تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان

تاریخ اسلام و تشیع
تاریخ اسلام و معاصر ایران و جهان
.....
بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

بررسی روش اعتراض سیاسی حضرت زهرای اطهر (س) در میزگرد «شفقنا»؛

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) –  ماجرای غصب خلافت امیرمومنان (ع) که به شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) می انجامد، عرصه نُضج و تمایز شیعیان در جامعه اسلامی است که شخصیت اصلی و شاید تنها انسان دارای نقش فعال آن، حضرت زهراء (سلام الله علیها) است. آن بانوی بزرگوار (سلام الله علیها) در آن زمان علی رغم داشتن منزلت والای اجتماعی، دارای هیچ منصب سیاسی نبودند و به عنوان یک عضو از امت اسلامی طبق ادبیات روز ما تنها یک شهروند به حساب می آمدند. از این رو ایام فاطمیه درخور تَتَبُّعی ژرف به منظور بررسی «روش اعتراض سیاسی حضرت زهراء (س)» است.
به همین منظور شفقنا میزگردی با عنوان «بررسی روش اعتراض سیاسی حضرت زهراء (س)» با حضور حجت الاسلام دکتر سید سجاد ایزدهی (استادیار و مدیر گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی)، حجت‌الاسلام دکتر محمدهادی مفتح (استادیار دانشگاه قم) و حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی (دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت و کارشناس مذاهب اسلامی) برگزار کرده است.

مهم ترین مواردی که در این میزگرد بیان شد:

  • ویژگی خاصی برای حضرت زهراء (سلام الله علیها) از حیث الگو گیری وجود ندارد. رفتار ایشان برای همه افراد حجت است.
  • پیامبر حضرت زهراء (س) را معیاری برای سنجش افراد قرار می دهند.
  • ریاست دنیایی به حضرت زهراء داده نشده اما ریاست دینی، به این معنی که مردم از قول و فعل و تقریر ایشان به عنوان یک حجت دینی بخواهند استفاده کنند، قابل پذیرش در خصوص حضرت زهرا می باشد.
  • فاطمه زهراء (س) این مقام را دارد که بتواند به عنوان مستند فقهی مورد استفاده قرار بگیرد.
  • حضرت زهرا(س) در بدترین شرایط بهترین و کارآمدترین رفتار برای رسیدن به مطلوب را انجام دادند.
  • حضرت زهرا(س) با شناختی که از وضعیت جامعه دارد، مطلبی را به عنوان اعتراض انتخاب کند که مقبولیت داشته باشد؛ این نشانه درایت، زیرکی و جامعه شناسی فاطمه زهرا (س) را اثبات می کند.
  • دعوای حضرت زهراء این نیست که چرا مردم بیعت کردند. دعوا این است که شما ملاک مشروعیت را مراعات نکردید.
  • برای حضرت زهراء مصلحت اندیشی معنا ندارد چون در جایگاه مصلحت اندیشی و راهبری و امامت نیست.
  • دعوا سر این نیست که یک حاکمیت را برای رفتاری خاص نقد کند. یک حاکمیت را برای بنیادش نقد کرده است. دعوای حضرت زهرا سر این نبود که رفتار کذایی خلیفه اول و دوم خوب بود یا بد بود. دعوا سر این بود که این جایگاهی که تو در آن قرار گرفته ای، جایگاه خوبی نیست. جایگاه مناسب تو نیست.
  • فدک بهانه ای برای انتقاد نسبت به بنیاد حکومت غصب شده است.

