فساد اخلاقی در حکومت محمدرضا شاه پهلوی
فساد اخلاقی و سیاسی شاه
فساد اخلاقی و سیاسی، یکی از ویژگیهای ساخت قدرت در بسیاری از نظامها و یا رژیمهای غیرمردمی محسوب شده و عاملی جهت سنجش کارآمدی سیاسی میباشد. بهرهگیری از جایگاه سیاسی، جهت برآورده ساختن اهداف و امیال شخصی از عواملی بود که شخص محمدرضا شاه؛ پادشاه مخلوع ایرانی نیز از آن در طول دوران سلطنت خود استفاده نمود.
علاوه بر فساد سیاسی که طیف وسیعی از اقدامات خودسرانه شاه اعم از انتصاب افراد دست نشانده و یا وابستگان و اطرافیان وی را شامل میشد، فساد اخلاقی از دیگر ویژگیهای بارز وی در نظام پهلوی دوم میباشد. گرچه شاه تلاش فراوانی جهت انکار و یا پنهان ماندن اقدامات غیراخلاقی خود نمود، اما این موارد از دید برخی از نزدیکان وی پنهان نمانده و بعدها در آثار مختلف از جمله کتب خاطرات بدان اشاراتی گردید. از جمله افرادی که به شرح برخی از این مفاسد پرداخته، میتوان به اسدالله اعلم اشاره کرد که در کتاب خاطرات 5 جلدی خود به این موضوع اشاره کرده است. بر این اساس تلاش میشود تا در این نوشته کوتاه به تبیین و بررسی برخی از این موارد با توجه به کتاب مورد اشاره، پرداخته شود.
*فساد اخلاقی در حکومت محمدرضا شاه
اسدالله علم، دوست دوران کودکی، نخستوزیر دربار پهلوی و از مشاوران مورد اعتماد شاه بود. وی نه تنها چند سالی به عنوان وزیر دربار به طور مستقیم در جریان بسیاری از حوادث سیاسی قرار داشت، بلکه بر بسیاری از جزئیات زندگی خصوصی شاه و دربار نیز واقف بود. او ساعتها به گفتوگو با شاه مینشست و درباره بسیاری از مسائل به تفصیل سخن میگفت.
حاصل این گفتوگوها چندین جلد کتاب است که در آن به بسیاری از خاطرات و حوادث زندگی پهلوی دوم اشاره گردیده است. از جمله این موارد که از چشم نویسنده نیز به دور نمانده فسادهای اخلاقی شاه میباشد که عیاشیهای شخصی و انحرافات جنسی بارزترین نمود آن است. البته خود عَلَم نیز در برخی از این فسادها شریک و به نوعی مشوق شاه بوده است. چنانچه خود او موسس چندین کازینو بوده و در اشاره به برخی از عیاشیهای خود نوشته است: «وقتی شاهنشاه حرکت فرمودند؛ به دختر خانم ایرانی که دوستش دارم تلفن کردم پیش من بیاید و دو ساعتی با فراغت کامل با او بودم».1
علَم فهرست بلندپایهای از این فسادها را که عمدتاً توسط خود و یا شاه صورت گرفته، برشمرده است که بسیاری از آنها متوجه انحرافات اخلاقی شاه میباشد که در قسمتهای مختلف کتب به آن اشاره شده است. البته علم بسیاری از عیاشیها را لازمه سیاستمداران و از جمله شخص شاه دانسته و طوری از آنها سخن به میان آورده که گویی امری عادی و برحق است. با این حال آنچه که در این رابطه مهم است این است که شاه به گونهای افراطی بخش مهمی از وقت خود را صرف این قبیل سرگرمیها مینمود. در باب این که این انحرافات تحت تأثیر چه عواملی بوده، نظرات متفاوتی عنوان شده است.
برخی، اطرافیان شاه را عامل اصلی این بیبندوباریها میدانند، اما واقعیت آن است گرچه برخی از اطرافیان شاه نیز دچار این انحرافات بوده و در نوعی مشکل اخلاقی به سر میبردند اما عامل اصلی این انحرافات، شخصیت خود شاه بود.2 وی تحت تأثیر جایگاه خود، بیشتر وقتش را با میگساری و در کنار معشوقهها و یا دختران ایرانی و اروپایی میگذراند و از هر دختری که خوشش میآمد، برایش حاضر میکردند. علم در نمونهای از هزاران مورد مرتبط در این باره میگوید: «از بعضی از رقاصههای امشب هم خوششان آمده بود. فرمودند درباره آنها تحقیقاتی بکنم.»3
ادامه در لینک اصلی
http://rasekhoon.net/article/show/1158734