بود، اما انصافاً، امانت را رعایت کرده است، اگر چیزی از خود اضافه دارد، نخست اضافة خود تصریح می کند، که این قسمت از من است، طریق خود را هم ذکر می کند، و بعد به متن ابن اسحاق که برمی گردد، باز مجدداً مشخص می کند که متن من تمام شد و مجدداً برگشتیم به متن ابن اسحاق که این نشانه امانتداری او است که نسبت به متن ابن اسحاق دارد. این قدیم ترین و کهن ترین اثر ماندگار در سیره نبوی است، که هرچه نوشته، به ناچار لازم بوده که به این مراجعه کند، مگر یک اثر که می توان استثنا کرد. کتاب مغازی محمد بن عمر بن واقد است، که از موالیان فارسی اهل مدینه بوده، همانند ابن اسحاق که در واقع، جد این از موالیان و از آزاد شده ها در مدینه است. نسبت به جدش داده شده و معروف به واقدی شده است. این کتاب مقازی واقدی که درباره غزوات پیغمبر - صلی الله علیه و آله – است، مگر بعضی از اخبار که خارج از غزوات است. اما جنبه الحاقی، تکمله ای و تتمه ای دارد که کتاب مفقود و از دست رفته بود و در لابه لای بعضی از کتابخانه های خطی هند، یک نسخه اش که مستشرق خاورشناسی بنام مارسدن جونز، این متفرقات را به دست آورد و با منابع معتبر تاریخی که اقوال این محمد بن عمر بن واقد معروف به واقدی را نقل کرده بودند، تطبیق کرد و از این طریق، در واقع آن منقولات دست نوشته خطی را توثیق کرده است که خود آن دست نوشته ها، اسنادش مبهم، مجهول و نامعلوم بود. اما این کتاب هایی که اخبار واقدی را نقل کردند، کتاب هایی معتبر بودند. با تطبیق این کتاب ها، در واقع اعتبار آن دست نوشته ها را به دست آورد، این ها را تلفیق کرد تا کتاب کامل مقازی را در واقع بازیافت و منتشر کرده است و الآن کتاب موجود است. و هر دو کتاب، به فارسی ترجمه و منتشر شده است، که الآن به موضع سؤال شما رسیدیم، ضعف عمومی شان، همانی است که در واقع به طور ضمنی اشاره شد. تطبیق بر اسلام رسمی، مکتب خلفا شده است، با ذوق و سلیقه آنان و به ویژه نسبت به ابن اسحاق جمع آوری شده است. این کار، کار انتخاب ابن هشام نسبت به مغازی واقدی، ابتدا بدون این که انتخابی، گزینه ای در کار انجام بگیرد، خود او را نیز که قاضی مأمون عباسی است، وقتی که به بغداد رفت، او را قاضی عسکر خود در بغداد قرار داد، و در واقع می شود گفت: که این کتاب را هم ناظر به ذوق و سلیقه بنی عباس و به ویژه مأمون عباسی نوشته است، از این رو، خالی از این نقطه ضعف نیست و به ناچار، باید در مقام استفاده و برداشت از این طور کتاب ها، ما شیعیان یا پیروان مکتب تشیع، طبعاً ناظر به اخبار صحیح مقاطع تاریخی باشیم، که احیاناً در این جور آثار، نوشته سابق در سیرة نبوی، طبعاً نقطه های خلافی ما بین اسلام، رسمی مکتب خلفا و بین اسلام از دیدگاه تشیع و پیروان ائمه اهل بیت است که این نکات مورد توجه کسانی که به این منابع مراجعه می کنند باشد و در واقع نقطه قوت این کتاب ها در همین است که جزء منابع اولیه و قدیمی سیره نبوی هستند و از نظر قرب زمانی برخوردار از اعتبار هستند، چون هرچه منبع طبعاً بدون توجه به استثنائاتی که هر قاعده عامی ممکن است داشته باشد، طبعاً وقتی که اخبار نزدیک تر به منبع حادثه باشد، دخل و تصرف در آن ها کم تر خواهد بود. این جا که عرض می کنم به طور قاعده و علی العموم یعنی ممکن است، احیاناً دخل و تصرفی در موارد منابع اولیه، هم انجام گرفته باشد که این در واقع همان نقطه ضعف قبلی را به یاد می آورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۵ ، ۱۱:۱۶
عباس جعفری (فراهانی)