* با عنایت به این که حضرت زهراء سلام الله علیها دارای مقام امامت نبوده اند، آیا می توان از منشِ زندگیِ ایشان به عنوان الگو بهره بُرد؟ این نکته، نکته بسیار مهمی است. چرا که مشخص می کند اصولا بحث ما از چه جایگاهی برخوردار است؟

ایزدهی: در ادبیات دینی با دو عنوان مواجه هستیم. یکی بحث عصمت است و دیگری بحث امامت. عصمت، بیش از این که رویکرد اجرایی و عملیاتی داشته باشد، رویکرد الگوی گیری دارد. یعنی کسی که عملا مصون از گناه و خطاست می تواند و بلکه باید محل رجوع مردم باشد و الگو قرار بگیرد. برای این که فرض این است که خطایی نمی کند.به همین جهت است که حضرت زهراء سلام الله علیها چون از مقام عصمت برخوردار است، قطعا در مقام و جایگاهی هست که می شود و بلکه باید از این الگو در مقاطع مختلف استفاه کرد. طبیعتا الگو یک ویژگی فراشمولی برای همه زمان ها از جهاتی ندارد و از جهاتی دارد. آن الگوی کلی است که برای همه زمان ها قابلیت دارد. فلذا اهل بیت (سلام الله علیهم ) برای همه ادوار و ازمنه حجیت دارند. از این جهت ندارد که هر رفتاری متناسب با همان زمان و همان شرایط قابل ارزیابی است، به همین خاطر الگوی حضرت زهراء را متناسب با ویژگی حضرت زهراء و موافقان و مخالفانش باید ارزیابی کرد. این نکته دوم. نکته سوم این که عملا هیچ فرقی بین ۱۴ معصوم در بحث الگو گیری وجود ندارد. تعبیری در برخی از روایات داریم که تاکید می کند این ها نور واحد هستند. در زیارت جامعه کبیره دارد که «اشهد ان ارواحکم و نورکم و طینتکم واحده طابت و طهرت بعضها من بعض». همه این ها شکل هستند، اما در فضای مختلف با رویکردهای مختلفی مواجه می شوند. آن تعبیری که مقام معظم رهبری به کار بردند ­­-انسان ۲۵۰ ساله- به تعبیری زمان حضور معصوم را که در حدود ۲۵۰ سال طول می کشد، به مثابه یک انسان فرض کردند، که در شرایط مختلف همین انسان رفتار مختلفی از خودش بروز می دهد. مثلا حضرت امیر (سلام الله علیه) در زمانی رفتار مسالمت آمیز دارد و در زمانی دیگر جنگ می کند. هر کدام از ائمه به یک اعتبار این گونه اند و حضرت زهراء هم به یک طریق این گونه هستند. یعنی همه این ها به مثابه یک انسان  هستند که در شرایط مختلف رفتارهای متفاوت نشان می دهند. مثلا رفتار کسی که قابلیت الگو برداری دارد، در زمان جنگ به گونه ای و در زمان صلح به گونه ای دیگر است. در زمان خشم به گونه ای و در زمان آرامش به گونه دیگری. این گونه نیست که یک آدم را مطلقا خشن و دیگری را غیرخشن فرض کنیم. ولذا در تعبیر روایات دارد که اگر امام حسن در زمان امام حسین بود، همان رفتاری را می کرد که امام حسین در زمان خودش انجام داد و همچنین بود اگر بر عکس اتفاق می افتاد. به همین خاطر ویژگی ممتازی از حیث شخصیتی برای حضرت (زهراء سلام الله علیها) نسبت به سایر اهل بیت (سلام الله علیهم) در حیطه رفتار قائل نیستیم. اما جایگاه حضرت زهراء (سلام الله علیها) به مثابه این که این شخص معصوم است و امام نیست متفاوت است. یعنی در جایگاهی است که باید از امام دفاع کند. در جایگاه مامومی است که از قضاء در طایفه نسوان قرار می گیرد و باید از امامش هم دفاع کند. در این جایگاه اگر کسی قرار بگیرد دارای شرایط خاصی است. در تمام موارد امام داریم که دارای مقام امامت است، اما معصومی که ماموم باشد، نداریم. البته این فرآیند در زمان امام حسن و امام حسین (سلام الله علیهما) اتفاق می افتد، در زمان حضرت امیر هم همین طور. اما در آن جا هم نسبیت نسوان بودنش محقق نمی شود. این ویژگی می تواند برای نسوان و برای آقایان در این شرایط مورد الگوگیری قرار گیرد. لذا باید رفتارهایی را که از حضرت زهراء در تاریخ نقل شده است را بررسی کنیم. یعنی می توانیم حضرت زهراء (سلام الله علیها) را جایگزین هر کدام از ائمه کنیم و بگوییم که اگر حضرت زهراء (سلام الله علیها) را جایگزین می کردیم، همین کار را می کرد. برای همین ویژگی خاصی برای حضرت زهراء (سلام الله علیها) از حیث الگو گیری وجود ندارد. رفتار ایشان برای همه افراد حجت است، چه مردان، چه زنان. عصمت ایشان موجب حجیت ایشان است. اما ایشان امام نبود. امام نبود به این معنا که امامت یک امر اجرایی و راهکار عملیاتی است که مستلزم فعالیت ها و رفت و برگشت جامعه است، که طبیعتا در فضای اسلام از زن این مرحله خواسته نشده است. ولذا حضرت زهراء هرچند در جایگاه یک زن موقعیت یک امام را ندارد. از این بابت از ایشان جهت الگو گیری برای راهکار اجرایی نمی توان استفاده کرد. اما به عنوان یک شخصیت و دارای یک جایگاه و به عنوان یک فرد که ویژگی های خاصی دارد قابل تامل است. طبیعتا ما اگر در همان جایگاه باشیم باید همان کارهایی را انجام دهیم که از حضرت زهراء در آن جا برآمده است و انتظار هم همین است. خلاصه اش را عرض کردم تا دوستان بفرمایند و در دفعات بعد در خدمتتان باشیم.

*اساتید، هر کدام که تمایل دارید، بحث را آغاز کنید.

مفتح: بسم الله الرحمن الرحیم.  نکاتی که آقای دکتر ایزدهی گفتند، نکات بسیار درستی است. منتها من بعضی نکات را به بیانات ایشان اضافه کنم. غیر از بحث عصمت حضرت زهرا، تاکیدی که پیامبر راجع به آن حضرت دارند، که عبارات خیلی معروفی را شیعه و سنی نقل کرده اند، باید در نظر داشت. که فاطمه پاره تن من است. کسی او را عصبانی کند، من را به غضب آورده است. کسی که او را راضی کند، من را راضی کرده است. یعنی پیامبر حضرت زهراء را معیاری قرار می دهند برای سنجش افراد، که اگر ما می خواهیم افراد را قضاوت کنیم نسبت آن ها با فاطمه زهراء را ببینیم، که آیا این فرد خوشایند فاطمه زهراء است یا فاطمه زهراء را غضبناک می کند؟ یعنی ایشان را به عنوان یک ملاک و معیار قرار می دهند. این بحث مقام بسیار رفیع حضرت را نشان می دهد. یعنی درباره چگونه بودن یک فرد در جامعه و قضاوت دینی راجع به فرد بنا به سخنی که پیامبر فرموده اند، باید با نسبت او با فاطمه زهراء سنجیده شود. این یک مطلب. مطلب دیگر این که امامت همانطور که در تعاریف گفته می شود عبارت است از «الرئاسه العامه فی امور الدین و الدنیا». همانطور که آقای دکتر ایزدهی هم گفتند، در آن بخش ریاست دنیایی، چنین مقامی به حضرت زهراء داده نشده است. اما ریاست دینی، به این معنی که مردم از قول و فعل و تقریر ایشان به عنوان یک حجت دینی بخواهند استفاده کنند، قابل پذیرش در خصوص حضرت زهرا می باشد. و این اعم از بحث الگو گیری است. الگو گرفتن یک بحث است، و بحث این که سخنی که ایشان می گوید یا عملی که ایشان انجام می دهد می تواند برای انسان حجت شرعی باشد، که بر اساس آن بتواند عمل کند و یا عمل نکند بحث دیگر و بالاتری است. عملی که در محضر و منظر فاطمه زهراء عمل شده است و حضرت امکان مخالفت داشته و مخالفت نکرده، این یک حجت شرعی است. حالا کاری به الگو گرفتن نداریم. برای الگو گرفتن ما باید الغاء خصوصیت بکنیم تا بتوانیم به عنوان یک الگوی عملی از آن استفاده کنیم. اما این عملی که در مرئی و منظر حضرت صورت گرفته است و حضرت مخالفتی نکرده است، در عین حال که می توانسته است مخالفت بکند و نکرده است، این اثری که راجع به تقریر و این ها مطرح می شود، همه اش در مورد حضرت زهراء هم جریان پیدا می کند. بنابراین از این جهت می شود برای حضرت زهراء یک ریاست دینی هم به این معنا در نظر گرفت که شخص می تواند دینش را بر اساس عملکرد فاطمه زهراء ، قول و فعل و تقریر حضرت زهراء، بنا کند.حتی از سکوت و یا سخن حضرت زهراء راجع به این که این عمل واجب یا حرام است و حکمش چیست، می توان استفاده کرد. اما این که آیا ما روایتی از حضرت زهراء داریم که مستند فقه فقها قرار بگیرد، یک بحث دیگر است. اما شدنی است. یعنی فاطمه زهراء این مقام را دارد که بتواند به عنوان مستند فقهی مورد استفاده قرار بگیرد. لذا از این جهت بعید نیست که ریاست امور دینی را برای فاطمه زهراء قائل شویم، اما ریاست امور دنیوی که امامت اعم از امور دین و دنیاست، طبق این تعریفی که متکلمین کرده اند، حضرت زهراء واجد آن نیست و آن منافاتی با حجیت قول و فعل و تقریر حضرت زهراء و عصمت حضرت زهراء طبیعتا ندارد.