کاری از گروه «ویکی شیعه»

واقعه کربلا یا واقعه عاشورا نبرد و شهادت حضرت حسین بن علی(ع) امام سوم شیعیان، به همراه یاران کم تعدادش در مقابل لشکری از اهالی کوفه در روزدهم محرم سال ۶۱ق که برای یزید خلیفه دوم اموی می‌جنگیدند. واقعه کربلا دل‌خراش‌ترین فاجعه تاریخ اسلام نزد مسلمانان، به ویژه شیعیان است. شیعیان همه ساله در سالروز آن، مراسم سوگواری بسیار گسترده‌ای برگزار می‌کنند.

این واقعه با مرگ معاویه (۱۵ رجب ۶۰ق) و شروع حاکمیت فرزندش یزید آغاز شد. حاکم مدینه تلاش کرد از امام حسین برای یزید بیعت بگیرد. حسین بن علی برای گریز از بیعت، شبانه از مدینه به طرف مکه حرکت کرد. در این سفر خانواده امام، شماری از بنی هاشم و برخی از شیعیان همراه امام(ع) بودند.

امام حسین(ع) حدود چهار ماه در مکه ماند. در این مدت دعوت‌نامه های اهالی کوفه به دست ایشان رسید. با توجه به احتمال کشته شدنش در مکه به دست عاملان یزید و نیز دعوت کوفیان، امام روز ۸ ذی الحجه راهی این شهر شد. امام پیش از رسیدن به کوفه، از شهادت مسلم و پیمان‌شکنی کوفیان باخبر شد و پس از آنکه حر بن یزید راه را بر ایشان بست، به سمت کربلا رفت و در آنجا با لشکر عمر بن سعد روبه‌رو شد. عمر بن سعد از سویعبیدالله بن زیاد به فرماندهی منصوب شده بود.

دو سپاه در روز دهم محرم معروف به روز عاشورا با هم جنگیدند. در این جنگ امام حسین، برادرش عباس بن علی، فرزند شش ماهه‌اش علی اصغر و ۱۷ نفر از بنی هاشم و بیش از ۵۰ نفر از یارانش شهید شدند. برخی مقتل نویسان شمر بن ذی الجوشن را قاتل امام حسین دانسته اند. لشکریان عمر بن سعد، با اسب‌های خود بر بدن کشته‌شدگان تاختند. عصر روز عاشورا سپاه یزید به خیمه‌های بازماندگان حمله کرد و خیمه‌ها را آتش زد. شیعیان این شب را شام غریبان می نامند. امام سجاد(ع) به علت بیماری درگیر جنگ نشد و زنده ماند و به همراه حضرت زینب و سایر زنان و بچه‌ها اسیر سپاه کوفه شد. سپاهیان عمر بن سعد سرهای شهیدان را به نیزه زدند و به همراه اسیران به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد و از آنجا به شام نزد یزید بردند.

روزشمار واقعه عاشورا
سال ۶۰ قمری
۱۵ رجب مرگ معاویه
۲۸ رجب خروج امام حسین (ع) از مدینه.
۳ شعبان ورود امام(ع) به مکه.
۱۰ رمضان رسیدن نخستین نامه‌های کوفیان به امام(ع).
۱۲ رمضان رسیدن ۱۵۰ نامه از کوفیان به امام(ع) توسط قیس بن مُسْهِر، عبدالرحمان ارحبی و عُمارَة سَلُولی.
۱۴‌رمضان وصول نامه سران و اهالی کوفه به امام(ع) توسطهانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی.
۱۵ رمضان خروج مسلم از مکه به سوی کوفه.
۵ شوال ورود مسلم بن عقیل به کوفه.
۸ ذیحجه خروج امام حسین(ع) از مکه.
۸ ذیحجه قیام مسلم بن عقیل در کوفه.
۹ ذیحجه شهادت مسلم بن عقیل در کوفه.
سال ۶۱ قمری
۱ محرم یاری خواستن امام از عبیدالله بن حر جعفی و عمرو بن قیس در قصر بنی مقاتل
۲ محرم ورود کاروان امام(ع) به کربلا
۳ محرم ورود عمر سعد به کربلا با سپاه چهار هزار نفری.
۶ محرم یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد برای یاری امام حسین(ع) و ناکامی او در این مأموریت
۷ محرم بستن آب بر روی امام حسین(ع) و یارانش.
۷ محرم پیوستن مسلم بن عوسجه به امام حسین(ع) و یارانش.
۹ محرم ورود شمر بن ذی الجوشن به کربلا.
۹ محرم امان‌نامه شمر به فرزندان ام‌البنین.
۹ محرم اعلام جنگ لشکر عمر سعد به امام(ع) و مهلت خواستن حضرت از عمر سعد.
۱۰ محرم واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، اهل بیت(ع) و یارانش.
۱۱ محرم محرم حرکت اسرا به سوی کوفه
۱۱ محرم دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه)
۱۲ محرم دفن شهدا بنابر نقلی دیگر
۱۲ محرم ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه.
۱۹ محرم حرکت کاروان اسیران از کوفه به شام.
۱ صفر ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام حسین(ع) به شام.
۲۰ صفر اربعین حسینی
۲۰ صفر ورود اهل بیت امام(ع) به کربلا
۲۰ صفر بازگشت اهل بیت امام(ع) از شام به مدینه بنا بر برخی اقوال.






















































ادامه در لینک اصلی

http://fa.wikishia.net/view/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87_%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۵ ، ۰۸:۵۱
عباس جعفری (فراهانی)

امام معصوم علیه السلام، نه جز به امر خدا و برای خدا کاری می‌کند، نه خطا می‌کند و نه هیچ گاه شکست می‌خورد؛ کسی را یارای غلبه بر امام نیست که امام مغلوب او شود.

● - خداوند متعال به تمامی مؤمنین وعده فرمود که « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ - ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد / محمد صلوات الله علیه و آله، 7»؛ و خداوند سبحان "صادق الوعد" می‌باشد.

● - و هم چنین فرمود:

« إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکُمْ وَإِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ » (آل‌عمران، 160)

ترجمه: اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد! و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او، شما را یاری کند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند باید توکل کنند!

***- بنابر این، دقت کنیم که در طی قرون پس از واقعه‌ی کربلا، مکرر این قبیل سؤالات و شبهات، مبتنی بر این که ایشان شکست خورد، اگر می‌دانست که کشته می‌شود، پس چرا قیام کرد و دیگران را به کشتن داد و ...، به اذهان القا شده و می‌شود که همگی بر مبانی غلطی استوار می‌باشد، ضمن آن که به غیر از ظاهر سؤال یا شبهه، معانی غلط مهم‌تری را القا می‌کنند، مانند:

یک – وعده‌ی حق تعالی بر نصرت، محقق نگردید!

دو – امام علیه السلام مغلوب شد!

سه – اگر نمی‌دانستند چه می‌شود، نه تنها دلیل بر عدم برخورداری از علوم متعالی می‌باشد، بلکه حتی دلیل بر نداستن شرایط حاضر و حاکم می‌باشد.

چهار – ایشان خود را به کشتن داد و سبب کشته شدن دیگران شد!

خب، ملاحظه می‌فرمایید که دیگر پاسخ به ظاهر سؤال یا شبهه هر چه باشد، اشاره به این نکاتی که به ذهن القا شده، نخواهد بود؛ مگر این که دقت شود که اساسا مبنای سؤال و تمامی وجوه آن، غلط می‌باشد و در پاسخ باید ابتدا افترای به خداوند متعال را نفی نمود و سپس در مورد سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام و چرایی قیام‌شان سخن گفت.

الف – تمامی وعده‌ها و وعیدهای حق تعالی حتمی بوده و محقق شده و می‌شود.

ب – از جمله این وعده‌ها، وعده "نصرت به مؤمنین"، به حدی که هیچ کس نمی‌تواند بر آنها غالب نماید می‌باشد. بنابر این، از آنجا که نه کسی مؤمن‌تر از اهل عصمت علیهم السلام می‌باشد و نه کسی بیش از "امام" می‌تواند دین خدا را نصرت دهد؛ تردیدی در تحقق این وعده‌ها در مورد آنها وجود ندارد، چنان که در مورد سایر مؤمنینی که دین خدا را نصرت می‌کنند وجود ندارد.

ادامه در لینک اصلی

http://www.x-shobhe.com/shobhe/8115.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۵ ، ۰۸:۱۵
عباس جعفری (فراهانی)

         به مناسبت فرارسیدن ایام سوگواری سالارشهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع)

ویژه نامه ماه محرم با عنوان خیمه عزای سیدالشهداء (علیه السلام)، به مناسبت ایام سوگواری سالار شهیدان در انجمن گفتگوی دینی (http://www.askdin.com) منتشر شد.

کتابخانه حسینی با کتاب هائی همچون کتابشناسی محــــرم، کتاب زیارت ناحیه مقدسه امام ‏زمان عجل الله تعالی فرجه شریف، سخنرانی های مکتوب محرم (ویژه اهل منبر)، زندگانى حضرت زینب سلام اللّه علیها(کتاب)، کتاب موبایل چهل حدیث امام حسین علیه السلام، دانلود کتاب مرثیه و روضه خوانی ویژه مبلغین ومداحان، دانلود - شبهات محرم - پاسخ های برگزیده ویژه ماه محرم، غروب دهم - داستان مصور نبرد امام حسین (علیه السلام )در روز عاشورا، شبهات محرم، داستان های شگفت از زیارت عاشورا و تربت سیدالشهدا علیه السلام، غروب دهم داستان مصور نبرد امام حسین (علیه السلام )در روز عاشورا، مقتل امام حسین علیه السلام، مقتل علی اکبر، مقتل العباس، سیصد و سیزده نفر شهداء حسینی، سوگنامه کربلا (ترجمه لهوف)، حماسه حسینی، در دسترس استفاده عموم قرار دارد.

در بخش دیگری از این ویژه نامه, نرم افزارهای عاشورایی با توجه به مناسبت ایام عزاداری فهرست شده و امکان دریافت ایجاد شده است.

از جمله بخش های این ویژه نامه بخش پرسش ها و شبهات است که در این بخش سوالات و شبهات مختلف پیرامون قیام اباعبدالله الحسین(ع) و یاران وفادار ایشان مطرح و پاسخ گفته شده است.

نوای محرم و محرم به روایت تصویر نیز از بخش های چندرسانه ای این ویژه نامه می باشد.

برای مشاهده و استفاده از ویژه نامه خیمه عزای سیدالشهداء علیه السلام, اینجا کلیک کنید.

لینک اصلی

http://www.pasokhgoo.ir/node/94832


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۳:۲۷
عباس جعفری (فراهانی)

کاری از پژوهشکده باقرالعلوم(ع) / قم

 نوشتار زیر در صدد نقد بخشی از دیدگاه‏‌‌های نویسندگان ضد اسلامی است که امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) را متهم به شرکت در فتوحات و قتل‏‌عام‌ها در ایران (که در رسانه ها و فضاهای مجازی فعالند) کرده اند. در این بخش این ادعا را مورد بررسی قرار داده و بطلانش را به اثبات رسانده‌ایم ... .

مقدمه

نویسندگان این مقالات در برخی دیگر از ادعاهای خود اتهام زنی به امام دوم و سوم شیعیان را هدف خود ساخته‌اند. به گفته آن‌ها، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در فتح طبرستان شرکت کرده و تحت فرمان "سعید بن عاص" به قتل عام ایرانیان پرداخته‌اند. حسنین به عنوان اولین رهبران شیعی که ایرانیان علاقه فراوانی به آن‌ها دارند، به طور کلی عرب گرا و دشمن ایرانی بوده‌اند و حتی بعضاً دستور به اسارت گرفتن ایرانیان را صادر کرده‌اند».

چگونگی فتح طبرستان:

در رابطه با شرکت داشتن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) در فتوحات و کشتار ایرانیان توجه به این نکات راه‏ گشاست:
اولاً: بیشتر منابع دست اول تاریخی، فتح طبرستان را از راه صلح و بدون جنگ و خون‌ریزی نوشته‌اند.
ثانیاً: برخی از مورخان، نامی از امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در این فتح نبرده‌اند. برخی هم با ذکر عبارت «گویند که حسن و حسین در این جنگ شرکت داشته‌اند» به نوعی شک خویش را در این رابطه بیان کرده‌اند. ما ابتدا نظر مورخان دست اول همانند طبری، بلاذری، ابن قتیبه و... را ذکر می‌کنیم و سپس این اقوال را با نظر ابن خلدون که اشاره‌ای به قتل عام دارد، می‌سنجیم. طبری می‌نویسد: «سعید به سال سی‌ام، آهنگ غزا کرد و سوی گرگان و طبرستان رفت. "عبدالله بن عباس" و "عبدالله بن عمرو بن زبیر" و "عبدالله بن عمرو بن عاص" با وی بودند... "کلیب بن خلف" گوید: سعید بن عاص با مردم گرگان صلح کرد... . ادریس بن حنظله می‌گوید: سعید بن عاص با مردم گرگان صلح کرد و چنان بود که گاهی یکصد هزار وصول می‌کردند و می‌گفتند صلح ما بر همین است و گاهی دویست هزار وصول می‌کردند و گاهی سیصد هزار و گاهی این را می‌دادند و گاهی نمی‌دادند».[1]
بلاذری نیز در فتوح البلدان می‌نویسد: «"عثمان بن عفان"، "سعید بن عاص" را در سال بیست و نه بر کوفه ولایت داد و مرزبان طوس به او و به "عبدالله بن عامر بن کریز بن ربیعة بن حبیب بن عبد شمس" والی بصره نامه نوشت و ایشان را به خراسان دعوت کرد که هر یک غالب و پیروز شود، خراسان را به تصرف او دهد. "ابن عامر" به قصد آن دیار رهسپار شد و سعید نیز رفت ولی "ابن عامر" بر او پیشی گرفت و سعید به غزای طبرستان رفت. گویند که حسن و حسین دو پسر علی بن ابی‌طالب علیهم السلام، در این جنگ با وی همراه بودند. به قولی سعید بی آنکه از کسی فرمانی دریافت کند، از کوفه به قصد جنگ طبرستان رفت و الله اعلم. سعید طمیسه و نامنه را که قریه‌ای است بگشود و با پادشاه جرجان به دویست هزار و به قولی سیصد هزار بغلیه وافیه صلح کرد».[2]
ابن قتیبه از مورخان صدر اسلام که وفات او در سال (276 هجری) بوده نیز می‌نویسد: «طبرستان توسط سعید بن عاص در زمان عثمان به صلح فتح شد».[3] مقدسی می‌نویسد: «به روزگار عثمان، "جریر بن عبدالله به جلی" ارمینیه را فتح کرد و سعید بن عاص به جنگ طبرستان رفت و حسن و حسین دو فرزند علی علیهم السلام با او بودند. آنجا را به صلح گشود».[4]
"ابن فقیه همدانی" نیز در البلدان می‌نویسد: «عثمان بن عفان، سعید بن عاص بن امیه را، در سال (29 هجری) والی کوفه کرد. مرزبان طوس، به او و عبدالله بن عامر بن کریز -والی بصره- نامه کرد و آنان را به خراسان خواند، بدین پیمان که هر یک پیروز شدند، او را بر خراسان فرمانروایی دهند. ابن عامر زودتر به سوی خراسان رفت. سعید از کوفه در آمد و به جهاد با طبرستان پرداخت. در این جنگ حسن و حسین دو فرزند علی، علیه السلام، با سعید بودند. سعید شهرهای طبرستان، طمیش و نامیه را گشود، و با شاه گرگان بر پرداخت دویست هزار درهم بغلیه وافیه صلح کرد. او آن درهم‌ها را به جنگندگان مسلمان می‌پرداخت».[5]
بنابراین بزرگ‌ترین مورخان جهان اسلام و بزرگ‌ترین کسانی که در باب فتوحات سخن گفته‌اند، فتح طبرستان را به صلح نوشته‌اند. حال اگر مورخی همانند ابن خلدون می‌نویسد: «سعید بن عاص در حالی‌که جمعی از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جمله امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) و ابن عباس و... همراه او بودند... پس از امان دادن به مردم جز یک نفر همه را کشت»،[6] به سخن این مورخ متأخر نمی‌توان چندان اعتماد کرد.[7]

در بخشی از نوشته‌های ضد دینی با استناد به روایاتی از «سفینه البحار» و «فی مدینه الحکم و الآثار» نوشته شیخ عباس قمی، آمده است که: «پایداری مردم ری در برابر تازیان به اندازه‌ای بر سران عرب گران آمد که امام حسین، پیشوای سوم شیعیان، در نامه‌ای به فرماندار ری نوشت: «ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی‌ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ایرانی‌ها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد؛ زنانشان را به فروش رسانید و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۲:۳۶
عباس جعفری (فراهانی)

بسم الله الرحمن الرحیم

kareem-28-09-2016-01-14

«اللّهم العن أول ظالم ظلم حق محمّد وآل محمّد وآخر تابع له على ذلک. اللّهم العن العصابة التی حاربت الحسین(ع) وشایعت وبایعت وتابعت على قتله. اللّهم العنهم جمیعا» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۲:۰۱
عباس جعفری (فراهانی)

عابس بن أبی شبیب شاکری

توماس کارْلایْل(فیلسوف و مورخ انگلیسی): بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم، این است که حسین(ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوّق عددی در جایی که حق با باطل روبرو می شود و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلّیتی که داشت، باعث شگفتی من است.

ادوارد براوْن(مستشرق معروف انگلیسی): آیا قلبی پیدا می شود که وقتی دربارهء کربلا سخن می شنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟ حتّی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.

فِرْدریک جمس: درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی و ترحّم و محبّت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین می رساند که هر گاه کسی برای این صفات مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.

ل. م.بوید: در طیّ قرون، افراد بشر همیشه جرأت و پردلی و عظمت روح، بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته اند و در همین هاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمی شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین(ع). و من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می گویند شرکت کرده ام، هرچند که ۱۳۰۰ سال از تاریخ آن گذشته است.

واشنگتن ایروینگ (مورخ مشهور آمریکایی): برای امام حسین(ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن اراده ی یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیّه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگ های تفتیدهء عربستان(*)، روح حسین(ع) فناناپذیر است.
ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین(ع)!

(*) البتّه امام حسین(ع) در صحرای کربلا شهید شد، نه در ریگزارهای عربستان!

توماس ماساریک: گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصائب مسیح مردم را متأثر می سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین(ع) یافت می شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین(ع) مانند پرکاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.

موریس دو کبری: در مجالس عزاداری حسین(ع) گفته می شود که حسین(ع)، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبهء اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایی ما هم شیوه ی او را سرمشق قرار داده، از زیردستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزّت رابر زندگی با ذلّت ترجیح دهیم.

ماربین آلمانی(خاورشناس): حسین(ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیّت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهراً عظیم و استوار باشد، در برابر حقّ و حقیقت چون پرکاهی بر باد خواهد رفت.

جُرج جُرداق(دانشمند و ادیب مسیحی): وقتی یزید مردم را تشویق به قتل حسین(ع) و مأمور به خون ریزی می کرد آنها می گفتند: "چه مبلغ می دهی؟” امّا انصار حسین(ع) به او می گفتند: ”ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم".

آنطون بارا(مسیحی): اگر حسین از آن ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی برمی افراشتیم و در هر روستایی برای او منبری بر پا می نمودیم و مردم را با نام حسین(ع) به مسیحیّت فرا می خواندیم.

گیبون(مورخ انگلیسی): با آنکه مدّتی از واقعه گربلا گذسته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نیستیم، مع ذلک مشقّات و مشکلاتی که حضرت حسین(ع) تحمّل کرده، احساسات سنگین دل ترین خواننده را برمی انگیزد، چندان که یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود می یابد.

نیکِلْسون(خاورشناس معروف): بنی امیّه، سرکش و مستبد بودند، قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند و مسلمین را خوار نمودند … و چون تاریخ را بررسی کنیم، گوید: دین بر ضدّ فرمانفرمایی تشریفاتی قیام کرد و حکومت دینی در مقابل امپراطوری ایستادگی نمود. بنابراین، تاریخ از روی انصاف حکم می کند که خون حسین(ع) به گردن بنی امیّه است.

سر پرسی سایکسْ(خاورشناس انگلیسی): حقیقتاً آن شجاعت و دلاوری که این عدّهء قلیل از خود بروز دادند، به درجه ای بوده است که در تمام این قرون متمادی هر کسی که آن را شنید، بی اختیار زبان به تحسین و آفرین گشود. این یک مشت مردم دلیر غیرتمند، مانند مدافعان ترموپیل، نامی بلند غیرقابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند.

تاملاس توندون(هندو، رئیس سابق کنگره ملّی هندوستان): این فداکاری های عالی از قبیل شهادت امام حسین(ع) سطح فکر بشریت را ارتقا بخشیده است و خاطره ی آن شایسته است همیشه باقی بماند.

منبع: http://www.saqikarbala.ir/post/21

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۴:۵۶
عباس جعفری (فراهانی)