*جناب استاد جعفری فراهانی استفاده می کنیم.

IMG_5976

جعفری فراهانی: ضمن تشکر از خبرگزاری شفقنا و شما که این جلسه و نشست علمی را تشکیل داده اید، من از بیانات اساتید محترم استفاده کردم. به طور خلاصه عرض می کنم، بنا به اجماع علمای شیعه و دیدگاه برخی از علمای اهل سنت، آیه شریفه تطهیر «انما یُرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یُطهرکم تطهیراً»[آیه ۳۳ سوره احزاب]، غیر از حضرت پیامبر اکرم، امام علیّ، امام حسن و امام حسین (صلوات الله علیهم)، شامل حضرت زهراء (سلام الله علیها) هم هست. بر طبق مقتضای این آیه، برداشت من این است که آن بزرگواران را به عنوان معصوم می شناسیم و دارای ملکه عصمت هستند و وقتی معتقد به عصمت شدیم، قطعاً هیچ خطا و گناهی ندارند و گفتار و اعمال و رفتارشان می تواند الگو و اسوه برای همه انسان ها از مسلمان و غیر مسلمان باشد. البته در غیر از آن چه که امور اعتقادی است یعنی در امور رفتاری، ما می توانیم از این بزرگواران استفاده کنیم. به عبارت دیگر رفتار و کردار معصومین، برای معتقدین و پیروان مذاهب دیگر غیر اسلامی هم می تواند حجت و دلیل و راهنما می باشد. چنانکه برخی از شخصیت های مسیحی مانند سلیمان کتانی کتابی با عنوان «فاطمة الزهراء [س]؛ وترٌ فی غِمدٍ» نوشته و به تجلیل و تکریم از مقام و شخصیت یگانه دخت پیامبر اسلام (ص) پرداخته اند. حتی در اصول دین و اعتقادات هم می توان از فرمایش و رفتار این بزرگواران کمک ارشادی بگیریم و استفاده کنیم. یعنی برای خداشناسی یا اعتقاد به معاد و …، سخنان و رفتارهای آنها ما مسلمانان و پیروان اهل بیت (ع) را در پیدا کردن و یافتن مسیر درست و کسب رضایت الهی و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی کمک می کند.

فاطمة الزهراء وتر فی غمد

ادامه در لینک اصلی

http://fa.shafaqna.com/news/135123

http://khabarone.ir/news/896677

http://ajafari42.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=11339


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۱۹
عباس جعفری (فراهانی)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی